مصاحبه با کارآفرین برتر کهگیلویه با کشت ماری جوانا !
سازمان های جهاد کشاورزی و کمیته امداد حمایت از تولید و اشتغال را در سرلوحه وظایف خود دارند اما…
سازمان های جهاد کشاورزی و کمیته امداد حمایت از تولید و اشتغال را در سرلوحه وظایف خود دارند اما…
به گزارش صدای ایران از بویر نیوز، پای درد دل یک تولید کننده و کارآفرین برتر نشستیم که امروز به جای تولید و اشتغال باید پشت میله های زندان چوب ندانم کاری، بروکراسی اداری و برخی تنگ نظری ها را بخورد.
محمد نبی بختو؛ کارآفرینی که روزی بعنوان برترین تولید کننده مورد تقدیر قرار گرفت و برنامه ملی صبح بخیر ایران و سایر شبکه ها برای مصاحبه و معرفی این نمونه موفق تولید و اشتغالزایی برای مصاحبه با آن صف می بستند امروز اما با کج سلیقگی کمیته امداد و بانک کشاورزی باید پشت میله های زندان باشد.
او برایمان از توافقی گفت که به صورت شفاهی میان خودش و کمیته امداد رد و بدل شد، تفاهم شفاهی که اشتغال ۷۰ نفر را رقم زد و البته برای اهالی فقیر روستا نیز منفعت زیادی داشت.
آقای بختو از شروع فعالیتت برایمان بگو؟
من سابقاً نظامی بودم اما از حدود ۱۰ سال پیش بود حس کردم متعلق به فضای تولید و اشتغال هستم، و این شد گلخانه ای احداث کردم و آن زمان حدود ۲۵ نفر را مشغول به کار کردم.
آن زمان کمیته امداد پیشنهاد داد بخشی از زمین مجاور گلخانه ام را با مشارکت آنها توسعه دهم و حتی بنده را بعنوان مشاور کمیته امداد نیز معرفی کردند، تسهیلاتی دادند اقساط اول را خودم پرداخت کردم، به هرترتیب مشارکت شروع شد و من نیز طبق قول و وعده های لفظی مشارکتم را با این نهاد آغاز کردم.
تا کی اینطور پیش میرفت؟
از سال ۹۱ تا اوایل سال ۹۴ کار خیلی خوب پیش میرفت، از هر خانواده تحت پوشش کمیته امداد ۲ تا ۳ نفر مشغول به کار بودند، حدود ۷۶ نفر مشغول به کار بودند اما در آن سال ورق برگشت.
چه اتفاقی افتاد ، بیشتر توضیح بدین؟
با روی کار آمدن مدیریت جدید در کمیته امداد، ساز مخالفت ها با من شروع شد، آنها مشارکت را از بن خلاف بیان می کردند.
فرزندان خانواده های تحت پوشش نزد من کار می کرند از آنطرف افرادی در کمیته امداد آنها را بر علیه ما تحریک می کردند، این شده بود که فرزندان خانواده های کمیته امداد همراه ما بودند و خانواده هایشان در جبهه مقابل!
راستش را بخواهید از کمیته امداد و جهاد کشاورزی گله دارم.
از جهاد کشاورزی چطور؟
در مقطعی از کار برای تامین گاز گلخانه ها درخواست وام دادیم، بانک کشاورزی ۵۰۰ میلیون تومان برایمان مصوب کرد اما کمیته با این ادعا که وام بلاعوض گرفتم مانع ارائه این تسهیلات شد، بانک هم اعلام کرد تا رضایتنامه از کمیته امداد تهیه نکنی از پرداخت معذوریم، در حالیکه هیچ قانون و منطقی پشت این حرف بانک نبود!
پس از این اتفاق بود همراه با کارگران جلوی استانداری مراجعه کردیم، قرار شد برویم گلخانه و مسئولان بیایند تا مشکل را حل کنیم.
خب چی شد، مسئولان آمدند؟
بله همراه با مدیرکل به محل گلخانه ما آمدند، من گفتم اگر ناراحتید سهمتان را از گلخانه بگیرید، مسئولیت مددجویان نیز با خودتان!
در نهایت با پیشنهاد بنده و با توجه به عدم بضاعت و توان مددجوها برای تملک سهمشان از گلخانه بنا شد به هر فرد مبلغ ۳ میلیون و ۳۶۶ هزار تومان تسهیلات نقدی بدهیم و از هر خانواده ۲ تا ۳ نفر را به مدت ۱۵ سال مشغول به کار کنیم.
