ابهام در مرگ استاد دانشگاه تهران
ساعت هشت شب بود که متصدیان حراست دانشگاه وقتی دیدند استاد نوروزیطلب هنوز از دفتر خود بیرون نیامده، مشکوک شدند و به دفتر او رفتند.
هنوز 10ماه از مرگ مشکوک دانشجوی همدانی و بحث بر سر قتل یا خودکشی او در خوابگاه نگذشته که این بار معمای کشف پیکر خونین استاد مجسمهسازی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران روی میز کارآگاهان اداره جنایی قرار گرفت. پرونده پیچیده مرگ علیرضا نوروزیطلب، استاد باسابقه دانشگاه، در حالی بررسی میشود که خانواده او با قاطعیت میگویند استاد به قتل رسیده اما پلیس معتقد به خودکشی است. خانواده او میگویند، در تمام شواهد به جا مانده، ردی از خودکشی وجود ندارد.
تلفنهای بیپاسخ مانده استاد
صبح چهارشنبه هفته گذشته بود که نوروزیطلب، استاد هنرهای تجسمی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران پس از تهیه صبحانه و صرف آن با خانوادهاش، خانه را به مقصد دانشگاه تهران ترک کرد و گفت که ساعت 11 با یکی از دانشجویانش قرار دارد. خانواده این استاد مجسمهسازی تا ساعت هشت شب نتوانستند با او صحبت کنند و تماسهایشان مدام بیپاسخ میماند. ساعت 10 شب بود که تلفن خانه نوروزیطلب به صدا درآمد و از آن طرف خط خبر کشف جسد بیجان او در سرویس بهداشتی دانشگاه را دادند. داماد علیرضا نوروزیطلب وقتی وارد سرویس بهداشتی شد پیکر خونین پدر همسرش را در حالی دید که به گفته خودش هیچ جای سرویس خالی از خون نبود و همه جا قرمز بود. بنابر گفتههای کسانی که جسد برهنه را مشاهده کردند دست چپ استاد زخمی عمیق برداشته بود و خونریزی بیش از اندازه از همان رگ دست چپ، علت مرگ او بود.
جلوگیری 3 ساعته حراست دانشگاه از ورود پلیس
ساعت هشت شب بود که متصدیان حراست دانشگاه وقتی دیدند استاد نوروزیطلب هنوز از دفتر خود بیرون نیامده، مشکوک شدند و به دفتر او رفتند. جستوجوهای خبرنگار فرهیختگان حاکی از آن است که نیروهای حراست دانشگاه اولین کسانی بودند که جسد را دیدند و نامهای در کنار آن پیدا کردند مبنیبر اینکه خودش خودکشی کرده است. شنیدهها حاکی است پس از رسیدن پلیس به دانشگاه، حراست از ورود خودروی پلیس به داخل دانشگاه ممانعت کرد و تا ساعت ده و نیم شب به آنها اجازه ورود داده نشد. یکی از بستگان نزدیک این استاد دانشگاه تهران در رابطه با این موضوع به فرهیختگان گفت: «ما واقعا نمیدانیم علت جلوگیری از ورود پلیس تا چند ساعت پس از حضورش در محل چه بوده است و چرا مانع از ورود آنها شدهاند؟» او با اشاره به اینکه هیچ شکی به اینکه این اتفاق قتل است، نه خودکشی ندارم، گفت: «تمام شواهد نشان میدهد این اتفاق خودکشی نیست، ضمن اینکه نورزیطلب اصلا فردی نبود که بزرگترین مشکلات بتواند وی را آزار دهد؛ چه برسد به اینکه دست به خودکشی بزند.»
فرضیههایی مبنیبر رد شدن خودکشی
وارد دانشکده هنرهای زیبا که بشوید از ابتدا تا انتها با هر کسی که صحبت کنید حرف از شوخ بودن و بانشاطی نوروزیطلب میزند و کسی خلاف این موضوع نمیگوید. خانواده و نزدیکان استاد نیز در رابطه با فرضیه خودکشی در این پرونده میگویند: «حتی یک درصد هم قبول نداریم که این پرونده قتل نباشد. برای پایمال نشدن خون او تا جایی که بتوانیم به شکایتهای خود ادامه میدهیم. باید بفهمیم چه کسی دست به این جنایت زده است.» زمانی که جسد این استاد در سرویس بهداشتی کشف شد، او به جز لباس زیر هیچ پوشش دیگری نداشت بنابراین فرضیه اول روی همین موضوع مطرح میشود. به نظر نمیرسد کسی که تصمیم به خودکشی داشته باشد قبل از خودکشی لباسهای خود را درآورد تا پس از حادثه، تمام کسانی که جسد را کشف میکنند پیکر برهنه او را ببینند؛ آن هم فردی 60 ساله.
