گل جایی در ترکیه اردوغان ندارد
تا همین اواخر، پیش بینی آینده نزدیک ترکیه برای هر کسی در خاک این کشور ایستاده بود بسیار متداول بود. رایج ترین سوال کارشناسان از همتایان ترک خود این است که آیا اجرای مدل پوتین-مدودف بین رجب طیب اردوغان که کرسی ریاست جمهوری را بدست آورده و عبدالله گل محتمل است یا نه؟
این سوال منعکس کنند افکار واهی و پوچ است. به ویژه غربی ها که نمی خواهند ببیند متحدشان به دست حکومت تک نفره اردوغان بیافتد. آنها برای آرام کردن خود با خود می گویند رفتار عاقلانه گل می تواند به عنوان وزنه توانمندی برای متعادل کردن تکروی های اردوغان باشد. با توجه به رفاقت موجود بین این دو چهره سیاست ترکیه جانشینی به سبک مدل پوتین-مدودف منطقی به نظر می رسد و احتمالا پس از انتخابات ریاست جمهوری اجرا می شود.
اما برای کسانی که این دو را می شناسد و مهمتر از آن از مکانیزم درونی حزب عدالت و توسعه که گل و اردوغان از اعضای موسس آن هستند اطلاع دارند، شانس به وقوع پیوستن چنین کاری نزدیک به صفر است.
دلیل آن بسیار ساده است: اردوغان ریاست جمهوری را هدف قرار داده تا هژمونی سلطان وار خود بر حکومت این کشور را توسعه دهد و چنین اقدامی اجازه هیچگونه تقسیم قدرتی را به هیچ کسی نمی دهد.
تنها راه گل برای تصاحب پست نخست وزیری این است که در انتهای دوران ریاست جمهوری اش به حزب عدالت و توسعه بازگردد، برای ریاست حزب اقدام کند و رهبری آن را در انتخابات سراسری سال 2015 بر عهده بگیرد. در صورتی که حزب عدالت و توسعه بار دیگر برنده انتخابات شود، رئیس جمهور اردوغان موظف است مطابق قانون اساسی رئیس حزب پیروز را مامور تشکیل کابینه کند.
در حقیقت گل 24 ساعت پس از انتخابات ریاست جمهوری که با پیروزی اردوغان در دور اول همراه شد در یکی از مراسم های وداع خود به خبرنگاران گفت که پس از ترک پست ریاست جمهوری به حزب عدالت و توسعه باز خواهد گشت؛ و این موضوع تنها زمانی طبیعی است که وی بخواهد به عنوان موسس حزب حاکم در سیاست باقی بماند.
گل روز 28 آگوست پس از مراسم رسمی تحویل ریاست جمهوری به اروغان کناره گیری می کند. هیچ شکی وجود ندارد که وی قوی ترین مدعی پست ریاست حزب است که دیگر در اختیار اردوغان قرار ندارد.
کمتر از یک ساعت پس از سخنان گل، کمیته اجرایی حزب عدالت و توسعه اعلام کرد که این حزب روز 27 آگوست به منظور تعیین (یا انتخاب) رئیس جدید جلسه ویژه تشکیل خواهد داد؛ بنابراین اردوغان، رئیس جمهور منتخب می تواند روزی که جانشین گل می شود رئیس جدید حزب را مامور تشکیل کابینه جدید کند.
زمان بندی و محتوای این اقدام بسیار روشن است. اردوغان گل را به عنوان رئیس حزب عدالت و توسعه نمی خواهد؛ همچنین نمی خواهد که گل نخست وزیر آینده ترکیه باشد.
دلیل آن هم روشن است: گل نه می تواند و نه می خواهد که یک نخست وزیری نمایشی برای اردوغانی باشد که کم و بیش به دنبال ریاست جمهوری به سبک امریکای جنوبی برای 5 یا 10 سال آتی است.
لحظاتی پس از اینکه تصمیم کمیته اجرایی حزب علنی شد، کمپینی علیه عبدالله گل از سوی افراد نزدیک به اردوغان در رسانه ها به راه انداخته شد. خود اردوغان هم در آنها مشارکت کرد. وی در سخنرانی خود برای رهبران استانی حزب در روز 14 آگوست اشارات گزنده ای درباره گل داشت. وی با اشاره به اظهارات گل برای اعلام روز 27 آگوست جهت انتخاب رهبر جدید حزب گفت: "شیطان وارد خواهد شد. اگر وی را به منافع خود راه دهیم به صداقت حزب خود صدمه زده ایم...این حزب برای این تشکیل نشده است که برای کسی صندلی ریاست به اروغان بیاورد."
یکی از نمایندگان پارلمان که به عنوان دست راست اردوغان شناخته می شود مقاله ای در یکی از روزنامه هی ترکیه نوشت که بسیاری آن را خطاب به گل قلمداد کردند؛ وی می نویسد: "این حزب هیچ بدهی به کسی ندارد. تمام کرسی های که توسط حزب عدالت و توسعه کسب شده است دستاورد اردوغان بوده است. بنابراین این اردوغان است که حق دارد تصمیم بگیرد چه کسی چه پستی را در اختیار خواهد گرفت."
