استفان والت: خروج ترامپ از برجام نشانه ناتوانی رهبران اروپایی است
رهبران اروپایی، به جای اینکه در برابر ترامپ قاطعانه بایستند و به او هشدار دهند که اروپا هم به برجام پایبند می ماند و با هرگونه تلاش واشنگتن برای اعمال تحریم های ثانویه مقابله می کند، تلاش می کنند تا تنها ترامپ را آرام کنند.
«استفان والت» استاد دانشگاه هاروارد در نشریه فارین پالیسی در گزارشی به بررسی سرنوشت برجام و تلاش کشورهای اروپایی برای تغییر الگوهای رفتاری ترامپ در قبال این توافق پرداخته است.
والت در ادامه گزارش با بررسی نگاه ترامپ به توافق هسته ای ایران، می نویسد: سه کشور آلمان، فرانسه و بریتانیا تلاش کرده اند تا دیدگاه ترامپ در قبال توافق هسته ای را تغییر دهند.
والت در ادامه گزارش با بررسی نگاه ترامپ به توافق هسته ای ایران، می نویسد: سه کشور آلمان، فرانسه و بریتانیا تلاش کرده اند تا دیدگاه ترامپ در قبال توافق هسته ای را تغییر دهند.
اگر آمریکا، برجام را پاره کند، این رخداد فراتر از یک خطای راهبردی ترامپی یا حاصل نفوذ لابی یهودی و همتایان سعودی و عربی است؛ این اقدام، همچنین نشان دیگری است از 'بی ربطی' راهبردی اروپا و ناتوانی جمعی رهبران آن در مقابل آمریکا که نتوانسته اند رویکرد ترامپ را تغییر دهند.
دولت های اروپایی، روسیه و چین از این توافق، حمایت قاطعی دارند. آیا این از ساده لوحی آنها نشات می گیرد؟ نه، دلیل این موضوع ساده است، این کشورها درک می کنند گزینه های جایگزین برجام بسیار بدتر خواهد بود و اینکه تعامل با ایران و نه نابودی توافق، می تواند از گسترش بحران جلوگیری کند.
گزارش می افزاید: از زمان امضای توافق برجام، آژانس بین المللی انرژی هسته ای و دولت آمریکا، بارها تایید کرده اند که ایران به توافق پایبند بوده است. پندآموز اینکه، به گفته «پیتر باینارت»، این آمریکا است که در حال نقض این توافق است چرا که پیوسته خواهان محروم ساختن ایران از منافع اقتصادی ای است که وعده داده شده بود.
همچنین ترامپ، پشت همواره از خروج از برجام می کوبد بی آنکه توضیح دهد که مشکل این توافق چیست یا چطور می خواهد آن را اصلاح کند.
اما رهبران اروپایی، به جای اینکه در برابر ترامپ قاطعانه بایستند و به او هشدار دهند که اروپا هم به برجام پایبند می ماند و با هرگونه تلاش واشنگتن برای اعمال تحریم های ثانویه مقابله می کند، تلاش می کنند تا تنها ترامپ را آرام کنند.
«امانوئل مکرون» رییس جمهوری فرانسه تلاش کرد ترامپ را راضی کند تا اجازه دهد او نقش میانجی را برعهده گیرد اما دست آخر به این نتیجه رسید که ترامپ به دلایل داخلی، برجام را کنار خواهد گذاشت.
«آنگلا مرکل» نیز پس از سه ساعت مذاکره با ترامپ، به خبرنگاران گفت که برجام کافی نیست.
این دو در کنار «ترزا می» نخست وزیر بریتانیا سرانجام خواهان اتخاذ موضعی هماهنگ در قبال توافق شدند تا بدین منظور حمایت از توافق بدون تغییری در تصمیم ترامپ طراحی شود.
نتیجه تمامی این نرمش ها، فاجعه بار بود. قدرت های اروپایی، سرانجام در برابر نظر دولت ترامپ کوتاه آمدند که برجام، ناکافی است و یا باید تغییر کند یا با توافق هایی فرعی تکمیل شود.
