مقایسه ظریف و مصدق توسط فریدون مجلسی
«مصدق در مبانی از یک حقوقی دفاع می کرد، اما حقوق متقابل را تا حدودی نادیده می گرفت. به نظر من مصدق به جای دفاع از منافع کشور از حقوق کشور دفاع می کرد؛ اما آقای ظریف از منافع ملی دفاع کرد؛ به همین دلیل مصدق شکست خورد اما ظریف پیروز شد
صدای ایران - 28 مرداد در تاریخ معاصر ایران یادآور سالروز کودتای امریکایی - انگلیسی علیه دولت دکتر مصدق است. بعد از توافق برجام برخی کارشناسان، مذاکرات مربوطه و نقش دکتر ظریف را با مذاکرات ملی شدن صنعت نفت ایران و دکتر مصدق مقایسه کردند. به همین دلیل خبرنگار پرشیا دایجست با فریدون مجلسی دیپلمات پیشین ایران و کارشناس روابط بین الملل مصاحبه ای انجام داده و نظر وی را درباره مشابهت ها و تفاوت ها میان مذاکرات دکتر مصدق درباره ملی شدن صنعت نفت با مذاکرات دکتر ظریف درباره مسئله هسته ای ایران را سوال کرده است.
فریدون مجلسی در این باره به پرشیا دایجست گفت: «مصدق در مبانی از یک حقوقی دفاع می کرد، اما حقوق متقابل را تا حدودی نادیده می گرفت. به نظر من مصدق به جای دفاع از منافع کشور از حقوق کشور دفاع می کرد؛ اما آقای ظریف از منافع ملی دفاع کرد؛ به همین دلیل مصدق شکست خورد اما ظریف پیروز شد. چراکه به نظر من برجام یک پیروزی دیپلماتیک برای ایران بود در حالی که تلاش های دیپلماتیک مصدق شکست خورد.»
وی ادامه داد: «دکتر مصدق معتقد بود نفت حق ما است و صد در صد حقوق خود را هم می خواهیم. انگلستان هم عنوان می کرد که چند دهه قبل با امکانات و سرمایه ما نفت در ایران کشف و استخراج شده است و بزرگ ترین پالایشگاه نفت جهان را در آبادان تاسیس کردیم، بنابراین ما هم حقی داریم. لذا مسئله این بود که با ملی شدن صنعت نفت در ایران باید پول سهام داران و سرمایه گذاران پرداخت می شد. یعنی مذاکره اصلی درباره جبران خسارات و غرامات باید می بود.»
وی افزود: «نکته دیگر اینکه سهم نفت ایران از 16 درصد به یک مبلغ ثابت سالانه رسیده بود. با گذشت زمان ارزش پوند کاهش یافت و ایران زیان می دید و لذا تفکر ملی شدن نفت پدید آمد.»
مجلسی اظهار کرد: «لذا ایران باید دو نکته را رعایت می کرد. اول آنکه پرداخت غرامت را محاسبه می کرد که البته دکتر مصدق این موضوع را قبول داشت منتهی اگر قرار است این غرامت پایین باشد باید بر روی آن مذاکره کرد نه آنکه یک جوان تازه از راه رسیده احساساتی وطن پرست به نام حسین فاطمی بیاید اولین کاری که می کند رابطه با انگلیس را قطع کند.»
وی ادامه داد: «دوم اینکه مصدق این موضوع را درک نکرد که کسب منافع ملی صرفا با امکانات و توانمندی های یک کشور قابل وصول است در حالی که دکتر مصدق بر سر حقوق ملی پافشاری کرد بدون آنکه توانایی دستیابی به آن حقوق را داشته باشد.»
وی افزود: «اما آقای ظریف وارث خطاهایی بود که آن خطاها تحت عنوان «حق مسلم ماست» و پنهان کاری بر سر اراک و فردو که خلاف ان پی تی بود ایجاد شده بود. بنابراین ایشان از یکسو باید این خطاها را جبران می کرد و دوم اینکه باید در مورد ادامه اقدامات موردنظر ایران اعتماد ایجاد می کرد و سوم اینکه پسماند سوخت نیروگاه که می توانست صرف ساختن بمب اتمی شود را متوقف کند و چهارم اینکه توانست برجام را محقق کند و ایران را از تحریم خارج کند.»
فریدون مجلسی در این باره به پرشیا دایجست گفت: «مصدق در مبانی از یک حقوقی دفاع می کرد، اما حقوق متقابل را تا حدودی نادیده می گرفت. به نظر من مصدق به جای دفاع از منافع کشور از حقوق کشور دفاع می کرد؛ اما آقای ظریف از منافع ملی دفاع کرد؛ به همین دلیل مصدق شکست خورد اما ظریف پیروز شد. چراکه به نظر من برجام یک پیروزی دیپلماتیک برای ایران بود در حالی که تلاش های دیپلماتیک مصدق شکست خورد.»
وی ادامه داد: «دکتر مصدق معتقد بود نفت حق ما است و صد در صد حقوق خود را هم می خواهیم. انگلستان هم عنوان می کرد که چند دهه قبل با امکانات و سرمایه ما نفت در ایران کشف و استخراج شده است و بزرگ ترین پالایشگاه نفت جهان را در آبادان تاسیس کردیم، بنابراین ما هم حقی داریم. لذا مسئله این بود که با ملی شدن صنعت نفت در ایران باید پول سهام داران و سرمایه گذاران پرداخت می شد. یعنی مذاکره اصلی درباره جبران خسارات و غرامات باید می بود.»
وی افزود: «نکته دیگر اینکه سهم نفت ایران از 16 درصد به یک مبلغ ثابت سالانه رسیده بود. با گذشت زمان ارزش پوند کاهش یافت و ایران زیان می دید و لذا تفکر ملی شدن نفت پدید آمد.»
مجلسی اظهار کرد: «لذا ایران باید دو نکته را رعایت می کرد. اول آنکه پرداخت غرامت را محاسبه می کرد که البته دکتر مصدق این موضوع را قبول داشت منتهی اگر قرار است این غرامت پایین باشد باید بر روی آن مذاکره کرد نه آنکه یک جوان تازه از راه رسیده احساساتی وطن پرست به نام حسین فاطمی بیاید اولین کاری که می کند رابطه با انگلیس را قطع کند.»
وی ادامه داد: «دوم اینکه مصدق این موضوع را درک نکرد که کسب منافع ملی صرفا با امکانات و توانمندی های یک کشور قابل وصول است در حالی که دکتر مصدق بر سر حقوق ملی پافشاری کرد بدون آنکه توانایی دستیابی به آن حقوق را داشته باشد.»
وی افزود: «اما آقای ظریف وارث خطاهایی بود که آن خطاها تحت عنوان «حق مسلم ماست» و پنهان کاری بر سر اراک و فردو که خلاف ان پی تی بود ایجاد شده بود. بنابراین ایشان از یکسو باید این خطاها را جبران می کرد و دوم اینکه باید در مورد ادامه اقدامات موردنظر ایران اعتماد ایجاد می کرد و سوم اینکه پسماند سوخت نیروگاه که می توانست صرف ساختن بمب اتمی شود را متوقف کند و چهارم اینکه توانست برجام را محقق کند و ایران را از تحریم خارج کند.»
گزارش خطا
آخرین اخبار