مسائل حقوقی دریای خزر به زبان ساده

سهم ایران از دریای خزر چقدر است؟ آیا اصولاً می‌توان در مورد دریا یا هوا یا فضا گفت سهم یک کشور چقدر است؟ سهم امریکا از اقیانوس اطلس چقدر است؟ سهم فرانسه از دریای مدیترانه چقدر است؟
کد خبر: ۱۹۷۳۱۶
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۶:۴۱
سهم ایران از دریای خزر چقدر است؟ آیا اصولاً می‌توان در مورد دریا یا هوا یا فضا گفت سهم یک کشور چقدر است؟ سهم امریکا از اقیانوس اطلس چقدر است؟ سهم فرانسه از دریای مدیترانه چقدر است؟

به گزارش صدای ایران از ایران، سهم سوئیس که به دریا راه ندارد از دریاها چقدر است؟ آیا می‌دانستید که سوئیس بیش از 90 درصد کشورهایی که به دریا راه دارند از مواهب آن برخوردار می‌شود؟ دریا کیک نیست که آن را تقسیم کنیم. دریا تکه زمینی در یک خیابان نیست که آن را قسمت کنیم و دور آن دیوار بکشیم و از آن استفاده کنیم. سود دریا در باز بودن و مرز نداشتن است وگرنه دریا تبدیل به یک قطعه زمین می‌شود. پس چرا در دریاها مناطق مختلف داریم؟

مناطقی که در دریاها ایجاد می‌شود برای تقسیم دریا نیست برای قاعده‌مند کردن استفاده مشترک از دریا است. دریا وسیله پیوند کشورها و قاره‌ها است و یک محیط برای همکاری مشترک در استفاده از نعمت‌های خدادادی آن توسط همه کشورها و همه انسان‌ها است. اما این مناطق مختلف در دریاهای آزاد چطور به وجود آمدند و چه خاصیتی دارند. مناطق دریایی به پنج منطقه تقسیم می‌شوند. آب‌های داخلی، دریای سرزمینی، منطقه مجاور، منطقه انحصاری اقتصادی و آب‌های آزاد.
دریای سرزمینی در ابتدا یک کمربند امنیتی بود. عرض آن دوازده مایل بود. به اندازه برد توپ کشتی‌های جنگی قدیمی. هر کشتی نزدیک‌تر از این مسافت می‌شد یک خطر محسوب می‌گردید. آیا این عرض الان مفهوم دارد؟

منطقه انحصاری اقتصادی هم بیشتر برای ماهیگیری مردم ساحلی ایجاد شد ولی جزئی از حاکمیت کشورها نیست. دیوار ندارد. عبور مرور در آن آزاد است ولی استفاده از منابع آن مختص کشور ساحلی است. منابع مثل ماهی.

ولی بخش اعظم سود دریا که در آن همکاری‌های مختلف مثل کشتیرانی، ارتباط و غیره صورت می‌گیرد هنوز مشترک است.

اما برمی‌گردم به دریای خزر. گاهی در بین اقشاری از مردم یک فرهنگی مستولی است که باعث می‌شود معمولاً این سؤال پیش بیاید که سهم من چقدر است؟

دریا‌های آزاد کمابیش و به صورت کلی شرایط مشابهی دارند ولی بعضی پهنه‌های آبی مثل خلیج فارس یا دریای خزر یا دریای سیاه یا دریای سرخ و مانند این شرایط خاصی دارند. نمی‌توان با این مسائل ذهنی برخورد کرد. این یک کار تخصصی و علمی است. باید به محیط جغرافیایی نگاه کرد و در مورد آن طبق اصول علمی مشخص شده تصمیم گرفت.
در کنوانسیون خزر از اصول کلی حقوق دریاها و تجربه گذشته بشر استفاده شده است. ولی سعی شده است آن اصول کلی بومی شده و با شرایط جغرافیایی منطبق گردد.
در خزر هم مانند آنچه در حقوق دریاها هست یک کمربند امنیتی به عرض 15 مایل در نظر گرفته شده است. این یعنی هر چه در آب و در بستر و زیربستر این منطقه وجود دارد متعلق به دولت ساحلی است حاکمیت دولت ساحلی بر آن گسترش دارد. یک منطقه 10 مایلی به عنوان منطقه ماهیگیری نیز به آن اضافه شده است. جمعاً 25 مایل. حالا باید از صیادان ساحلی خزر پرسید (که پرسیده شده است) آیا بیش از 25 مایل از سواحل دور می‌شوند برای ماهیگیری یا نه؟ پاسخ خیر است. به‌نظرم حتی بیش از 10 مایل هم دور نمی‌شوند. ماهیگیری خزری ما با روش دام‌گستر است و بیشتر در سواحل انجام می‌شود.

