کیروش فردی کینهای است!
امید نمازی معتقد است تیم ملی باید از لاک دفاعی بیرون بیاید و تهاجمی تر بشود.
امید نمازی معتقد است تیم ملی باید از لاک دفاعی بیرون بیاید و تهاجمی تر بشود.
به گزارش صدای ایران از خبر ورزشی، این گفتوگویی بیپرده با امید نمازی است، سرمربی ذوبآهن. او از فلسفه کارش میگوید و در بخشی از مصاحبه، با موشکافی به اختلاف اخیر خود با کارلوس کیروش میپردازد.
آقای نمازی برایمان توضیح دهید هر روز چقدر کار میکنید؟
ما در ذوبآهن پیش از فصل روزی دو جلسه تمرین میکردیم. تمام روز مشغول بودیم. حالا هم تقریباً روزی ۵ تا ۶ ساعت کار میکنیم. برنامه تمرینی میچینیم. فیلم بازیها را آنالیز میکنیم. فیلم بعد از بازی را میبینیم.
به این دلیل چنین سؤالی را پرسیدیم که میدانیم وقتی در تیم ملی بودید گاهی اوقات حتی تا ۳ صبح فیلم تماشا میکردید. بعضیها تصور میکنند شما و جواد نکونام تفکرات کیروش را در لیگ پیاده میکنید. چقدر این مسئله را قبول دارید؟
میشود گفت: این مسئله تا حدودی درست است ولی تفکرات ما تفکرات جدیدی است. ببینید فوتبال امروز این نیست که مربی فقط سر تمرین برود و بعد کارش تمام شود. مربی باید تمام روزش را برای کار در تیم بگذارد. حالا میخواهد کار تمرینی باشد یا کار آنالیز. در طول روز باید با باشگاه و با بازیکنان صحبت کنید. شاید به جلسات هیئتمدیره هم بروید. بالاخر چیزهای زیادی هست که مربی نگرانش است و باید روی آنها کار کند. فوتبال امروز این شکلی شده است. شما مثل کارمند باید از ۹ صبح به باشگاه بروی و گاهی وقتها ساعت ۵، ۶ بعد از ظهر برگردی. باید برای کار مربیگری وقت گذاشت.
رابطه شما با کارلوس تمام شده و به نوعی راهتان را از او به طور کامل جدا کردهاید، درست است؟
بله، بعد از ماجرای تیم امید به طور کامل رابطه ما قطع شد. به نظرم همین طوری باشد بهتر است.
یعنی ممکن نیست در آینده دوباره مثل گذشته رابطه نزدیکی داشته باشید؟
بعید است این اتفاق بیفتد. من مشکلی با کارلوس کیروش ندارم. او یک آدم کینهای است. من قبل از جام جهانی برزیل از تیم ملی رفتم ولی او این مسئله را فراموش نکرده است. کارهایی که بعد از آن انجام داد، نشاندهنده همین موضوع بود. کارهایی که او درباره تیم امید با من کرد، پسندیده نبود و نیست وگرنه من مشکلی با کیروش ندارم ولی فکر میکنم دیگر رابطهای نداشته باشیم.
الان که به ذوبآهن آمدهای فکر نمیکنی بهتر شد که به تیم امید نرفتی؟ به هر حال آنجا مشکلات همواره زیاد بوده است.
از اینکه من حالا در جای بهتری هستم، شکی نیست ولی کاری که کارلوس کیروش کرد، کار پسندیدهای در حق من نبود. من با او درباره تیم امید صحبت کردم. به او نگفتم من را قطعاً میخواهند ولی گفتم فدراسیون، کمیته جوانان و آقای معینی برای تیم امید با من در حال صحبت هستند. به او گفتم من جزو کاندیداهای سرمربیگری تیم امید هستم و شما از من پشتیبانی میکنید؟ او به من گفت: به تو توصیه میکنم این پست را قبول نکنی ولی اگر از من سؤال شد، حتماً از تو پشتیبانی خواهم کرد، اما بعداً شنیدم او چیز متفاوتی گفته است. کیروش به فدراسیون گفته بود کسی را غیر از او بیاورید، چون امید نمازی به من خیانت کرد. به نظر کار کیروش پسندیده نبود که توی روی آدم یک چیز بگوید و پشت آدم چیز دیگری.