این کار را کردم و مبالغ تعهد شده را به مددجویان دادم و به این ترتیب سهم آنها را نیز خریدم.
توافق خوبی به نظر می رسید، مشکلتان حل شد با این توافق؟
نه در حالیکه ما سرگرم کار خودمان بودیم با شکایت کمیته امداد و همان ادعای قبلی مبنی بر ایراد داشتن توافق میان ما و آنها، سازمان های دیگری نیز ورود کردند و جلویمان سنگ اندازی کردند.
حالا مددجوهای که پیش من مشغول به کار بودند و من ضامن سفته آورده آنها بودم آزاد هستند و من که ضامن آنها شدم در زندان به سر می برم.
فرمودید شما ضمانت کردید و حالا ضامن در بند است و خود تسهیلات گیرنده ها آزاد؟!
بله بخشی از کار مشارکتی بود و برای تامین آورده مددجوها وام هایی به آنها ارائه شد که بنده ضامن سفته های مددجو ها شدم، دو قسط از تسهیلات آنها پرداخت شد و بقیه ماند و تلنبار شد.
من پول سهم آنها را دادم، بقیه تسهیلات را خود مدد جویان گرفتند بخاطر کمک به آنها ضمانتشان را قبول کردم که همین هم بلای جانم شد، بعداً کمیته امداد سفته های مددجویان و بدهی آنها را دو مرتبه و با چندین شکایت به اجرا گذاشت.
طرح به کجا کشید؟
طرح کامل شکست خورد، اگرچه برادرانم برای احیای گلخانه حتی حاضر به پول سودی هم شدند اما موفق به سرپا کردن این واحد تولیدی نشدند و من ماندم و بدهی هایی که هر روز بر آن افزوده می شود.
موعد پرداخت سفته ها نرسیده بود که آنها را اجرا گذاشتند، بانک نیز علیرغم تعهدات قسط بندی را از همان روز اول شروع کرد، در متن شکایت نیز به آن اقساط پرداخت شده هیچ اشاره ای نشده است.
با آغاز این مشکلات، طرحی که درآمد بالایی داشت، کمک به توسعه استان بود و چندین نفر را مشغول به کار کرده بود به بن بست رسید.
اگر طرح فعال بود الان چه وضعی داشت؟
مطمعناً بدهی ها را پرداخت میکردیم و آن ۷۰ خانواده که چشم انتظارشان گلخانه ما بود اینطور بیکار نمیشدند.
مجموعه خوبی داشتیم و با برکت، هم اشتغال زایی داشت و هم درآمد، اگر با تنگ نظری مدیریت جدید کمیته امداد روبرو نمیشدیم هم تسهیلات پرداخت میشد، هم اشتغال و رونق را داشتیم.
در شرایطی که مدام رهبر معظم انقلاب از اهمیت تولید و اشتغال داخلی صحبت میکنند و فشارهای خارجی هم هست این نحوه برخورد با یک تولید کننده چه معنایی دارد؟!
در روزهای اخیر برخی ها کاشت ماری جوانا را هم به شما نسبت دادند؟!
آن گلخانه ابداً ربطی به ما ندارد و اصلا فاصله زیادی بین ما هست، نمیدانم این موضوع از روی عدم آگاهی یا تعمدی بیان شد اما تا درگیری میان من و کمیته امداد صورت نگرفت آنها این خبر بی پایه و اساس را تکذیب نکردند!
سازمان بازرسی استانداری باید برای احقاق حق این فرد ورود پیدا کند، اگر این قرارداد ایراد دارد چرا کمیته امداد از همان ابتدا تن به آن داد؟ اشتغال مددجو و بیان ارقام زیبا به قیمت بدبختی یک تولید کننده امری است که از سخنان این کارآفرین در بند! مشاهده میشود، این در کجای وظایف کمیته امداد آمده است؟
در شرایط کنونی که رهبر انقلاب نیز دائما بر لزوم حمایت از تولید و تولید کننده داخل و اشتغال جوانان می گوید، چرا باید یک کارآفرین که قادر است تولید و اشتغال ایجاد کند و به خوبی تسهیلاتش را پرداخت کند به زندان برود و عمری که می تواند در راه توسعه کشور بگذراند بیهوده در پشت میله های زندان تلف کند؟
کمیته امداد نیز باید روشن کند به عنوان نهاد انقلابی که وظیفه اشتغالزایی و مهارت آموزی برای مددجویان را در صدر وظایف خود دارد چطور می شود در جایی از کار سازش کوک می زند و با توافق شفاهی یک سرمایه گذار را وارد گود میکند و در زمانی دیگر به هر ترتیب ورق بر میگردد و ناکوک می شود؟!
