آصفی:مذاكرات شهريور تعيينتكليف میشود
«به هر حال گره مذاكرات، در شهريور ماه ممكن است باز شود يا بيشتر درهم
تنيده شود.»؛ اين را حميدرضا آصفي، ديپلمات پيشين و سخنگوي اسبق وزارت
خارجه ميگويد. بيترديد مهمتر از هر خبري، اين است كه امروز اول
شهريورماه است. شهريوري كه قرار است ايران و 1+5 باز هم ماراتن هستهاي خود
را آغاز كنند. اين ماه، ماه مذاكرات هستهاي است.
آرمان به همين دليل با حميدرضا آصفي، سخنگوي اسبق وزارت خارجه و ديپلمات باسابقه به گفتوگو پرداخته است:
گفتوگوهاي ايران و 1+5 قرار است در اين ماه يعني شهريورماه پي گرفته شود. آيا اين گفتوگوها به توافق نزديك ميشود؟
گفتوگوهاي ايران و 1+5 در شهريور و آذر امسال مطابق پيشبينيها ادامه پيدا ميكند و همگان اميدوارند كه دو طرف به توافق برسند، البته بايد اميدوار بود و نه بيش از اندازه خوشبين. رسيدن به توافق قطعا منافع دو طرف را به همراه دارد. اما ماهيت مذاكرات به ما نشان ميدهد كه گفتوگوهاي ايران و 1+5 بسيار سخت است. و مخصوصا ماهيت آمريكا در اين گفتوگوها متفاوتتر از آن چيزي است كه غربيها پيشبيني ميكردند.
يعني معتقديد، بسياري از افراد بسيار خوشبين بودند؟
من معتقدم مسير هموار گفتوگوهاي هستهاي ايران و 1+5 پيموده شده و اكنون دو طرف وارد مسير ناهموار و البته سخت گفتوگوهاي هستهاي شدهاند. آگاهان نیز پيشبيني ميكنند ادامه مسير براي مذاكرهكنندگان طولاني باشد. به عقيده بسياري از كارشناسان دو دسته در پيشبيني گفتوگوهاي اخير دچار اشتباه شدند؛ دسته اول كساني هستند كه خوشبينانه تصور ميكردند نمايندگان ايران و 1+5 در مذاكرات اخير به سرعت به توافق نهايي دست پيدا ميكنند و دسته دوم برخلاف آنها از همان ابتدا در قضاوتي زودهنگام پس از انجام گفتوگوها، بحث شكست مذاكرات را پيش كشيدند. حال كه دور چهارم مذاكرات به اتمام رسيده نمايندگان دو طرف صحبت از نشست خردادماه ميكنند و اين بدان معناست كه گفتوگوهاي هستهاي با شكست روبهرو نشده است. گفتنیاست بيشترين چالش ميان نمايندگان ايران و 1+5 در مذاكرات در رابطه با سانتريفيوژها، رآكتور اراك و چگونگي برداشتن تحريمها بود؛ طبيعي هم است كه اين موضوعات چالشبرانگيز موجب ميشود آمريكاييها طلبكارانه از تيم هستهاي ما باجخواهي كنند اما اينكه مذاكرات وين پيشرفت چنداني نداشت به گمان بسياري از كارشناسان يك پوئن مثبت محسوب ميشود چرا كه مذاكرهكنندگان كشورمان حاضر نشدند از حقوق هستهاي ايران صرفنظر كنند. بر اين اساس، بايد منتظر ماند و ديد كه در مذاكرات آينده سطح توقعات دو طرف چه تغييري ميكند. طبعا به وقوع پيوستن توافق براي تدوين پيشنويس جامع هستهاي نيازمند متناسب شدن سطح توقعات است. مذاكرهكنندگان بايد سوءتفاهمات را برطرف كنند تا زمينه براي تدوين نهایي پيشنويس ايجاد شود و بيترديد بياخلاقي كه در 11سال گذشته شاهد بوديم در يك يا دو مذاكره مرتفع نميشود. انتظار ميرود كه 1+5 در آينده گامهاي عملي و مثمرثمر براي رفع اين سوءتفاهمات بردارد.