همین مقدار کمربند انحصاری برای بقیه کشورها هم وجود دارد. بقیه آب دریای خزر چه می‌شود؟ بین همه کشورها مشترک است. حقوق مشترک و مسئولیت مشترک. محیط زیست، کشتیرانی، گردشگری، و... زمینه مشترک همکاری‌های کشورهای ساحلی برای توسعه، ایجاد درآمد، ارتباط، حمل و نقل، ترانزیت و...
این آن چیزی است که در تحلیل‌ها مغفول است. فراموش کردن منافع مشترک و تمرکز بر منافع یکجانبه. «فقط سهم من چقدر است» شیوه درستی در طرز تفکر منطقه‌ای و بین‌المللی نیست. ولی اگر باز بر این سؤال اصرار هست من پاسخ می‌دهم. سهم ایران در دریای خزر همه خزر است. سهم ما 100 درصد است. همچنان که سهم آذربایجان، سهم ترکمنستان و سهم بقیه هم همه دریای خزر و 100 درصد است. تحقق این سهم بستگی دارد به اینکه همکاری بین این کشورها شکل بگیرد و همه از منافع مشترک آن بهره‌مند شوند. در آن صورت سهم همه صد درصد است همچنان که مسئولیت همه صد درصد است.

اما اگر دریای خزر را تقسیم می‌کردیم به پنج قسمت، در میانه دریای خزر مثلث مرزی آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان به هم می‌رسید و چون آن قسمت جزو سرزمین آنها می‌شد عبور از آن به صورت قانونی بدون اجازه آنها ممکن نبود و می‌توانست مورد ممانعت واقع شود. در این صورت ما به دست خود، خود را در یک گوشه از خزر زندانی می‌کردیم. نمی‌توانستیم همواره و آزادانه به شمال خزر راه پیدا کنیم.
اگر خزر را به پنج قسمت تقسیم می‌کردیم، هر مقرراتی هم می‌گذاشتیم برای کشتیرانی، حفظ محیط زیست و غیره باز هم چون هر 20 درصد جزو قلمرو و سرزمین کشورهای ساحلی بود و تحت حاکمیت ملی آنها قرار می‌گرفت اجرای این توافقات بین‌المللی با مشکل روبه‌رو بود. چون به هرحال حاکمیت سرزمین ملی آنها بود. مثلاً کشوری در میانه دریای خزر پایگاه نظامی یک کشور متخاصم را تأسیس می‌کرد جای زیادی برای جلوگیری از آن وجود نداشت.یا اگر روزی می‌خواستیم از طریق ولگا دن در شمال خزر به دریای آزاد وصل می‌شدیم یا کالایی حمل می‌کردیم و ناگهان آنها به هر دلیل مانع می‌شدند چه؟

وقتی می‌توانیم آزادانه از همه دریا به نفع خود و همسایگان خود استفاده کنیم پس باید به دریای خزر هم همان خاصیت بقیه دریاها را می‌دادیم آزادی دریا، راه ارتباطی و همکاری مشترک.
این رژیم حقوقی دریای خزر است که شکل گرفت. بقیه مسائل در درجه دوم اهمیت قرار دارند.
چرا ایران در ابتدای امر بر تقسیم دریا بر 20 درصد اصرار داشت؟ به سه احتمال: اول برخورد ذهنی هیأت‌ها در رابطه با مسائل عینی، دوم معمولاً مواضع احتیاطی اتخاذ می‌شود که حقی ضایع نگردد تا در طول مذاکره مسائل روشن‌تر شود، سوم گاهی مواضع نسبت به جو مذاکرات تاکتیکی است و برای تأثیر بر طرف مقابل اخذ می‌شود.

