پرونده انتخابات 84 باز شد
پرونده انتخابات سال 84 را اینبار علیرضا زاکانی بازگشایی کرد و حالا با پاسخ محسن هاشمیرفسنجانی، فرزند مرحوم آیتالله و وصی او روبهرو شده است. زاکانی در سخنانی مدعی شده بود که هاشمیرفسنجانی بهدنبال ابطال انتخابات سال 84 بوده است، اما محسن هاشمیرفسنجانی این ادعا را تکذیب کرده است.
به گزارش صدای ایران روزنامه شرق نوشت؛ پرونده انتخابات سال 84 را اینبار علیرضا زاکانی بازگشایی کرد و حالا با پاسخ محسن هاشمیرفسنجانی، فرزند مرحوم آیتالله و وصی او روبهرو شده است. زاکانی در سخنانی مدعی شده بود که هاشمیرفسنجانی بهدنبال ابطال انتخابات سال 84 بوده است، اما محسن هاشمیرفسنجانی این ادعا را تکذیب کرده است.
او در متن پاسخ خود خطاب به زاکانی نوشته است: سخنان اخیر شما در تخریب و اتهامزدن به آیتالله هاشمیرفسنجانی در دانشگاه امیرکبیر، در آستانه دومین سالگرد رحلت ایشان باعث افسوس و خرسندی شد. افسوس از آن جهت که جریان افراطی، همچنان در پی تخریب و اتهامزنی به استوانههای اصلی انقلاب و یاران امام خمینی و رهبر انقلاب است و گذشت زمان و روشنشدن بسیاری از حقایق تأثیری در کینه و دشمنی شما ندارد و خرسندی از آن جهت که افکار عمومی و نسل جوان چنان به بلوغ و آگاهی رسیدهاند که سره را از ناسره تشخیص دهند و امروز بسیاری از دانشجویان جوان میتوانند پاسخ جریانهای افراطی را در ابهامسازی و مخدوشکردن تاریخ انقلاب بدهند.
او در متن پاسخ خود خطاب به زاکانی نوشته است: سخنان اخیر شما در تخریب و اتهامزدن به آیتالله هاشمیرفسنجانی در دانشگاه امیرکبیر، در آستانه دومین سالگرد رحلت ایشان باعث افسوس و خرسندی شد. افسوس از آن جهت که جریان افراطی، همچنان در پی تخریب و اتهامزنی به استوانههای اصلی انقلاب و یاران امام خمینی و رهبر انقلاب است و گذشت زمان و روشنشدن بسیاری از حقایق تأثیری در کینه و دشمنی شما ندارد و خرسندی از آن جهت که افکار عمومی و نسل جوان چنان به بلوغ و آگاهی رسیدهاند که سره را از ناسره تشخیص دهند و امروز بسیاری از دانشجویان جوان میتوانند پاسخ جریانهای افراطی را در ابهامسازی و مخدوشکردن تاریخ انقلاب بدهند.
محسن هاشمی در ادامه نوشته: «جنابعالی در سخنان خود نسبتهای ناروای فراوانی به آیتالله هاشمیرفسنجانی دادهاید، او را خارج از مکتب امام دانسته، مخالف با مردمسالاری و دموکراسی قلمداد کردهاید، برچسب مخالفت با فضای پرنشاط سیاسی در دانشگاهها به ایشان زدهاید. البته همانگونه که گفتم آشکارشدن حقایق و بلوغ فکری جامعه به حدی رسیده است که قضاوت کند چه کسی برای دفاع از مردم و منافع مردم از خود، آبرو، خانواده و جایگاهش گذشت و چه کسانی با افراطیگرایی و اقدامات نسنجیده، منافع ملی و مصالح کشور را به مخاطره انداخته و انقلاب را دچار آسیب کردند و نیازی به پاسخدادن بنده نیست.
