کمک داور دیدار پیکان و صنعت نفت آبادان درخصوص درگیری در این بازی گفت: تصمیم گرفته بودیم بازی را قطع کنیم، ولی باز هم گفتیم ادامه دهیم.
کمک داور دیدار پیکان و صنعت نفت آبادان درخصوص درگیری در این بازی گفت: تصمیم گرفته بودیم بازی را قطع کنیم، ولی باز هم گفتیم ادامه دهیم.
به گزارش صدای ایران از خبر ورزشی، «خودم را ممنوعالمصاحبه کردهام...» بارها در طول تماس تلفنی که با «براتعلی مولوی» داشتیم این جمله را تکرار میکرد و تأکید داشت که همکاران زیادی از رسانههای مختلف برای مصاحبه با او به موبایلش زنگ زده بودند ولی قصد حرف زدن نداشت. «قهرمان نجفی» رئیس هیئت داوران چهارمحال و بختیاری به خبرورزشی گفت: «دلیل مصاحبه نکردنش این است که میترسد به خاطر مصاحبه با رسانهها چند بازی به او قضاوت ندهند! چون کمیته داوران مقررات سفت و سختی برای این منظور در نظر گرفته است. به من میگفت: مصاحبه کردن مثل این است که هم سنگ بخوریم و هم جریمه شویم». با این همه لابهلای تماس نسبتاً کوتاهی که با او برقرار کردیم به برخی اتفاقات اشاره کرد و با ما از شانسی که آورده حرف زد.
* چه بلایی سرتان آمد؟
تصاویر کاملاً گویاست و لازم نیست من حرفی بزنم. همه دیدند چه اتفاقی در ورزشگاه رخ میداد.
* مگر مأموران نیروی انتظامی در استادیوم نبودند؟
والا چه عرض کنم. نمیخواهم مصاحبه کنم.
* چشم تان مشکل بینایی پیدا نکرد؟
شانس آوردم که سنگ به گونهام خورد. خیر! مشکلی برای بیناییام به وجود نیامد.
* متأهل هستید؟
بله! دو فرزند هم دارم. خدا به زن و بچههایم رحم کرد که چشمم کور نشد.
* پیگیر این موضوع هستید؟
کمیته داوران در این باره تصمیمگیری میکند. من هم نمیخواهم حرفی در ارتباط با این ماجرا بزنم.
* با اصفهانیان حرف نزدید؟
همان شب با من تماس گرفتند و درباره اتفاقات صحبت کردیم.
* صورت تان بخیه هم خورد؟
خیر، بخیه لازم نشد.
* کمرتان هم آسیب دید؟
چندین سنگ بزرگ به کمرم خورد. تصمیم گرفته بودیم بازی را قطع کنیم ولی باز هم گفتیم ادامه دهیم.
به گزارش صدای ایران از خبر ورزشی، «خودم را ممنوعالمصاحبه کردهام...» بارها در طول تماس تلفنی که با «براتعلی مولوی» داشتیم این جمله را تکرار میکرد و تأکید داشت که همکاران زیادی از رسانههای مختلف برای مصاحبه با او به موبایلش زنگ زده بودند ولی قصد حرف زدن نداشت. «قهرمان نجفی» رئیس هیئت داوران چهارمحال و بختیاری به خبرورزشی گفت: «دلیل مصاحبه نکردنش این است که میترسد به خاطر مصاحبه با رسانهها چند بازی به او قضاوت ندهند! چون کمیته داوران مقررات سفت و سختی برای این منظور در نظر گرفته است. به من میگفت: مصاحبه کردن مثل این است که هم سنگ بخوریم و هم جریمه شویم». با این همه لابهلای تماس نسبتاً کوتاهی که با او برقرار کردیم به برخی اتفاقات اشاره کرد و با ما از شانسی که آورده حرف زد.
* چه بلایی سرتان آمد؟
تصاویر کاملاً گویاست و لازم نیست من حرفی بزنم. همه دیدند چه اتفاقی در ورزشگاه رخ میداد.
* مگر مأموران نیروی انتظامی در استادیوم نبودند؟
والا چه عرض کنم. نمیخواهم مصاحبه کنم.
* چشم تان مشکل بینایی پیدا نکرد؟
شانس آوردم که سنگ به گونهام خورد. خیر! مشکلی برای بیناییام به وجود نیامد.
* متأهل هستید؟
بله! دو فرزند هم دارم. خدا به زن و بچههایم رحم کرد که چشمم کور نشد.
* پیگیر این موضوع هستید؟
کمیته داوران در این باره تصمیمگیری میکند. من هم نمیخواهم حرفی در ارتباط با این ماجرا بزنم.
* با اصفهانیان حرف نزدید؟
همان شب با من تماس گرفتند و درباره اتفاقات صحبت کردیم.
* صورت تان بخیه هم خورد؟
خیر، بخیه لازم نشد.
* کمرتان هم آسیب دید؟
چندین سنگ بزرگ به کمرم خورد. تصمیم گرفته بودیم بازی را قطع کنیم ولی باز هم گفتیم ادامه دهیم.
آخرین اخبار
لینک های مفید