(طنز) پايه‌داران
پوریا عالمی در شرق نوشت:
چهارپايه‌ها: چهارپايه‌ها فرمانبر هستند. سال‌هاست قبول کرده‌اند که ديگران پايشان را بگذارند روي سر آنها و ازشان بالا بروند و بعد چهارپايه‌ها را فراموش کنند. چهارپايه‌ها نشيمن‌نهاد هستند.
سه‌پايه‌ها: سه‌پايه‌ها قيافه درب‌وداغاني دارند و طوري هستند که انگار به هيچ‌کاري نمي‌آيند اما همه کارها زير سر آنهاست. جايي که چهارپايه‌ها خيال مي‌کنند اگر نباشند کارها پيش نمي‌رود، يک سه‌پايه وارد مي‌شود و کار را به‌صورت آچاري جمع مي‌کند. سه‌پايه‌ها به‌راحتي جابه‌جا مي‌شوند و هيچ‌جا ثابت نمي‌مانند. برخلاف چهارپايه‌ها که در قالب‌هاي نشيمن‌نهاد و در جمع‌هاي دونفره، سه‌نفره و بيشتر ديده مي‌شوند، (حتی ممکن است هزارتا صندلي چهارپايه‌دار کنار هم تجمع کنند) اما سه‌پايه‌ها تک‌رو و تک‌خور و تک‌محور هستند. هيچ‌کس تا به حال يک ميز را نديده که دورش شش‌تا سه‌پايه باشد. اما تا دلتان بخواهد چهارپايه‌ها مي‌توانند در کنار هم به‌خوبي و خوشي زندگي کنند. سه‌پايه‌ها معتقدند از چهارپايه‌ها بيشتر مي‌فهمند و تکامل‌يافته آنها هستند. چهارپايه‌ها هم براي سه‌پايه‌ها جوک مي‌سازند که عقب‌افتاده هستند.
دوپايه‌ها: بدبخت‌تر از سه‌پايه‌ها ، دوپايه‌ها هستند که فکر مي‌کنند چون دو پا دارند عقلشان از سه‌پايه‌ها و چهارپايه‌ها بيشتر مي‌رسد و همه بايد به حرفشان گوش کنند. اما توجه ندارند که چهارپايه‌ها و سه‌پايه‌ها يا متوسط نهادها، به‌هرحال روي پايشان بند هستند. دوپايه‌ها به درد کار خاصي نمي‌خورند چون نمي‌توانند روي پاي خودشان بايستند. يکي از مهم‌ترين دوپايه‌ها در طول تاريخ نردبان است که آن را هم بايد تکيه بدهند به ديوار تا ديگران پله‌پله از او بالا بروند. دوپايه‌ها و نردبان‌ها خيال مي‌کنند به‌خاطر قد درازشان بخت بلندي هم دارند اما زهي خيال باطل. آنها حواسشان نيست که زير برف و باران و آفتاب در حياط و چسبيده به ديوار بايد بمانند. در حالي که سه‌پايه‌ها را (برخلاف تصوري که در اهميتشان در جامعه دارند) در انباري يا زيرزمين مي‌گذارند که به‌هرحال بهتر از زير آفتاب و برف‌ماندن است. اما چهارپايه‌ها که مردمي‌ترين حالت موجودات پايه‌دار هستند، در تمام طول عمر خود در اتاق نشيمن، پذيرايي و... زندگي مي‌کنند و حالشان از همه بهتر است، اما ممکن است فشار بيشتري رويشان باشد و همه رويشان فشار بیاورند.
يک‌پايه‌ها: در ميان همه پايه‌داران، اوضاع يک‌پايه‌ها از همه خنده‌دارتر است چون خيال مي‌کنند عقل‌کل هستند و بايد ریيس و پايه‌خوانده همه پايه‌داران باشند. اما عمرا. يک‌پايه‌ها وابسته‌ترين نوع پايه‌داران به ديگران هستند، آنها در بهترين حالت مي‌توانند عصا بشوند که عصاشدن هم چندان افتخاری ندارد.
سه‌پايه‌ها: سه‌پايه‌ها قيافه درب‌وداغاني دارند و طوري هستند که انگار به هيچ‌کاري نمي‌آيند اما همه کارها زير سر آنهاست. جايي که چهارپايه‌ها خيال مي‌کنند اگر نباشند کارها پيش نمي‌رود، يک سه‌پايه وارد مي‌شود و کار را به‌صورت آچاري جمع مي‌کند. سه‌پايه‌ها به‌راحتي جابه‌جا مي‌شوند و هيچ‌جا ثابت نمي‌مانند. برخلاف چهارپايه‌ها که در قالب‌هاي نشيمن‌نهاد و در جمع‌هاي دونفره، سه‌نفره و بيشتر ديده مي‌شوند، (حتی ممکن است هزارتا صندلي چهارپايه‌دار کنار هم تجمع کنند) اما سه‌پايه‌ها تک‌رو و تک‌خور و تک‌محور هستند. هيچ‌کس تا به حال يک ميز را نديده که دورش شش‌تا سه‌پايه باشد. اما تا دلتان بخواهد چهارپايه‌ها مي‌توانند در کنار هم به‌خوبي و خوشي زندگي کنند. سه‌پايه‌ها معتقدند از چهارپايه‌ها بيشتر مي‌فهمند و تکامل‌يافته آنها هستند. چهارپايه‌ها هم براي سه‌پايه‌ها جوک مي‌سازند که عقب‌افتاده هستند.
دوپايه‌ها: بدبخت‌تر از سه‌پايه‌ها ، دوپايه‌ها هستند که فکر مي‌کنند چون دو پا دارند عقلشان از سه‌پايه‌ها و چهارپايه‌ها بيشتر مي‌رسد و همه بايد به حرفشان گوش کنند. اما توجه ندارند که چهارپايه‌ها و سه‌پايه‌ها يا متوسط نهادها، به‌هرحال روي پايشان بند هستند. دوپايه‌ها به درد کار خاصي نمي‌خورند چون نمي‌توانند روي پاي خودشان بايستند. يکي از مهم‌ترين دوپايه‌ها در طول تاريخ نردبان است که آن را هم بايد تکيه بدهند به ديوار تا ديگران پله‌پله از او بالا بروند. دوپايه‌ها و نردبان‌ها خيال مي‌کنند به‌خاطر قد درازشان بخت بلندي هم دارند اما زهي خيال باطل. آنها حواسشان نيست که زير برف و باران و آفتاب در حياط و چسبيده به ديوار بايد بمانند. در حالي که سه‌پايه‌ها را (برخلاف تصوري که در اهميتشان در جامعه دارند) در انباري يا زيرزمين مي‌گذارند که به‌هرحال بهتر از زير آفتاب و برف‌ماندن است. اما چهارپايه‌ها که مردمي‌ترين حالت موجودات پايه‌دار هستند، در تمام طول عمر خود در اتاق نشيمن، پذيرايي و... زندگي مي‌کنند و حالشان از همه بهتر است، اما ممکن است فشار بيشتري رويشان باشد و همه رويشان فشار بیاورند.
يک‌پايه‌ها: در ميان همه پايه‌داران، اوضاع يک‌پايه‌ها از همه خنده‌دارتر است چون خيال مي‌کنند عقل‌کل هستند و بايد ریيس و پايه‌خوانده همه پايه‌داران باشند. اما عمرا. يک‌پايه‌ها وابسته‌ترين نوع پايه‌داران به ديگران هستند، آنها در بهترين حالت مي‌توانند عصا بشوند که عصاشدن هم چندان افتخاری ندارد.
گزارش خطا
آخرین اخبار