محسن هاشمی در ادامه به قسمتی به از بیانیه پدرش در آن انتخابات و احاله مدعیان به دادگاه عدل الهی در روز قیامت اشاره کرده و نوشته است: «اما تنها درمورد یک ادعای جنابعالی لازم میبینم به اسناد تاریخی اشاره کنم: مکررا ادعا کردهاید آیتالله هاشمیرفسنجانی در پی ابطال انتخاب ریاستجمهوری سال ١٣٨٤ بود، درحالیکه ایشان در چهارم تیر سال ١٣٨٤، یعنی همان روز اعلام نتایج انتخابات در پیام خود تصریح کردند: «امیدوارم رئیسجمهور منتخب جناب آقای دکتر احمدینژاد بهخوبی از عهده این مسئولیت عظیم برآید و بتواند به وعدهها عمل کند. بیشک همه باید ایشان را در راه خدمت به مردم یاری دهند. همانگونه که بارها گفتهام، اینجانب صرفا برای انجام وظیفه و جلب رضایت خداوند و خدمت به انقلاب، اسلام، ایران و مردم وارد رقابتهای انتخاباتی شدم... . بنا ندارم که درمورد انتخابات، شکایت به داورانی که نشان دادهاند نمیخواهند یا نمیتوانند کاری کنند، ببرم و شکایت خود را فقط همانند مورد قبل در دادگاه عدل الهی مطرح میکنم. خدایی که با توکل بر او و برای جلب رضایتش به صحنه آمدم و با او معامله کردم...».
محسن در ادامه از حجم انبوه تخلفات در آن انتخابات یاد کرده و نوشته: «برادر زاکانی، جنابعالی را فردی متدین و معتقد به مسائل شرعی میشناسم، آیا با این صراحتی که در بیانیه آیتالله هاشمیرفسنجانی هست و ایشان همانگونه که در بیانیه تصریح کردند حتی از شکایت از تخلفات انبوه این انتخابات که قاعدتا جنابعالی حتی بر فرض اینکه نقش فعالی در آن نداشتهاید، از آن بهخوبی مطلعاید، انصراف دادهاند، پس چگونه بهدنبال ابطال انتخابات بودهاند؟ البته بهخوبی میدانم این میزان دشمنی و کینه نسبت به آیتالله هاشمیرفسنجانی که موجب میشود دو سال پس از رحلت نیز ایشان را اینگونه آماج تهمتها و تخریبها قرار دهید، از سر اعتقادات است؛ اعتقاداتی که اگرچه میتواند اشتباه باشد».
محسن در پایان نوشته است: اما بهعنوان فرزند و همراه ایشان، در پیشگاه خدا شهادت میدهم آیتالله هاشمیرفسنجانی، شما و همه نیروهای معتقد و دلسوز را فارغ از موضعتان نسبت به خود، دوست میداشت و برایتان خیر طلب میکرد. او برای 40 سال، آماج تخریبها و توهینهای بیرحمانه از سوی جریانهای مختلف سیاسی قرار گرفت و تنها شکوه خود را به خدا میبرد. اکنون اکبر هاشمیرفسنجانی در پیشگاه خداست و دیر یا زود همه ما نیز به او ملحق خواهیم شد، پس به گونهای زبان و رفتار خود را کنترل کنیم که در محضر الهی، شرمگین و سرافکنده نباشیم.
زاکانی چه گفته بود
علیرضا زاکانی بهتازگی گفته بود: «در سال ۸۴ وقتی که آقای احمدینژاد انتخاب شد، آقای هاشمی دنبال ابطال انتخابات بود، ولی رهبر انقلاب جلوی او ایستاد و سال ۸۸ نیز موسوی برای ابطال انتخابات گام برداشت، ولی باز هم رهبر انقلاب مقابل این جریان ایستادند و این مسیر ادامه داشته و ادامه هم خواهد داشت، چون عدهای هستند که به مردم قیممآبانه نگاه میکنند، اما از نگاه انقلاب اسلامی اراده ملت قیمت دارد».
