نیروی کمکی در راه ایران
در مقابله با تحریمهای بینالمللی به رهبری آمریکا، تلاشهای تهران برای توسعهی همکاریهای چند جانبهی امنیتی چارچوبی را فراهم کرده که در آن غولهای آسیایی میتوانند با ایران شراکت کنند.
در مقابله با تحریمهای بینالمللی به رهبری آمریکا، تلاشهای تهران برای توسعهی همکاریهای چند جانبهی امنیتی چارچوبی را فراهم کرده که در آن غولهای آسیایی میتوانند با ایران شراکت کنند.
به گزارش صدای ایران از نامه نیوز، ایران با برگزاری اولین نشست «گفتگوهای امنیتی منطقهای»اش در اواخر سپتامبر ۲۰۱۸ که با شرکت مشاوران امنیت ملی کشورهای روسیه، چین و هند برگزار شد، گامی مهم به سوی شکلدهی به چارچوب همکاریهای امنیتی در منطقهی اوراسیا در مقابله با تحریمهای جدید آمریکا برداشت. ظاهراً قرار بود نشست به مبارزه با تروریسم در افغانستان اختصاص داشته باشد اما بیانیهی پایانی نشست بیانگر موضوعات گستردهای از جمله از سوریه تا همهی آسیای مرکزی میشد.
اگرچه ایران هم به لحاظ تاریخی هم به لحاظ جغرافیایی ذاتاً یک قدرت اوراسیایی است، تهران در تعامل با همسایگان شرقی خود مشکلاتی داشته است. سیاست «نگاه به شرق» ایران در دورهی ریاست جمهوری محمود احمدینژاد (۲۰۰۵-۲۰۱۳) علیرغم روابط تجاری قوی با چین و روسیه، در شکلدهی به یک اتحاد بین مسکو و پکن و تهران حول یک سیاست ضد آمریکایی به مشکل بر خورد. برنامهی پسا برجامی «ترجیح شرق به غرب» ایران در یک چارچوب چند جانبه برای همکاریهای جمعی امنیتی که شامل روسیه، چین و هند میشود این بار به دنبال موفقیت بیشتر است.
اگرچه روسیه، چین و هند ایران را بهعنوان یک کشور شیعه به عنوان شریکی طبیعی در مبارزه با تهدید مشترک گروههای افراطگرای سنی میبینند، بند ۹ بیانیه پایانی گفتگوهای امنیتی منطقهای انگیزهی اصلی همکاریهای چندجانبهی امنیتی را رقابت بر سر ساختار در حال ظهور ارتباط تجاری اوراسیایی بیان میکند. بند ۹ بیان میکند «یکی از اهداف» چنین همکاریهایی «توسعه اقتصادی و تجاری» شامل « برقراری راههای تجاری امن با استفاده از زیرساختهای موجود و همچنین ایجاد زیرساختهای جدید» است.
برای پکن مسیر عظیم تجاری اوراسیا – کمربند و جاده ابریشم- ایران گرهگاه مهمی در مسیر راهآهن چین به اروپا است که از قلمرو روسیه عبور نمیکند. مسیر برنامهریزی شدهی فعلی چین از طریق راهآهن باکو – تفلیس- قارص نیازمند عبور از عرض دریای خزر از آسیای مرکزی به آذربایجان است. یک ارتباط راه آهنی از طریق ایران میتواند یک مسیر پیوستهتر و مقرون به صرفهتر فراهم میکند. مرتبط شدن به راهآهن شمال –جنوب ایران میتواند یک محور عمودی ضروری باشد که کریدور شرق به غرب چین را به خاورمیانه و دریای عرب متصل میکند. در طی ژانویه و فوریهی ۲۰۱۶، اولین محمولهی قطار باری بین ایران و چین سفرش را که از استان شرقی چجاینگ در جنوب شانگهای شروع کرده بود فقط در عرض ۱۴ روز به ایران به پایان رساند که دو سوم زمان سفر دریایی از شانگهای به بندرعباس است.