این حرف را به چه کسی گفته بود؟
به آقای تاج رئیس فدراسیون فوتبال.
شما از خود تاج شنیدید؟
نه، از فرد دیگری شنیدم که منبع موثقی است.
یعنی اگر ماجرا را به کیروش نمیگفتی به نفعت میشد؟
من میدانستم به هر حال فدراسیون فوتبال از کارلوس کیروش نظر میخواهد. چون قبلاً رابطه ما شکرآب شده بود، گفتم سعی کنم رابطه بین ما درست شود. بالاخره سه سال و نیم، چهار سال رابطه نزدیکی با هم داشتیم. ما خیلی کنار هم کار کردیم. گفتم اگر بتوانم تأییدیه او را بگیرم، امکان دارد بتوانم گزینه خوبی برای تیم ملی باشم ولی الان دیگر به این مسئله فکر نمیکنم. شرایط خوبی همراه با ذوبآهن داریم. ترجیح میدهم دیگر فکرم را مشغول این چیزها نکنم.
الان هم که در اصفهان، شهر پدریتان هستید.
خب پدر من اصفهانی است ولی من از بچگی در تهران بودم. بعد از آن به آمریکا رفتم. من زمان خیلی کمی در اصفهان بودم ولی حالا دوباره به اینجا برگشتهام.
پس وقتی پیشنهاد ذوبآهن رسید، پدرتان موافق بود که به این باشگاه بیایید، درست است؟
واقعیتش را بگویم. پدر من هیچ وقت موافق کار کردن من در ایران نیست. او فضای فوتبال ایران را میشناسد و میداند اینجا چقدر حاشیه وجود دارد. به همین دلیل دوست نداشت در این فضا کار کنم. از طرفی کار در آمریکا برای من خیلی خوب و راحت بود. بعد از مدتی برای خودم اسم و رسمی در فدراسیون فوتبال آمریکا به دست آورده بودم. اگر آنجا میماندم شاید میتوانستم به جایگاه بالاتری هم برسم ولی به دنبال چالش جدیدی بودم. دوست داشتم قابلیتم را جای دیگری نشان دهم.
همانطور که میدانید سپاهان و ذوبآهن همواره دو رقیب سنتی در اصفهان بودهاند. این مسئله چقدر شما را نگران میکند؟
من نگران این مسئله هستم. بالاخره همیشه بین دو باشگاه رقابت هست. باید سعی کنیم روی خودمان تمرکز داشته باشیم. مطمئناً قلعهنویی با سابقه و تجربهای که دارد، تیم خوبی برای سپاهان ساخته که میتواند موفق باشد ولی امسال ما هم در ذوبآهن حرف برای گفتن داریم. اینطور نیست که سپاهان تیم اول اصفهان باشد و ذوبآهن تیم دوم. ما هم سطح و لول خودمان را داریم. مطمئناً امسال در لیگ برتر موفق خواهیم شد و کم نمیآوریم.
این مسئله که ذوبآهن سال قبل نایبقهرمان شده، شما را نگران نمیکند؟ به هر حال از چنین تیمهایی توقع زیاد است.
خب من از خیلی از هواداران ذوبآهن شنیدهام که میگویند ما به موفقیتهای خوبی رسیدهایم، همه چیز آوردهایم به جز قهرمانی در لیگ برتر را. هدف ما قطعاً امسال قهرمانی در لیگ برتر است. اگر هدفی غیر از این داشته باشیم، اصلاً نباید در ورزش حرفهای باشیم. ما باید برای بالاترین رتبه تلاش کنیم. مطمئناً میخواهیم جزو مدعیان باشیم.
از حرفهای شما اینطور برداشت میکنیم که خیلی بلندپروازانه فکر میکنید.
شما رزومه کاری من را مطالعه کنید. میبینید در هر تیمی که سرمربی بودهام، به یک لول بالاتر رسیده است. من در تیمهایم همیشه برای قهرمانی جنگیدهام. سابقه من را بدون اغراق جستجو کنید. همه فکر میکنند من فقط ۴ سال دستیار کیروش بودهام. غیر از آن ۴ سال و نیمی که در استیلآذین بودم، من همیشه به عنوان سرمربی روی نیمکت نشستهام. هر جا بودم همیشه موفقیت بزرگی به دست آوردهام. اینجا هم قبول نمیکنم تیمم در بالاترین سطح لیگ نباشد. این انتظاری است که من از خودم و تیمم دارم. به خاطر همین شاید در کارم سختگیر و البته پرکار باشم.