خانواده نوروزیطلب در رابطه با آن نامه نیز به فرهیختگان گفتند: «استاد را مجبور به نوشتن آن نامه کردهاند وگرنه تحت هیچ شرایطی وی دست به این کار نمیزد.» یکی از بستگان نوروزیطلب با اشاره به اینکه او صبح همان روز برای خرید صبحانه، خودش نان تهیه کرده بود، گفت: «اتفاقا روز حادثه مقتول حالش خیلی خوب بود و خودش به نانوایی رفت و صبحانه را در کنار خانوادهاش صرف کرد.» فرضیه دیگر در رابطه با گزارش پزشکی قانونی و آلت قتل یعنی کاتر کندی بوده که رگ دست چپ استاد را پاره کرده است. بدیهی است اگر کسی تصمیم به زدن رگ دست خود داشته باشد تیغ یا کاتر تیزی را انتخاب میکند تا کمتر زجر بکشد و بریدن سریعتر اتفاق بیفتد، این در حالی است که کاتری کند برای این کار انتخاب شده و چندین بار روی رگ کشیده شده بود.
با کسی مشکلی نداشت
پرسوجوهای فرهیختگان از خانواده این استاد دانشگاه تهران حاکی از آن است که او فردی شوخ و بهشدت با نشاط بود، بهطوری که در خانواده و اقوام به بمب انرژی معروف بوده است. یکی از اعضای خانواده وی در رابطه با این موضوع گفت: «او اصولا با کسی مشکلی نداشت که ما بتوانیم حدس بزنیم کار چه کسی بوده است.» این فرد در مورد احتمال بدهکاری استاد، گفت: «وی وضع مالی خوبی داشت و به کسی بدهکار نبود تا بتوانیم انگیزههای مالی را بررسی کنیم.»
دیدگاه پلیس
یکی از افرادی که در اداره قتل آگاهی شاپور از جزئیات این پرونده با خبر بود در رابطه با این موضوع به فرهیختگان گفت: «این پرونده خودکشی بوده و قتل نیست.» وی با اشاره به اینکه آثار ضرب و جرح روی بدن این فرد مشاهده نشده است ادامه داد: «اگر این نامه به اجبار نوشته شده بود باید آثاری از زد و خورد روی بدن وی میماند، در صورتی که این اتفاق نیفتاده و بدن او کاملا سالم بوده است. این در حالی است که ممکن است عامل یا عاملان قتل به وسیلهای دیگر و به غیر از ضرب و شتم فرد را تهدید به نوشتن نامه کرده باشند.» این مقام مسئول در اداره آگاهی همچنین صحبت از بیماری اعصاب و روان استاد نوروزیطلب کرده و گفته بود که خانواده این فرد بیماری وی را تایید کردهاند. اما خانواده نوروزیطلب، بیماری اعصاب استاد را تایید نکردند و گفتند، استاد نهتنها بیماری اعصاب نداشته بلکه شخصی با نشاط و شاد بوده که همیشه باعث شادی دیگران نیز میشده است.
به هر حال در حالی پنج روز از این حادثه گذشته که حراست دانشگاه از خانواده او خواستهاند با کسی در رابطه با این موضوع صحبت نکنند و رسانهها را در جریان ماجرا قرار ندهند.
این موضوع تا جایی ادامه پیدا کرد که خانواده این استاد از ترس رخ دادن اتفاقی دیگر برای اعضای خانواده خود، از گرفتن مراسم هفتم برای او خودداری کردند. از طرفی تمامی دانشجویان این استاد میگویند همه قسمتهای دانشگاه پلاکاردهای تسلیت برای استاد نوروزیطلب نصب شده و حتی به دانشجویان گفتهاند او به دلیل دیابت فوت کرده است!