در حالی که ایران و هند به طور سنتی در افغانستان علیه پاکستان متحد بودهاند، سرمایهگذاری جدید هند در بندر اقیانوسی چابهار و ارتباطهای حملونقلی در آسیای مرکزی در اصل به انگیزهی رقابت اقتصاد با چین در کریدور بینالمللی شمال – جنوب انجام شده است. در حالی که دسترسی هند به آسیای مرکزی از طریق پاکستان مسدود شده است، بندر چابهار و کریدور حمل و نقل شمال –جنوب از طریق ایران و افغانستان میتواند دهلینو را به بازارهای آسیای مرکزی، روسیه و نهایتاً بازارهای اروپایی متصل کند که این کار میتواند هند را به شکلی مؤثر برای رقابت با چین آماده کند. بندر چابهار، در فاصلهی ۷۲ کیلومتری غرب بندر گوادر پاکستان که چین آن را ساخته قرار دارد و به عنوان دسترسی اقیانوسی هند به کریدور شمال – جنوب تخمین زده میشود که ۳۰ درصد مقرون به صرفهتر است از مسیر سنتی دریایی از طریق دریای سرخ، کانال سوئز و دریای مدیترانهای است.
روسیه هم در کریدور شمال – جنوب منافع مشترکی با هند دارد گرچه دغدغهی فوریتر روسیه تضمین نفوذ روسیه بر قفقاز جنوبی و حوضهی دریای خزر است. موفقیت شراکت نقل و انتقال انرژی ترکیه با آذربایجان، آنکارا را قادر ساخته است که نفوذش را در قفقاز جنوبی گسترش دهد و آن را به ترکمنستان و دیگر جمهوریهای آسیای مرکزی تسری دهد. گسترش بالقوهی نفوذ آنکارا در میان ترکهای قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی، همین طور ترکهای داخل مرزهای روسیه و چین، برای چین و روسیه یک چالش پایدار محسوب میشود. در رقابت برای نفوذ در لبهی جنوبی سرزمینهای وسیع اوراسیا، ناحیهای که شامل خاورمیانه و قفقاز میشود، ایران یک شریک غیرقابل جایگزین برای روسیه، چین و هند است. در مقابله با تحریمهای بینالمللی به رهبری آمریکا، تلاشهای تهران برای توسعهی همکاریهای چند جانبهی امنیتی چارچوبی را فراهم کرده که در آن غولهای آسیایی میتوانند با ایران شراکت کنند.
به گزارش صدای ایران از نامه نیوز، ایران با برگزاری اولین نشست «گفتگوهای امنیتی منطقهای»اش در اواخر سپتامبر ۲۰۱۸ که با شرکت مشاوران امنیت ملی کشورهای روسیه، چین و هند برگزار شد، گامی مهم به سوی شکلدهی به چارچوب همکاریهای امنیتی در منطقهی اوراسیا در مقابله با تحریمهای جدید آمریکا برداشت. ظاهراً قرار بود نشست به مبارزه با تروریسم در افغانستان اختصاص داشته باشد اما بیانیهی پایانی نشست بیانگر موضوعات گستردهای از جمله از سوریه تا همهی آسیای مرکزی میشد.
اگرچه ایران هم به لحاظ تاریخی هم به لحاظ جغرافیایی ذاتاً یک قدرت اوراسیایی است، تهران در تعامل با همسایگان شرقی خود مشکلاتی داشته است. سیاست «نگاه به شرق» ایران در دورهی ریاست جمهوری محمود احمدینژاد (۲۰۰۵-۲۰۱۳) علیرغم روابط تجاری قوی با چین و روسیه، در شکلدهی به یک اتحاد بین مسکو و پکن و تهران حول یک سیاست ضد آمریکایی به مشکل بر خورد. برنامهی پسا برجامی «ترجیح شرق به غرب» ایران در یک چارچوب چند جانبه برای همکاریهای جمعی امنیتی که شامل روسیه، چین و هند میشود این بار به دنبال موفقیت بیشتر است.
