با گذشت دو ماه از آغاز سال و قعرنشینی «فراری» در اکران نوروزی همچنان حرف و حدیث درباره شکست این فیلم فراوان است.
کد خبر: ۱۸۷۶۸۹
تاریخ انتشار: ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۶:۲۹

با گذشت دو ماه از آغاز سال و قعرنشینی «فراری» در اکران نوروزی همچنان حرف و حدیث درباره شکست این فیلم فراوان است؛ علیرضا داوودنژاد کارگردان فیلم نفروختن فیلم را تقصیر پخش‌کننده‌اش هدایت فیلم انداخت و محسن تنابنده بازیگر فیلم از درگیریهای مالکیتی فیلم که ناظر به اختلافات مجید مدرسی و جهانگیر کوثری است به عنوان دلیل شکست نام برد.

به گزارش صدای ایران، جهانگیر کوثری تهیه کننده «فراری» با اشاره به صحبتهای متناقض درباره شکست تجاری فیلمش به «آرمان» بیان داشت: تنابنده که صلاحیت اظهارنظر راجع به این قضیه{چرایی شکست در اکران} را ندارد چون اصلا در جریان نیست که کلیت موضوع از چه قرار است. ایشان بازیگری است که آمده، بازی کرده و پولش را هم گرفته و رفته و دیگر هم در اکران‎های مردمی و باقی قضایا نیامده است. ایشان حتی باقیمانده پولش را به‌همراه بهره‎اش دریافت کرده.

وی ادامه داد: آقای تنابنده، ستاره سینما نیست و تا امروز هم فیلم‎هایش چندان نفروخته. «پایتخت» شرایط دیگری دارد. ما هم فکر می‎کردیم نمایش «پایتخت» برای ما تبلیغ به حساب می‎آید، اما مردم ترجیح دادند به سینما نیایند و در خانه‎شان، لباس راحت بپوشند و تخمه بشکنند و تنابنده را ببینند. یک خانواده اگر سینما می‌آمد، باید پول ۴ تا بلیت ۱۵‌هزار تومانی را متقبل می‎شد که این رقم با خوراکی و هزینه ایاب‎وذهاب، برایش سنگین تمام می‎شد. این اتفاق نشان داد که ماهیت کار در تلویزیون، با ماهیت کار در سینما فرق دارد و تنابنده هنرپیشه سینما نیست.

کوثری درباره دلایل شکست تجاری «فراری» اظهار داشت: در مورد عدم اکران «فراری» طی یک سال‎ونیم اخیر باید بگویم آقای سرتیپی، یک قراردادی را با آقای شایسته نوشته بود که باید امضا می‎شد تا ما بتوانیم فیلم را به سرگروهی کورش اکران کنیم، اما ایشان این قرارداد را یک سال‎ونیم امضا نکرد. درحالی‎که اگر ما پخش فیلم را به آقای سرتیپی می‎دادیم، ماجرا الان جور دیگری بود. به هر جهت «هدایت فیلم» برای آقای سرتیپی، یک رقیب محسوب می‎شود و شاید این موضوع، وی را ناراضی کرده بود. حوالی عید، ۱۶ فیلم، نامزد اکران نوروزی شدند. سه روز مانده به اکران فیلم‎ها، مشخص شد که ما را به گروه ماندانا انتقال داده‎اند یعنی فیلمی که کاندیدای ۸ سیمرغ از جشنواره بود و ۴ سیمرغ را هم برد، فیلمی که الفبای سینمای درست در آن رعایت شده بود، پس از یک سال‎ونیم، با فیلم‎های مبتذل و سخیف یکی کردند و سه روز مانده به اکران، به ما گفتند شما بروید گروه ماندانا. حتی خود آقای اشرفی (مدیر سینما ماندانا) نمی‎خواست به‌عنوان سرگروه حضور داشته باشد. در آن شرایط، به جای اینکه مدیر پخش فیلم به شورای صنفی برود، من خودم رفتم و دیدم یک قرارداد دوهفته‎ای برای ما در گروه ماندانا نوشته‎اند.