هنوز 10ماه از مرگ مشکوک دانشجوی همدانی و بحث بر سر قتل یا خودکشی او در خوابگاه نگذشته که این بار معمای کشف پیکر خونین استاد مجسمهسازی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران روی میز کارآگاهان اداره جنایی قرار گرفت. پرونده پیچیده مرگ علیرضا نوروزیطلب، استاد باسابقه دانشگاه، در حالی بررسی میشود که خانواده او با قاطعیت میگویند استاد به قتل رسیده اما پلیس معتقد به خودکشی است. خانواده او میگویند، در تمام شواهد به جا مانده، ردی از خودکشی وجود ندارد.
تلفنهای بیپاسخ مانده استاد
صبح چهارشنبه هفته گذشته بود که نوروزیطلب، استاد هنرهای تجسمی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران پس از تهیه صبحانه و صرف آن با خانوادهاش، خانه را به مقصد دانشگاه تهران ترک کرد و گفت که ساعت 11 با یکی از دانشجویانش قرار دارد. خانواده این استاد مجسمهسازی تا ساعت هشت شب نتوانستند با او صحبت کنند و تماسهایشان مدام بیپاسخ میماند. ساعت 10 شب بود که تلفن خانه نوروزیطلب به صدا درآمد و از آن طرف خط خبر کشف جسد بیجان او در سرویس بهداشتی دانشگاه را دادند. داماد علیرضا نوروزیطلب وقتی وارد سرویس بهداشتی شد پیکر خونین پدر همسرش را در حالی دید که به گفته خودش هیچ جای سرویس خالی از خون نبود و همه جا قرمز بود. بنابر گفتههای کسانی که جسد برهنه را مشاهده کردند دست چپ استاد زخمی عمیق برداشته بود و خونریزی بیش از اندازه از همان رگ دست چپ، علت مرگ او بود.
جلوگیری 3 ساعته حراست دانشگاه از ورود پلیس
ساعت هشت شب بود که متصدیان حراست دانشگاه وقتی دیدند استاد نوروزیطلب هنوز از دفتر خود بیرون نیامده، مشکوک شدند و به دفتر او رفتند. جستوجوهای خبرنگار فرهیختگان حاکی از آن است که نیروهای حراست دانشگاه اولین کسانی بودند که جسد را دیدند و نامهای در کنار آن پیدا کردند مبنیبر اینکه خودش خودکشی کرده است. شنیدهها حاکی است پس از رسیدن پلیس به دانشگاه، حراست از ورود خودروی پلیس به داخل دانشگاه ممانعت کرد و تا ساعت ده و نیم شب به آنها اجازه ورود داده نشد. یکی از بستگان نزدیک این استاد دانشگاه تهران در رابطه با این موضوع به فرهیختگان گفت: «ما واقعا نمیدانیم علت جلوگیری از ورود پلیس تا چند ساعت پس از حضورش در محل چه بوده است و چرا مانع از ورود آنها شدهاند؟» او با اشاره به اینکه هیچ شکی به اینکه این اتفاق قتل است، نه خودکشی ندارم، گفت: «تمام شواهد نشان میدهد این اتفاق خودکشی نیست، ضمن اینکه نورزیطلب اصلا فردی نبود که بزرگترین مشکلات بتواند وی را آزار دهد؛ چه برسد به اینکه دست به خودکشی بزند.»
فرضیههایی مبنیبر رد شدن خودکشی
وارد دانشکده هنرهای زیبا که بشوید از ابتدا تا انتها با هر کسی که صحبت کنید حرف از شوخ بودن و بانشاطی نوروزیطلب میزند و کسی خلاف این موضوع نمیگوید. خانواده و نزدیکان استاد نیز در رابطه با فرضیه خودکشی در این پرونده میگویند: «حتی یک درصد هم قبول نداریم که این پرونده قتل نباشد. برای پایمال نشدن خون او تا جایی که بتوانیم به شکایتهای خود ادامه میدهیم. باید بفهمیم چه کسی دست به این جنایت زده است.» زمانی که جسد این استاد در سرویس بهداشتی کشف شد، او به جز لباس زیر هیچ پوشش دیگری نداشت بنابراین فرضیه اول روی همین موضوع مطرح میشود. به نظر نمیرسد کسی که تصمیم به خودکشی داشته باشد قبل از خودکشی لباسهای خود را درآورد تا پس از حادثه، تمام کسانی که جسد را کشف میکنند پیکر برهنه او را ببینند؛ آن هم فردی 60 ساله.