این کمپینی که علیه عبدالله گل ایجاد شده است نیز تا به امروز بی سابقه بوده است. چنین واکنش مشابهی پیش از این از سوی لونت گل تکین به عنوان یک "اسلامگرای مستقل" دیده شده بود. گل تکین پرسیده بود "آیا تمام این دستاوردها حاصل کار اردوغان است؟" و روزهای پیش از تاسیس حزب عدالت و توسعه 14 سال قبل را یادآوری کرده بود. وی به خوانندگان یادآوری کرد که این عبدالله گل بود که "جنبش نوسازی" را علیه نجم الدین اربکان، چهره قدرتمند اسلامگرای آن دوران رهبری کرد و اردوغان از ترس اینکه برچسب خیانت به اربکان بر پیشانی اش بنشیند از این جنبش فاصله گرفته بود.
گل تکین گفت، "اردوغان از اینکه اربکان چنین برچسبی به بزند به شدت می ترسید، وی در نشست های جنبش نوسازی که تحت رهبری عبدالله گل بود شرکت نمی کرد." گل تکین می گوید با این وجود پس از شرکت اردوغان این جنبش قدرتمند تر شد. وی بر اهمیت اتحاد میان گل و اردوغان تاکید می کند و می نویسد، "عبدالله گل اندیشه، شیوه آرام و سیاست هایی مترقی دارد و اردوغان کاریزما و جاذبه سیاسی."
وی که از بی عدالتی در قبال گل به خشم آمده است می گوید: "اگر عبدالله گل خطر نکرده بود و بر بسیاری از موانع در این راه غلبه نکرده بود و اطمینان بخش های مختلف جامعه را به کسب نکرده بود، حزب عدالت و توسعه نمی توانست به جایگاه کنونی خود دست پیدا کند."
"زمانی که این دو به هم پیوستند تبدیل به نیرویی شگفت انگیز شدند. اینکه حالا ادعا شود این امپراطوری قدرتمندی که توسط این دو "برادر" شانه به شانه هم ساخته شده و موفقیت هایی که کسب شده متعلق به یک نفر است خلاف وجدان است. ایکه بگویند "همه اینها دستاورد اردوغان است" بی توجهی بزرگی به تلاش ها و مجاهدت های گل است. این کار خلاف ادب است، نمک نشناسی است. به نظر من بیش از هر چیز دیگری احمقانه است."
آمبرین زمان در المانیتور موفقیت های سیاست خارجی ترکیه را به سالهای 2003 تا 2007 یعنی زمانی که عبدالله گل وزیر خارجه بود نسبت می دهد. از آنجاییکه انتظار می رود احمد داود اوغلو، وزیر خارجه فعلی جانشین اردوغان برای ریاست حزب عدالت و توسعه و نخست وزیر آینده ترکیه شود سخنان زمان انتقادی تند و بی پروایانه از داووداوغلو و همچنین اردوغان است.
وی می نویسد: "معمار واقعی سالهای درخشان سیاست خارجی ترکیه عبدالله گل بود که بین سالهای 2003 تا 2007 وزیر خارجه بود. سهم وی در تبدیل حزب عدالت و توسعه به آنچه امروز هست، هر چه باشد کمتر از اردوغان نیست. حالا اطلاح طلبان حزب یا به قول گل تگین "اردوغانیست ها" بی شرمانه می گویند "ما هیچ بدهی به کسی نداریم" که البته اشاره آنها به عبدالله گل است. آقای نخست وزیر که به نظر از تماشای این صحنه های راضی است آماده واگذاری صندلی خود به داووداوغلو است. شاید «ترکیه جدید» که وفاداری در آن وجود دارد اما خبری از شایستگی در آن نیست برای همه ما خوب باشد."
گل اولین صدای مخالف علیه اربکان رهبر سابق اسلام سیاسی سنتی در ترکیه بود. زمانی که فعالیت اردوغان در زمینه سیاسی ممنوع شده بود وی نخست وزیر بود و هنگامی که این ممنوعیت برداشته شده گل به اندازه ای بزرگ شده بود که پست خود را به اردوغان واگذار کند. وی همچنین به عنوان معاون نخست وزیر و وزیر خارجخ خدمت کرده است و مورد احترام ترین و مقبول ترین رئیس جمهور ظرف 7 سال اخیر بوده است. بنابراین تحت فشار گذاشتن وی برای فراموش شدنش نشانه بدی برای اخلاق سیاسی ترکیه و بیشتر از آن برای سلامت دموکراسی این کشور است.
گل هر راهی که برود در نظرها خواهد ماند. یک چیز حتمی است: اگر وی تصمیم بگیرد قدرتمندترین رقیب اردوغان شود، این اتفاق خواهد افتاد.
منبع: دیپلماسی ایرانی
گزارش خطا
آخرین اخبار