موسویان: اتحاد بین کاخ سفید اسرائیل عربستان و امارات علیه ایران بیسابقه است
سید حسین موسویان، استاد دانشگاه پرینستون آمریکا و تحلیلگر مسائل بینالملل درباره ضرورت تعدیل تعهدات جمهوری اسلامی ایران در مقابل خروج آمریکا از برجام و احیای تحریم ها در دو نوبت و تعلل ششماهه اتحادیه اروپا در عمل به تعهداتش از جمله در بحث سازوکار ویژه مالی و اینکه ایران چه اقداماتی را در این صورت میتواند انجام دهد؛ معتقد است قبل از هر تصمیمی، ایران باید ارزیابی درستی از شرایط منطقهای و بینالمللی داشته باشد.
یک تحلیلگر مسائل بینالملل در پاسخ به این پرسش که ایران در قبال بازگشت تحریمها و وقتکشی اروپا چگونه باید تعهدات خود را تعدیل کند، گفت: درباره افزایش سطح غنیسازی از 5 درصد به 20 درصد و افزایش سطح ذخایر اورانیوم غنیشده کشور، مسئولان سازمان انرژی اتمی باید تصمیم بگیرند.
به گزارش صدای ایران از فارس، سید حسین موسویان، استاد دانشگاه پرینستون آمریکا و تحلیلگر مسائل بینالملل درباره ضرورت تعدیل تعهدات جمهوری اسلامی ایران در مقابل خروج آمریکا از برجام و احیای تحریم ها در دو نوبت و تعلل ششماهه اتحادیه اروپا در عمل به تعهداتش از جمله در بحث سازوکار ویژه مالی و اینکه ایران چه اقداماتی را در این صورت میتواند انجام دهد؛ معتقد است قبل از هر تصمیمی، ایران باید ارزیابی درستی از شرایط منطقهای و بینالمللی داشته باشد.
وی در این گفتوگو به هشت موردی که به گفته وی، ایران باید در این زمینه مدنظر قرار دهد اشاره کرد و گفت: اتحادی بین کاخ سفید، رژیم اسرائیل، عربستان سعودی و امارات علیه ایران شکل گرفته که در تاریخ بیسابقه است. هدف هم نابودی نظام اقتصادی ایران، ایجاد شورش و هرج و مرج و ناامنی در داخل، فروپاشی نظام جمهوری اسلامی از داخل و حتی تجزیه ایران است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل در ادامه با ذکر این نکته که قدرت آمریکا در منطقه و جهان رو به افول است، اظهار داشت: تیم فعلی کاخ سفید به دنبال تغییر این روند با تثبیت مجدد یکجانبهگرایی آمریکاست و میدان اصلی کارزار هم تقابل با چین، اروپا، هند و روسیه است؛ در عین حال هنوز آمریکا در مورد قدرت اقتصادی، نظامی، سیاسی و امنیتی نسبت به همه قدرتهای جهانی بلوک شرق و غرب، دست بالا را دارد.
وی در ادامه مواردی که ایران باید مدنظر قرار دهد با بیان اینکه همگرایی بیسابقه یا کمسابقهای بین سایر قدرتهای بلوک غرب و بلوک شرق به وجود آمده تا سیاست «یکجانبهگرایی آمریکا» را به شکست کشانده و قاعده «چندجانبهگرایی» را بر اداره جهان حاکم کنند، گفت: این یکی از پیچیدهترین و دشوارترین موضوعات در شرایط فعلی روابط بینالملل است که چند سال زمان نیاز دارد تا موفقیت یا عدم موفقیت آن روشن شود.
موسویان همچنین خاطرنشان کرد: نتیجه این تقابل بر سرنوشت معادلات منطقه و جایگاه و نقش قدرتهای منطقهای از جمله ایران تاثیر شگرف خواهد داشت.
*رقابت اصلی در خاورمیانه
وی در ادامه، درباره دیگر موردی که به عقیده وی ایران باید به آن توجه داشته باشد، با بیان اینکه قدرتهای سنتی عرب رقیب رژیم اسرائیل یا فروپاشیده همچون لیبی و سوریه، یا فشل شده همچون مصر و یا همچون عربستان و امارات برای تقابل با ایران تحت نفوذ و سلطه اسرائیل قرار گرفتهاند، یادآور شد: در حقیقت در شرایط فعلی رقابت اصلی در خاورمیانه بین سه قدرت ایران، ترکیه و اسرائیل است.
این کارشناس مسائل بینالملل معتقد است که آمریکا قصد دارد به تدریج منطقه را ترک کند و بیان کرد: هدف آمریکا قبل از ترک منطقه، این است که ژاندارمی اسرائیل بر منطقه را محقق کند. تمام فشارها و اقداماتی که در چند سال گذشته علیه ایران و ترکیه صورت گرفته برای این است که این دو قدرت را نیز از پای درآورده و سلطه بلامنازع اسرائیل بر منطقه را قطعی کند.
موسویان همچنین ادامه داد: در چند دهه گذشته، دلار سلطه کامل بر نظام پولی دنیا داشته به طوری که حدود 90 درصد تجارت جهان با دلار صورت گرفته است. اکنون ایران با برجام، یک بهانه و وسیلهای در اختیار قدرتهای اروپایی و چین و روسیه و هند قرار داده که برای اولین بار به دنبال شکلدادن یک نظام مالی مستقل از سلطه دلار باشند.
