سرنوشت جنگ سوریه پس از 6 سال چه خواهد بود؟

بیش از شش سال از آغاز بحران سوریه می‌گذرد. با وجود بن‌بست کنونی، به طور گسترده‌ای مشخص است که بحران سوریه باید به محض امکان از طریق کانال‌های سیاسی حل شود.
کد خبر: ۲۰۷۲۱۰
تاریخ انتشار: ۰۱ آذر ۱۳۹۷ - ۰۰:۴۲

صدای ایران؛ انسیه اعتمادی نیا*- لیانگ شیانگ، محقق ارشد موسسه مطالعات بین‌المللی شانگهای در پایگاه خبری تحلیلی " China US Focus "، به تحلیل بحران سوریه و طرفهای درگیر در این بحران می‌پردازد که به آن می‌نگریم:

بیش از شش سال از آغاز بحران سوریه می‌گذرد. با وجود بن‌بست کنونی، به طور گسترده‌ای مشخص است که بحران سوریه باید به محض امکان از طریق کانال‌های سیاسی حل شود. با این حال، آگاهی از ضرورت یک چیز است و آنچه اتفاق می‌افتد امری کاملا متفاوت می‌باشد. ایالات‌متحده همیشه دوست دارد بشار اسد و سایر احزاب مربوطه را به عنوان موانع حل بحران سرزنش کند، اما در واقع خود ایالات‌متحده می‌تواند کارهای بیشتری برای رسیدن به راه‌حل سیاسی این بحران انجام دهد.
 
سرنوشت جنگ سوریه پس از 6 سال چه خواهد بود؟

هر بحران باید در نهایت از طریق مذاکره حل شود، حتی زمانی که جنگ و درگیری‌های نظامی رخ داده باشد. مذاکره سیاسی فرآیندی بین ‌طرف‌های مربوطه است که برای سهم خود از قدرت چانه‌زنی می‌کنند. اگرچه بسیاری از متغیرها می‌توانند بر توزیع قدرت سیاسی تاثیرگذار باشند، با این حال مهم‌ترین آن‌ها باید مقایسه قدرت طرفین بر روی زمین باشند . یا به عبارت دیگر، آن‌هایی که در میدان جنگ قوی‌تر هستند، سهم بزرگ‌تری از "کیک" قدرت سیاسی را به خود اختصاص خواهند داد.

رویکرد واقع گرایانه‌ای که در بالا از آن یاد شد، در غرب بسیار بیشتر از جوامع آکادمیک غیر غربی مورد توجه و نظر است. مورد سوریه ممکن است به خوبی در این رویکرد قرار گیرد، و مسیر حل و فصل سیاسی این بحران باید تا زمانی که طرفین، این رویکرد را در توزیع قدرت بپذیرند، هموار باشد. اما متاسفانه، به نظر می‌رسد که مخالفان، آماده پذیرش راه‌حلی براساس حقایق روی زمین نیستند. این عدم آمادگی می‌تواند بن‌بست در فرآیند سیاسی مساله سوریه را توضیح دهد. از سوی دیگر، مخالفان قادر به سرنگونی رژیم اسد با ابزار نظامی نیستند، اما از سوی دیگر، آن‌ها هنوز خواهان انتقال و گذار سیاسی بدون اسد هستند.

با وجود پیچیدگی، بحران سوریه در واقع شامل درگیری در سه سطح است. اولین سطح مربوط به شورش مخالفان علیه دولت به رهبری اسد است. دوم، در مورد رقابت برای نفوذ منطقه‌ای بین عربستان‌سعودی و ایران در سطح منطقه‌ای می‌باشد. در حالی که عربستان صعودی آشکارا نظر مخالفان سوریه را مطرح می‌کند، ایران همراه با حزب‌الله لبنان، از دولت اسد حمایت می‌کند. سطح سوم، مربوط به رقابت ژئوپلیتیکی بین ایالات‌متحده و روسیه است. در حالی که ایالات‌متحده صراحتا اصرار دارد که اسد باید این کشور را ترک کند، روسیه در کنار اسد ایستاده‌است.

اگرچه مخالفان ، که مقر آنها در استانبول است، همواره ادعا می‌کنند که اسد باید برود، اما هرگز توانایی سرنگونی رژیم با ابزار نظامی را نداشته است. همچنین مخالفان خود را به عنوان یک گروه سیاسی و نظامی متحد نشان نداده‌اند.

متحد اصلی این کشور، عربستان‌سعودی نیز نتوانسته است حمایت موثری داشته باشد. در مقابل، متحد اصلی اسد ، ایران ، افسران نظامی حرفه‌ای خود را در میدان‌های نبرد سوریه مستقر کرده است، نفوذ زیادی بر حزب‌الله لبنان دارد که این گروه در کنار رژیم اسد در حال مبارزه بوده‌است و غذا و همچنین نفت برای خرید اسلحه این رژیم را تامین کرده‌است.