از سوي ديگر تيم مذاكرهكننده كشورمان كه در مقابل فشار خواستههاي بيپايان غرب ايستاده است نياز به حمايت و همراهي در داخل كشور دارد و بيترديد در شرايط فعلي نياز است فعالان سياسي و رسانهاي كشور بدون هيچگونه شتابزدگي و قضاوت زودهنگام مذاكرات را دنبال كنند تا گفتوگوهاي هستهاي به سرمنزل مقصود برسد. بنابراين صحبت از شكست مذاكرات در شرايط فعلي قضاوتي زودهنگام است. اكنون آگاهان ميدانند گفتوگوهاي ايران و 1+5 از چند وجه تشكيل شده است؛ وجه اول اختلافات ميان اعضاي 1+5 است؛ همين اختلافات موجب شد مذاكرات ايران و 1+5 در وين با مشكلاتي روبهرو شود. از سوي ديگر پرونده هستهاي ايران با يك كارسياسي، غيراخلاقي و البته غيرحقوقي كشورهایي چون آلمان، انگلستان، سوئيس، فرانسه و با حمايت آمريكا به شوراي امنيت سازمان ملل ارجاع داده شد. بنابراين نميتوانيم از چنين كشورهايي طلب حسننيت در مذاكرات داشته باشيم. با این توصیف يك راه بيشتر پيش روي ما نيست و لازم است با پايمردي، استقامت، هوشياري و البته اتحاد مذاكرات پيش رو را كه سختترين مرحله گفتوگوهاست به سمت جلو هدايت كنيم.
چرا معتقديد روند گفتوگوها سختتر از گذشته است؟ آيا اين ديد بدبينانه نيست؟
در سياست خارجي نبايد خوشبين يا بدبين بود بلكه بايد واقعبين بود. واقعبيني اساس كار ديپلماسي است. نااميدي و بدبيني هم موجب ميشود كه تحرك شما در عرصه ديپلماسي كاهش پيدا كند. از سوي ديگر خوشبيني بيش از حد باعث ميشود شما مناسبات سياسي را به درستي درك نكنيد و درنهايت خوشبينانه و دور از واقعيت موضوع را ارائه دهيد. البته اميدواربودن چيز خوبي است اما بايد در سياست خارجي واقعگرا بود. به نظر من گفتوگوها در يك پيچ حساس گرفتار آمده است و نياز به يك تصميم حياتي در مذاكرات داريم.
يعني در يك سال گذشته نقطه اميدواري چنداني وجود نداشته است؟
چرا، در يك سال گذشته يعني از شهريورسال گذشته تا كنون، شاهد تغيير فضاي ديپلماتيك اطراف ايران بودهايم. نميتوانيم از مذاكرات نام ببريم ولي از بازشدن فضا و تحركي كه به موجب آن در عرصه سياست خارجي ايران پيدا شد صحبت نكنيم ولي از طرف ديگر ادبيات و فشارهاي آمريكا عوض نشده است. در برخي از زمينهها تلختر و سختتر هم شد. اين هم خودش تجربهاي براي جمهوري اسلامي بود.
به هر صورت شهريورماه مذاكرات شروع ميشود.آينده مذاكرات شهريور را چگونه ميبينيد؟
پيشبيني آينده مذاكرات حتي براي مذاكرهكنندگان هم سخت است. من معتقدم مذاكرات ايران و 1+5 در شهريورماه در نقطه حساس و البته سختي قرار گرفته است. چرا كه فاصلهها اكنون مشخص شده و مشخص شده است كه نقاط اختلاف كجاست. بنابراين مذاكرات آينده هم پيچيدهتر و هم سخت است. به هر حال اينها گره مذاكرات هستهاي است.
چه اتفاقي بيفتد گره مذاكرات هستهاي باز ميشود؟
طرف مقابل از خود انعطاف نشان دهد و حقوق هستهاي ايران را بپذيرد. توافق و تفاهم جامع و پايدار تنها با رعايت حقوق طرفين صورت ميگيرد. ميشود گفت فاصلهها زياد و اختلافات هم فراوان است اگر آمريكا به منطق روي بياورد و حقوق هستهاي ايران را به رسميت بشناساند، قطعا مشكلات حل ميشود. اگر رفتار آمريكا عوض نشود ميتوان گفت در به پاشنه قبل ميچرخد و مذاكرات چندان اميدواركننده نيست. بايد صبر كرد و رفتار ايالات متحده را در شهريورماه ديد. اتفاقات فلسطين نشان داد كه روند آمريكا تغيير پيدا نكرده است، معتقدم ايالات متحده در چنبره سياستهاي رژيمصهيونيستي گرفتار آمده است.