اما چرا اکنون از تقسیم و خط مبدأ و چگونگی خط مبدأ و این مسائل حرف می‌زنیم؟
آنچه الان درباره آن سخن می‌گوییم استفاده و بهره‌برداری از منابع بستر و زیربستر است. منظور فعلاً نفت و گاز است. نفت ماده‌ای سیاه با کارکردی سیاه و سرنوشتی سیاه تر.
کشورها قرار است بستر دریای خزر را به مناطقی تقسیم کنند و هر یک در آن مناطق خاص خود به دنبال اکتشاف و استخراج نفت و گاز باشند. تقسیم آن به این معنی نیست که سهم ما از دریای خزر چقدر است بلکه به این معنی است که هر یک در چه بخشی دنبال نفت و گاز باشند. بحث تعیین حوزه حاکمیت و قلمرو اصلاً وجود ندارد. دریای خزر منابع نفتی شناخته شده‌ای دارد. بیشترین منابع آن در میانه دریای خزر و بالای دریای خزر است سواحل آذربایجان، قزاقستان و روسیه.

اگر فقط مسأله این است که هست من می‌توانم پنجاه درصد از بستر دریای خزر را به شما بدهم ولی هیچ منبعی در آن نباشد شما سود نمی‌کنید چون سهم شما از منبع صفر است. سهم شما در دریای خزر هم به هیچ وجه 50 درصد نیست چون داریم راجع به منابع حرف می‌زنیم. نباید با سادگی در این قضیه دنبال کمیت عدد بود بلکه اینجا کیفیت و محتوا مهم است.
جغرافیای دریای خزر به ما در مسائلی لطف کرده است و در مسائلی هم خساست به خرج داده است.
لطف جغرافیا به ما این است که عمیق‌ترین نقطه دریای خزر به طرف ما است اگر خدای ناکرده اتفاقی برای او بیفتد مثلاً بخشی از آن خشک شود ما آخرین کشوری هستیم که زیان می‌بینیم. به ما از دریا آب فراوان داده است. سرسبزی و جنگل داده است که در سواحل کشورهای دیگر این سرسبزی نیست.

به ما ماهی داده است و تنوع زیستی عطا کرده است. ماهی‌های خاویار در سواحل شمالی به دنیا می‌آیند و بزرگ که می‌شوند به طرف ما می‌آیند. به ما باران داده است چون با کوه‌های البرز هماهنگ است. اما یک چیز را کم داده است منابع نفت و گاز در طرف ما نیست. اگر هم هست اکتشاف و استخراج آن به خاطر عمق زیاد آب اقتصادی نیست. ساحل ما صاف است و دندانه‌ای نیست و کل ساحل ما به شکل یک کاسه است که بر خط کشی‌های مطابق روش تقسیم حقوقی تأثیر می‌گذارد.
حالا که می‌خواهیم برای نفت و گاز کف دریا را تقسیم‌بندی کنیم مقداری به زیان ما تمام می‌شود برای همین ایران با اصرار و تلاش بسیار زیاد در کنوانسیون این مطالب را گنجانده است که اگر شکل سواحل کشوری به زیان او بود باید این وضعیت جبران شود. یعنی اینکه من گذشته از مواهب دیگر اصرار دارم که شما کاری کنید که من هم به منابع نفت و گاز در نقاط بالاتر دسترسی پیدا کنم. و این تلاش فعلی ایران است.

پس اگر از تقسیم‌بندی سخن می‌گوییم، تقسیم دریای خزر مطرح نیست تقسیم بستر دریا صرفاً برای جست‌وجو برای منابع به صورت کلی و برای نفت و گاز به صورت اختصاصی است. ای کاش این دریا هیچ منبع نفت و گازی نداشت تا بلای جان او شود و در آینده نفس او را به شماره بیندازد. پس اگر شما درصد کمی از مساحت بستر داشته باشید با منابع بیشتر سود کرده‌اید و اگر درصد زیادی از بستر دارید با منابع کمتر یا هیچ زیان کرده‌اید. پس ما ملت باید دقیق و عمیق فکر کنیم. حس وطن دوستی و انتقاد و حساسیت بسیار خوب است ولی نباید با هیجان یا تحریک دشمنان کاری کنیم که دیپلمات ما از ترس تهمت و افترا و انتقادات بی‌اساس، برای اقناع هیجانات در آینده فقط به دنبال کمیت و مساحت برود نه به دنبال کیفیت و کسب و تأمین منافع ملی کشور. مردم باید اطمینان داشته باشند که دیپلمات‌های کشور فرزندان آنها هستند. بسیاری از آنها مدت‌ها در جبهه‌های جنگ برای این کشور عزیز جنگیده‌اند و باز هم خواهند جنگید.
پربیننده ترین ها