این تهیه کننده با اشاره به تبعیض در برخورد با محصولات سینمایی در تلویزیون بیان داشت: وقتی شما پشت‎صحنه یک فیلم را نیم‎ساعت در تلویزیون پخش می‎کنی و حاضر نیستی ۲۰ ثانیه تیزر برای فیلمی که مورد تایید نظام است، بروی، آیا این تبعیض نیست؟ شما وقتی چهره یک نفر را در فیلم سانسور می‎کنید و اجازه نمی‎دهید چهره‎اش در تیزر چند ثانیه‎ای پخش شود، آیا این تبعیض نیست؟ ما نگران این چیزها هستیم و به این مسائل اعتراض می‎کنیم. طبیعی است که من یا خانم بنی‎اعتماد یا باران باید معترض باشیم. آیا درست است که چشم‎هایمان را ببندیم و تنها دنبال منافع خودمان باشیم؟ برویم پول‎ها و دستمزدهای کلان بگیریم و فلان کمدی را به جنگ داعش تبدیل کنیم. می‌شود چنین کارهایی را هم کرد اما ما نمی‎توانیم.

این تهیه کننده ادامه داد: ما ماندیم و گروه ماندانا و ۱۴ سینمایی که به ما دادند. طبیعی است که فیلم نمی‎فروشد. حالا می‎خواهیم تبلیغ کنیم. برای این کار، تمام صحبت‎ها و برنامه‎ریزی‎ها را با شهرداری انجام دادیم که ناگهان شهردار استعفا داد. رفتیم سراغ تلویزیون تا تیزر بگیریم، گفتند باید فیلم را ببینیم. حالا چند روز مانده به عید، ما مشغول این زمینه‎چینی‎ها برای تبلیغات بودیم که «فراری» اکران شد. به این فیلم سمی دادند که به مرور زمان، خورد و مرد. این ناعدالتی در نتیجه کسانی است که مسئول هستند. من یک سال‎ونیم به آقای ایوبی التماس کردم که بگذار این فیلم اکران شود و اگر اختلافی وجود دارد، بعدا می‎توانیم آن را حل کنیم، اما جرأت نداشت و ترسید. به آقای حیدریان نامه نوشتم که بیایید این فیلم را تا زمانش از دست نرفته، اکران کنیم و اگر اختلافی وجود دارد، بعد از اکران می‎نشینیم و آن را حل می‎کنیم. من به آقای داروغه‎زاده هم التماس کردم. ۱۰ جلسه به ارشاد رفتم و صحبت کردم که این فیلم را اکران کنید چون دارد می‎سوزد. به‎وفور مزاحم آقای شاهسواری شدم و این نکته را به ایشان هم گوشزد کردم؛ کلی داور و حکم آورده شد و هر چه آنها گفتند، قبول کردیم تا فیلم اکران شود و نسوزد. حالا در این جریاناتی که ما با آقای داوودنژاد اختلافاتی پیدا کردیم، آقای سرتیپی رفته بود پشت قضیه و فیلم را اکران نمی‎کرد. من و آقای شایسته، مرتبا به آقای سرتیپی زنگ می‎زدیم که آقا چرا این قرارداد را امضا نمی‎کنی اما ایشان مدام وعده فردا را می‎داد؛ یک سال‎ونیم طول کشید تا آن فردا برسد و قرارداد را امضا کند اما این کار را نکرد و فیلم سوخت.

جهانگیری کوثری درباره اوضاع و احوال تلویزیون در سالهای اخیر گفت: مطمئن باشید تا کسی صددرصد تابع خواسته‎ها و برنامه‎ریزی‎های مدیران کلان تلویزیون نباشد، محال است بتواند دوام بیاورد. اینکه یکی در تلویزیون فعالیت دارد و ادای اپوزیسیون درمی‎آورد، یک عوام‌فریبی خاص و نوعی پوپولیسم است که اینها انجام می‌دهد. طرف، مجری برنامه هر روز صبح تلویزیون است، اما می‎خواهد ادای اپوزیسیون را دربیاورد. این یک بازی دروغ است. شما وقتی در تلویزیون ایران فعالیت می‎کنی، باید تابع تمام برنامه‎ریزی آنان باشی، خودشان هم این را می‌گویند. آنها طبیعتا بعد از ۴۰ سال، اینقدر تجربه پیدا کرده‎اند که بتوانند این موضوع را مدیریت کنند. کسانی‎که با تلویزیون کار می‎کنند، صددرصد با اینها هستند و البته هیچ‌اشکالی هم ندارد. هر کسی دوست دارد هر چه را که می‌خواهد انتخاب کند.

