باید از قطر عذرخواهی شود

جام ملت‌های آسیا دیشب در دستان یکی از شایسته‌ترین قهرمانان تاریخ این رقابت‌ها بالا رفت؛ قطر.
کد خبر: ۲۱۴۵۰۹
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۷ - ۲۰:۵۸
جام ملت‌های آسیا دیشب در دستان یکی از شایسته‌ترین قهرمانان تاریخ این رقابت‌ها بالا رفت؛ قطر.

به گزارش صدای ایران از نود، قهرمانی قطر در جام ملت‌های 2019 از آن قهرمانی‌هایی بود که دوست و دشمن به احترامش ایستادند.

تیمی با کیفیت که با ارائه نمایشی تحسین‌برانگیز در یک مسیر دشوار، غول‌های قاره را یکی پس از دیگری از پا در آورد و برای اولین بار بر قله قاره‌ ایستاد. میزبان جام جهانی 2022 ثابت کرد می‌تواند سه سال بعد در خانه هم یک حریف محترم برای سایر تیم‌های معتبر جهانی باشد.

موفقیت برجسته قطر در ایران هم مورد توجه قرار گرفت. کارشناسان همگی این افتخار را حاصل یک برنامه‌ریزی بلندمدت دانستند و به تمجید از آکادمی فوتبال اسپایر پرداختند.

حال بد نیست به شهریور 95 برگردیم؛ ایران در راه صعود به جام جهانی 2018 در دور نهایی با قطر هم‌گروه شد و اولین بازی هم مقابل عنابی‌ها در تهران بود.

تخریب قطر از یک هفته قبل در رسانه‌های ایران شروع شد؛ اکثر رسانه‌ها، قطر را تیمی بی‌هویت خواندند. سرمربی تیم ملی هم مدام از چندملیتی بودن بازیکنان قطر گفت. گویی ایران قرار است با تیمی که نیمار، مسی و رونالدو را خریده بازی کند. آکادمی اسپایر را حاصل پول نفت و گاز دانستند و آنرا هم به باد تمسخر گرفتند!

مباحثی از ریشه پوچ و سطحی
نخست اینکه قوانین فدراسیون بین‌المللی فوتبال (فیفا) درباره تغییر ملیت بازیکنان کاملا سخت‌گیرانه است، برخلاف فدراسیون‌های جهانی دیگر. به عنوان نمونه فدراسیون دوومیدانی ایران برای اینکه لیلا رجبی تغییر تابعیت بدهد یک "لپ‌تاپ" به فدراسیون بلاروس هدید داد و این ورزشکار ارزشمند یک شبه از یک پرتابگر بلاروسی به یک ملی‌پوش ایرانی تبدیل شد.

یک بازیکن فوتبال زمانی می‌تواند تغییر ملیت دهد که در دیداری رسمی پیراهن تیم بزرگسالان کشوری را بر تن نکرده باشد. از طرفی برای عضویت در کشور دوم باید رگ و ریشه آن کشور یا اقامت چند ساله داشته باشد. پس این‌طور نیست که قطر برود و با دلارهای به زعم کارشناسان ایرانی بادآورده نفتی‌اش مسی و رونالدو بخرد. این بازیکنان غیربومی "قطری شده " هیچ شانسی برای حضور در تیم ملی کشورشان نداشتند و چند سالی است که مقیم قطر‌اند.

قوانین تغییر ملیت بازیکنان اتفاقا به سود کشوری مثل ایران است؛ ایران موفق شد با بهره‌گیری از این قوانین به‌راحتی مجوز بازی فریدون زندی، اشکان دژاگه، رضا قوچان‌نژاد، دانیل داوری، سامان قدوس و ... را کسب کند.

تیم کنونی قطر که اصلا با آن تیمی که متشکل از امثال سباستین سوریای اروگوئه‌ای اصل بود، شبیه نیست.

شاکله قهرمان آسیا را نفراتی تشکیل دادند که محصول برنامه‌ریزی صحیح قطری‌هاست. آنها اکثرا رشدیافته آکادمی اسپایراند و طبق یک برنامه صحیح حالا در سطح اول فوتبال آسیا پیراهن قطر را برتن می کنند.

چه این بازیکنان بومی باشند چه غیر بومی، برچسب عاریتی زدن به این بازیکنان یک تنگ نظری و سطحی نگری است.

این نوع تنگ‌نظری و سطحی‌نگری در تابستان 95 به وضوح دیده شد. تیم ملی قطر در ایران یک تیم بی هویتِ نفتی معرفی شد و نتیجه این نگاه "حسادت‌محور" درگیری‌های قبیله‌ای پایان بازی بود.

دو سال و چند ماه از آن درگیری زشت و آن حرف‌های ساده‌انگارانه گذشته است. قطر حالا بر بام آسیا ایستاده است، قطر تیم جوانی ساخته که همه از آینده روشن‌تر آن حرف می‌زنند. این تیم قبل از جام جهانی 2022 فرصت حضور در کوپا آمه‌ریکا و جام کنفدراسیون‌ها را هم دارد و با این مسیر طلایی وارد جام جهانی خواهد شد.

ما که دوسال پیش اسپایر را ثمره پول نفت و گاز معرفی کردیم حالا هم می‌توانیم این موفقیت‌ها را به دلارهای نفت ارتباط دهیم؛ گویی پولی که در فوتبال ایران هزینه می‌شود همگی حاصل درایت مدیران ورزشی درآمدزا و آینده‌نگر است!

حداقل آن دلارها صرف ساخت اسپایر شده است نه پرداخت بدهی به امثال مانوئل ژوزه، یازالده و ... .

اسپایری که به گفته کارلوس کی‌روش و مدیریت فدراسیون سخاوتمندانه در اختیار ایران هم قرار گرفت.

ما که در این چند روز 180 درجه تغییر موضع دادیم و به تمجید از برنامه‌ریزی قطری می‌گوییم و فدراسیون ایران هم تشویق به الگوبرداری از این کشور می کنیم بد نیست نگاهی هم به صحبت‌های سال 95 خود داشته باشیم.

حالا، هم وقت دست زدن برای قطر است و هم عذرخواهی از قهرمان آسیا.
پربیننده ترین ها
آخرین اخبار