خانواده نوروزیطلب در رابطه با آن نامه نیز به فرهیختگان گفتند: «استاد را مجبور به نوشتن آن نامه کردهاند وگرنه تحت هیچ شرایطی وی دست به این کار نمیزد.» یکی از بستگان نوروزیطلب با اشاره به اینکه او صبح همان روز برای خرید صبحانه، خودش نان تهیه کرده بود، گفت: «اتفاقا روز حادثه مقتول حالش خیلی خوب بود و خودش به نانوایی رفت و صبحانه را در کنار خانوادهاش صرف کرد.» فرضیه دیگر در رابطه با گزارش پزشکی قانونی و آلت قتل یعنی کاتر کندی بوده که رگ دست چپ استاد را پاره کرده است. بدیهی است اگر کسی تصمیم به زدن رگ دست خود داشته باشد تیغ یا کاتر تیزی را انتخاب میکند تا کمتر زجر بکشد و بریدن سریعتر اتفاق بیفتد، این در حالی است که کاتری کند برای این کار انتخاب شده و چندین بار روی رگ کشیده شده بود.
با کسی مشکلی نداشت
پرسوجوهای فرهیختگان از خانواده این استاد دانشگاه تهران حاکی از آن است که او فردی شوخ و بهشدت با نشاط بود، بهطوری که در خانواده و اقوام به بمب انرژی معروف بوده است. یکی از اعضای خانواده وی در رابطه با این موضوع گفت: «او اصولا با کسی مشکلی نداشت که ما بتوانیم حدس بزنیم کار چه کسی بوده است.» این فرد در مورد احتمال بدهکاری استاد، گفت: «وی وضع مالی خوبی داشت و به کسی بدهکار نبود تا بتوانیم انگیزههای مالی را بررسی کنیم.»
دیدگاه پلیس
یکی از افرادی که در اداره قتل آگاهی شاپور از جزئیات این پرونده با خبر بود در رابطه با این موضوع به فرهیختگان گفت: «این پرونده خودکشی بوده و قتل نیست.» وی با اشاره به اینکه آثار ضرب و جرح روی بدن این فرد مشاهده نشده است ادامه داد: «اگر این نامه به اجبار نوشته شده بود باید آثاری از زد و خورد روی بدن وی میماند، در صورتی که این اتفاق نیفتاده و بدن او کاملا سالم بوده است. این در حالی است که ممکن است عامل یا عاملان قتل به وسیلهای دیگر و به غیر از ضرب و شتم فرد را تهدید به نوشتن نامه کرده باشند.» این مقام مسئول در اداره آگاهی همچنین صحبت از بیماری اعصاب و روان استاد نوروزیطلب کرده و گفته بود که خانواده این فرد بیماری وی را تایید کردهاند. اما خانواده نوروزیطلب، بیماری اعصاب استاد را تایید نکردند و گفتند، استاد نهتنها بیماری اعصاب نداشته بلکه شخصی با نشاط و شاد بوده که همیشه باعث شادی دیگران نیز میشده است.
به هر حال در حالی پنج روز از این حادثه گذشته که حراست دانشگاه از خانواده او خواستهاند با کسی در رابطه با این موضوع صحبت نکنند و رسانهها را در جریان ماجرا قرار ندهند.
این موضوع تا جایی ادامه پیدا کرد که خانواده این استاد از ترس رخ دادن اتفاقی دیگر برای اعضای خانواده خود، از گرفتن مراسم هفتم برای او خودداری کردند. از طرفی تمامی دانشجویان این استاد میگویند همه قسمتهای دانشگاه پلاکاردهای تسلیت برای استاد نوروزیطلب نصب شده و حتی به دانشجویان گفتهاند او به دلیل دیابت فوت کرده است!
منبع: روزنامه فرهیختگان
گزارش خطا
آخرین اخبار