اگرچه روسیه، چین و هند ایران را بهعنوان یک کشور شیعه به عنوان شریکی طبیعی در مبارزه با تهدید مشترک گروههای افراطگرای سنی میبینند، بند ۹ بیانیه پایانی گفتگوهای امنیتی منطقهای انگیزهی اصلی همکاریهای چندجانبهی امنیتی را رقابت بر سر ساختار در حال ظهور ارتباط تجاری اوراسیایی بیان میکند. بند ۹ بیان میکند «یکی از اهداف» چنین همکاریهایی «توسعه اقتصادی و تجاری» شامل « برقراری راههای تجاری امن با استفاده از زیرساختهای موجود و همچنین ایجاد زیرساختهای جدید» است.
برای پکن مسیر عظیم تجاری اوراسیا – کمربند و جاده ابریشم- ایران گرهگاه مهمی در مسیر راهآهن چین به اروپا است که از قلمرو روسیه عبور نمیکند. مسیر برنامهریزی شدهی فعلی چین از طریق راهآهن باکو – تفلیس- قارص نیازمند عبور از عرض دریای خزر از آسیای مرکزی به آذربایجان است. یک ارتباط راه آهنی از طریق ایران میتواند یک مسیر پیوستهتر و مقرون به صرفهتر فراهم میکند. مرتبط شدن به راهآهن شمال –جنوب ایران میتواند یک محور عمودی ضروری باشد که کریدور شرق به غرب چین را به خاورمیانه و دریای عرب متصل میکند. در طی ژانویه و فوریهی ۲۰۱۶، اولین محمولهی قطار باری بین ایران و چین سفرش را که از استان شرقی چجاینگ در جنوب شانگهای شروع کرده بود فقط در عرض ۱۴ روز به ایران به پایان رساند که دو سوم زمان سفر دریایی از شانگهای به بندرعباس است.
در حالی که ایران و هند به طور سنتی در افغانستان علیه پاکستان متحد بودهاند، سرمایهگذاری جدید هند در بندر اقیانوسی چابهار و ارتباطهای حملونقلی در آسیای مرکزی در اصل به انگیزهی رقابت اقتصاد با چین در کریدور بینالمللی شمال – جنوب انجام شده است. در حالی که دسترسی هند به آسیای مرکزی از طریق پاکستان مسدود شده است، بندر چابهار و کریدور حمل و نقل شمال –جنوب از طریق ایران و افغانستان میتواند دهلینو را به بازارهای آسیای مرکزی، روسیه و نهایتاً بازارهای اروپایی متصل کند که این کار میتواند هند را به شکلی مؤثر برای رقابت با چین آماده کند. بندر چابهار، در فاصلهی ۷۲ کیلومتری غرب بندر گوادر پاکستان که چین آن را ساخته قرار دارد و به عنوان دسترسی اقیانوسی هند به کریدور شمال – جنوب تخمین زده میشود که ۳۰ درصد مقرون به صرفهتر است از مسیر سنتی دریایی از طریق دریای سرخ، کانال سوئز و دریای مدیترانهای است.
روسیه هم در کریدور شمال – جنوب منافع مشترکی با هند دارد گرچه دغدغهی فوریتر روسیه تضمین نفوذ روسیه بر قفقاز جنوبی و حوضهی دریای خزر است. موفقیت شراکت نقل و انتقال انرژی ترکیه با آذربایجان، آنکارا را قادر ساخته است که نفوذش را در قفقاز جنوبی گسترش دهد و آن را به ترکمنستان و دیگر جمهوریهای آسیای مرکزی تسری دهد. گسترش بالقوهی نفوذ آنکارا در میان ترکهای قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی، همین طور ترکهای داخل مرزهای روسیه و چین، برای چین و روسیه یک چالش پایدار محسوب میشود. در رقابت برای نفوذ در لبهی جنوبی سرزمینهای وسیع اوراسیا، ناحیهای که شامل خاورمیانه و قفقاز میشود، ایران یک شریک غیرقابل جایگزین برای روسیه، چین و هند است. در مقابله با تحریمهای بینالمللی به رهبری آمریکا، تلاشهای تهران برای توسعهی همکاریهای چند جانبهی امنیتی چارچوبی را فراهم کرده که در آن غولهای آسیایی میتوانند با ایران شراکت کنند.
گزارش خطا
آخرین اخبار