تاجزاده: وضع اصولگرایان از اصلاحطلبان بدتر است
یکسو کسانی هستند که به رأی و خواستههای مردم توجه نمیکنند. این عده اقلیت ۱۵درصدی همچنان تلاش میکند همه قدرت را در اختیار داشته باشد. گ
به گزارش صدای ایران، مصطفی تاج زاده به روزنامه آرمان گفت:در شرایط کنونی اصلاحطلبان بین دو جریان متضاد گرفتار آمدهاند. یکسو کسانی هستند که به رأی و خواستههای مردم توجه نمیکنند. این عده اقلیت ۱۵درصدی همچنان تلاش میکند همه قدرت را در اختیار داشته باشد. گروه دوم اما مردمی هستند که احساس میکنند بیش از این صبر و مماشات فایده ندارد و صندوق رأی به تنهایی قادر به برآورده کردن خواستههای آنان نیست. به همین دلیل نیز راه حل را در اعتراضات خیابانی مانند ناآرامیهای دی ماه ۹۶ میبینند.
* پس از هر انتخاباتی با توجه به حل نشدن مشکلات مردم پایگاه رأی منتخبان با ریزش مواجه میشود. در مورد خاص ایران بعضی افراد در عکسالعمل به این وضع و روند میگویند که در انتخابات بعدی شرکت نخواهند کرد اما بسیاری از آنان با توجه به شرایط کشور و منطقه و جهان در هنگام انتخابات در تصمیم خود تجدیدنظر میکنند و رای میدهند. زیرا با وجود اعتراضات منطقی و بحق خود احتمالا به این نتیجه خواهند رسید که بهرغم عدم تحقق کامل مطالباتشان بازهم بهتر است از نامزدهایی حمایت کنند که به صورت نسبی از علایق و دغدغههای آنها بیشتر دفاع میکنند تا کشور دوباره به قهقرا نرود.
*دولت آقای روحانی باید تا آنجا که امکان دارد از میزان تخاصمات بکاهد و سایه شوم جنگ را از منطقه دور کند. هرچه در خاورمیانه آرامش بیشتر برقرار شود و از تنش و جنگ فاصله بگیرد، علاوه بر جنبههای انسانی، در وضعیت اقتصادی ایران تأثیر مثبت خواهد گذاشت.
* ریشه اعتراضات دی ماه ۹۶ به عدم تحقق مطالبات مردم باز میگردد. نگرانی امثال بنده این است که اعتراضات در حال حاضر به احتمال زیاد به خشونت کشیده میشود. در نتیجه اگر برخورد شود، دوباره فضای امنیتی حکمفرما میشود و اگر ادامه یابد کشور دچار هرج و مرج میشود. به همین دلیل اغلب اصلاحطلبان به اعتراضات خیابانی اخیر نپیوستند و تنها از حق اعتراض مردم نسبت به وضعیت موجود دفاع کردند. حقی که اصل ۲۷ قانون اساسی به صراحت آن را به رسمیت شناخته است.
*ما وظیفه دشواری درمورد دولت آقای روحانی داریم. از یک سو اصلاح طلبان باید به صورت قاطع از دولت آقای روحانی حمایت کنند. به این دلیل که نظارت استصوابی انتخاب دیگری بهجز ایشان برای ما نگذاشته است. توجه کنیم که جایگزین دولت قانونی، دولت پنهان و جایگزین دولت مدنی، دولت نظامیان خواهد بود. همان وضعی که این روزها برخی به صراحت درباره رئیس جمهور نظامی سخن میگویند. به نظر من دولت نظامی یعنی «فاجعه». ما در دوران جنگ دولت نظامی نداشتیم حال آنکه برخی قصد دارند در دوران صلح دولت نظامی تشکیل دهند که جای تعجب و سوال زیادی دارد. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که حمایت اصلاح طلبان از دولت آقای روحانی به معنای چشم بستن بر نقاط ضعف دولت نیست. آنان باید درمورد ضعفهای دولت تذکر لازم را به صورت خصوصی یا علنی به رئیس جمهور بدهند. ما نباید از حمایت از آقای روحانی دست بکشیم. به عکس باید با حمایت انتقادی بکوشیم چراغ امید را همچنان در بین مردم روشن نگاه داریم.
*در سالهای پایانی دولت آقای روحانی حمایت اصلاحطلبان از او و دولتش احتمالا سبب ریزش بخشهایی از پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان خواهد شد. باوجود این چارهای جز حمایت از او ندارند. اگر اصلاحطلبان از حمایت از آقای روحانی دست بردارند گرفتار وضعیتی به مراتب بدتر از امروز خواهند شد که ما را شرمنده تاریخ خواهد کرد. از سوی دیگر آنها در سالهای باقی مانده تا پایان دولت آقای روحانی باید در چند زمینه دیدگاه، طرحها و پیشنهادهای خود را در زمینه تامین عدالت اجتماعی، مبارزه با فساد، تعامل با کشورهای منطقه و دست برداشتن از سیاستهای تهاجمی، ضرورت گشایشهای سیاسی و مدنی، تحقق مطالبات قشرهای مختلف مردم بهویژه زنان به صورت شفاف با دولت و ملت در میان بگذارند؛ مخالفت با بگیر و ببندها نیز باید قاطعتر شود.