روایت علی مطهری
علی مطهری در گفتوگویی با جماران درباره انتخابات 84 گفته بود: «آقای هاشمی در اینجا معترض بود و چندبار هم اعلام کرد و در آخر گفت به خدا واگذار کردم. معتقد بود که انتخابات 84 مهندسی شده و البته بعدا شکایت هم کرد و خود ایشان به من گفت که 110 نفر در دادگاه به خاطر دخالت در انتخابات محکوم شدند و ما دیدیم اگر بخواهد حکم اجرا شود خیلی برای نظام بد میشود و گذشتیم.
در هر حال همان موقع هم ایشان معتقد بود که انتخابات سالم نبوده و در واقع اختلاف نظر آقای هاشمی با رهبری از همان موقع یعنی از ورود آقای احمدینژاد شروع شد. آقای هاشمی ایشان را یک خطر برای انقلاب میدانست و طبعا اینجا اختلافنظر شد و بعد هم که آقای احمدینژاد انتخاب شد آقای هاشمی چندان حمایت نمی کرد... کسی به خطر آقای احمدینژاد آگاه بود و تنها کسی که کاملا این موضوع را میشناخت و احساس خطر میکرد آقای هاشمی بود و من خودم شاید جزء اولین کسانی بودم که منتقد آقای احمدینژاد شدم ولی من هم حدود یک سال بعد به اینجا رسیدم که گروه خطرناکی هستند... همان دوره استانداری آقای احمدینژاد را و تخلفاتی که در اردبیل کرده بود را دیده بود؛ سوآپ نفت کرده بودند و پولش برنگشته بود و این پرونده به قوه قضائیه رفت یا رفتارهایی که ایشان در دوره شهرداری داشت و پول پخشکردن و مانند آن را دیده بود و بیش از همه احساس خطر میکرد. مقداری هم ناشی از هوشش بود. بالاخره آقای هاشمی آدم باهوشی بود و شاید زودتر از دیگران انحرافات سیاسی را متوجه میشد. یعنی هم در عمل دیده بود و هم به خاطر هوشی که داشت زودتر از بقیه خطر این جریان را شناخت و هشدار داد...».
بیانیه هاشمی
هاشمیرفسنجانی همان سال در بیانیهای درباره انتخابات 84 از آنچه رویه ناصواب خوانده بود، گلایه کرده اما سخنی از تقلب به میان نیاورده و البته خواسته بود تا به شکایت مهدی کروبی دیگر نامزد انتخابات رسیدگی شود، اگرچه حرفی از شکایت خود نزده بود و به این بسنده کرده بود که «به خدا واگذار کردم»: «آنچه ضرورت داشت که همپای این مشارکت همگانی در نظر گرفته شود، رعایت حسن سلوک انتخاباتی و ادب تبلیغاتی بود که متأسفانه به دلیل پارهای اقدامات و البته دخالتهای سازمانیافته، منظره باشکوه و امیدبخش انتخابات را آلوده کرد... در همینجا بنا به ضرورت حفظ حرمت آرای مردم، از مسئولان ذیربط میخواهم که در اسرع وقت نسبت به احقاق حق و بررسی به اعتراضات و شکایات، اقدام قاطعانه و عادلانه نمایند و به شکایات برادرم جناب آقای کروبی در مورد انتخابات بعضی از شهرستانها رسیدگی شود». به گفته علی مطهری، هاشمیرفسنجانی هم شکایت کرده و البته در ادامه از آن صرفنظر کرده بود. با این حال، به نظر نمیرسد این خاتمه ماجرا باشد؛ بهویژه برای طیفی از اصولگرایانی که همواره نقد هاشمی پای ثابت سخنرانیهای آنهاست. حالا با ورود محسن هاشمی گویا پرونده انتخابات 84 امکان بررسی مجدد را پیدا کرده است.
خبرهای مرتبط
گزارش خطا
آخرین اخبار