ایالات‌متحده و غرب به طور کلی منابع استراتژیک بیشتری نسبت به روسیه در مدیریت خود دارند. اما آنچه ایالات‌متحده و غرب می‌توانند در سوریه سرمایه‌گذاری کنند بسیار محدود است در حالی که روسیه آماده است سهم بسیار بزرگ‌تری از کل منابع استراتژیک خود را در سوریه فراهم کند. روسیه برای حفظ منافع ژئواستراتژیک اش در منطقه پیرامون خود و داشتن یک متحد اصلی که می‌تواند با آن بر نقش خود در منطقه تأکید کند، سوریه را حیاتی می‌داند.

در کل، مخالفان همراه با متحدان منطقه‌ای خود و فرا منطقه‌ای خود، توانایی براندازی رژیم اسد را با استفاده از وسایل نظامی بر روی زمین ندارند. در واقع نیروهای دولتی سوریه طی دو سال گذشته در یک موقعیت مطلوب بوده‌اند . از سوی دیگر، مخالفان و حامیان آنها هنوز هدف سرنگونی دولت اسد را دارند. عدم تمایل آن‌ها به قبول حقایق روی زمین تا حد زیادی به بن‌بست رسیدن به راه‌حل سیاسی بحران کمک کرده‌است.

مخالفان دولت اسد را متهم کرده‌اند که مشروعیت خود را از دست داده‌است، در حالی که دولت به مخالفان برچسب تروریست زده‌است. این تبادل اتهامات در واقع نمی‌تواند مشکل را حل کند.

این احتمال کم وجود دارد که اسد تمام قدرت خود را پیش از وقوع بحران در ساختار سیاسی آینده سوریه حفظ کند. در طی این بحران، اپوزیسیون نیز به دنبال قدرت و توان بیشتری بوده‌است. بدون تساهل و بخشش، هرگز صلح وجود نخواهد داشت.

اما به همان اندازه نامحتمل و بعید است که اسد، همانطور که از سوی مخالفان درخواست‌شده، استعفا دهد. در هر صورت، اسد از بین نرفته است. چه طور یک طرف می‌تواند در حالی که هنوز مزایایی در میدان جنگ دارد، به اراده خود، موقعیتش را از دست بدهد؟

سوریه هزینه زیادی برای این بحران داده‌است و همچنان که بحران ادامه دارد، خون بیشتری ریخته خواهد شد. این بحران همچنین منجر به پیامدهای بسیار جدی دیگری در منطقه و محیط پیرامون خود شده‌است. خاور میانه دچار تجزیه و تحلیل بیشتر و شکنندگی بیشتر شده‌است. مشکل پناهندگان باعث بروز بحران اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در اروپا شده‌است. در همین حال، دو دستگی در مورد مساله سوریه ، تلاش‌های جهانی را در مورد دولت عراق و شام (داعش) تضعیف کرده‌است، که این امر یکی از دلایل اصلی قدرت یابی داعش در سوریه است.

پایان دادن هر چه زودتر به بحران، باید اولویت برتر طرفهای داخلی ، منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای باشد. راه‌حل نهایی عمدتا به دولت اسد و مخالفان و متعاقبا بر دو قدرت منطقه‌ای اصلی برای اتخاذ مواضع منطقی و انعطاف‌پذیر بستگی خواهد داشت. اما بازیگران اصلی خارجی هنوز می‌توانند نقش بزرگ‌تری در پیشبرد روند صلح سوریه ایفا کنند.

چین از دیرباز یک میانجی‌گر رده پایین در منطقه بوده‌است. با توجه به مساله سوریه، چین با دولت اسد و اپوزیسیون در ارتباط بوده و برای گفتگو و آشتی میان دو کشور تلاش کرده‌است.

با این حال، ایالات‌متحده با بهانه ایستادن در مکانی درست از تاریخ، یک طرف درگیر در منازعات داخلی سوریه بوده‌است. اما جامعه بین‌المللی دلایلی دارد که انتظار داشته باشد آمریکا نقش سازنده‌ای در مساله سوریه بازی کند.

جان کری ادعا کرد که آمریکا از اسد می‌خواهد که نه فوری اما در کل این کشور را ترک کند. از این سخن باید تقدیر شود چرا که این موضع نشان می دهد آمریکا سیاست خود را نسبت به بحران سوریه تغییر می‌دهد. اما این قطعا کافی نیست. ایالات‌متحده باید هم پیمانان اصلی خود از جمله مخالفان سوریه را به پذیرش انتقال سیاسی منطقی وادار کند. این امر موجب کاهش درد مردم سوریه و بازگشت ثبات در منطقه و همسایگی این کشور خواهد شد.

آمریکا همچنان قوی‌ترین بازیگر در جهان است و اهرم قدرتمندی بر روی بازیکنان اصلی خاورمیانه دارد. اگر آمریکا مایل به تلاش برای مصالحه یا آشتی نباشد، این بحران احتمالا برای مدتی طولانی ادامه خواهد داشت. برای سوریه، به جای مداخله نظامی، یک میانجیگری سازنده، نیازی ضروری است.
 
*دانشجوی دکتری مطالعات آمریکا دانشگاه تهران 
پربیننده ترین ها