خاطرات عجیب و غریب ترامپ منتشر شد

اولین ترجمه از کتاب «آتش و خشم» در ایران ترجمه و چاپ شد. این اثر نوشته مایکل وولف است که به صورت چاپی و الکترونیک توسط انتشارات نحل به بازار عرضه شده است.
کد خبر: ۱۸۲۳۴۵
تاریخ انتشار: ۰۶ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۹:۴۰
اولین ترجمه از کتاب «آتش و خشم» در ایران ترجمه و چاپ شد. این اثر نوشته مایکل وولف است که به صورت چاپی و الکترونیک توسط انتشارات نحل به بازار عرضه شده است.

به گزارش صدای ایران، از فارس کتاب «آتش و خشم» نوشته مایکل وولف است که توسط انتشارات بین المللی نحل منتشر و راهی بازار نشر شد.

«آتش و خشم دردرون کاخ سفید» عنوان کتابی است که این روزها در آمریکا حاشیه‌ها و جنجال‌های بسیاری برپا کرده است،‌ کتاب جدید مایکل وُلف که بر اساس مصاحبه با مقام‌های ارشد و شخص ترامپ نوشته شده است‌، انتشار این کتاب موجب شد تا ترامپ مورد معاینات سلامت روان قرار گیرد.

مایکل وُلف، خبرنگار آمریکایی و نویسنده این کتاب از وقایع درون کاخ سفید پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری خبر داد. «آتش و خشم» از نحوه حکومت گرفته تا ایوانکا ترامپ و رؤیاهای ریاست جمهوری اش، که گوشه هایی از آن توسط رسانه های خبری امریکایی و انگلیسی منتشر شده است.این در حالی‌ است که وکلای «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهوری آمریکا درخواست‌هایی را برای توقف انتشار این کتاب جنجالی آغاز کرده‌اند.

نکات حساسی در این کتاب درج شده که خشم ترامپ را هم در برداشته است. در بخشی از کتاب آمده است:

کوری لواندوسکی، که بعنوان اولین مدیرِ نیمه رسمی کمپین اغلب مورد انتقاد و سرزنش  خود ترامپ بود. ماه­ها ترامپ به او می­گفت «بدترین»، و در ژوئن 2016 نهایتاً اخراجش کرد.

ترامپ اعلام کرد که کمپینش بدونِ لواندوسکی محکوم به نابودی  است. او می­‌گفت «همه­‌ی ما بازنده هستیم. هم‌ه­ی آد‌م­های ما مزخرف هستند، هیچ­کس نمی­دونه داره چه کار می کنه ... . کاش کوری برمی­گشت." ترامپ خیلی زود با مدیر دوم کمپینش پل مانافورت، هم به مشکل برخورد.

تا آگوست، ترامپ که بین 12 تا 17 درصد پایین‌تر از کلینتون قرار داشت و هر روز با حمله مخربی از طرف مطبوعات مواجه می‌شد، نمی­‌توانست حتی یک سناریوی نامحتمل را برای به دست آوردن پیروزیِ الکتورال تصور کند. در این لحظه­‌ی مهم، ترامپ به معنای واقعی  کمپینِ درحالِ باخت خود را فروخت. بلیونرِ راست‌گرا باب مرسر، پشتیبانِ تد کروز، با تزریق 5 میلیون دلار حمایت خود را به ترامپ منتقل کرده بود.

مرسر و دخترش ربکا که باور داشتند کمپین درحال سقوط است، از املاک خود در لانگ آیلند سوار هلیکوپتری  عازم هامپتونز شدند تا یک برنامه درآمدزائی در خانه‌­ی تابستانیِ وودی جانسون ، مالکِ نیویورک جتس و وارثِ جانسون و جانسون، شرکت کنند، برنامه‌ای که هر لحظه داشت خلوت‌تر می‌شد.

ترامپ هیچ رابطه‌­ی واقعی با پدر یا دختر نداشت. تنها چند مکالمه کوتاه با باب مرسر، که عمدتاً با کلمات تک­ هجایی صحبت می­کرد، و یک عکس سلفی با ربکا مرسر در برج ترامپ؛ اما زمانی که مرسرها برنامه­شان برای در دست گرفتن کنترل کمپین و انتصابِ نیروی های خودشان، استیو بنن و کلیان  کانوی را، عرضه کردند، ترامپ مقاومتی نکرد. او تنها عدم درک خود از اینکه چرا کسی ممکن است بخواهد چنین کاری بکند، را ابراز کرد و به مرسرها هشدار داد که "این داستان، خیلی به هم ریخته است."

 تمام نشانه ها ، از سایه تباهی بسیار گسترده تر از حسی که استیو بنن به آن «کمپینِ وامانده» می­­گفت، خبر می‌داد – یک حسِ ساختارناپذیری.

نامزدی که خود را یک بلیونر – ده­‌ها برابر بیشتر – معرفی می­‌کرد، از اینکه حتی پول خودش را در این داستان سرمایه­‌گذاری کند، اجتناب داشت. بنن به جارد کوشنر – کسی که وقتی بنن وارد کمپین شد با همسرش و به همراه دیوید گرفن دشمنِ ترامپ به تعطیلات در کرواسی رفته بود – گفت که بعد از مناظره اول در سپتامبر، آنها به 50 میلیون دلار اضافه نیاز خواهند داشت تا روز انتخابات از او پشتیبانی کنند.

کوشنرِ واقع­بین گفت: "غیرممکن است که ما بتوانیم 50 ملیون دلار بدست آوریم بدون آنکه بتوانیم پیروزی را برایش تضمین کنیم."

بنن چانه زد: "بیست و پنج میلیون؟"

اگر بتونیم اطمینان بدیمکه پیروزی، بیشتر از یک احتمال است."

در نهایت، بهترین کار ترامپ این بود که یک وام 10 میلیون دلاری گرفت، به شرط اینکه به محض اینکه توانستند از جایی دیگری درآمدی داشته باشند، آن را پس می­دهد. (استیو منوشین، رئیسِ مالی کمپین در آن زمان ، برای گرفتن وام آ دستورالعمل­‌هایِ حواله­‌ها را آورد، تا ترامپ نتواند به ­راحتی فراموش کند که پول را بفرستد.)

در واقع هیچ کمپین واقعی­ای وجود نداشت زیرا هیچ سازماندهی واقعی وجود نداشت، یا در بهترین حالت تنها یک سازماندهیِ منحصر بفرد ناکارآمد وجود داشت راجر استونف مدیرِ غیررسمی اوایل کمپین، یا استعفا داد یا توسط ترامپ اخراج شد – و هر دوی آنها در رسانه‌­ها امدعی سرزنش همدیگر شدند.

سم نانبرگ، یکی از دستیاران ترامپ که برای استون کار کرده بود، با سر و صدا توسط لواندوسکی اخراج شدو سپس ترامپ با شکایت از نانبرگ، آبروریزی بزرگتری به راه انداخت. لواندوسکی و هوپ هیکس، دستیار روابط عمومی که توسط ایوانکا ترامپ در کمپین به کار گرفته شده بود، رابطه‌­ی نامشروعی داشتند که با یک دعوایِ خیابانی علنی پایان یافت – حادثه­‌ای که نانبرگ در پاسخش به شکایتِ ترامپ درباره آن طعنه زده بود. . کمپین‌در نهایت آبروریزی ، طوری طراحی نشده بود که چیزی را ببرد.



پربیننده ترین ها