کوثری با اشاره به روند فعالیت عادل فردوسی پور در «نود» بیان داشت: این یک نوع خاص است که شما آدم‎های درجه دو نظام را بزنی مثلا رئیس هیات فوتبال فلان استان را بیاوری روی خط و بگویی مثلا تو یک ماشین از پول اینجا خریده‎ای و به‎این‎ترتیب نابودش کنی، اما به خط قرمزهای نظام که نمی‎توانی نزدیک شوی. این انتخاب است و چیز بدی نیست. اینکه شما ۱۵ سال در تلویزیون باشی و بهترین موقعیت و پول را به تو بدهند و آن وقت بخواهی آنجا ادای اپوزیسیون را هم دربیاوری، این یک دروغ و عوام‌فریبی است که اگر نکند بهتر است. مثلا وقتی نماینده مجلسی را روی خط می‎آورد که نمی‎داند فوتبال چیست و حالا آمده مدیرعامل فلان باشگاه شده و او را می‎کوبد یا علی کریمی را به جان یکی دیگر می‎اندازد، این درست نیست. او به آدم‎های درجه دو حمله می‎کند چون نمی‎تواند به اصلی‎ها نزدیک شود. حتی ببینید به بحث ورود دختران به ورزشگاه که باز آن هم یک بحث ثانویه و فرعی است هم ورود نمی‎کند. ما خیلی بحث‎ها و مشکلاتی در فوتبال داریم که نمی‎تواند و محال است به آن نزدیک شود مانند دخالت عوامل بزرگ دولتی و نظامی در فوتبال. آیا می‎تواند راجع به این موضوع حرف بزند؟ اما چون می‎خواهد محبوبیت مردم را به دست بیاورد و چون عوام نمی‎توانند بفهمند نوع رفتار خاص او را، بنابراین آنها را به سمت دیگر می‎برد. به اصغر فرهادی بابت دریافت کن تبریک می‎گوید. این عوام‌فریبی است مثل احمدی‎نژاد که می‎رفت در روستاها و پول نقد به مردم می‎داد که یک پوپولیسم آشکار بود. البته من عادل را خیلی دوست دارم و بچه خوبی است. نمی‎خواستم اسم بیاورم اما چون شما گفتید، من هم ورود کردم. در شرایط امروزی، وجود عادل غنیمتی است.

جهانگیری کوثری درباره سالهای فعالیت خودش در صداوسیما گفت: من هیچ‎وقت استخدام تلویزیون نبودم اما تنها کسی بودم که آن زمان می‎توانستم راجع فوتبال صحبت کنم. کمتر کسی این پدیده را می‎شناخت اما من، هم بازی کرده بودم، هم تحصیلاتش را داشتم و هم روزنامه‎نگار بودم؛ همه این مراحل را گذرانده بودم و طبیعتا نمی‎توانستند بهتر از من انتخاب کنند. من ممنوع‎التصویر بودم اما فینال جام‎جهانی را با صدای من پخش کردند. آن‎موقع شرایط به این ترتیب نبود اما با آن وضع، من هم‎چنان حرف داشتم مثلا اجازه پخش مستقیم را نمی‎دادند و با سیاست‎هایشان نمی‎خواند اما با همان محدودیت‎ها، طی آن سال‎هایی که من در تلویزیون بودم، یک کلمه انحراف و حتی اشتباه نداشتم. کارم را به شکل صادقانه انجام دادم و همیشه هم در خدمت بودم و هر وقت هم که به من کار دادند، با تمام وجودم آن کار را انجام داده‎ام. با وجود کمبودها، گمان می‎کنم حتی یک اشتباه هم نداشتم. زمانی که من برنامه زنده جام‎جهانی را داشتم، آقای منتظری که نائب امام بودند، نمی‎توانستند برنامه مستقیم بروند اما من مستقیم می‎رفتم چون تااین‎اندازه به من اطمینان داشتند و من هم امتحان خودم را پس داده بودم و هیچ‌سوءاستفاده از موقعیتی که داشتم، به عمل نیاوردم تا آن روزی که در تلویزیون بودم و فینال ۹۴ بین برزیل و ایتالیا را گزارش کردم و بعد هم سربلند بیرونم کردند.

پربیننده ترین ها