خاتمی؛ فرزند زمانه خویشتن
زمانیکه انسانها ویژگیهای مثبت زیادی برای گفتن داشته باشند، بیان و انتقال این فضایل اخلاقی و معنوی در قالب کلمات نهتنها کاری بسدشوار، بلکه تا اندازهای غیرممکن است مگر اینکه بخواهیم تنها به یکی از این ویژگیها بسنده کنیم و مابقی را وانهیم. بنابراین کلیدواژهای که گستره وسیعتری از فضایل خاتمی را توضیح داده و باعث تمایز، محبوبیت و مانایی او شده همانا رویکرد اعتدالگرایانه اوست؛ اما از آنجا که اندیشه و تفکر دارای اهمیت بیشتری است کلیدواژه «اعتدال» را تنها از منظر اندیشه سیاسی خاتمی به اختصار مورد توجه و امعاننظر قرار میدهیم.
1- انسان مورد نظر خاتمی نه خیر مطلق است و نه شر مطلق؛ بلکه انسان را موجودی دو بعدی میداند که خیر و شر در وجود او به ودیعه گذاشته شده است. بنابراین انسان موردنظر وی میتواند با پرورش استعدادها به اعلاعلیین عروج یا به اسفلالسافلین سقوط کند. این رویکرد باعث میشود وی در سیاست نه مانند هابز به لویاتان به دولت اقتدارگرا اعتقاد داشته باشد و نه مانند نئولیبرالها به دولتی حداقل که تنها وظیفهاش پاسداشت از آزادی است و بس.
2-عدالت و آزادی؛ این دو واژه از مفاهیمی هستند که بیشترین تلاش انسان در مقایسه با سایر مفاهیم در عرصه نظر و عمل را به خود اختصاص دادهاند. مکتبها و اندیشههای متفاوت و متعارضی حول این دو مفهوم اساسی در طول تاریخ بهویژه در دو قرن اخیر شکل گرفته است.
برخی بهمنظور تحقق عدالت، آزادی را به مسلخ بردند، درحالیکه عدالت مدنظر آنان نیز سرابی بیش نبود؛ برعکس برخی با تاکید بر آزادی، عدالت را به بوته فراموشی سپردند، غافل از اینکه عدالت و آزادی فراتر از پیوستگی مکانیکی دارای همبستگی ارگانیکی است یا به تعبیر اینجانب نهتنها دوروی یکسکه که آلیاژهای تشکیلدهنده یک سکهاند و خاتمی با نفی نگاهی یکجانبهگرایانه در این حوزه، به جای رویکردی تقابلی دارای نگاهی تعاملی بین عدالت و آزادی است. 3- اندیشه خاتمی برآیندی از آرمانخواهی و واقعیتگرایی است. 4- وی معدلی از سنتگرایی و مدرنیسم را ارایه میدهد. نه به بهانه ارزشهای مدرن، سنتهای اصیل را کنار میگذارد و نه به بهانه حفظ سنت، نوگرایی را نفی و انکار میکند. 5- خاتمی از ظرف جمهوری با محتوای اسلام حمایت میکند و دو واژه جمهوریت و اسلام را در تقابل هم قرار نمیدهد. 6-عقل و شرع را تقابلی نمیبیند و به قاعده تلازم، اعتقاد و ایمان دارد. 7-خاتمی بین تودهگرایی (Mass Society) و نخبهگرایی (Elitism) به جامعه مدنی (Civil Society) معتقد و پایبند است. 8-نه غربستیز است و نه غربگریز؛ بلکه به تعامل، گفتوگو و لوازم آن با دنیای غرب توجه و اهتمام دارد. 9- در طی فرآیند توسعه و اعتلای کشور به افراط و تفریط گرایشی نشان نمیدهد؛ بلکه مشی اعتدالی را مبنای حرکت خویش قرار میدهد. 10- و در یک کلام خاتمی در میانه رادیکالیسم و محافظهکاری به اصلاحطلبی ایمان و اعتقاد دارد و این نیاز زمانه ماست.
منبع: روزنامه شرق
گزارش خطا
نظر شما
پربحث ترین عناوین
آخرین اخبار