(طنز) تحلیل چاهکی

کد خبر: ۲۱۵۱۷
تاریخ انتشار: ۱۲ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۶:۵۲
پوریا عالمی در شرق نوشت:

چنجه از ته خط خودش را رساند و پرید سوار آمبولانس شد و گفت: دیگه چه خبر؟
گفتم: خبرگزاری‌ها اعلام کردند توی گیلان جشن عروسی بوده، چاه فاضلاب ریزش کرده، 30 تا از خانم‌ها افتاده‌اند در چاه.
چنجه قاه‌قاه زد زیر خنده و گفت: عاقبت چاه‌کن ته چاه است.
گفتم: یعنی چی چاه‌کن ته چاه است؟ مجلس عروسی بوده، کی برای کی چاه کنده بوده؟ ضرب‌المثل را باید درست استفاده کرد.
چنجه غش‌غش زد زیر خنده و گفت: باشه. پس طرف از چاله افتاد تو چاه.
گفتم: کی توی چاله بوده؟ داماد بیچاره که چاله‌چوله‌های زندگیش را با قرض‌وقوله پر کرده توانسته یک عروسی بگیرد، حالا تو می‌گویی از چاله افتاده تو چاه؟ این هم حرف است می‌زنی؟
چنجه هوهوهو هاهاها زد زیر خنده و گفت: همین است دیگر. یک‌نفر عروسی می‌گیرد 30‌نفر را می‌اندازد ته چاه. صدتا عاقل نمی‌دانند چطور درش بیاورند.
گفتم: ‌ای‌بابا. اصل ضرب‌المثل این است که یک نادان سنگ می‌اندازد ته چاه، صدتا عاقل نمی‌توانند درش بیاورند. چه ربطی دارد.
چنجه قیژقیژ زد زیر خنده و گفت: ربطی ندارد؟ خیلی‌خب... پس چاه مکن بهر کسی اول خودت دوم کسی.
گفتم: چنجه‌جان، چاه را آدم برای خودش نمی‌کند که. چاه یک فرصت عمومی در اختیار جامعه و میهمانان قرار می‌دهد که خودشان را از مشکلات زندگی روزمره وابرهانند.
چنجه فیش‌فیش زد زیر خنده و گفت: پس تقصیر دولت است. این از وضع گرانی، آن از وضع گرمای تابستان، حتی بلد نیستند یک مجلس عروسی را اداره کنند. کجا توی خارج وسط عروسی چاه ریزش می‌کند؟ زن‌های ما با چه امنیت خاطری بروند عروسی؟ هیچ‌کس هم پاسخگو نیست. الان خارج بود دوتا نخست‌وزیر و شش‌تا وزیر استعفا داده بودند. اگر قدیم بود، چطوری نانوا را انداختند توی تنور که ‌گران نفروشد، الان باید صاحب مراسم را می‌انداختند ته چاه. توی ژاپن یک‌نفر اختلاس کرد وزیرش هاراگیری کرد. من بودم اگر میهمان‌هام می‌ریختند تو چاه، خودم را می‌انداختم تو چاه. اصلا تقصیر رسانه‌هاست. اگر می‌توانستند درست نقد کنند الان شاهد چنین صحنه دلخراشی در عروسی‌ها نبودیم. این اصلا تبانی و وادادگی است. چرا اصلا باید عروسی برگزار کنیم؟ چطور دلمان می‌آید عروسی بگیریم و با عروسی‌گرفتنمان دفترخانه‌های ثبت ازدواج را تایید کنیم؟ این وادادگی است؟ این وانهادگی است؟ حتما داماد به جایی بسته است و حالا هم که میهمانیش رفته ته چاه، حقش است.
گفتم: چنجه، اینقدر منطقی تحلیل می‌کنی و اینقدر مسلط می‌توانی گوزن ایرانی را به شقایق «نورماندی» پیوند بدهی که باید نوبل پیوند را به تو بدهند. واقعا جات بین تحلیلگران و محللان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فلسفی خالی است.
چنجه گفت: جدی؟ تازه لایک‌خورم هم بالا می‌رود.
گفتم: بپر پایین پسرم. می‌خواهم بروم توی افق گم بشوم.
چنجه گفت: قبلش بگو ببینم دیگه چه خبر؟
نظر شما
پربیننده ترین ها
آخرین اخبار