بیمارستان سمیعی؛ لاکچری یا ضروری؟

اظهارنظر یک مقام رسمی مبنی بر اداره ناسا از سوی ایرانیان، با توجه به جمعیت بسیار قلیل ایرانیان حاضر در این نهاد به نسبت سایر ملل، همچون هندی‌ها‌، چینی‌ها‌ و اروپاییان واکنش‌ها‌ی بسیاری در پی داشت. میل شدید به این مسئله که دانشمندان ایرانی حال حاضر در اروپا از دانشمندان تمام جهان برتر هستند به باور کارشناسان تاریخ علم بیش از آنکه ریشه در منطق داشته باشد، مقداری زاییده ناسیونالیسم و احساسات است.
کد خبر: ۲۰۲۷۶۳
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۳۹۷ - ۱۸:۱۱
بخشی از فرهنگ محاوره عمومی در کشور و مکالمات عادی روزمره بحق بر وجود بزرگ‌ترین دانشمندان ایرانی در حساس ترین مراکز علمی جهان تاکید می‌کند و البته این اطلاعات عمومی گاهاً با اغراق نیز آغشته می‌شود. اظهارنظر یک مقام رسمی مبنی بر اداره ناسا از سوی ایرانیان، با توجه به جمعیت بسیار قلیل ایرانیان حاضر در این نهاد به نسبت سایر ملل، همچون هندی‌ها‌، چینی‌ها‌ و اروپاییان واکنش‌ها‌ی بسیاری در پی داشت. میل شدید به این مسئله که دانشمندان ایرانی حال حاضر در اروپا از دانشمندان تمام جهان برتر هستند به باور کارشناسان تاریخ علم بیش از آنکه ریشه در منطق داشته باشد، مقداری زاییده ناسیونالیسم و احساسات است.
 
هر چند استعدادهای برتر کشورمان حائز برترین رتبه‌های علمی تقریباً در تمام رشته‌ها‌ بوده‌اند، اما این واقعیت که تاکنون هیچ ایرانی نوبل علم را نبرده یا عدم ثبت اختراعات موثر جهانی در عصر حاضر نشان از طولانی بودن راه دارد. البته در این بین وجود مفاخر علمی مانند پروفسور سمیعی نشان می‌دهد که جامعه علمی کشور در عرصه‌ها‌ی جهانی به ویژه در علم پزشکی سخن‌ها‌ی بسیاری برای گفتن دارد. پروفسور سمیعی به لحاظ جامعه شناسی پاسخی به همان حس برتری علمی است و همین موضوع داستانهای فراوانی از وی و منشش را بر سر زبانها انداخته است، داستان رفتار پروفسور سمیعی با یک جانباز، برخورد پروفسور سمیعی با یک رفتگر و بسیاری دیگر از راست و دروغ‌ها‌یی که در مورد ایشان ساخته می‌شود، از جمله مسائلی است که درباره وی در فضای مجازی دست به دست می‌گردد. تبلیغات عضو گیری در تلگرام با نام: «سلام من پروفسور سمیعی هستم یک کانال پزشکی ایجاد کرده‌ام.... » به سوژه مردم تبدیل شده است. شاید همین مسائل بتواند توضیح دهنده اختصاص بخشی از بودجه شهر تهران به ساخت بیمارستانی بزرگ تحت نام ایشان باشد.