تعبير برخي اين است كه در يك سال اخير دولت آقاي روحاني براي به نتيجه رسيدن در مذاكرات تحت فشار قرار گرفته است؟ آيا اين تعبير درست است؟ آيا به نتيجه رسيدن مذاكرات را بايد به سرنوشت دولت گره زد؟
اينكه به نتيجه رسيدن مذاكرات براي دولتها و سرنوشت كشور مهم است، حرف گزافي نيست اما گره زدن سرنوشت يك دولت به جريان مذاكرات ملي كاري بسيار اشتباه بود. اينكه ما بايد فكر كنيم تا آذر ماه بايد به نتيجه برسيم حرف درست و منطق درستي نيست، توافق نكردن بهتر از يك توافق بد است. اين فشارها بايد از روي دولت برداشته شود. دولت روحاني از دو سو تحت فشار است يكي موافقان و حاميان دولت، اگر دولتها تحت فشار براي گرفتن نتيجه قرار بگيرند در نهايت موجب ميشود كه اعتماد به نفس آنها از ميان برود و از يك موضع برابر نتوانند صحبت كنند. دسته ديگر مخالفين دولت هستند، ما بايد كمك كنيم براي اينكه به نتيجه برسيم نه اينكه دولت را به سمت جلو با عقب هل بدهيم.
عملكرد يكساله دستگاه سياست خارجي را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
ما در روابط بينالملل بهطور نسبي خوب عمل كرديم شايد در رابطه با همسايگان و كشورهاي مسلمان بايد بهتر عمل ميكرديم. ما روي افكار عمومي غرب بهخوبي تاثير گذاشتهايم حالا زمان آن فرارسيده است كه در ميان كشورهاي همسايه شانس خود را امتحان كنيم. بههر حال خوشبینی مطلق به ما کمک نمیکند. اگر توافقات در این مدت باقیمانده به نتیجه نرسد چه زمانی برای ادامه مذاکرات در نظر گرفته شود. يا اینکه مذاکرات در چه بازه زمانی ادامه پیدا میکند زمين به آسمان نميآيد البته چیزی که ما نباید در مذاکرات دنبالش باشیم حسننیت است. به نظر من انتظار نشان دادن حسننیت در مذاکرات انتظار بجایی نیست. آن چیزی که باید مبنای تحلیل ما در مذاکرات قرار بگیرد، چیزی نیست جز اراده سیاسی. این اراده سیاسی است که منجر به توافق میشود نه حسننیت طرفین. انتظار حسننیت از غرب و اتحادیه اروپا توقع بیجایی است. آن چیزی که ما احتیاج داریم اراده سیاسی آنهاست. اگر در این مدت آنها اراده سیاسی را از خود بروز دهند به جرات میتوان ادعا کرد که مذاکرات به نتیجه میرسد. در غیر اینصورت باید منتظر زمان دیگری یا تمدید مذاکرات ماند.
البته مذاكرات مخالفاني هم دارد.
تحركاتي در رژيمصهيونيستي و همچنين تحركات گستردهاي در ميان سناتورها ميبينيم درجهت مقابل يعني تلاش براي به نتيجه نرسيدن مذاكرات. يادمان نرود در سال انتخابات كنگره هستيم و تغييراتي نیز در كنگره به وجود خواهد آمد كه نقش كاردي دولبه براي اوباما را بازي ميكند يعني هم میتواند مفيد باشد و هم تاثيري منفي داشته باشد كه نميتوان از نظرها دور داشت. در مذاكرات آتي بين ايران و اروپا و روسيه و در راس آن آمريكا احتمال اینکه توافقات جدي در رابطه با اختلافاتي كه كم نيست و البته عميق است به وجود بيايد کم نیست و ميتوان انتظار داشت كه مذاكرات بعدي در 26خرداد به يك نتيجه معقول برسد ولي اگر روند در پستوي آمريكاييها و اروپاييها همين باشد كه اكنون هست قاعدتا مذاكرات به دور بعدي ميرسد و بنابراين بايد منتظر ماند و ديد كه آيا آمريكاييها حاضرند حقوق ايران را درباره تحريمها و درباره استفاده صلحآميز از انرژي هستهاي و بهكارگيري سانتريفيوژها به رسميت بشناسند يا خير؟
در داخل هم مذاكرات مخالفان صريحي دارد.