به گزارش صدای ایران از بویر نیوز، پای درد دل یک تولید کننده و کارآفرین برتر نشستیم که امروز به جای تولید و اشتغال باید پشت میله های زندان چوب ندانم کاری، بروکراسی اداری و برخی تنگ نظری ها را بخورد.
محمد نبی بختو؛ کارآفرینی که روزی بعنوان برترین تولید کننده مورد تقدیر قرار گرفت و برنامه ملی صبح بخیر ایران و سایر شبکه ها برای مصاحبه و معرفی این نمونه موفق تولید و اشتغالزایی برای مصاحبه با آن صف می بستند امروز اما با کج سلیقگی کمیته امداد و بانک کشاورزی باید پشت میله های زندان باشد.
او برایمان از توافقی گفت که به صورت شفاهی میان خودش و کمیته امداد رد و بدل شد، تفاهم شفاهی که اشتغال ۷۰ نفر را رقم زد و البته برای اهالی فقیر روستا نیز منفعت زیادی داشت.
آقای بختو از شروع فعالیتت برایمان بگو؟
من سابقاً نظامی بودم اما از حدود ۱۰ سال پیش بود حس کردم متعلق به فضای تولید و اشتغال هستم، و این شد گلخانه ای احداث کردم و آن زمان حدود ۲۵ نفر را مشغول به کار کردم.
آن زمان کمیته امداد پیشنهاد داد بخشی از زمین مجاور گلخانه ام را با مشارکت آنها توسعه دهم و حتی بنده را بعنوان مشاور کمیته امداد نیز معرفی کردند، تسهیلاتی دادند اقساط اول را خودم پرداخت کردم، به هرترتیب مشارکت شروع شد و من نیز طبق قول و وعده های لفظی مشارکتم را با این نهاد آغاز کردم.
تا کی اینطور پیش میرفت؟
از سال ۹۱ تا اوایل سال ۹۴ کار خیلی خوب پیش میرفت، از هر خانواده تحت پوشش کمیته امداد ۲ تا ۳ نفر مشغول به کار بودند، حدود ۷۶ نفر مشغول به کار بودند اما در آن سال ورق برگشت.
چه اتفاقی افتاد ، بیشتر توضیح بدین؟
با روی کار آمدن مدیریت جدید در کمیته امداد، ساز مخالفت ها با من شروع شد، آنها مشارکت را از بن خلاف بیان می کردند.
فرزندان خانواده های تحت پوشش نزد من کار می کرند از آنطرف افرادی در کمیته امداد آنها را بر علیه ما تحریک می کردند، این شده بود که فرزندان خانواده های کمیته امداد همراه ما بودند و خانواده هایشان در جبهه مقابل!
راستش را بخواهید از کمیته امداد و جهاد کشاورزی گله دارم.
از جهاد کشاورزی چطور؟
در مقطعی از کار برای تامین گاز گلخانه ها درخواست وام دادیم، بانک کشاورزی ۵۰۰ میلیون تومان برایمان مصوب کرد اما کمیته با این ادعا که وام بلاعوض گرفتم مانع ارائه این تسهیلات شد، بانک هم اعلام کرد تا رضایتنامه از کمیته امداد تهیه نکنی از پرداخت معذوریم، در حالیکه هیچ قانون و منطقی پشت این حرف بانک نبود!
پس از این اتفاق بود همراه با کارگران جلوی استانداری مراجعه کردیم، قرار شد برویم گلخانه و مسئولان بیایند تا مشکل را حل کنیم.
خب چی شد، مسئولان آمدند؟
بله همراه با مدیرکل به محل گلخانه ما آمدند، من گفتم اگر ناراحتید سهمتان را از گلخانه بگیرید، مسئولیت مددجویان نیز با خودتان!
در نهایت با پیشنهاد بنده و با توجه به عدم بضاعت و توان مددجوها برای تملک سهمشان از گلخانه بنا شد به هر فرد مبلغ ۳ میلیون و ۳۶۶ هزار تومان تسهیلات نقدی بدهیم و از هر خانواده ۲ تا ۳ نفر را به مدت ۱۵ سال مشغول به کار کنیم.
این کار را کردم و مبالغ تعهد شده را به مددجویان دادم و به این ترتیب سهم آنها را نیز خریدم.
