هدف اصلی ترامپ از تحریم ها چیست؟

مواضع ترامپ درباره ایران از ابتدای مبارزات انتخاباتی ریاست‌جمهوری آمریکا تاکنون خصمانه، کینه‌توزانه و بسیار سخت‌گیرانه بوده است.
کد خبر: ۲۰۸۹۴۰
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۷ - ۱۰:۵۱
مواضع ترامپ درباره ایران از ابتدای مبارزات انتخاباتی ریاست‌جمهوری آمریکا تاکنون خصمانه، کینه‌توزانه و بسیار سخت‌گیرانه بوده است. او و همکارانش از جمله پمپئو و بولتون نشان داده‌اند مخالفت و تضاد آشتی‌ناپذیری با جمهوری اسلامی دارند. از دید ترامپ تشدید تنش و درافتادن با جمهوری اسلامی مفید است، زیرا در پرتو این درگیری، هم مسائل داخلی ایالات متحده و جمهوری‌‌خواهان و هم نیات منطقه‌ای آمریکا، قابل مدیریت و بهره‌برداری است. مناقشه فعلی ترامپ با ایران صرفا بر سر مسئله هسته‌ای و توافق‌نامه برجام نیست، بلکه موضوعاتی مانند «امنیت اسرائیل»، «منافع آمریکا» در منطقه، «نفوذ ایران در خاورمیانه» و همچنین «سیاست خارجی ایران»، از مهم‌ترین مسائل اختلافی بین دو کشور به شمار می‌رود. در واقع آمریکا تصور می‌کند از 40 سال قبل و با سقوط نظام شاهنشاهی در ایران، این کشور مهم‌ترین امکان و ابزار خود را برای ایجاد نظم دلخواه در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه از دست داده است و تکیه بر عربستان تاکنون نتوانسته جای خالی ایران را برای اهداف و برنامه‌های آمریکا پر کند. بنابراین ایالات متحده برای بازگرداندن ایران به هم‌سویی با سیاست‌های خود، همواره تلاش و تقلا می‌کند و در این راستا فشارهای جدیدی را بر ایران وارد می‌کند.

به گزارش صدای ایران از شرق، در واقع هدف اصلی ایالات متحده آن است که ایران به‌طور پیوسته تضعیف شود و از پیشرفت و توسعه اقتصادی باز بماند و قدرت تاکتیکی آن در محیط منطقه‌ای و بین‌المللی کاهش یابد تا مردم ایران به‌تدریج به ستوه آیند و ناراضی شوند؛ بنابراین گرچه تاکنون آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در 12 گزارش نوبه‌ای خود، پایبندی ایران به توافقات برجام را تأیید کرده است، اما دولت فعلی آمریکا با خروج از برجام به‌دنبال خواسته‌هایی فراتر از توافق‌نامه برجام و مسئله هسته‌ای به شرح زیر است:

کنارگذاشتن هرگونه فعالیت هسته‌ای چه صلح‌آمیز و چه غیرصلح‌آمیز برای همیشه: آمریکا تلاش می‌کند ایران را وادار به انعقاد قرارداد جدیدی به‌جای توافق‌نامه برجام کند که از نوع «معاهدات محدودکننده» باشد. با این اقدام خیال اسرائیل برای همیشه از موضوع هسته‌ای ایران راحت می‌شود. ترامپ برجام را «بدترین توافق تاریخ» خوانده و آن را هولناک و مایه شرمساری آمریکا نامیده است، درحالی‌که از دید صاحب‌نظران، برجام برجسته‌ترین توافق تاریخ عدم اشاعه سلاح‌های هسته‌ای بعد از دوران جنگ سرد است که آمریکا به آن پشت پا زده است. هم‌اکنون دولت ترامپ تمامی کشورهایی را که با ایران بر مبنای توافق برجام همکاری اقتصادی می‌کنند، هدف فشارهای شدید خود قرار داده است. ترامپ بنا دارد فشار همه‌جانبه و بسیار فزاینده‌ای را که از 13 آبان 1397 تشدید شده است، به ایران وارد کند و صادرات نفت ایران را تدریجا به صفر برساند و نفت عربستان و روسیه و آمریکا را جایگزین کاهش عرضه نفت ایران کند و اجازه افزایش قیمت نفت را هم ندهد. آمریکا می‌خواهد با فشارهای مداوم و پیوسته، اکثر شرکت‌های مهم اروپایی و آسیایی را از حضور در اقتصاد ایران، خارج کند و با کاهش قیمت نفت و افول درآمدهای ارزی، اوضاع اقتصادی ایران را به هم بریزد.


کنارگذاشتن برنامه توسعه موشکی و قرارگرفتن در کانال خلع سلاح متعارف: اگرچه آمریکا می‌داند توسعه توان صنایع نظامی و موشکی ایران نتیجه و حاصل تحریم تسلیحاتی ایران از سوی آمریکاست...