والت معتقد است: اگر آمریکا، محکم به برجام پایبند مانده بود و تعهدات را عمل می کرد، مشکلی ایجاد نمی شد که ایران را در دیگر زمینه ها، زیر فشار بگذارد یا بخواهد که توافق های تازه و جداگانه ای بدست آید که به موضوعات دیگر بپردازد.
یک دلیل خوب وجود رابطه رسمی دیپلماتیک با تهران و گسترش پیوندهای اقتصادی، این است که به واشنگتن کانالی آماده برای تبادل نظر می دهد.
اما اکنون دیگر نمی توان از تهران انتظار داشت تا به سادگی به هر خواسته ای تن دهد.هر توافقی در آینده بر سر دیگر موضوعات، می بایست دربردارنده امتیازاتی برای ایران باشد.
همچنین فراموش نکنید که ایران نیز ملاحظاتی دارد که می خواهد با آمریکا در میان بگذارد. تصور مذاکراتی یک طرفه که در آن، ایران صرفا در برابر خواسته های آمریکا کوتاه بیاید، احمقانه است.
رهبران اروپایی با پذیرش ادعای دولت ترامپ که برجام ناقص است و باید 'کامل شود'، ناخواسته در کنار مخالفان برجام قرار گرفته اند یعنی در تلاشی سردرگم برای غلبه بر ترامپ، عملا او را تقویت کرده اند.
چرا اروپایی ها اینگونه عمل می کنند؟ دلیل نخست، این است که می ترسند ترامپ آنان را از تعرفه های فولاد و آلومینیوم معاف نکند. از زوایه نگاه اروپایی، مقابله با ترامپ بر سر ایران، تنها این احتمال را بیشتر می کند که وی خارج از سنت فراـلانتیکی عمل کند و اقداماتی انجام دهد که به جوامع دو سوی آتلانتیک آسیب می رساند. اما یک دلیل جدی تر،این است که رهبران اروپایی گمان دارند که ترامپ هیچ گرایشی به ناتو و پیوندهای فراآتلانتیکی ندارد.
گزارش تاکید می کند: اگر شما نیز جای مرکل، مکرون یا می بودید و کشور با تکیه بر چتر امنیتی آمریکا احساس آرامش می کرد، کنارآمدن با واشنگتن طبیعی می نمود، صرفنظر از اینکه چه کسی در کاخ سفید است.
در واقع واکنش اروپایی به ترامپ، نشان از آن دارد که ایالات متحده، چگونه موفق شده ابرقدرت های پیشین را که زمانی بر سیاست جهان مسلط بودند، زیر چتر خود در آورد. پس از هفتاد و اندی سال که اجازه داده اند عموسام صحنه را اداره کند، رهبران اروپایی به سختی می توانند در چارچوب راهبردی، اندیشه کند چه رسد به اقدام عملی محکم در برابر آمریکا.
«استفان والت» معتقد است: در قیاس با رهبران تاریخی اروپا- همچون «وینستون چرچیل»، «شارل دو گل»، «کنراد آدناو» یا حتی «مارگارت تاچر»- رهبران کنونی، بیشتر چهره هایی گذرا هستند.
مرکل یک استثناست اما او هم در یکسال گذشته به شدت ضعیف شده و به پایان دوران سیاسی خود نزدیک می شود. «فدریکا موگرینی»، محکم پای برجام ایستاده است اما او از موضعی سخن می گوید که چندان قدرتی ندارد. جایی که رهبران اروپایی نمی توانند برای ایستادن در برابر یک مستبد کوچک همچون «ویکتور اوربان» هم رای شوند، چطور می شود از آنان انتظار داشت در برابر ترامپ بایستند؟
خلاصه آنکه اگر برجام کشته شود، مکرون، می و مرکل باید به نقش خود در مرگ این توافق اندیشه کنند. البته بیشترین سرزنش متوجه ترامپ است اما تلاش های سردرگم اروپایی ها برای راضی کردن ترامپ به امید حفظ برجام نیز در نابودی این توافق نقش دارد.
خبرهای مرتبط
گزارش خطا
آخرین اخبار