گزارشهاي آژانس ثابت ميكند كه جمهوري اسلامي ايران بر آنچه تاكنون ادعا ميكرد صادق و البته شفاف بوده است. بنابراين لازم است گروه 1+5 اين يافتهها را بدون هيچ گونه سياسيكاري در ارزيابيهاي خود مورد توجه قرار دهد. مذاكرهكنندگان ایران در چند دور مذاكره خود با حمايت و پشتيباني قاطع داخلي توانستهاند در حد امكان با تمام قدرت از منافع كشور دفاع كنند. صرفنظر از برخي نقدها كه در جوامع آزاد موضوع عجيبي نيست، ساير گروهها و گرايشها از مجموعه مذاكرات حمايت ميكنند. به يك معنا ميتوان گفت مجموعه نيروها و علاقهمندان و دلسوزان به انقلاب با حمايت خود و البته راهنمايي و در برخي موارد گوشزدكردن برخي نكات از تيم مذاكرهكننده هستهاي حمايت كامل میکنند و گروه1+5 بايد به اين موضوع مهم توجه كند و آن را در گفتوگوهاي آتي خود مد نظر قرار دهد كه برخي اتفاقات موجب میشود كارشناسان نتوانند با اطمينان كامل از آينده مذاكرات سخن بگويند.
از جمله اين اقدامات اظهارات مقامات آمريكايي، برخي تهديدهاي مقامات اروپايي به تحريمهاي بيشتر كه البته موثر نيست. اگر اعضای 1+5 بهجای دعوت ایران به یک انتخاب دشوار خود به یک انتخاب ساده که پذیرش حق هستهای جمهوری اسلامی است، دست بزنند این مذاکرات میتواند با سرعت به نتیجهای مطلوب و دلخواه طرفین برسد که نتیجه آن یک معامله دوسر سود است بنابراین اعضای 1+5 لازم است این شجاعت را داشته باشند که به شعار خود که بدون تبعیض برخورد کردن با کشورهای عضو انپیتی است، جامه عمل بپوشانند زیرا عقل سلیم میگوید یک انتخاب ساده بهمراتب مفیدتر از یک انتخاب دشوار غیرعملی است. در داخل کشور بیتردید در شرایط فعلی نیاز است فعالان سیاسی و رسانهای کشور بدون هیچگونه شتابزدگی و قضاوت زودهنگام مذاکرات را دنبال کنند تا گفتوگوهای هستهای به سرمنزل مقصود برسد.
بنابراین صحبت از به نتیجه رسیدن یا شکست در شرایط فعلی قضاوتی زودهنگام است. اکنون آگاهان میدانند گفتوگوهای ایران و 1+5 از چند وجه تشکیل شده است؛ وجه اول اختلافات میان اعضای 1+5 است؛ همین اختلافات موجب شد مذاکرات ایران و 1+5 در وین با مشکلات عدیدهای روبهرو شود. از سوی دیگر پرونده هستهای ایران با یک کارسیاسی، غیراخلاقی و البته غیرحقوقی کشورهایی چون آلمان، انگلستان، فرانسه و با حمایت آمریکا به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده شد. بنابراین نمیتوانیم از چنین کشورهایی طلب حسننیت در مذاکرات داشته باشیم. با این توصیف یک راه بیشتر پیش روی ما نیست و لازم است با پایمردی، استقامت، هوشیاری و البته اتحاد مذاکرات پیش رو را که سختترین مرحله گفتوگوهاست به سمت جلو هدایت کنیم. مذاكرات شهريورماه پر از گره و پيچيدگي است.
اين گره را چه كساني ايجاد كردهاند؟
واضح بگويم آمريكا، بايد دو طرف از خود انعطاف نشان بدهند بهخصوص آمريكا. به هر حال گره مذاكرات، در شهريورماه ممكن است باز شود يا بيشتر در هم تنيده شود. اين نقش آمريكاست كه ميتواند مثمرثمر باشد. نبايد از نظر دور داشت كه حاميان و مخالفان تندرو، دولت روحاني را به سمت پرتگاه هدايت ميكنند. يك توافق خوب تنها بايد صورت بگيرد نه توافق به هر قيمتي، از سوي ديگر تخريب مذاكرهكنندگان داخلي چيزي جز هل دادن روحاني و دولتش به سمت پرتگاه نيست.