این تحریم‌ها از روز فرار شاه در 26 دی 1357 بر جمهوری اسلامی اعمال شده است. همچنین راه‌افتادن صنایع موشکی ایران نتیجه حملات موشکی صدام به شهرهای ایران در جریان جنگ تحمیلی است که ایران را مجبور به چاره‌اندیشی در برابر آن کرد.
از طرفی وجود زرادخانه‌های هسته‌ای اسرائیل خطر عظیمی برای مردم خاورمیانه است که تمامی کشورهای منطقه از آن بیمناک هستند و به‌دنبال راهکارهای بازدارندگی می‌گردند، ولی اصولا ترامپ به‌جای تلاش برای کاهش رقابت هسته‌ای در منطقه، به آن دامن زده و علاوه بر اسرائیل به‌دنبال تجهیز عربستان است، ولی با گسترش دانش و توسعه تجهیزات هر نوع جنگ‌افزار موشکی بومی در ایران مخالف است. آمریکا پیوسته نگران افزایش مهارت ایرانیان در به‌کارگیری انواع موشک‌های بالستیک است و به‌دنبال کاهش بُرد موشک‌های ایرانی است به‌گونه‌ای که حداقل به اسرائیل نرسد.

ترک مواضع و نفوذ امنیتی در منطقه: استراتژی ترامپ علیه ایران با تکیه بر دیدگاه‌ها و استفاده از توانمندی‌های مالی و جاسوسی و نیز ظرفیت‌های مختلف اسرائیل و عربستان برای محدودکردن نفوذ ایران در خاورمیانه تنظیم شده است. اگرچه آمریکا خود در اکثر کشورهای خاورمیانه از جمله عراق، افغانستان، عربستان، کویت، بحرین، قطر، یمن، سوریه، ترکیه و امارات پایگاه و نیروی نظامی و در خلیج فارس نیز کشتی‌های جنگی از جمله ناو هواپیمابر دارد ولی به‌دنبال قطع نفوذ ایران از منطقه با به‌کارگیری سیاست «چماق بدون هویج» است و خواهان «تغییر رفتار» جمهوری اسلامی است. طبیعی است که ایران خود را در محاصره نیروهای نظامی آمریکا می‌بیند و در تلاش است تا سایه تهدید را از خود دور کند ولی ترامپ تلاش می‌کند تا از طریق جلوگیری از تعامل سازنده ایران با کشورهای مختلف جهان و نیز ممانعت از دستیابی ایران به فناوری‌های روز و با تحریم به اهداف خود برسد. همچنین این کشور به‌دنبال ازبین‌بردن منابع مالی ایران از طریق به‌صفررساندن صادرات نفت ایران و نیز جلوگیری از مبادلات بانکی و تجاری و ضبط سپرده‌های ایران به‌عنوان پشتوانه این قدرت نفوذ است. علاوه بر آن آمریکا به‌دنبال اخذ تضمین به عدم بازگشت ایران به مواضع فرامرزی در منطقه و‌ عدم ایجاد مزاحمت برای برنامه‌های جهانی آمریکا به‌ویژه در خاورمیانه است.

واگذاری مواضع قدرت به رژیم صهیونیستی: از‌آنجاکه اساس سیاست خاورمیانه‌ای آمریکا براساس «منافع و حفظ امنیت اسرائیل» تعریف شده است، بنابراین تمامی اقدامات ایالات متحده برای حفظ «امنیت» و «بقا»ی اسرائیل اجرا می‌شود. آمریکا حمایت ایران از گروه‌های ضداسرائیلی مثل حزب‌الله و حماس را مخل حفظ امنیت و بقای اسرائیل می‌داند. از طرفی اسرائیل و آمریکا درباره اینکه توافق هسته‌ای برجام، مانع ازدست‌یافتن ایران به ظرفیت‌های لازم برای توانمندی‌های اتمی نمی‌شود، اتفاق نظر دارند. از سوی دیگر همیشه اسرائیل از هم‌پیمانان آمریکا در برابر جمهوری اسلامی ایران بوده است و آمریکا نمی‌خواهد که هیچ کشوری در خاورمیانه برتری نظامی و استراتژیک نسبت به اسرائیل پیدا کند. در‌حال‌حاضر نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل و محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان که سرسخت‌ترین دشمنان ایران هستند، نزدیک‌ترین روابط را با ترامپ و داماد او دارند. سیاست اسرائیل و عربستان، همواره دامن‌زدن به «ایران‌هراسی» بوده است و آنها نقش اول تخریبی را در دور نگاه‌داشتن آمریکا از ایران بازی می‌کنند و در راه برقراری هرگونه مصالحه و رابطه بین این دو کشور سنگ‌اندازی می‌کنند.

به‌هرحال آمریکا برای نیل به اهداف فوق از برقراری نظام تحریم‌های گسترده، هوشمند، هدفمند، همه‌جانبه و چندمنظوره علیه ایران استفاده می‌کند. از دید آمریکا اجرای خواسته‌های فوق موجب «تضعیف» همه‌جانبه و بی‌ثباتی ایران خواهد شد و بنابراین می‌توان طرح براندازی جمهوری اسلامی را بدون بهره‌گیری از جنگ و با تکیه بر فشارهای اقتصادی، روانی و اجتماعی و نیز بهره‌گیری از ظرفیت نارضایتی‌های مردم و برپایی اعتراضات خیابانی به شیوه 28 مردادی دنبال کرد. این همه در حالی است که تجربه تاریخی نشان داده مردم و دولت ایران، ظرفیت برهم‌زدن برنامه‌های آمریکا علیه خود را دارند و می‌توانند با هوشیاری و همدلی ملی و نیفتادن در دام غره‌شدن به توانمندی‌های خود، از این وضعیت عبور کنند. این مسئله به راه‌حل‌هایی نیاز دارد که بحث جداگانه‌ای می‌طلبد.

پربیننده ترین ها