نشنال اینترست: استراتژی ترامپ درباره ایران جواب نمی دهد
تاکنون سیاست اعمال فشار حداکثری بر ایران توسط دولت ترامپ، موفق نشده تغییر و تحول خاصی در رفتار ایران ایجاد کند. این ناکامی چندین دلیل دارد.
مشکل اصلی تصویر ارائه شده از ایران این است که در حقیقت آنچه بر تصمیمات مقامات ایرانی حاکم است، مسائل حساس سیاسی و امنیتی است، نه میزان موجودی حسابهای بانکی در خارج از کشور.
به گزارش صدای ایران، نشنال اینترست نوشت: تاکنون سیاست اعمال فشار حداکثری بر ایران توسط دولت ترامپ، موفق نشده تغییر و تحول خاصی در رفتار ایران ایجاد کند. این ناکامی چندین دلیل دارد.
به گزارش صدای ایران، نشنال اینترست نوشت: تاکنون سیاست اعمال فشار حداکثری بر ایران توسط دولت ترامپ، موفق نشده تغییر و تحول خاصی در رفتار ایران ایجاد کند. این ناکامی چندین دلیل دارد.
به نوشته انتخاب، در ادامه این مطلب آمده است: دولت آمریکا پیشنهاد دقیق و واقع بینانه ای به ایران ارائه نکرده تا اگر تمایلی به انجام آن داشته باشد، پاسخ مثبتی به آن بدهد بلکه در عوض لیست بلند بالایی از خواستههای کلان و مبهمی ارائه کرده که باعث شده ایران روی خوشی نشان ندهد. تحریمهایی که دولت ترامپ وضع کرده برخلاف دور قبلی تحریمهای هستهای، فاقد حمایت بینالمللی است و بیش از آنکه بر دولت ایران تأثیر بگذارد، مردم عادی را آزار میدهد. پشت پا زدن به توافق هستهای باعث شده ایرانیها نگاهی حاکی از اعتماد به ترامپ به عنوان یک طرف مذاکره نداشته باشند.
با گذشت هر هفته از اعمال سیاست فشار حداکثری، بی خردی خروج از توافق برجام نمایانتر میشود. اگر تلاش دولت ترامپ برای ممانعت از همکاری شرکتهای اروپایی با ایران، به جایی برسد که ایران دریابد پایبندی یکجانبه به برجام دیگر فایدهای برایش ندارد، بار دیگر محدودیتهای تهران در تولید مواد هستهای برداشته خواهد شد. این به معنای بروز یک بحران جدید هستهای ناشی از عملکرد دولت ترامپ خواهد بود. در عین حال تمایل وسواس گونه دولت به شعلهور کردن آتش منازعه با ایران، موجب دور شدن متحدان اروپایی از آمریکا شده است.
علیرغم ناکامی این سیاست در تغییر رفتار ایران، مخالفان برجام اغلب به توجیه دیگری متوسل میشوند و ادعا میکنند هدف این سیاست ممانعت از انجام اقداماتی است که ممکن بود ایران مرتکب آنها شود. این رویکرد اخیر میتواند هدف مشروعی برای اعمال برخی تحریمها باشد. به عنوان مثال اگر کشوری مظنون به تولید تسحیلات نامتعارف باشد، میتوان فروش کالاهای خاصی به آن را که ممکن است به تولید این گونه تسلیحات منجر شود، تحت تحریم قرار داد. در مورد ایران گفته میشود هدف از وضع تحریم های جدید، ممانعت از اعطای منابعی به ایران است که موجب تقویت رفتار منفی آن در منطقه میشود که منتقدان مدام از آن دم میزنند.