شاید به خاطر همین حس بلندپروازانه بود که در بازی با استقلال بعد از گل دوم، عقب ننشستید.
بله، درست میگویید ولی از اینکه بعد از گل دوم هم جلوی استقلال دفاع نکردیم، پشیمان نیستم. وقتی یک بر صفر جلو افتادیم، یک هدیه به استقلال دادیم. یک اشتباه انفرادی و بعد دو اشتباه پشت هم باعث شد آنها گل بزنند. این از لحاظ روحی و روانی اثر میگذارد. در نیمه دوم دوباره گل زدیم ولی باز هم روی اشتباه انفرادی گل دوم را خوردیم. این مسئله باعث شد از نظر روحی ضربه بخوریم. قطعاً دقت کردید که بعد از کارت قرمز بازیکن ما، تیم خیلی خوب مقاومت کرد. آمار نش
ان میدهد هر تیمی که جلوی استقلال اخراجی داده با اختلاف دو، سه گل باخته ولی بازیکنان من خیلی انگیزه داشتند.
تیم ملی در این سالها همواره ساختار دفاعی قدرتمندی داشته و شاید توقع بود شما هم بتوانید چنین ساختاری در تیمتان درست کنید ولی شما بیشتر به فکر کارهای هجومی هستید.
شیوه کار من با کارلوس کیروش فرق دارد. اگر نگاه کنید تیم ملی ابتدا دنبال دفاع منسجم و بعد ضدحمله است. من مخالف این دید هستم. فکر میکنم اگر مالکیت با ما باشد، میتوانیم حریف را زیر فشار بگذاریم. از سویی اگر توپ را از دست بدهیم، ۶۰، ۷۰ متر هم از دروازهمان دور است و میتوانیم سریع برگردیم. باید تلاش کنیم در پرس کردن و دفاع تیمی بهتر شویم. مطمئناً وقت کمی میبرد تا همه چیز درست شود.
بعضیها اعتقاد دارند تیم ملی حالا نیاز به یک نفس تازه دارد. بعضیها هم میگویند نه همین سبکی که بازی میکنیم عالی است. نظر شما در این باره چیست؟
با این نسلی که در تیم ملی بازی میکنند و بازیکنانی که شانس دعوت دارند، به نظرم میتوانیم در تیم ملی از لاک دفاعی بیرون بیاییم. ما میتوانیم فوتبال مدرن و جدیدتری بازی کنیم. تواناییاش را داریم. منظور من این نیست که انتحاری عمل کنیم و فقط به فکر حمله باشیم. فوتبال ما به آنجایی نرسیده که بتواند در ۹۰ دقیقه سریع توپ را از دفاع به حمله منتقل کند. این ضعف را ما در لیگ برتر هم میبینیم. بالاخره لیگ ما ساختار فوتبال ما را تشکیل میدهد. تا وقتی نتوانیم این کار را انجام دهیم نمیتوانیم فوتبال تهاجمی تماشاگرپسند بازی کنیم ولی معتقدم میتوانیم در جام ملتها نسبت به دو جام جهانی قبل و جام ملتهای قبلی، فوتبال رو به جلوتری بازی کنیم. البته باید یک مقدار احتیاط کنیم. ساختار دفاعی ما خیلی خوب شده. کمتر گل میخوریم.
شما در تیم ملی با گوچی و سردار کار کردهاید. برداشتتان از تصمیمی که بعد از جام جهانی گرفتند چیست؟
باید از خود آنها سؤال کرد ولی من فکر میکنم این تفکر اشتباهی است. مشکل بزرگی که گریبان فوتبال ایران را گرفته، بازیکنسالاری است. بازیکن فکر میکند حتماً باید بازی کند. حتماً باید جزو ترکیب اصلی باشد. اگر نباشد کارهایی میکند که واقعاً پسندیده نیست. در حالی که بازیکن باید در اختیار تیم باشد. تیم ۲۳ نفره است. بازیکن باید همیشه خودش را آماده نگه دارد. درست است بازیکن از نیمکتنشینی ناراحت میشود ولی باید تلاش کند در تمرین بهتر باشد نه اینکه بخواهد قهر کند و یکسری رفتارهای بچگانه انجام دهد. در بالاترین سطح هم این چیزها هست ولی نه به آن شکلی که در ایران وجود دارد.