آرمان به همين دليل با حميدرضا آصفي، سخنگوي اسبق وزارت خارجه و ديپلمات باسابقه به گفتوگو پرداخته است:
گفتوگوهاي ايران و 1+5 قرار است در اين ماه يعني شهريورماه پي گرفته شود. آيا اين گفتوگوها به توافق نزديك ميشود؟
گفتوگوهاي ايران و 1+5 در شهريور و آذر امسال مطابق پيشبينيها ادامه پيدا ميكند و همگان اميدوارند كه دو طرف به توافق برسند، البته بايد اميدوار بود و نه بيش از اندازه خوشبين. رسيدن به توافق قطعا منافع دو طرف را به همراه دارد. اما ماهيت مذاكرات به ما نشان ميدهد كه گفتوگوهاي ايران و 1+5 بسيار سخت است. و مخصوصا ماهيت آمريكا در اين گفتوگوها متفاوتتر از آن چيزي است كه غربيها پيشبيني ميكردند.
يعني معتقديد، بسياري از افراد بسيار خوشبين بودند؟
من معتقدم مسير هموار گفتوگوهاي هستهاي ايران و 1+5 پيموده شده و اكنون دو طرف وارد مسير ناهموار و البته سخت گفتوگوهاي هستهاي شدهاند. آگاهان نیز پيشبيني ميكنند ادامه مسير براي مذاكرهكنندگان طولاني باشد. به عقيده بسياري از كارشناسان دو دسته در پيشبيني گفتوگوهاي اخير دچار اشتباه شدند؛ دسته اول كساني هستند كه خوشبينانه تصور ميكردند نمايندگان ايران و 1+5 در مذاكرات اخير به سرعت به توافق نهايي دست پيدا ميكنند و دسته دوم برخلاف آنها از همان ابتدا در قضاوتي زودهنگام پس از انجام گفتوگوها، بحث شكست مذاكرات را پيش كشيدند. حال كه دور چهارم مذاكرات به اتمام رسيده نمايندگان دو طرف صحبت از نشست خردادماه ميكنند و اين بدان معناست كه گفتوگوهاي هستهاي با شكست روبهرو نشده است. گفتنیاست بيشترين چالش ميان نمايندگان ايران و 1+5 در مذاكرات در رابطه با سانتريفيوژها، رآكتور اراك و چگونگي برداشتن تحريمها بود؛ طبيعي هم است كه اين موضوعات چالشبرانگيز موجب ميشود آمريكاييها طلبكارانه از تيم هستهاي ما باجخواهي كنند اما اينكه مذاكرات وين پيشرفت چنداني نداشت به گمان بسياري از كارشناسان يك پوئن مثبت محسوب ميشود چرا كه مذاكرهكنندگان كشورمان حاضر نشدند از حقوق هستهاي ايران صرفنظر كنند. بر اين اساس، بايد منتظر ماند و ديد كه در مذاكرات آينده سطح توقعات دو طرف چه تغييري ميكند. طبعا به وقوع پيوستن توافق براي تدوين پيشنويس جامع هستهاي نيازمند متناسب شدن سطح توقعات است. مذاكرهكنندگان بايد سوءتفاهمات را برطرف كنند تا زمينه براي تدوين نهایي پيشنويس ايجاد شود و بيترديد بياخلاقي كه در 11سال گذشته شاهد بوديم در يك يا دو مذاكره مرتفع نميشود. انتظار ميرود كه 1+5 در آينده گامهاي عملي و مثمرثمر براي رفع اين سوءتفاهمات بردارد.
