روسیه در سوریه به دنبال چیست؟
دلیل حضور روسیه در سوریه و اینکه اهداف روسیه در سوریه چیست و روسیه در سوریه به دنبال چیست پاسخی است که در مطلب زیر به قلم دمیتری ترنین، رئیس مرکز کارنگی مسکو به آن می پردازیم.
صدای ایران؛ انسیه اعتمادی نیا*- دمیتری ترنین، رئیس مرکز کارنگی مسکو و ریاست شورای تحقیقات و برنامه سیاست خارجی و امنیتی در این کشور به تحلیل منافع روسیه در سوریه میپردازد و معتقد است روسیه دارای دو هدف استراتژیک گسترده در درگیریهای سوریه است: به چالش کشیدن سلطه ایالاتمتحده در امور جهان و کمک به اسد در مبارزه علیه رادیکالهای اسلام گرا (Trenin, 2014).
به گزارش سرویس بین الملل صدای ایران، این تحلیل را از نظر میگذرانیم:
دخالت روسیه در مناقشه سوریه با دو هدف استراتژیک گسترده برانگیخته شدهاست: به چالش کشیدن سلطه ایالاتمتحده در امور جهان و کمک به رژیم رئیسجمهور سوریه بشار الاسد در مبارزه با رادیکالهای اسلام گرا، که مرگبارترین دشمنان روسیه محسوب می شوند.
اتحاد بین شوروی - سوریه در طول جنگ سرد ایجاد شد. از زمان پایان آن دوره، سوریه، به عنوان مشتری صنعت سلاح روسیه، یکی از معدود پایگاههای ژئوپلتیک به جای مانده از دوران شوروی برای روسیه در خاورمیانه بودهاست.
از آغاز قیام و شورش سوریه در سال ۲۰۱۱، روسیه طرفدار "گفتمان درونی سوریه"[1] و در نهایت گزینه "به اشتراکگذاری قدرت" بودهاست، اما قطعا با ترک قدرت از سوی اسد به عنوان اولین مرحله از گذار سیاسی مخالف بوده است. با گذشت زمان، حمایت روسیه از اسد حتی شدیدتر شدهاست.
حفظ اسد در قدرت، چند مورد از منافع روسیه را تامین میکند. سوریه ثابت کرده است که یک مطالعه موردی اساسی در تلاشهای روسیه برای جلوگیری از استفاده از نیروی نظامی توسط ایالات متحده است. مداخله ایالاتمتحده، روند موجود را به سوی گشودن سنگرهای جدید و پیشرویهایی که توسط دولت باراک اوباما رئیس جمهور ایالاتمتحده آغاز شده بود، معکوس خواهد کرد. روندی که مسکو آن را مثبت میداند. روسیه همچنین به دنبال جلوگیری از تغییر رژیم با کمک و نفوذ خارجیان در سوریه است که میتواند پیامدهای خطرناکی برای کشورهای پیرامونی به جای مانده پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی و برای بخشهای مسلمان خود فدراسیون روسیه داشته باشد. علاوه بر این، سوریه به مدت چندین دهه، مشتری صنعت دفاع روسیه بوده است. نیروهای مسلح سوریه از سلاحهای شوروی و روسی استفاده میکنند، برخی از افسران سوری در روسیه آموزش دیدهاند و در بسیاری از موارد با زنان روسی ازدواج کردهاند.
سوریه نیز در مرکز اهداف و آرمانهای ژئوپلیتیکی روسیه است. نیروی دریایی روسیه بخش اندکی از تاسیسات تعمیر و نگهداری خود را در بندر طرطوس سوریه نگهداری میکند. این موقعیت استراتژیک، در حالی که در حال حاضر محدود است، از نظر جاهطلبیهای روسیه برای ایفای نقش جغرافیای سیاسی (ژئوپلیتیک) بزرگتری در مدیترانه شرقی و خاورمیانه حائز اهمیت است. و از آنجا که سیاست خارجی روسیه در حال دستیابی به یک بعد ایدئولوژیکی است و کلیسای ارتودوکس روسیه تبدیل به متحد سیاسی کلیدی و شریک کرملین شدهاست، حمایت از جمعیت رو به کاهش مسیحیت در سوریه و به طور گستردهتر در خاورمیانه در ظاهر به عنوان یک علاقه ژئوپلیتیکی جدید، حداقل در بیان مقامات، ظهور یافتهاست.
از ابتدای جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱، روسیه به شدت نگران ثبات رژیم اسد بودهاست . دیپلماتهای روسی در آن زمان به دمشق توصیه کردند که مخالفان را برای جلوگیری از قیام درگیر کنند. با این حال، مسکو توصیه دوستانه خود را با فشار و هر گونه عامل بازدارنده و تهدید همراه نکرد. و در حالی که روسیه اسد را یک متحد ضروری تلقی نکرد ، ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه تا سال ۲۰۱۳ حتی از طریق تلفن با اسد صحبت نکرد - مسکو به ارسال سلاح و امضای قراردادهای جدید با سوریه ادامه داد.