شما چطور با بازیکنسالاری مبارزه میکنید؟ رفتارتان با بازیکنان تند است یا...
من همیشه به بازیکنان احترام میگذارم ولی در نهایت سرمربی تصمیمگیرنده است. باید به تصمیم مربی احترام گذاشته شود. اگر این احترام وجود نداشته باشد، بازیکنسالاری میشود. من در تیمم اجازه بروز این مسائل را نمیدهم. چطور نمیدهم؟ بازیکن بخواهد از حیطه کاریاش پا را فراتر بگذارد، برخورد میکنم. تا جایی که احترام متقابل وجود داشته باشد، مشکلی نخواهیم داشت. من به بازیکن آزادی میدهم که بیاید و مشکلاتش را بگوید. همیشه در اتاق من رو به بازیکنان باز است. حتی میتوانند از من بپرسند چرا در ترکیب نیستم؟ اما اینکه بازیکن بخواهد عکسالعمل منفی نشان دهد و قهر کند، قطعاً با برخورد من روبهرو میشود.
در تیم ملی هم کیروش به بازیکنان توضیح میداد که چرا بازی نمیکنند؟ در تیم ملی یک نمونه داشتیم که هادی عقیلی بود. ساکش را برداشت و از اردو رفت.
من میدانم هادی عقیلی از کاری که کرد پشیمان شد. او میتوانست در تیم ملی بماند و قطعاً بازیهای ملی اش بیشتر هم میشد. در تیم ملی ما دقیقاً همین شرایط بود ولی باید توجه کنید آنجا چندین و چند بازیکن خوب حضور دارند. وقتی بازیکن میآید، غرورش کمتر میشود، چون میداند دیگر فقط خودش یک نفر ستاره نیست. وقتی یکی مثل کیروش هم رأس کار باشد دیگر بازیکن خودش را جمع و جور میکند و دست به رفتارهای بچگانه نمیزند. البته در این سالها نمونههایی هم اتفاق افتاده ولی کمتر بوده است. امیدوارم روزی برسد که دیگر شاهد این رفتارها در فوتبالمان نباشیم.
درباره مسلمان سؤالی داریم. به نظر میرسد او هنوز دلش پیش پرسپولیس است.
من در بازی اول خیلی از کار محسن راضی بودم. در بازی دوم استقلال روی او زوم کرده بود. به خاطر همین شاید کارایی بازی اول را نداشت. تخصص محسن پاس گل دادن است و وقتی آنجا کارایی ندارد، انتظارم این است که در زمین تلاشش بیشتر و در اختیار تیم باشد. این چیزی است که محسن به عنوان بازیکن حرفهای باید با آن کنار بیاید. خیلی از بهترینهای دنیا شاید روز خوبشان نباشد ولی چیزی که همیشه در کنترل بازیکن است، به همان میزان تلاش و کوشش در زمین مسابقه برمیگردد. شما شاید در زمین به هدف انفرادیات نرسی ولی باید به تیم کمک کنی تا به هدفش برسد. ما درگیر یک بازی تیمی هستیم.
سؤال آخر ما درباره حبیب زاده است. او را مدت نسبتاً زیادی نخواهید داشت. آیا وریا در آن صحنه باید اخراج میشد؟
همانطور که میدانید چهارشنبه باید فکش را جراحی کند و احتمالاً دو ماه از میادین دور خواهد بود. من از کارشناسهای داوری شنیدم که وریا باید اخراج میشد. خیلی وقتها بازیکنان که میبینند مدافع میخواهد دفع توپ کند سرشان را کنار میکشند ولی حبیب زاده این از خودگذشتگی را کرد. سرش را جایی برد که ضربه بخورد. شخصاً اعتقاد ندارم که داور باید به وریا کارت قرمز نشان میداد. فکر میکنم باید کارت زرد میگرفت
به گزارش صدای ایران از خبر ورزشی، این گفتوگویی بیپرده با امید نمازی است، سرمربی ذوبآهن. او از فلسفه کارش میگوید و در بخشی از مصاحبه، با موشکافی به اختلاف اخیر خود با کارلوس کیروش میپردازد.
