پنج چالش محیط زیستی ایران
گری لوییس - نماینده مقیم برنامه توسعه ملل متحد در ایران - در سخنرانیاش در کنفرانس میراث طبیعی ایران، به پنج چالش کنونی محیط زیست ایران بهعنوان عنصر اساسی در امنیت انسانی پرداخت و راهکارهایی برای مواجهه با این چالشها ارائه داد.
روزنامه دنیای اقتصاد در انتشار بخشی از این سخنرانی، به تشریح پنج چالش کنونی محیط زیست ایران از دیدگاه لوئیس پرداخت که بخشهای مهم آن بدین شرح است:
ایران مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه که دارای منابع طبیعی سرشاری هستند، از روشی برای توسعه استفاده کرده که بر منابع تجدید پذیرش فشار آورده است. با شیوه کنونی مدیریت منابع طبیعی، ایران با آیندهای داغتر و خشکتر مواجه شده و امنیت محیط زیست در این جغرافیا به چالش کشیده شده است. بهطور کلی پنج تهدید زیست محیطی اصلی ایران که امنیت انسانی را به مخاطره میاندازد به شرح زیر قابل تقسیم است:
1- آب: فلات ایران سرزمینی خشک است؛ میانگین بارش در ایران با 250 میلیمتر در سال کمتر از یک سوم میانگین بارندگی در جهان است؛ اما پیشبینیهای آب و هوایی حاکی از این است که در آینده خشکتر نیز خواهد شد.
بهطور کلی آب بزرگترین محدودیت منابع در ایران و بزرگترین خطر محیط زیست ایران در درازمدت است. با از دست رفتن منابع آب زیرزمینی، بسیاری از بخشهای کشور غیرقابل سکونت خواهد شد و پیامدهای آن ویرانگر خواهد بود و راه حل این بحران، تجدید نظر کامل درباره شیوه و رویکرد مدیریت آب در ایران است.
کارشناسان بسیاری میگویند لازم است درباره شیوه و رویکرد مدیریت آب در ایران کاملا تجدیدنظر شود. آنان چهار اولویت را پیشنهاد میدهند: 1- مشارکت 2- قیمتگذاری 3- حفاظت 4- بهینهسازی استفاده از آب
2- آسیبدیدگی و فرسایش خاک: این تهدید از 2 منبع بیابانزایی و جنگلزدایی نشأت میگیرد. این واقعیت دارد که ناحیهای وسیع از ایران همواره بیابانی بوده است؛ اما در این لحظه، سرعت گسترش بیابانزایی است که نگرانکننده و هشداردهنده است. روندهای تغییر آب و هوا عامل بیابانزایی هستند؛ اما فشار جمعیت با استفاده بیش از حد آب و چرای بیرویه نیز بیابانزایی را تشدید میکنند.
برای مثال خاک زراعی ایران با سرعت 20 برابر سریعتر از آنچه تشکیل میشود، از دست میرود که نتیجه آن بیابانزایی و جنگلزدایی است. سرعت گسترش این معضل آنقدر نگرانکننده است که میتواند بخش بزرگی از ایران را غیر قابل سکونت کند. احیای جنگلها، ادغام مدیریت منابع طبیعی و برنامهریزی برای پایداری بومی و بومشناختی و اجرای قوانین حفاظت از منابع آب و زمین از جمله راهکارهای پیشنهادی است.
3- انرژی: در حال حاضر مصرف انرژی و میزان سرانه تولید دیاکسید کربن ایران از جمله بالاترینها در جهان است. این امر به افزایش جمعیت ایران، آرزوهای درست و قانونی آن در زمینه توسعه و ذخایر نفت و گاز طبیعی فراوان مربوط میشود. یارانه قیمت سوخت از دیگر عوامل این امر است که سبب شده قیمت انرژی در ایران بسیار اندک باشد، البته طی سه دهه گذشته دولت ایران کاری عظیم در زمینه حمایت از توسعه انسانی مانند افزایش میانگین طول عمر، گسترش آموزش و پرورش، افزایش درآمدها منهای مالیات انجام داده است و برقرسانی و انرژی ارزان به این توسعه انسانی به شدت کمک کردهاند؛ اما دولت برای کربنزدایی از اقتصاد خود باید راهکارهایی را مدنظر قرار دهد که از جمله آنها میتوان به بهینهسازی و کارآیی انرژی در شبکههای مصرف مسکونی، صنعتی، حملونقل شهری، افزایش سهم انرژی خورشیدی، بادی، آبی، ژئوترمال (انرژی زمینگرمایی)؛ مشارکت بیشتر بخش خصوصی در بخش انرژی بهویژه در انرژی قابل تجدید و سرمایهگذاری در فناوریهای جدید انرژی اشاره کرد.