به باور وی، تحقق این موضوع، یکی از مهمترین پایههای شکست یکجانبهگرایی آمریکا را رقم خواهد زد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل با یادآوری این نکته که شکلگیری و عملیاتیشدن سیستمهای مالی مستقل اروپا (SPV)، چین و روسیه کار بسیار پیچیده و زمانبری است، عنوان کرد: این قدرتها حداقل به دو سه سال زمان نیاز خواهند داشت که نظامهای مالی مستقل از دلار را شکل دهند و لذا آمریکا هم بیکار نخواهد نشست. ضمن اینکه هیچ تضمینی وجود ندارد که حتی بعد از دو سه سال هم اروپا و چین و روسیه بتوانند در این کارزار بزرگ پیروز شوند، به ویژه اروپاییها که در مقایسه با چین در روابط اقتصادی با آمریکا شکنندهتر هستند.
وی همچنین گفت: اینکه اسرائیل و اعراب تکفیری و نئوکانهای آمریکا در دوران مذاکرات هستهای از تمام ظرفیت خود برای عدم موفقیت مذاکرات و بعد از برجام هم از تمام ظرفیت خود برای نابودی آن استفاده کرده و میکنند، در قالب چالشهای بزرگ فوق الذکر است و منحصر به موضوع هستهای ایران نیست.
موسویان توضیح داد: هدفشان هم همین بود که ایران در قالب فصل هفت منشور سازمان ملل متحد، به عنوان تهدید صلح و امنیت بینالملل باقی مانده و طبق شش قطعنامهای که علیه ایران صادر شده بود، تمام فعالیتهای هستهای آن هم تا زمان نامعلوم غیرقانونی و تحریمهای اجماعی بینالمللی هم به قوت خود باقی باشد تا بتوانند ایران را از این طریق از پای درآورند.
وی خاطرنشان کرد: اگر تهران این هشت اصل را باور داشته باشد، آنگاه با صبر استراتژیک، با کارت برجام به عنوان وسیلهای برای تغییر معادلات منطقهای و جهانی در قالب هشت اصل مذکور، استفاده خواهد کرد.
موسویان در خصوص تعدیل تعهدات ایران ذیل بندهای 36 و 37 برجام و اینکه آیا افزایش قابل توجه سقف ذخایر اورانیوم غنیشده میتواند راهکار مناسبی برای کسب امتیاز بیشتر ایران از غرب باشد نیز خاطرنشان کرد: باید ببینیم ایران میخواهد با برجام در سطح «لیگ داخلی» یا «لیگ منطقهای» یا «لیگ جهانی» بازی کند. حالا فرض کنید که ایران ذخیره اورانیوم غنی شده از 300 کیلوگرم را به 1000 کیلوگرم افزایش داد؛ باید بررسی شود که اولاً: آیا سازمان انرژی اتمی ایران در این مقطع واقعاً به ذخیره بیشتر نیاز حیاتی دارد؟
وی ادامه داد: فرض کنید ایران محدودیت غنیسازی زیر 5 درصد را شکست و به 20 درصد افزایش داد. آیا واقعاً سازمان انرژی اتمی در این مقطع به اورانیوم 20 درصد نیاز حیاتی دارد؟ اگر ایران این نوع محدودیتهای برجام را نقض کند، آیا اروپا، روسیه و چین قادر خواهند بود از برجام به عنوان وسیلهای در تقابلات هشت بندی که عرض کردم، استفاده کنند یا اینکه روند همراهی فعلی جامعه جهانی با ایران در برجام و در مقابله با آمریکا، معکوس خواهد شد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل خاطرنشان کرد: ثانیاً اگر حتی در این مقطع سازمان انرژی اتمی نیاز واقعی دارد، آیا اولویت منافع درازمدت سازمان انرژی اتمی و بالاتر از آن اولویت منافع حیاتی ملی ایران چیست؟
وی اضافه کرد: اینها سؤالات مهمی است که پاسخ بخش فنی آن در حد تشخیص من نیست و مسؤولان سازمان انرژی اتمی باید پاسخ دهند، آن هم نه علنی بلکه در جلسات تصمیمگیری مقامات بلندپایه نظام.
موسویان با تأکید بر اینکه بخش منافع حیاتی امنیت ملی ایران باید در شورای عالی امنیت ملی کشور بحث و تصمیمگیری شود، گفت: این را که روند همگرایی سایر قدرتهای جهانی با ایران علیه آمریکا حفظ یا معکوس خواهد شد، باید از خود پنج قدرت روسیه و چین و اروپا پرسید.
وی همچنین در پاسخ به این پرسش که بر اساس امکانات پیشبینیشده در بند 37 برجام، ایران چه اقداماتی میتواند انجام دهد، گفت: طبق ماده 37 درصورت اقدام یکجانبه یا متعاقب دریافت ابلاغ طرف شاکی، شورای امنیت سازمان ملل متحد میبایست منطبق با رویههای خود در خصوص قطعنامهای برای تداوم لغو تحریمها رأیگیری کند و چنانچه قطعنامه مزبور ظرف 30 روز از تاریخ ابلاغ به تصویب نرسد، مفاد قطعنامههای سابق شورای امنیت سازمان ملل متحد مجددا اعمال خواهند شد، مگر اینکه شورای امنیت سازمان ملل متحد به نحو دیگری تصمیمگیری کند.
این تحلیلگر مسائل بینالملل در پایان اضافه کرد: معتقدم که در مورد برجام، ایران باید منافع ملی، استراتژیک و درازمدت خود را ملاک قرار دهد، با آن در سطح «لیگ جهانی» بازی کند تا در تغییر معادلات جهانی و منطقهای نقش سازنده ایفاء کند و به محور تل آویو، واشنگتن، ریاض و امارات اجازه ندهد که در اجرای موفق طرحهای گسترده ضد ایرانی خود موفق شوند.
گزارش خطا
آخرین اخبار