آقای نمازی برایمان توضیح دهید هر روز چقدر کار میکنید؟
ما در ذوبآهن پیش از فصل روزی دو جلسه تمرین میکردیم. تمام روز مشغول بودیم. حالا هم تقریباً روزی ۵ تا ۶ ساعت کار میکنیم. برنامه تمرینی میچینیم. فیلم بازیها را آنالیز میکنیم. فیلم بعد از بازی را میبینیم.
به این دلیل چنین سؤالی را پرسیدیم که میدانیم وقتی در تیم ملی بودید گاهی اوقات حتی تا ۳ صبح فیلم تماشا میکردید. بعضیها تصور میکنند شما و جواد نکونام تفکرات کیروش را در لیگ پیاده میکنید. چقدر این مسئله را قبول دارید؟
میشود گفت: این مسئله تا حدودی درست است ولی تفکرات ما تفکرات جدیدی است. ببینید فوتبال امروز این نیست که مربی فقط سر تمرین برود و بعد کارش تمام شود. مربی باید تمام روزش را برای کار در تیم بگذارد. حالا میخواهد کار تمرینی باشد یا کار آنالیز. در طول روز باید با باشگاه و با بازیکنان صحبت کنید. شاید به جلسات هیئتمدیره هم بروید. بالاخر چیزهای زیادی هست که مربی نگرانش است و باید روی آنها کار کند. فوتبال امروز این شکلی شده است. شما مثل کارمند باید از ۹ صبح به باشگاه بروی و گاهی وقتها ساعت ۵، ۶ بعد از ظهر برگردی. باید برای کار مربیگری وقت گذاشت.
رابطه شما با کارلوس تمام شده و به نوعی راهتان را از او به طور کامل جدا کردهاید، درست است؟
بله، بعد از ماجرای تیم امید به طور کامل رابطه ما قطع شد. به نظرم همین طوری باشد بهتر است.
یعنی ممکن نیست در آینده دوباره مثل گذشته رابطه نزدیکی داشته باشید؟
بعید است این اتفاق بیفتد. من مشکلی با کارلوس کیروش ندارم. او یک آدم کینهای است. من قبل از جام جهانی برزیل از تیم ملی رفتم ولی او این مسئله را فراموش نکرده است. کارهایی که بعد از آن انجام داد، نشاندهنده همین موضوع بود. کارهایی که او درباره تیم امید با من کرد، پسندیده نبود و نیست وگرنه من مشکلی با کیروش ندارم ولی فکر میکنم دیگر رابطهای نداشته باشیم.
الان که به ذوبآهن آمدهای فکر نمیکنی بهتر شد که به تیم امید نرفتی؟ به هر حال آنجا مشکلات همواره زیاد بوده است.
از اینکه من حالا در جای بهتری هستم، شکی نیست ولی کاری که کارلوس کیروش کرد، کار پسندیدهای در حق من نبود. من با او درباره تیم امید صحبت کردم. به او نگفتم من را قطعاً میخواهند ولی گفتم فدراسیون، کمیته جوانان و آقای معینی برای تیم امید با من در حال صحبت هستند. به او گفتم من جزو کاندیداهای سرمربیگری تیم امید هستم و شما از من پشتیبانی میکنید؟ او به من گفت: به تو توصیه میکنم این پست را قبول نکنی ولی اگر از من سؤال شد، حتماً از تو پشتیبانی خواهم کرد، اما بعداً شنیدم او چیز متفاوتی گفته است. کیروش به فدراسیون گفته بود کسی را غیر از او بیاورید، چون امید نمازی به من خیانت کرد. به نظر کار کیروش پسندیده نبود که توی روی آدم یک چیز بگوید و پشت آدم چیز دیگری.
این حرف را به چه کسی گفته بود؟
به آقای تاج رئیس فدراسیون فوتبال.