این گفتمان که حتی پیش از انعقاد برجام نیز مطرح بود، نقاط ضعف زیادی دارد. این دسته، همواره از عباراتی مانند رفتار خصمانه و مخرب در مورد ایران استفاده می کنند که البته متکی به حقایق و مدارک مشخصی نیست. آنچه گفته نمیشود این است که چرا ایران چنین رفتاری از خود بروز میدهد، آیا این رفتار با رفتار سایر کشورهای منطقه متفاوت است و آیا اصلا انجام یا عدم انجام آن فرقی برای منافع آمریکا در خاورمیانه دارد. قتل خاشقجی نشان داد، این عربستان سعودی است نه ایران که مرتکب اقدامات خصمانه مانند ترور منتقدان حکومت در خارج از مرزهای خود میشود که البته دولت ترامپ علاقهای به توجه به این حقایق ندارد.
برای لحظهای تمام اینها را کنار بگذارید و به این فکر کنید که این ادعا که برجام با اعطای مجوز دسترسی ایران به منابع مالی باعث تقویت رفتار بد ایران در منطقه شد، تا چه حد منعکسکننده نحوه تفکر سیاستگذاران ایرانی است. مدتهاست که تصویر ارائه شده از این سیاستگذاران، در قالب تصویری نادرست بوده است. به عبارت دقیقتر، تصویری که از ایران ارائه میشود، ترکیب ناخوشایندی از همکاری تندروها با تعدادی حسابدار است. یعنی عدهای نشستهاند و مدام حسابهای بانکی ایران را چک میکنند تا بدانند چه موقع قادرند اقدامات مخربی را در منطقه به انجام برسانند.
مسأله اینجاست که سایر موضوعات برای رییسجمهور منتخب مردم ایران از اهمیت زیادی برخوردار است. ایران یک نظام سیاسی واقعی دارد و مانند ایالات متحده آمریکا، بیثباتی اقتصادی موجب به مخاطره افتادن این نظام سیاسی میشود. مسأله دیگر این است که انجام برخی اقدامات ایران در منطقه که منتقدان آمریکایی مدام از آنها نام میبرند، برای تهران بسیار کمهزینه تر از آن هستند که نیاز به منابع آزاد شده توسط برجام داشته باشند. نمونه واضح آن، حمایت اندک از حوثی های یمن است که بسیار ناچیزتر و کمهزینه تر از مخارج عربستان برای مقابله با آنهاست.
مشکل اصلی تصویر ارائه شده از ایران این است که در حقیقت آنچه بر تصمیمات مقامات ایرانی حاکم است، مسائل حساس سیاسی و امنیتی است، نه میزان موجودی حسابهای بانکی در خارج از کشور.
امروز عراق برای ایران اهمیت زیادی دارد که دلیلش نه فقط تاریخ مشترک، بلکه جنگی طولانی مدت میان دو کشور با مرزی ۹۰۰ مایلی است. فارغ از هر هزینهای که داشته باشد، ایران به حفظ قدرت اثرگذاری خود در بغداد ادامه خواهد داد. همین موضوع درباره سوریه صادق است که مهمترین متحد ایران در در جهان عرب محسوب میشود.
اگر ادعا درباره ارتباط میان امتیازات اعطایی در برجام و رفتار ایران اعتبار میداشت، آنگاه باید همبستگی خاصی میان منابع در دست ایران و رفتارش در منطقه در طول تاریخ جمهوری اسلامی مشاهده میشد یعنی وقتی تحریمهای غرب شدت میگرفت، باید رفتار بهتری از ایران دیده میشد. اما مطالعهای که گروه بینالمللی بحران اخیرا منتشر کرده، چنین ارتباطی را نشان نمیدهد. اما این حقیقت مانع مخالفان برجام و دولت ترامپ از طرح چنین ادعایی نمیشود. هرچه زمان بیشتری بدون دستاوردی مثبت از اتخاذ این موضع میگذرد، قابلیت دفاع از آن نیز ضعیف تر میشود. به این ترتیب باوجود ادامه سیاست فشار حداکثری از سوی دولت ترامپ، رفتار ایران تغییر نخواهد کرد.
گزارش خطا
آخرین اخبار