از آنجا که شورش به تدریج به جنگ داخلی تبدیل شد، نگرانی اصلی روسیه، مداخله احتمالی غرب یا اعراب در سوریه بود که هدف آن جایگزینی رژیم اسد با دولتی طرفدار غرب باشد. مسکو از شورش سال ۲۰۱۱ لیبی گیج شده بود ، که در آن تصمیم روسیه مبنی بر وتو نکردن قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد در تصویب یک منطقه پرواز ممنوع در لیبی باعث شد که نیروهای ناتو مداخله کنند و در نهایت منجر به تغییر رژیم شوند. مثال لیبی، نمونهای بود که روسیه مصمم شد در سوریه تکرار نشود، بنابراین مسکو هر گونه پیشنهاد شورای امنیت مبنی بر محکوم کردن رژیم اسد را رد کرد.
با توجه به آشنایی روسیه با سوریه، رهبری روسیه زود به این نتیجه رسید که در نبود مداخله نظامی خارجی، دولت اسد، موقعیتی برای زنده ماندن مییابد. این ارزیابی در تضاد کامل با محاسبات انجامشده توسط بسیاری در واشنگتن و پایتختهای مختلف اروپایی بود که باور داشتند سقوط اسد حتمی است. مسکو از گفتگو با مخالفان سوریه امتناع نکرد، اما دوباره در جهت مخالف دیدگاههای حاکم بر غرب و بسیاری از جهان عرب، درخواستهای شورشیان را ضعیف، از هم گسیخته و غیر واقعی یافتند. همراه با تهران، به طور کلی مسکو به عنوان متحد رژیم اسد در نظر گرفته شد، که منبع سختافزار و تجهیزات نظامی، مدافع و حامی دیپلماتیک آن بود.
با این حال، غرب و روسیه تلاش کردند تا در حل مناقشه سوریه با یکدیگر همکاری کنند. در اواسط سال ۲۰۱۲ ، مسکو با واشنگتن همکاری کرد تا یک کنفرانس صلح در ژنو تشکیل دهد (که اکنون با نام ژنو 1 شناخته میشود)، اما روسیه و ایالاتمتحده به طور گستردهای در مورد شرایط توافق اختلافنظر داشتند. یک سال بعد، تلاشی پیگیر برای برگزاری یک کنفرانس مشابه نیز به همان اندازه ناموفق بود. در سپتامبر ۲۰۱۳، پوتین طرحی را برای رهایی سوریه از سلاحهای شیمیایی، به اوباما پیشنهاد داد و اسد را ترغیب کرد که این پیشنهاد را بپذیرد. در زمان ثبت این نوشتار، روند خلعسلاح سلاحهای شیمیایی سوریه علیرغم درگیری مداوم نزدیک به اتمام است. با این حال، آخرین تلاش آمریکا - روسیه برای راهاندازی مجدد روند صلح سوریه با کنفرانس موسوم به ژنو دوم، تا کنون بیثمر بودهاست.
از دیدگاه مسکو، تداوم درگیریهای سوریه، خطر افزایش تعداد جهادی های آماده نبرد و برانگیخته که در حال حاضر بیش از صدها نفر هستند را به همراه دارد که این افراد میتوانند به کشورهای بومی خود، از جمله روسیه و کشورهای همسایه آسیای میانه بازگردند و یا بازگشته اند. تسلط عناصر جهادی نیز در میان نیروهای مخالف اسد بر زمین در سوریه ایجاد یک توافق صلح را دشوار میکند.
مناقشه سوریه فرصتهای کمی را برای روسیه فراهم میکند، اما مسکو را در ایفای نقش دیپلماتیک فعالتر، کمک به سازماندهی روند صلح با برگزاری کنفرانس جهانی ژنو اول و دوم و حل مشکلاتی مانند خلعسلاح سلاحهای شیمیایی به چالش و فعالیت میکشد. تا زمانی که مسکو به این کار مشغول باشد، اعتبار آن در منطقه از حمایت سرسختانه و محکم روسیه از مشتریای که اکنون همپیمان با این کشور شده است، فراتر خواهد رفت.
برخلاف تصور برخی در واشنگتن، اوباما به نظر میرسد که نتوانست به خطوط قرمزش در سوریه برسد -مثلا بیانیه او که هرگونه استفاده از سلاحهای شیمیایی توسط رژیم سوریه باعث استفاده ایالاتمتحده از نیروی نظامی میشود- پوتین را تحریک به الحاق کریمه نکرد. دخالت پوتین در اوکراین در عوض واکنشی به کودتای ملیگرای انقلابی در کیف که او مظنون به مهندسی آن از واشنگتن بود و میتوانست راه را برای عضویت اوکراین در ناتو باز کند، بود.
با این وجود، مسکو سیاست آمریکا را در قبال سوریه، فاقد اهداف استراتژیک، مقاصد روشن و ارزیابیهای واقعی ارزیابی میکند. از نظر روسها، سیاست واشنگتن در سوریه ، غرقشدگی جهانی و خستگی رو به رشد آمریکا را نشان میدهد.
[1]. Intra-Syrian Dialogue
*دانشجوی دکتری مطالعات آمریکا دانشگاه تهران