شما از خود تاج شنیدید؟
نه، از فرد دیگری شنیدم که منبع موثقی است.
یعنی اگر ماجرا را به کیروش نمیگفتی به نفعت میشد؟
من میدانستم به هر حال فدراسیون فوتبال از کارلوس کیروش نظر میخواهد. چون قبلاً رابطه ما شکرآب شده بود، گفتم سعی کنم رابطه بین ما درست شود. بالاخره سه سال و نیم، چهار سال رابطه نزدیکی با هم داشتیم. ما خیلی کنار هم کار کردیم. گفتم اگر بتوانم تأییدیه او را بگیرم، امکان دارد بتوانم گزینه خوبی برای تیم ملی باشم ولی الان دیگر به این مسئله فکر نمیکنم. شرایط خوبی همراه با ذوبآهن داریم. ترجیح میدهم دیگر فکرم را مشغول این چیزها نکنم.
الان هم که در اصفهان، شهر پدریتان هستید.
خب پدر من اصفهانی است ولی من از بچگی در تهران بودم. بعد از آن به آمریکا رفتم. من زمان خیلی کمی در اصفهان بودم ولی حالا دوباره به اینجا برگشتهام.
پس وقتی پیشنهاد ذوبآهن رسید، پدرتان موافق بود که به این باشگاه بیایید، درست است؟
واقعیتش را بگویم. پدر من هیچ وقت موافق کار کردن من در ایران نیست. او فضای فوتبال ایران را میشناسد و میداند اینجا چقدر حاشیه وجود دارد. به همین دلیل دوست نداشت در این فضا کار کنم. از طرفی کار در آمریکا برای من خیلی خوب و راحت بود. بعد از مدتی برای خودم اسم و رسمی در فدراسیون فوتبال آمریکا به دست آورده بودم. اگر آنجا میماندم شاید میتوانستم به جایگاه بالاتری هم برسم ولی به دنبال چالش جدیدی بودم. دوست داشتم قابلیتم را جای دیگری نشان دهم.
همانطور که میدانید سپاهان و ذوبآهن همواره دو رقیب سنتی در اصفهان بودهاند. این مسئله چقدر شما را نگران میکند؟
من نگران این مسئله هستم. بالاخره همیشه بین دو باشگاه رقابت هست. باید سعی کنیم روی خودمان تمرکز داشته باشیم. مطمئناً قلعهنویی با سابقه و تجربهای که دارد، تیم خوبی برای سپاهان ساخته که میتواند موفق باشد ولی امسال ما هم در ذوبآهن حرف برای گفتن داریم. اینطور نیست که سپاهان تیم اول اصفهان باشد و ذوبآهن تیم دوم. ما هم سطح و لول خودمان را داریم. مطمئناً امسال در لیگ برتر موفق خواهیم شد و کم نمیآوریم.
این مسئله که ذوبآهن سال قبل نایبقهرمان شده، شما را نگران نمیکند؟ به هر حال از چنین تیمهایی توقع زیاد است.
خب من از خیلی از هواداران ذوبآهن شنیدهام که میگویند ما به موفقیتهای خوبی رسیدهایم، همه چیز آوردهایم به جز قهرمانی در لیگ برتر را. هدف ما قطعاً امسال قهرمانی در لیگ برتر است. اگر هدفی غیر از این داشته باشیم، اصلاً نباید در ورزش حرفهای باشیم. ما باید برای بالاترین رتبه تلاش کنیم. مطمئناً میخواهیم جزو مدعیان باشیم.
از حرفهای شما اینطور برداشت میکنیم که خیلی بلندپروازانه فکر میکنید.
شما رزومه کاری من را مطالعه کنید. میبینید در هر تیمی که سرمربی بودهام، به یک لول بالاتر رسیده است. من در تیمهایم همیشه برای قهرمانی جنگیدهام. سابقه من را بدون اغراق جستجو کنید. همه فکر میکنند من فقط ۴ سال دستیار کیروش بودهام. غیر از آن ۴ سال و نیمی که در استیلآذین بودم، من همیشه به عنوان سرمربی روی نیمکت نشستهام. هر جا بودم همیشه موفقیت بزرگی به دست آوردهام. اینجا هم قبول نمیکنم تیمم در بالاترین سطح لیگ نباشد. این انتظاری است که من از خودم و تیمم دارم. به خاطر همین شاید در کارم سختگیر و البته پرکار باشم.