4- آلودگی هوا: در میان همه مسائل مربوط به محیط زیست ایران، تاثیر آلودگی هوا بر کیفیت زندگی احتمالا آنیترین و ملموس و مشهودترین تهدید است. آمارها به ما میگوید شهرهای ایران از جمله آلودهترین شهرهای جهان هستند. طبق ارزیابی سازمان جهانی بهداشت، اهواز، کرمانشاه و سنندج شرایطی بدتر از تهران دارند. دولت ایران شهرهای اراک و اصفهان را به این فهرست افزوده است. توفان ریزگردها که طی 7 سال گذشته آغاز شده و از آن سوی مرزهای غربی ایران وارد میشوند به معضل آلودگی هوا افزوده است. این توفانها به اقتصاد ایران بهویژه کشاورزی (مثلا تولید عسل) و حملونقل صدمه میزند؛ بهداشت و سلامت عمومی ایران را ضعیف میکند (با تاثیراتی تا حد تعطیلی مدارس)، نظام زیستی ایران بهویژه جنگلهای بلوط در رشته کوههای زاگرس را تهدید میکند و به رابطه با همسایگان غربی ایران نیز صدمه میزند. حل این مشکل نیازمند همکاری موثر منطقهای، قیمتگذاری انرژی، برخورد با انتشار گاز از لوله اگزوز خودروها و اجرای سیاستهای درست در این زمینه است.
5- خسارت تنوع زیستی: پنجمین چالش زیستمحیطی ایران از دست رفتن تنوع زیستی است. ایران بیش از 1130 گونه جانور مهرهدار و 7600 گونه گیاهی دارد و زیستگاه پستانداران بزرگ مانند یوزپلنگ آسیایی، گوزن زرد ایرانی و گور خر آسیایی است؛ اما انقراض انواع و گونههای گیاهی و جانوری در ایران شدت یافته و هماکنون 10 درصد جمعیت جانوری و 2 درصد گونه گیاهی در لیست قرمز سازمان ملل قرار دارند.
برای حل معضلات محیطزیست در ایران به یک ساماندهی شجاعانه از بالا نیازمند است که البته به نظر میرسد در ایران به تدریج شروع شده است. در این شرایط سازمان ملل آماده همکاری و مشارکت است. هماکنون سازمان ملل متحد در حال انجام کارهای فراوانی با سازمان محیط زیست، سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری، وزارت نیرو و اداره جهاد کشاورزی است. انتظار میرود این همکاری در زمینه بهبود وضعیت محیط زیست ایران ادامه و افزایش یابد.
روزنامه دنیای اقتصاد در انتشار بخشی از این سخنرانی، به تشریح پنج چالش کنونی محیط زیست ایران از دیدگاه لوئیس پرداخت که بخشهای مهم آن بدین شرح است:
ایران مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه که دارای منابع طبیعی سرشاری هستند، از روشی برای توسعه استفاده کرده که بر منابع تجدید پذیرش فشار آورده است. با شیوه کنونی مدیریت منابع طبیعی، ایران با آیندهای داغتر و خشکتر مواجه شده و امنیت محیط زیست در این جغرافیا به چالش کشیده شده است. بهطور کلی پنج تهدید زیست محیطی اصلی ایران که امنیت انسانی را به مخاطره میاندازد به شرح زیر قابل تقسیم است:
1- آب: فلات ایران سرزمینی خشک است؛ میانگین بارش در ایران با 250 میلیمتر در سال کمتر از یک سوم میانگین بارندگی در جهان است؛ اما پیشبینیهای آب و هوایی حاکی از این است که در آینده خشکتر نیز خواهد شد.
بهطور کلی آب بزرگترین محدودیت منابع در ایران و بزرگترین خطر محیط زیست ایران در درازمدت است. با از دست رفتن منابع آب زیرزمینی، بسیاری از بخشهای کشور غیرقابل سکونت خواهد شد و پیامدهای آن ویرانگر خواهد بود و راه حل این بحران، تجدید نظر کامل درباره شیوه و رویکرد مدیریت آب در ایران است.
کارشناسان بسیاری میگویند لازم است درباره شیوه و رویکرد مدیریت آب در ایران کاملا تجدیدنظر شود. آنان چهار اولویت را پیشنهاد میدهند: 1- مشارکت 2- قیمتگذاری 3- حفاظت 4- بهینهسازی استفاده از آب
2- آسیبدیدگی و فرسایش خاک: این تهدید از 2 منبع بیابانزایی و جنگلزدایی نشأت میگیرد. این واقعیت دارد که ناحیهای وسیع از ایران همواره بیابانی بوده است؛ اما در این لحظه، سرعت گسترش بیابانزایی است که نگرانکننده و هشداردهنده است. روندهای تغییر آب و هوا عامل بیابانزایی هستند؛ اما فشار جمعیت با استفاده بیش از حد آب و چرای بیرویه نیز بیابانزایی را تشدید میکنند.