از سوي ديگر تيم مذاكرهكننده كشورمان كه در مقابل فشار خواستههاي بيپايان غرب ايستاده است نياز به حمايت و همراهي در داخل كشور دارد و بيترديد در شرايط فعلي نياز است فعالان سياسي و رسانهاي كشور بدون هيچگونه شتابزدگي و قضاوت زودهنگام مذاكرات را دنبال كنند تا گفتوگوهاي هستهاي به سرمنزل مقصود برسد. بنابراين صحبت از شكست مذاكرات در شرايط فعلي قضاوتي زودهنگام است. اكنون آگاهان ميدانند گفتوگوهاي ايران و 1+5 از چند وجه تشكيل شده است؛ وجه اول اختلافات ميان اعضاي 1+5 است؛ همين اختلافات موجب شد مذاكرات ايران و 1+5 در وين با مشكلاتي روبهرو شود. از سوي ديگر پرونده هستهاي ايران با يك كارسياسي، غيراخلاقي و البته غيرحقوقي كشورهایي چون آلمان، انگلستان، سوئيس، فرانسه و با حمايت آمريكا به شوراي امنيت سازمان ملل ارجاع داده شد. بنابراين نميتوانيم از چنين كشورهايي طلب حسننيت در مذاكرات داشته باشيم. با این توصیف يك راه بيشتر پيش روي ما نيست و لازم است با پايمردي، استقامت، هوشياري و البته اتحاد مذاكرات پيش رو را كه سختترين مرحله گفتوگوهاست به سمت جلو هدايت كنيم.
چرا معتقديد روند گفتوگوها سختتر از گذشته است؟ آيا اين ديد بدبينانه نيست؟
در سياست خارجي نبايد خوشبين يا بدبين بود بلكه بايد واقعبين بود. واقعبيني اساس كار ديپلماسي است. نااميدي و بدبيني هم موجب ميشود كه تحرك شما در عرصه ديپلماسي كاهش پيدا كند. از سوي ديگر خوشبيني بيش از حد باعث ميشود شما مناسبات سياسي را به درستي درك نكنيد و درنهايت خوشبينانه و دور از واقعيت موضوع را ارائه دهيد. البته اميدواربودن چيز خوبي است اما بايد در سياست خارجي واقعگرا بود. به نظر من گفتوگوها در يك پيچ حساس گرفتار آمده است و نياز به يك تصميم حياتي در مذاكرات داريم.
يعني در يك سال گذشته نقطه اميدواري چنداني وجود نداشته است؟
چرا، در يك سال گذشته يعني از شهريورسال گذشته تا كنون، شاهد تغيير فضاي ديپلماتيك اطراف ايران بودهايم. نميتوانيم از مذاكرات نام ببريم ولي از بازشدن فضا و تحركي كه به موجب آن در عرصه سياست خارجي ايران پيدا شد صحبت نكنيم ولي از طرف ديگر ادبيات و فشارهاي آمريكا عوض نشده است. در برخي از زمينهها تلختر و سختتر هم شد. اين هم خودش تجربهاي براي جمهوري اسلامي بود.
به هر صورت شهريورماه مذاكرات شروع ميشود.آينده مذاكرات شهريور را چگونه ميبينيد؟
پيشبيني آينده مذاكرات حتي براي مذاكرهكنندگان هم سخت است. من معتقدم مذاكرات ايران و 1+5 در شهريورماه در نقطه حساس و البته سختي قرار گرفته است. چرا كه فاصلهها اكنون مشخص شده و مشخص شده است كه نقاط اختلاف كجاست. بنابراين مذاكرات آينده هم پيچيدهتر و هم سخت است. به هر حال اينها گره مذاكرات هستهاي است.
چه اتفاقي بيفتد گره مذاكرات هستهاي باز ميشود؟
طرف مقابل از خود انعطاف نشان دهد و حقوق هستهاي ايران را بپذيرد. توافق و تفاهم جامع و پايدار تنها با رعايت حقوق طرفين صورت ميگيرد. ميشود گفت فاصلهها زياد و اختلافات هم فراوان است اگر آمريكا به منطق روي بياورد و حقوق هستهاي ايران را به رسميت بشناساند، قطعا مشكلات حل ميشود. اگر رفتار آمريكا عوض نشود ميتوان گفت در به پاشنه قبل ميچرخد و مذاكرات چندان اميدواركننده نيست. بايد صبر كرد و رفتار ايالات متحده را در شهريورماه ديد. اتفاقات فلسطين نشان داد كه روند آمريكا تغيير پيدا نكرده است، معتقدم ايالات متحده در چنبره سياستهاي رژيمصهيونيستي گرفتار آمده است.