شاید به خاطر همین حس بلندپروازانه بود که در بازی با استقلال بعد از گل دوم، عقب ننشستید.
بله، درست میگویید ولی از اینکه بعد از گل دوم هم جلوی استقلال دفاع نکردیم، پشیمان نیستم. وقتی یک بر صفر جلو افتادیم، یک هدیه به استقلال دادیم. یک اشتباه انفرادی و بعد دو اشتباه پشت هم باعث شد آنها گل بزنند. این از لحاظ روحی و روانی اثر میگذارد. در نیمه دوم دوباره گل زدیم ولی باز هم روی اشتباه انفرادی گل دوم را خوردیم. این مسئله باعث شد از نظر روحی ضربه بخوریم. قطعاً دقت کردید که بعد از کارت قرمز بازیکن ما، تیم خیلی خوب مقاومت کرد. آمار نش
ان میدهد هر تیمی که جلوی استقلال اخراجی داده با اختلاف دو، سه گل باخته ولی بازیکنان من خیلی انگیزه داشتند.
تیم ملی در این سالها همواره ساختار دفاعی قدرتمندی داشته و شاید توقع بود شما هم بتوانید چنین ساختاری در تیمتان درست کنید ولی شما بیشتر به فکر کارهای هجومی هستید.
شیوه کار من با کارلوس کیروش فرق دارد. اگر نگاه کنید تیم ملی ابتدا دنبال دفاع منسجم و بعد ضدحمله است. من مخالف این دید هستم. فکر میکنم اگر مالکیت با ما باشد، میتوانیم حریف را زیر فشار بگذاریم. از سویی اگر توپ را از دست بدهیم، ۶۰، ۷۰ متر هم از دروازهمان دور است و میتوانیم سریع برگردیم. باید تلاش کنیم در پرس کردن و دفاع تیمی بهتر شویم. مطمئناً وقت کمی میبرد تا همه چیز درست شود.
بعضیها اعتقاد دارند تیم ملی حالا نیاز به یک نفس تازه دارد. بعضیها هم میگویند نه همین سبکی که بازی میکنیم عالی است. نظر شما در این باره چیست؟
با این نسلی که در تیم ملی بازی میکنند و بازیکنانی که شانس دعوت دارند، به نظرم میتوانیم در تیم ملی از لاک دفاعی بیرون بیاییم. ما میتوانیم فوتبال مدرن و جدیدتری بازی کنیم. تواناییاش را داریم. منظور من این نیست که انتحاری عمل کنیم و فقط به فکر حمله باشیم. فوتبال ما به آنجایی نرسیده که بتواند در ۹۰ دقیقه سریع توپ را از دفاع به حمله منتقل کند. این ضعف را ما در لیگ برتر هم میبینیم. بالاخره لیگ ما ساختار فوتبال ما را تشکیل میدهد. تا وقتی نتوانیم این کار را انجام دهیم نمیتوانیم فوتبال تهاجمی تماشاگرپسند بازی کنیم ولی معتقدم میتوانیم در جام ملتها نسبت به دو جام جهانی قبل و جام ملتهای قبلی، فوتبال رو به جلوتری بازی کنیم. البته باید یک مقدار احتیاط کنیم. ساختار دفاعی ما خیلی خوب شده. کمتر گل میخوریم.
شما در تیم ملی با گوچی و سردار کار کردهاید. برداشتتان از تصمیمی که بعد از جام جهانی گرفتند چیست؟
باید از خود آنها سؤال کرد ولی من فکر میکنم این تفکر اشتباهی است. مشکل بزرگی که گریبان فوتبال ایران را گرفته، بازیکنسالاری است. بازیکن فکر میکند حتماً باید بازی کند. حتماً باید جزو ترکیب اصلی باشد. اگر نباشد کارهایی میکند که واقعاً پسندیده نیست. در حالی که بازیکن باید در اختیار تیم باشد. تیم ۲۳ نفره است. بازیکن باید همیشه خودش را آماده نگه دارد. درست است بازیکن از نیمکتنشینی ناراحت میشود ولی باید تلاش کند در تمرین بهتر باشد نه اینکه بخواهد قهر کند و یکسری رفتارهای بچگانه انجام دهد. در بالاترین سطح هم این چیزها هست ولی نه به آن شکلی که در ایران وجود دارد.
