مايلي‌کهن: مهياي زندان رفتن هستم

محمد مایلی کهن در گفت و گو با "ورزش سه" از اینکه چرا بر خلاف جریان آب حرکت می‌کند و احساس مسئولیتش نسبت به فوتبال ایران می‌گوید.

ما کم کم داریم برای زندان رفتن آماده می شویم . چون هنوز به این نتیجه نرسیدم به حکم اعتراض کنم هر چند که فرصت آن را دارم تا در دادگاه تجدید نظر به آن رسیدگی شود؛ اما هنوز به این نتییجه نرسیدم.به نظرم در مملکت ما فقط آفتابه دزدها اعتراض می کنند. دوست ندارم که کسی با قلدربازی مقابلم قرار بگیرد. من اکثر اوقات ابتدا به ساکن صحبت نمی کنم، البته نه همیشه، اما وقتی حرفی بزنم ، پس از آن هم پاسخگو هستم.

 

یک عده می گویند که چرا امروز در فوتبال ما مد شده که بازیکن و مربی بر علیه هم حرف می زنند. به عقیده من مساله روبرو حرف زدن یا پشت هم حرف زدن نیست. این واقعیتهای فوتبال ما است که می بینیم فردی با وجود شایستگی و استعداد کارش به اینجا می رسد.

کی روش را دیدید چگونه عمل می کند؟ یک تیم رسانه ای قوی در داخل دارد. بعد حرفهایش به سمتی پیش می رود که من عاشق ایران و مردم شهید پرور آن هستم! آقای کی روشی پور را هم که می شناسید، فردوسی پور در برنامه اش عنوان می کند که کی روش کاری کرد تا به احترام تیمش کلاه از سر برداریم. در صورتی که ما آنقدر مهره جوان و با استعداد داشتیم که می توانستیم دو تا تیم راهی جام جهانی کنیم که خیلی بهتر از اینها نتیجه بگیرند. شما می دانید که طبق آمار فیفا ما ضعیف ترین تیم جام جهانی بودیم حالا این آقای کی روشی پور چرا می خواهد کلاه از سر بردارد، برای خود من هم سوال است. شما می بینید که دقیقا همین مساله در پرسپولیس اتفاق می افتد. 4 هفته از لیگ گذشته این تیم نتیجه نگرفته بعد هر انتقادی را می گذارند به حساب آدمهایی که از بیرون قصد تخریب پرسپولیس را دارند. همین آقایان یادشان رفته که از هفته اول با استیلی روی نیمکت پرسپولیس چه کردند.در آن سال از اولین بازی پرسپولیس مقابل ملوان انزلی شروع کردند و در هفته دوم در بازی مقابل شاهین بوشهر به اوج خودش رسید. با لیدرها زدوبند کردند بر علیه استیلی و کاری کردند تا در ورزشگاه بر علیه او شعار دهند و پرچم نوشته بیاورند! آخر این آقایان هر زمان که به نفعشان نباشد، میگویند لیدر نیاز نداریم و زمانی که به ساپورت آنها نیاز داشته باشند، لیدرها در فوتبال لازم هستند.این آقایان اگر عاشق فوتبال بودند حداقل در مقاطعی که پرسپولیس یا تیم ملی با مشکلات مالی مواجه بود . یک مقدار از حقوق ناچیزشان را می بخشیدند.اما آنها از قاعده نسبیت استفاده می کنند .در مقطعی اینکار را با کاشانی کردند. بعد هم رویانیان به پرسپولیس آمد و بحث جدیدی مطرح شد «ریش های بدون ریشه!» و گفتند ریشهای بدون ریشه به درد نمی خورد.در صورتی که به نظر می رسید منافعشان در چیز دیگری است.

 

مایلی کهن در مورد ادعای دایی مبنی بر اینکه راجع به کسی که بدون مدرک حرف می زند، در دادگاه حرف میزنم و از انتقاد فنی استقبال می کنم، اما از شکستن دل هواداران ناراحت می شوم. گفت:این آقا راست می گوید و آخر پرسپولیسی هست . چه زمان بگوویچ که بخاطر چک خودش تیم را در رشت رها کرد و چه زمانی که با گل راه آهن به پرسپولیس، سرش از خوشحالی به سقف آسمان خورد . در حالی که شما می دانید در سطح اول فوتبال حرفه ای هم به تیم سابقشان احترام می گذارند. این آقا کینه ورز و کینه توز است و همه این مسایل هم برمیگردد به زمانی که من مربی تیم ملی بودم و بخاطر یک سری از مسایل او را از تیم خط زدم.

 

تا این لحظه از زندان رفتن هیچ ابایی ندارم.می خواهم به زندان بروم تا در نبود من مشکلات فوتبال مملکت حل شود ، فوتبال پاک شود. از ته دل دوست دارم که بروم به زندان. باید معلوم شود چه کسی کارت به کارت کرد و به او تذکر داده شود.نه اینکه عکاس و داور را 2 سال و 10 سال محکوم کنند. دو دو تا چهارتا، هیچ کس شکی ندارد که چه کسی کارت به کارت کرده! من هم تا زمانی که جان دارم با این مسایل در فوتبال ، مبارزه می کنم و به 1000 ها میلیارد تومان هم نمی گویم پول خرد!

 

مایلی کهن در پاسخ به این سوال که شاید در ذهن عوام او با رفتن به زندان، محکوم به نظر برسد.گفت: من به عوام احترام می گذارم. اما این کشور برای من هزینه کرده و من وظیفه دارم که آن حرفی رابزنم و آن کاری را بکنم که به صلاح فوتبال ایران باشد. می دانم که بر خلاف جریان آب حرکت می کنم . شاید باورتان نشود روز دادگاه خود قاضی به من می گفت من می دانم که حق با شما است اما اگر به شما می گویند الان روز هست، حتی اگر شب هست شما باید بپذیرید.البته من اخلاقم اینطور نیست که اگر حرفی بزنم و اگر اشتباه باشد، روی آن اصرار کنم و بارها اتفاق افتاده که از بازیکن جوان تیمم عذرخواهی کردم .اما در حال حاضر فکر می کنم که حرف من به نفع جامعه فوتبال است.

 

امروز به دیدار آقای فریاد شیران رفتم برادر آقا نادر. ناصر فریاد شیران که متاسفانه معده اش خونریزی کرده بود. من هم معده‌ام وضعیت خوبی ندارد؛ از بس که حرص می خورم.