تعبير برخي اين است كه در يك سال اخير دولت آقاي روحاني براي به نتيجه رسيدن در مذاكرات تحت فشار قرار گرفته است؟ آيا اين تعبير درست است؟ آيا به نتيجه رسيدن مذاكرات را بايد به سرنوشت دولت گره زد؟
اينكه به نتيجه رسيدن مذاكرات براي دولتها و سرنوشت كشور مهم است، حرف گزافي نيست اما گره زدن سرنوشت يك دولت به جريان مذاكرات ملي كاري بسيار اشتباه بود. اينكه ما بايد فكر كنيم تا آذر ماه بايد به نتيجه برسيم حرف درست و منطق درستي نيست، توافق نكردن بهتر از يك توافق بد است. اين فشارها بايد از روي دولت برداشته شود. دولت روحاني از دو سو تحت فشار است يكي موافقان و حاميان دولت، اگر دولتها تحت فشار براي گرفتن نتيجه قرار بگيرند در نهايت موجب ميشود كه اعتماد به نفس آنها از ميان برود و از يك موضع برابر نتوانند صحبت كنند. دسته ديگر مخالفين دولت هستند، ما بايد كمك كنيم براي اينكه به نتيجه برسيم نه اينكه دولت را به سمت جلو با عقب هل بدهيم.
عملكرد يكساله دستگاه سياست خارجي را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
ما در روابط بينالملل بهطور نسبي خوب عمل كرديم شايد در رابطه با همسايگان و كشورهاي مسلمان بايد بهتر عمل ميكرديم. ما روي افكار عمومي غرب بهخوبي تاثير گذاشتهايم حالا زمان آن فرارسيده است كه در ميان كشورهاي همسايه شانس خود را امتحان كنيم. بههر حال خوشبینی مطلق به ما کمک نمیکند. اگر توافقات در این مدت باقیمانده به نتیجه نرسد چه زمانی برای ادامه مذاکرات در نظر گرفته شود. يا اینکه مذاکرات در چه بازه زمانی ادامه پیدا میکند زمين به آسمان نميآيد البته چیزی که ما نباید در مذاکرات دنبالش باشیم حسننیت است. به نظر من انتظار نشان دادن حسننیت در مذاکرات انتظار بجایی نیست. آن چیزی که باید مبنای تحلیل ما در مذاکرات قرار بگیرد، چیزی نیست جز اراده سیاسی. این اراده سیاسی است که منجر به توافق میشود نه حسننیت طرفین. انتظار حسننیت از غرب و اتحادیه اروپا توقع بیجایی است. آن چیزی که ما احتیاج داریم اراده سیاسی آنهاست. اگر در این مدت آنها اراده سیاسی را از خود بروز دهند به جرات میتوان ادعا کرد که مذاکرات به نتیجه میرسد. در غیر اینصورت باید منتظر زمان دیگری یا تمدید مذاکرات ماند.
البته مذاكرات مخالفاني هم دارد.
تحركاتي در رژيمصهيونيستي و همچنين تحركات گستردهاي در ميان سناتورها ميبينيم درجهت مقابل يعني تلاش براي به نتيجه نرسيدن مذاكرات. يادمان نرود در سال انتخابات كنگره هستيم و تغييراتي نیز در كنگره به وجود خواهد آمد كه نقش كاردي دولبه براي اوباما را بازي ميكند يعني هم میتواند مفيد باشد و هم تاثيري منفي داشته باشد كه نميتوان از نظرها دور داشت. در مذاكرات آتي بين ايران و اروپا و روسيه و در راس آن آمريكا احتمال اینکه توافقات جدي در رابطه با اختلافاتي كه كم نيست و البته عميق است به وجود بيايد کم نیست و ميتوان انتظار داشت كه مذاكرات بعدي در 26خرداد به يك نتيجه معقول برسد ولي اگر روند در پستوي آمريكاييها و اروپاييها همين باشد كه اكنون هست قاعدتا مذاكرات به دور بعدي ميرسد و بنابراين بايد منتظر ماند و ديد كه آيا آمريكاييها حاضرند حقوق ايران را درباره تحريمها و درباره استفاده صلحآميز از انرژي هستهاي و بهكارگيري سانتريفيوژها به رسميت بشناسند يا خير؟
در داخل هم مذاكرات مخالفان صريحي دارد.