شما چطور با بازیکنسالاری مبارزه میکنید؟ رفتارتان با بازیکنان تند است یا...
من همیشه به بازیکنان احترام میگذارم ولی در نهایت سرمربی تصمیمگیرنده است. باید به تصمیم مربی احترام گذاشته شود. اگر این احترام وجود نداشته باشد، بازیکنسالاری میشود. من در تیمم اجازه بروز این مسائل را نمیدهم. چطور نمیدهم؟ بازیکن بخواهد از حیطه کاریاش پا را فراتر بگذارد، برخورد میکنم. تا جایی که احترام متقابل وجود داشته باشد، مشکلی نخواهیم داشت. من به بازیکن آزادی میدهم که بیاید و مشکلاتش را بگوید. همیشه در اتاق من رو به بازیکنان باز است. حتی میتوانند از من بپرسند چرا در ترکیب نیستم؟ اما اینکه بازیکن بخواهد عکسالعمل منفی نشان دهد و قهر کند، قطعاً با برخورد من روبهرو میشود.
در تیم ملی هم کیروش به بازیکنان توضیح میداد که چرا بازی نمیکنند؟ در تیم ملی یک نمونه داشتیم که هادی عقیلی بود. ساکش را برداشت و از اردو رفت.
من میدانم هادی عقیلی از کاری که کرد پشیمان شد. او میتوانست در تیم ملی بماند و قطعاً بازیهای ملی اش بیشتر هم میشد. در تیم ملی ما دقیقاً همین شرایط بود ولی باید توجه کنید آنجا چندین و چند بازیکن خوب حضور دارند. وقتی بازیکن میآید، غرورش کمتر میشود، چون میداند دیگر فقط خودش یک نفر ستاره نیست. وقتی یکی مثل کیروش هم رأس کار باشد دیگر بازیکن خودش را جمع و جور میکند و دست به رفتارهای بچگانه نمیزند. البته در این سالها نمونههایی هم اتفاق افتاده ولی کمتر بوده است. امیدوارم روزی برسد که دیگر شاهد این رفتارها در فوتبالمان نباشیم.
درباره مسلمان سؤالی داریم. به نظر میرسد او هنوز دلش پیش پرسپولیس است.
من در بازی اول خیلی از کار محسن راضی بودم. در بازی دوم استقلال روی او زوم کرده بود. به خاطر همین شاید کارایی بازی اول را نداشت. تخصص محسن پاس گل دادن است و وقتی آنجا کارایی ندارد، انتظارم این است که در زمین تلاشش بیشتر و در اختیار تیم باشد. این چیزی است که محسن به عنوان بازیکن حرفهای باید با آن کنار بیاید. خیلی از بهترینهای دنیا شاید روز خوبشان نباشد ولی چیزی که همیشه در کنترل بازیکن است، به همان میزان تلاش و کوشش در زمین مسابقه برمیگردد. شما شاید در زمین به هدف انفرادیات نرسی ولی باید به تیم کمک کنی تا به هدفش برسد. ما درگیر یک بازی تیمی هستیم.
سؤال آخر ما درباره حبیب زاده است. او را مدت نسبتاً زیادی نخواهید داشت. آیا وریا در آن صحنه باید اخراج میشد؟
همانطور که میدانید چهارشنبه باید فکش را جراحی کند و احتمالاً دو ماه از میادین دور خواهد بود. من از کارشناسهای داوری شنیدم که وریا باید اخراج میشد. خیلی وقتها بازیکنان که میبینند مدافع میخواهد دفع توپ کند سرشان را کنار میکشند ولی حبیب زاده این از خودگذشتگی را کرد. سرش را جایی برد که ضربه بخورد. شخصاً اعتقاد ندارم که داور باید به وریا کارت قرمز نشان میداد. فکر میکنم باید کارت زرد میگرفت
خبرهای مرتبط
گزارش خطا
آخرین اخبار