برای مثال خاک زراعی ایران با سرعت 20 برابر سریعتر از آنچه تشکیل میشود، از دست میرود که نتیجه آن بیابانزایی و جنگلزدایی است. سرعت گسترش این معضل آنقدر نگرانکننده است که میتواند بخش بزرگی از ایران را غیر قابل سکونت کند. احیای جنگلها، ادغام مدیریت منابع طبیعی و برنامهریزی برای پایداری بومی و بومشناختی و اجرای قوانین حفاظت از منابع آب و زمین از جمله راهکارهای پیشنهادی است.
3- انرژی: در حال حاضر مصرف انرژی و میزان سرانه تولید دیاکسید کربن ایران از جمله بالاترینها در جهان است. این امر به افزایش جمعیت ایران، آرزوهای درست و قانونی آن در زمینه توسعه و ذخایر نفت و گاز طبیعی فراوان مربوط میشود. یارانه قیمت سوخت از دیگر عوامل این امر است که سبب شده قیمت انرژی در ایران بسیار اندک باشد، البته طی سه دهه گذشته دولت ایران کاری عظیم در زمینه حمایت از توسعه انسانی مانند افزایش میانگین طول عمر، گسترش آموزش و پرورش، افزایش درآمدها منهای مالیات انجام داده است و برقرسانی و انرژی ارزان به این توسعه انسانی به شدت کمک کردهاند؛ اما دولت برای کربنزدایی از اقتصاد خود باید راهکارهایی را مدنظر قرار دهد که از جمله آنها میتوان به بهینهسازی و کارآیی انرژی در شبکههای مصرف مسکونی، صنعتی، حملونقل شهری، افزایش سهم انرژی خورشیدی، بادی، آبی، ژئوترمال (انرژی زمینگرمایی)؛ مشارکت بیشتر بخش خصوصی در بخش انرژی بهویژه در انرژی قابل تجدید و سرمایهگذاری در فناوریهای جدید انرژی اشاره کرد.
4- آلودگی هوا: در میان همه مسائل مربوط به محیط زیست ایران، تاثیر آلودگی هوا بر کیفیت زندگی احتمالا آنیترین و ملموس و مشهودترین تهدید است. آمارها به ما میگوید شهرهای ایران از جمله آلودهترین شهرهای جهان هستند. طبق ارزیابی سازمان جهانی بهداشت، اهواز، کرمانشاه و سنندج شرایطی بدتر از تهران دارند. دولت ایران شهرهای اراک و اصفهان را به این فهرست افزوده است. توفان ریزگردها که طی 7 سال گذشته آغاز شده و از آن سوی مرزهای غربی ایران وارد میشوند به معضل آلودگی هوا افزوده است. این توفانها به اقتصاد ایران بهویژه کشاورزی (مثلا تولید عسل) و حملونقل صدمه میزند؛ بهداشت و سلامت عمومی ایران را ضعیف میکند (با تاثیراتی تا حد تعطیلی مدارس)، نظام زیستی ایران بهویژه جنگلهای بلوط در رشته کوههای زاگرس را تهدید میکند و به رابطه با همسایگان غربی ایران نیز صدمه میزند. حل این مشکل نیازمند همکاری موثر منطقهای، قیمتگذاری انرژی، برخورد با انتشار گاز از لوله اگزوز خودروها و اجرای سیاستهای درست در این زمینه است.
5- خسارت تنوع زیستی: پنجمین چالش زیستمحیطی ایران از دست رفتن تنوع زیستی است. ایران بیش از 1130 گونه جانور مهرهدار و 7600 گونه گیاهی دارد و زیستگاه پستانداران بزرگ مانند یوزپلنگ آسیایی، گوزن زرد ایرانی و گور خر آسیایی است؛ اما انقراض انواع و گونههای گیاهی و جانوری در ایران شدت یافته و هماکنون 10 درصد جمعیت جانوری و 2 درصد گونه گیاهی در لیست قرمز سازمان ملل قرار دارند.
برای حل معضلات محیطزیست در ایران به یک ساماندهی شجاعانه از بالا نیازمند است که البته به نظر میرسد در ایران به تدریج شروع شده است. در این شرایط سازمان ملل آماده همکاری و مشارکت است. هماکنون سازمان ملل متحد در حال انجام کارهای فراوانی با سازمان محیط زیست، سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری، وزارت نیرو و اداره جهاد کشاورزی است. انتظار میرود این همکاری در زمینه بهبود وضعیت محیط زیست ایران ادامه و افزایش یابد.
گزارش خطا
آخرین اخبار