ساخت بیمارستان توسط شهرداری تهران
ساخت بزرگترین بیمارستان مغز و اعصاب در تهران با پول شهروندان تهرانی حتی اگر تحت نیک ترین نام‌ها نیز باشد، از همان ابتدا با انتقاداتی روبه‌رو شد.
اختصاص یک زمین 5 هکتاری به این پروژه و اختصاص بودجه توسط شهردار سابق تهران و صبغه تبلیغاتی و سیاسی بودن این پروژه از ابتدا مخالفانی جدی داشت. ابهامات در خصوص واگذاری زمین پنج هکتاری به خیریه امام رضا (علیه السّلام) برای ساخت بیمارستان مغز پاسخگویی ویدئوی پروفسور سمیعی را در پی داشت. وی در بخشی از این مصاحبه می‌گوید: «شهردار تهران آقای قالیباف مسئله را مطرح کردند، گفت ما یک بنیاد تاسیس کردیم و خیرین هم آماده‌اند » وی در پاسخ به سوالی در رابطه با این پرسش که چه کسی هزینه‌ها‌ی این بیمارستان را می‌دهد، می‌گوید: «مردم، مردم ایران، وقتی که شهر کمک کننده در این قضیه باشد، شهرداری تهران، اعضای انجمن شهر تهران.. کار پیش‌خواهد رفت» هر چند به زعم برخی این بیمارستان در زمین متعلق به شهرداری و با بودجه شهرداری آغاز گردید و تا مراحل نهایی پیش رفته، اما تاکنون افتتاح نشده است.
تا به حال چند بار علام گردید که این بیمارستان به صورت کامل تا پایان سال 95، 96 و 97 تکمیل و افتتاح خواهد شد و تنها تجهیز آن باقی مانده است، اما هنوز خبری مدقن در مورد چند و چون زمان تکمیل نهایی این پروژه پرخرج وجود ندارد و پیمانکار آن ساختمانی نیز که تا به حال مبالغ بالایی دریافت کرده‌اند در این زمینه به صورت رسمی پاسخی ارائه نکرده‌اند.

یک بیمارستان خصوصی دیگر
مسعود تبریزی، کارشناس اقتصاد سلامت در این باره به آفتاب یزد می‌گوید: این مسئله که چرا شورای شهر تهران در آن برهه تصمیم گرفت که اولویت هزینه‌ها‌ را به این بیمارستان اختصاص دهد، موضوعی است که باید خود آنها پاسخ دهند، هر چند هر نوع هزینه‌ای در جهت تقویت سیستم بهداشت و درمان شهر پسندیده و مورد استقبال است. بی شک پروفسور سمیعی نیز از مفاخر بزرگ کشور هستند و شایسته توجه مسئولان.
با وجود این به هر حال برخی دیدگاهها وجود دارد که اولویت‌ها‌ی بهداشتی و درمانی دیگری برای شهر تهران مطرح است. با توجه به هزینه سنگین چنین پروژه‌ها‌یی و نبود مراکز درمانی در برخی محلات محروم شهر باید دید که در عمل خروجی کار چه خواهد بود، آنچه قابل ذکر است این مسئله است که شهر تهران نیازی به یک بیمارستان خصوصی دیگر با تعرفه‌های سنگین و غیر قابل استفاده برای اقشار ضعیف ندارد و به جای آن باید بیمارستان‌ها‌ی مربوط به تامین اجتماعی، خانه‌های بهداشت و درمانگاههای دولتی تقویت شود. متاسفانه به دلیل نبود بودجه، بسیاری از خدمات از جمله خدمات پزشکی مغز و اعصاب در بیمارستانهای تامین اجتماعی کمرنگ شده اند. در مثالی اخیراً یکی از اقوام مجبور شد برای تزریق ازون تراپی از تهران به بیمارستان تامین اجتماعی در تبریز مراجعه کند چون امکان دسترسی دولتی به این روش درمانی برای وی وجود نداشت.
بی‌شک شهرداری تهران اگر مایل به هزینه کرد در بخش سلامت است، می‌تواند در بخش سلامت عمومی و با هدف کمک به اقشار محروم گزینه‌ها‌ی بسیاری پیش رو داشته باشد و لزوماً حتماًٌ نباید پروژه‌ها‌ لاکچری و دارای پیوست رسانه‌ای پر سر و صدا باشند. مردم منتظر در صف‌ها‌ی طولانی خدمات بیمارستان‌ها‌ی متعلق به تامین اجتماعی نیز شهروندان تهرانی محسوب می‌گردند. دکتر محمد جامعی متخصص مغز و اعصاب در نظری متفاوت از این متخصص سلامت به آفتاب یزد گفت: «هر کدام از مراکز درمانی جایگاه خاص خود را دارند و بی شک چنین بیمارستانی نیز برای شهر، ضروری و وجود آن الزامی است، هر چند همه چیز به این بستگی دارد که پس از افتتاح روند ارائه خدمات چگونه خواهد بود.» باید دید که هزینه‌ها‌ی شهر تهران برای این بیمارستان چه خروجی در برخواهد داشت.
پربیننده ترین ها