گزارشهاي آژانس ثابت ميكند كه جمهوري اسلامي ايران بر آنچه تاكنون ادعا ميكرد صادق و البته شفاف بوده است. بنابراين لازم است گروه 1+5 اين يافتهها را بدون هيچ گونه سياسيكاري در ارزيابيهاي خود مورد توجه قرار دهد. مذاكرهكنندگان ایران در چند دور مذاكره خود با حمايت و پشتيباني قاطع داخلي توانستهاند در حد امكان با تمام قدرت از منافع كشور دفاع كنند. صرفنظر از برخي نقدها كه در جوامع آزاد موضوع عجيبي نيست، ساير گروهها و گرايشها از مجموعه مذاكرات حمايت ميكنند. به يك معنا ميتوان گفت مجموعه نيروها و علاقهمندان و دلسوزان به انقلاب با حمايت خود و البته راهنمايي و در برخي موارد گوشزدكردن برخي نكات از تيم مذاكرهكننده هستهاي حمايت كامل میکنند و گروه1+5 بايد به اين موضوع مهم توجه كند و آن را در گفتوگوهاي آتي خود مد نظر قرار دهد كه برخي اتفاقات موجب میشود كارشناسان نتوانند با اطمينان كامل از آينده مذاكرات سخن بگويند.
از جمله اين اقدامات اظهارات مقامات آمريكايي، برخي تهديدهاي مقامات اروپايي به تحريمهاي بيشتر كه البته موثر نيست. اگر اعضای 1+5 بهجای دعوت ایران به یک انتخاب دشوار خود به یک انتخاب ساده که پذیرش حق هستهای جمهوری اسلامی است، دست بزنند این مذاکرات میتواند با سرعت به نتیجهای مطلوب و دلخواه طرفین برسد که نتیجه آن یک معامله دوسر سود است بنابراین اعضای 1+5 لازم است این شجاعت را داشته باشند که به شعار خود که بدون تبعیض برخورد کردن با کشورهای عضو انپیتی است، جامه عمل بپوشانند زیرا عقل سلیم میگوید یک انتخاب ساده بهمراتب مفیدتر از یک انتخاب دشوار غیرعملی است. در داخل کشور بیتردید در شرایط فعلی نیاز است فعالان سیاسی و رسانهای کشور بدون هیچگونه شتابزدگی و قضاوت زودهنگام مذاکرات را دنبال کنند تا گفتوگوهای هستهای به سرمنزل مقصود برسد.
بنابراین صحبت از به نتیجه رسیدن یا شکست در شرایط فعلی قضاوتی زودهنگام است. اکنون آگاهان میدانند گفتوگوهای ایران و 1+5 از چند وجه تشکیل شده است؛ وجه اول اختلافات میان اعضای 1+5 است؛ همین اختلافات موجب شد مذاکرات ایران و 1+5 در وین با مشکلات عدیدهای روبهرو شود. از سوی دیگر پرونده هستهای ایران با یک کارسیاسی، غیراخلاقی و البته غیرحقوقی کشورهایی چون آلمان، انگلستان، فرانسه و با حمایت آمریکا به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده شد. بنابراین نمیتوانیم از چنین کشورهایی طلب حسننیت در مذاکرات داشته باشیم. با این توصیف یک راه بیشتر پیش روی ما نیست و لازم است با پایمردی، استقامت، هوشیاری و البته اتحاد مذاکرات پیش رو را که سختترین مرحله گفتوگوهاست به سمت جلو هدایت کنیم. مذاكرات شهريورماه پر از گره و پيچيدگي است.
اين گره را چه كساني ايجاد كردهاند؟
واضح بگويم آمريكا، بايد دو طرف از خود انعطاف نشان بدهند بهخصوص آمريكا. به هر حال گره مذاكرات، در شهريورماه ممكن است باز شود يا بيشتر در هم تنيده شود. اين نقش آمريكاست كه ميتواند مثمرثمر باشد. نبايد از نظر دور داشت كه حاميان و مخالفان تندرو، دولت روحاني را به سمت پرتگاه هدايت ميكنند. يك توافق خوب تنها بايد صورت بگيرد نه توافق به هر قيمتي، از سوي ديگر تخريب مذاكرهكنندگان داخلي چيزي جز هل دادن روحاني و دولتش به سمت پرتگاه نيست.
گزارش خطا
آخرین اخبار