پایان برجام، آغاز دیپلماسی
اصلا مهم نیست که آمریکا در درون برجام هست یا نیست؛حتی مهم هم نیست که خود برجام هم نهایتا باقی می ماند یا بعد از پایان ضرب الاجل رئیس جمهور ایران،باقی نمی ماند؛آنچه مهم است ادامه حرکت قدرتمند دیپلماسی توسط ایران است؛تازه پایان برجام،آغاز دیپلماسی است؛ مخالفان دیپلماسی بدانند: از لحظه اعلام خروج ترامپ از برجام،این دستگاه دیپلماسی است که باید با تلاشی صد چندان مسیر انزوای سیاست خارجی آمریکا را ادامه دهد. فراموش نکرده ایم که زمانی تحریم ها توانست به ایران فشار آورند که دولت اوباما توانست اجماعی جهانی برای تحریم ایران به وجود آورد؛دیپلماسی تا کنون این اجماع علیه ایران را به صورت کامل نابوده کرده است و از امروز این حضور بین المللی ایران و گفت و گو ها ضرورت و اولویتی بیش از هر زمان دیگری خواهد یافت.
دوم: مهم است و خیلی هم مهم است که همه بدانند دوگانه برساخته دیپلماسی- مقاومت در عرصه سیاست ایران نباید تکرار شود؛دیپلماسی و مقاومت در نگاه کنونی ما به عنوان بخشی از جمهوری اسلامی ایران،در مقابل همدیگر نیستند؛مقاومت و دیپلماسی دو بال قدرتمند سیاست خارجی جمهوری اسلامی است؛همه آنان که در این سالها دیپلماسی را در مقابل مقاومت و یا مقاومت را علیه دیپلماسی تعریف کرده اند؛ این روزها باید نتیجه این دو گانه سازی های مخرب خود را دیده باشند و اگر اهل عبرت گرفتند باشد، این مسیر دوگانه سازی را متوقف کنند.
سوم: این مهم نیست که مردم در درون کشور موافق برجام بوده اند و یا مخالف آن؛از اول هم بنا نبود که برجام خط کشی باشد که در توسط آن مردم را به دو دسته متعارض تقسیم بندی کرد؛زمانی که عده ای در اوج برجام،از تقسیم بندی برجامیان و نابرجامیان سخن می گفتند تا بدین وسیله منفعتی کوتاه مدتی در داخل کشور نصیب کنند،شاید متوجه نبودند که این مسیر در دراز مدت،اجماع ایرانیان حول منفعت و امنیت ملی را خدشه دار می کند. این مهم است که جریانات سیاسی وجود برجام یا نابودی برجام،وسیله ای برای تسویه حساب های سیاسی خود قرار ندهند.
چهارم: این مهم است که جایگاه کنونی ایران در منطقه،به درستی برای مردم ترسیم شود؛امروز ایران در منطقه با مخالفانی همچون رژیم اسرائیل و پادشاهی سعودی روبرو است؛دو کشوری که هیچکدام تعهدات بین المللی و حقوق اولیه انسانها را به رسمیت نمی شناسند. امروز ایران کشوری است که برای انسانیت و بشریت مبارزه می کند و اتفاقا در مقابل دو کشوری قرار گرفته است که آشکار حقوق اولیه انسان ها را نقض می کنند؛ایران اکنون،فراتر از نفوذی که به صورت سخت افزاری در منطقه دارد،کشوری است که دارای پرستیژ سیاسی مطلوب در منطقه است؛در هر کشوری در منطقه مانند لبنان و عراق که در آنجا انتخابات برگزار شود، حضور این روح معنوی و بشر دوستانه ایرانی را مشاهده می کنید؛ این مهم است که در لبنان با همه هزینه و نفوذ پادشاهی سعودی و غربی ها این طرفداران ایران است که مورد اقبال مردم قرار گرفته اند؛در عراق نیز همین گونه خواهد بود؛اگر در یمن و سوریه و حتی کشورهای دیگر عربی حوزه خلیج فارس هم انتخابات آزاد برگزار شود،همین وضعیت خواهد بود. مهم است که این جایگاه به درستی برای مردم ترسیم شود.
پنجم: این مهم است که بدانیم هر چه قدرت دیپلماسی مان را تقویت کنیم،حتی کشورهایی که شاید آنها را بتوان متحدانمان بنامیم با احترام بیشتری از ما استقبال خواهند کرد؛انزوای ایران ناشی از خروج آمریکا از برجام،موضع ما را حتی در مقابل کشورهایی چون روسیه و چین هم تضعیف خواهد کرد؛کشوری که اهرم های متعددی درسیاست خارجی دارد،حتما توان چانه زنی بیشتری خواهد داشت؛مهم است که بدانیم سرکوب و تضعیف دیپلماسی همه جانبه و پناه آوردن به چند کشور حتی دوست،تضعیف موقعیت کشور در منطقه و محیط بین المللی است.
و در نهایت این مهم است که بدانیم وافعا مشکل ما ترامپ نیست؛سخت تر و سهمگین تر از دوران ترامپ هم در تاریخ نزدیک این کشور تجربه شده است؛مشکل این روزهای مردم در ایران،حس فاصله گرفتن مقامات و مسئولان به مردم است؛مشکل اصلی ما عدم اعتماد به مردم در حوزه های مختلف و پرسه زدن های بی مورد در ابعاد مختلف زندگی آنان است؛ این مهم است که درون را در نو بسازیم؛این مساله خیلی جدی تر از برجام و ترامپ است؛ مهم است که به سرعت به ناکارآمدی ها در درون واکنش نشان دهیم؛ از همه ظرفیت های کشور،فارغ از جناح و رنگ سیاسی،برای بهبود عملکرد دولت و به ویژه عمکرد حوزه اقتصادی استفاده کنیم.