توافق خوبی به نظر می رسید، مشکلتان حل شد با این توافق؟
نه در حالیکه ما سرگرم کار خودمان بودیم با شکایت کمیته امداد و همان ادعای قبلی مبنی بر ایراد داشتن توافق میان ما و آنها، سازمان های دیگری نیز ورود کردند و جلویمان سنگ اندازی کردند.
حالا مددجوهای که پیش من مشغول به کار بودند و من ضامن سفته آورده آنها بودم آزاد هستند و من که ضامن آنها شدم در زندان به سر می برم.
فرمودید شما ضمانت کردید و حالا ضامن در بند است و خود تسهیلات گیرنده ها آزاد؟!
بله بخشی از کار مشارکتی بود و برای تامین آورده مددجوها وام هایی به آنها ارائه شد که بنده ضامن سفته های مددجو ها شدم، دو قسط از تسهیلات آنها پرداخت شد و بقیه ماند و تلنبار شد.
من پول سهم آنها را دادم، بقیه تسهیلات را خود مدد جویان گرفتند بخاطر کمک به آنها ضمانتشان را قبول کردم که همین هم بلای جانم شد، بعداً کمیته امداد سفته های مددجویان و بدهی آنها را دو مرتبه و با چندین شکایت به اجرا گذاشت.
طرح به کجا کشید؟
طرح کامل شکست خورد، اگرچه برادرانم برای احیای گلخانه حتی حاضر به پول سودی هم شدند اما موفق به سرپا کردن این واحد تولیدی نشدند و من ماندم و بدهی هایی که هر روز بر آن افزوده می شود.
موعد پرداخت سفته ها نرسیده بود که آنها را اجرا گذاشتند، بانک نیز علیرغم تعهدات قسط بندی را از همان روز اول شروع کرد، در متن شکایت نیز به آن اقساط پرداخت شده هیچ اشاره ای نشده است.
با آغاز این مشکلات، طرحی که درآمد بالایی داشت، کمک به توسعه استان بود و چندین نفر را مشغول به کار کرده بود به بن بست رسید.
اگر طرح فعال بود الان چه وضعی داشت؟
مطمعناً بدهی ها را پرداخت میکردیم و آن ۷۰ خانواده که چشم انتظارشان گلخانه ما بود اینطور بیکار نمیشدند.
مجموعه خوبی داشتیم و با برکت، هم اشتغال زایی داشت و هم درآمد، اگر با تنگ نظری مدیریت جدید کمیته امداد روبرو نمیشدیم هم تسهیلات پرداخت میشد، هم اشتغال و رونق را داشتیم.
در شرایطی که مدام رهبر معظم انقلاب از اهمیت تولید و اشتغال داخلی صحبت میکنند و فشارهای خارجی هم هست این نحوه برخورد با یک تولید کننده چه معنایی دارد؟!
در روزهای اخیر برخی ها کاشت ماری جوانا را هم به شما نسبت دادند؟!
آن گلخانه ابداً ربطی به ما ندارد و اصلا فاصله زیادی بین ما هست، نمیدانم این موضوع از روی عدم آگاهی یا تعمدی بیان شد اما تا درگیری میان من و کمیته امداد صورت نگرفت آنها این خبر بی پایه و اساس را تکذیب نکردند!
سازمان بازرسی استانداری باید برای احقاق حق این فرد ورود پیدا کند، اگر این قرارداد ایراد دارد چرا کمیته امداد از همان ابتدا تن به آن داد؟ اشتغال مددجو و بیان ارقام زیبا به قیمت بدبختی یک تولید کننده امری است که از سخنان این کارآفرین در بند! مشاهده میشود، این در کجای وظایف کمیته امداد آمده است؟
در شرایط کنونی که رهبر انقلاب نیز دائما بر لزوم حمایت از تولید و تولید کننده داخل و اشتغال جوانان می گوید، چرا باید یک کارآفرین که قادر است تولید و اشتغال ایجاد کند و به خوبی تسهیلاتش را پرداخت کند به زندان برود و عمری که می تواند در راه توسعه کشور بگذراند بیهوده در پشت میله های زندان تلف کند؟
کمیته امداد نیز باید روشن کند به عنوان نهاد انقلابی که وظیفه اشتغالزایی و مهارت آموزی برای مددجویان را در صدر وظایف خود دارد چطور می شود در جایی از کار سازش کوک می زند و با توافق شفاهی یک سرمایه گذار را وارد گود میکند و در زمانی دیگر به هر ترتیب ورق بر میگردد و ناکوک می شود؟!
گزارش خطا
آخرین اخبار