(تصویر) بنگاه ازدواج یک روحانی

از اواسط خیابان جیحون، گلدسته‌های طلایی مسجد سید عزیزالله پیداست.جایی که در آن شیخ علیرضا رضائیان تلاش می‌کند تا دخترها و پسرهای جوان را راحتتر و آسانتر به سمت اجرای سنت پیامبر(ص) هدایت کند.
کد خبر: ۱۸۷۸۹۰
تاریخ انتشار: ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۰۱:۰۵
(تصویر) بنگاه ازدواج یک روحانی
 
از اواسط خیابان جیحون، گلدسته‌های طلایی مسجد سید عزیزالله پیداست.جایی که در آن شیخ علیرضا رضائیان تلاش می‌کند تا دخترها و پسرهای جوان را راحتتر و آسانتر به سمت اجرای سنت پیامبر(ص) هدایت کند.

به گزارش صدای ایران، حاج آقا رضائیان 56ساله، هم امام جماعت مسجد سیدعزیزالله در خیابان جیحون است، هم مشاور خانواده و امور تربیتی در مدارس، هم در کار ساخت و ساز و معماری خانه است و هم با محوریت ازدواجآسان ، 10سال است دختران و پسران خواهان زندگی مشترک را به هم می رساند.پوشه ها و زونکن های روی میز و کمد اتاق حاج آقا از 800 فرم متقاضی و 140 مورد عقد انجام شده توسط امام جماعت مسجد سیدعزیزالله خبر می دهد.او که شش فرزند دارد، چهار فرزند خود را هم از همین طریق به خانه بخت فرستاده است.

این فرم ها، خانه بخت درست می کنند
حاج آقا رضائیان درباره نحوه آشناکردن دختران و پسران در طرح ازدواج آسان می گود: « ما اینجا فرم هایی حاوی28سوال داریم. سوال ها از مشخصات ظاهری هست تا دیدگاه های اجتماعی، اعتقادی و خواسته های دختر و پسر. من از طریق این مشخصات دخترها و پسرها را با هم آشنا می کنم. جلسه اول و دوم خواستگاری هم در مسجد برگزار می شود. حتی شرحی از جلسه خواستگاری هم به بنده گزارش می شود تا مراحل بعدی را توسط خانواده ها هدایت کنیم.

در واقع در جلسه اول هدف این است که دختر و پسر فقط همدیگر را ببینند و از نظر ظاهری بپسندند. بعد از آنها سوال می کنیم که آیا به دل هم نشسته اند؟ اگر جواب مثبت بود در جلسه  دوم درباره مناسبات اخلاقی، بحث مهریه، اخلاق های خانوادگی و... صحبت کنیم و اگر این جلسه هم خوب پیش رفت و هنوز نظر دوطرف نسبت به هم مساعد بود سراغ خواستگاری رسمی می رویم»

عشق و دیگر هیچ!
حاج آقا رضائیان در مسئله ازدواج به وجود عشق و علاقه بین طرفین  بسیار معتقد هستند و به همین خاطر درباره مشکلاتی که ممکن است در جریان خواستگاری به وجود بیاید،می گویند: « اگر در برخورد خانواده ها با هم در جلسه خواستگاری مشکلی پیش بیاید دوباره دختر و پسر را این بار به همراه خانواده ها به مسجد دعوت می کنیم تا صحبتهای آنها را هم بشنویم. درواقع هر دختر و پسری که از طریق مسجد به خواستگاری بروند باید شرحی از جلسه خواستگاری را به اطلاع مسسجد برسانند. ما در این جلسات سعی می کنیم موانع و مشکلات و اختلاف عقیده های احتمالی بین دختر و پسر و خانواده هایشان را برطرف کنیم. مثلا یکی از اختلافات شایع، اختلاف در میزان مهریه است که خانواده دختر می خواهند رقم بالاتری قرار بدهند. دراین مواقع بنده سعی می کنم با استفاده از مباحث دینی و شرعی خانواده ها را به مهریه کمتر، سختگیری کمتر و زندگی ساده تر مجاب کنم. خداروشکر در اکثر مواقع هم این روش جواب می دهد.»

به گفته امام جماعت مسجد سیدعزیزالله و به نوشته مهر، تا جایی که  دختر و پسر از ازدواج با هم انصراف ندهند ما موضوع آنها را ادامه می دهیم حتی اگر خانواده ها مخالف باشند. چون طرف ما دختر و پسر هستند و اگر در صورت نبود مشکل خاصی، واقعا به هم علاقه مند و عاشق باشند مشکلات این مرحله را پشت سر می گذارند. چونعشق بین دختر و پسر و زن و مرد حلال بسیاری از مشکلات است.

خودم هم ازدواج آسانی هستم
در دفتر حاج آقا فرم های متقاضیان در زونکن های متفاوت از نظر سنی دسته بندی شده اند. زونکن هایی با عناوین دختران هجده تا بیست و پنج سال، دختران بیست و شش تا سی و پنج سال، پسران بیست و هشت تا سی و پنج سال و... . همین عناوین این سوال را در ذهن بیننده به وجود می آورد که اختلاف سنی مناسب از نظر مجری طرح ازدواج آسان چه سنی است. حاج شیخ علیرضا رضائیان در این باره پاسخ می دهد: « از نظر من اختلاف سنی بین پسر و دختر تا 10سال هم جایز است اما در مواردبزرگتر بودن دختر مشکلاتی به وجود می آید که ما آن رازیاد ترویج نمی کنیم مگر اینکه خود دختر و پسر عواقب و مخاطراتش را بپذیرند. مثلا پسری آمده و می گوید این خانم فقط سه سال از من بزرگتر است چرا با او ازدواج نکنم؟ می گویم در واقع شما باید با دختری که پنج سال از خودتان کوچکتر است ازدواج کنید پس اختلاف سنی شما سه سال نیست بلکه هشت سال است و این اختلاف هشت ساله در روح و جسم زن و در جریان زندگی مشترک خودش را نشان می دهد.»

حاج اقا رضائیان خودش هم با سبک ازدواج آسان، ازدواج کرده است: «بیست سالم که شد از پدرم خواستم یکی از اتاق های خانه را به من بدهد. دو فرزند من در همان اتاق بزرگ شدند. آن موقع شهریه ناچیز طلبگی داشتم و به عنوان کمک خرج در آموزش و پرورش هم تدریس می کردم. وسیله نقلیه هم یک موتور داشتم که بعدها با چهارفرزندم به همراه خودم و همسرم، شش نفره سوار این موتور می شدیم و رفت و آمد می کردیم. اگر برای خرجی خانه لازم می شد با همین موتور پیک موتوری می شدم یا مسافرکشی هم می کردم.


پربیننده ترین ها