*وضعیت اصولگراها به مراتب ناامید کنندهتر از اصلاحطلبان است. به همین دلیل نیز امروز اقتدارگراها سخن از این میگویند که باید کار را به نظامیان بسپاریم و تنها کسی که میتواند کشور را نجات دهد، یک رئیسجمهور نظامی است. به نظر من بیان این مطلب بیش از آنکه مقابله با اصلاحطلبان باشد، نشانه ناامیدی اصولگرایان است که اقبال مردمی را از دست دادهاند و به همین دلیل مجبورند سراغ نظامیان بروند.
* پس از هر انتخاباتی با توجه به حل نشدن مشکلات مردم پایگاه رأی منتخبان با ریزش مواجه میشود. در مورد خاص ایران بعضی افراد در عکسالعمل به این وضع و روند میگویند که در انتخابات بعدی شرکت نخواهند کرد اما بسیاری از آنان با توجه به شرایط کشور و منطقه و جهان در هنگام انتخابات در تصمیم خود تجدیدنظر میکنند و رای میدهند. زیرا با وجود اعتراضات منطقی و بحق خود احتمالا به این نتیجه خواهند رسید که بهرغم عدم تحقق کامل مطالباتشان بازهم بهتر است از نامزدهایی حمایت کنند که به صورت نسبی از علایق و دغدغههای آنها بیشتر دفاع میکنند تا کشور دوباره به قهقرا نرود.
*دولت آقای روحانی باید تا آنجا که امکان دارد از میزان تخاصمات بکاهد و سایه شوم جنگ را از منطقه دور کند. هرچه در خاورمیانه آرامش بیشتر برقرار شود و از تنش و جنگ فاصله بگیرد، علاوه بر جنبههای انسانی، در وضعیت اقتصادی ایران تأثیر مثبت خواهد گذاشت.
* ریشه اعتراضات دی ماه ۹۶ به عدم تحقق مطالبات مردم باز میگردد. نگرانی امثال بنده این است که اعتراضات در حال حاضر به احتمال زیاد به خشونت کشیده میشود. در نتیجه اگر برخورد شود، دوباره فضای امنیتی حکمفرما میشود و اگر ادامه یابد کشور دچار هرج و مرج میشود. به همین دلیل اغلب اصلاحطلبان به اعتراضات خیابانی اخیر نپیوستند و تنها از حق اعتراض مردم نسبت به وضعیت موجود دفاع کردند. حقی که اصل ۲۷ قانون اساسی به صراحت آن را به رسمیت شناخته است.
*ما وظیفه دشواری درمورد دولت آقای روحانی داریم. از یک سو اصلاح طلبان باید به صورت قاطع از دولت آقای روحانی حمایت کنند. به این دلیل که نظارت استصوابی انتخاب دیگری بهجز ایشان برای ما نگذاشته است. توجه کنیم که جایگزین دولت قانونی، دولت پنهان و جایگزین دولت مدنی، دولت نظامیان خواهد بود. همان وضعی که این روزها برخی به صراحت درباره رئیس جمهور نظامی سخن میگویند. به نظر من دولت نظامی یعنی «فاجعه». ما در دوران جنگ دولت نظامی نداشتیم حال آنکه برخی قصد دارند در دوران صلح دولت نظامی تشکیل دهند که جای تعجب و سوال زیادی دارد. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که حمایت اصلاح طلبان از دولت آقای روحانی به معنای چشم بستن بر نقاط ضعف دولت نیست. آنان باید درمورد ضعفهای دولت تذکر لازم را به صورت خصوصی یا علنی به رئیس جمهور بدهند. ما نباید از حمایت از آقای روحانی دست بکشیم. به عکس باید با حمایت انتقادی بکوشیم چراغ امید را همچنان در بین مردم روشن نگاه داریم.
*در سالهای پایانی دولت آقای روحانی حمایت اصلاحطلبان از او و دولتش احتمالا سبب ریزش بخشهایی از پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان خواهد شد. باوجود این چارهای جز حمایت از او ندارند. اگر اصلاحطلبان از حمایت از آقای روحانی دست بردارند گرفتار وضعیتی به مراتب بدتر از امروز خواهند شد که ما را شرمنده تاریخ خواهد کرد. از سوی دیگر آنها در سالهای باقی مانده تا پایان دولت آقای روحانی باید در چند زمینه دیدگاه، طرحها و پیشنهادهای خود را در زمینه تامین عدالت اجتماعی، مبارزه با فساد، تعامل با کشورهای منطقه و دست برداشتن از سیاستهای تهاجمی، ضرورت گشایشهای سیاسی و مدنی، تحقق مطالبات قشرهای مختلف مردم بهویژه زنان به صورت شفاف با دولت و ملت در میان بگذارند؛ مخالفت با بگیر و ببندها نیز باید قاطعتر شود.
*وضعیت اصولگراها به مراتب ناامید کنندهتر از اصلاحطلبان است. به همین دلیل نیز امروز اقتدارگراها سخن از این میگویند که باید کار را به نظامیان بسپاریم و تنها کسی که میتواند کشور را نجات دهد، یک رئیسجمهور نظامی است. به نظر من بیان این مطلب بیش از آنکه مقابله با اصلاحطلبان باشد، نشانه ناامیدی اصولگرایان است که اقبال مردمی را از دست دادهاند و به همین دلیل مجبورند سراغ نظامیان بروند.
خبرهای مرتبط
گزارش خطا
آخرین اخبار