ناگفتههایی از حصر خانگی امام(ره)
هفته نامه «حریم امام» که از سوی «آستان مقدس امام خمینی» منتشر می شود شماره 128 خود را به موضوع سالروز حصر 9 ماهه امام خمینی – از مرداد 1342 تا فروردین 1343- اختصاص داده و طی گفت و گوهایی خواندنی با آیت الله محمد علی گرامی،حجت الاسلام امام جمارانی، عبدالمجید معادیخواه و سید محمد رضا لواسانی نکاتی را منتشر ساخته که شاید تا کنون کمتر یا هیچ گاه گفته نشده بودند.
مهرداد خدیر نیز در یادداشتی با عنوان «حلقه مفقوده؛آن 245 روز» به «ستایش یادکرد چهل و نهمین سالروز حصر امام خمینی» پرداخته است. چرا که به اعتقاد این روزنامه نگار« در کارنامه مبارزاتی امام خمینی که شکل بیرونی و علنی آن از 15 خرداد 1342 شروع می شود و البته قبل تر در شکل اندرز به حکومت جلوه می کرد یک حلقه مفقوده وجود دارد و آن دوران حصر خانگی ایشان در تهران است.»
وی توضیح می دهد: مراد از حصر، فاصله زمانی 11 مرداد 1342 تا 15 فروردین 43 است که امام اگرچه از زندان58 روزه آزاد شده بود اما در داوودیه و قیطریه در حصر به سر می برده است. هر چند در نشریه این دوران به تسامح 9 ماه و گاه 10 ماه هم ذکر شده ولی یادداشت این روزنامه نگار بر عدد دقیق 245 روز اصرار دارد.
در 4 مصاحبه با روحانیونی که از آن زمان خاطرات مستقیم یا غیر مستقیم ودر عین حال مستند دارند نیز نکات جالبی دیده می شود.
حجت الاسلام سید محمد امام جمارانی می گوید:«محل حصر را دولت تعیین کرد. وقتی امام از زندان بیرون آمد ایشان را به منزل حاج روغنی بردند که از مرتبطین دستگاه بود و روی اعتمادی که به او داشتند امام را به منزلش بردند و الا آنجا نمی بردند.»
گفت و گو با عبدالمجید معادیخواه اما طراوت دیگری دارد و کاملا پیداست که در نقل تاریخ، قضاوت های بعدی درباره اشخاص را دخالت نمی دهد. کما این که می گوید:« یکی از عوامل تاثیر گذار در آزادی امام، مهاجرت علما بود... در بین اینها چند مرجع تقلید بود. آیت الله شریعتمداری و آیت الله میلانی که جایگاه خاصی داشتند و آیت الله مرعشی. اینها جزء مراجع مسلم و در فهرست علما بودند... اما این آزادی طوری بود که می خواستند یک مرتبه فضا تحت تاثیر این اقدام قرار نگیرد و جمعیت های زیادی حرکت نکنند برای دیدن ایشان. لذا یکی دو روز این آزادی بیشتر طول نکشید و دیگر نگذاشتند کسی دیدن ایشان برود و به اصطلاح، حبس تبدیل شد به حصر. این اصطلاح آن موقع زبانزد شد.»
آقای معادیخواه برای آن که جانب انصاف را رعایت کرده باشد از افرادی هم نام می برد که از دل حکومت شاه برای آزادی امام کوشیدند. مانند سید جلال الدین تهرانی (همان که سال 57 و پس از خروج شاه از کشور رییس شورای سلطنت شد) و امام جمعه و نیز سید محمد بهبهانی و این خاطره جالب را نیز نقل می کند:
«جامعه، بهبهانی را یک عالم وابسته به دربار می دانست اما در آن مقطع موضع جالب وخوبی گرفت. شاه هم پیغام تندی فرستاد که اگر بخواهی با این آقایان همکاری و همراهی کنی من دیگر آن فرد قبل نیستم و مناسب کارهایی که اکنون انجام می دهید برخورد می کنم و حتی ممکن است بدهم ریش تان را خشک خشک بتراشند. بهبهانی هم در پاسخ می گوید: بعد از 28 مرداد، مردم آن قدر آّب دهان به صورت من انداخته اند که دیگر نمی شود ریش مرا خشک خشک تراشید!»
این تاریخ پژوه، شجاعت برخی همچون حجت الاسلام مروارید را در ایام حصر ستوده و یادآور شده روی منبر به مردم گفته بود: «مردی که در حصر است در این زمستان خیلی سرد دغدغه شما را دارد و سفارش به تامین زغال کرده است. آن موقع با کرسی گرما تامین می شد و زمستان 42 هم خیلی خیلی سرد بود.»
وی از دوره حصر امام خمینی به عنوان «غیبت صغری» و از تبعید طولانی بعدی با اصطلاح « غیبت کبری» یاد می کند و درباره قانونی بودن یا نبودن حصر امام در آن زمان می گوید: « تفاوت جامعه مدنی با جامعه زدنی در همین است که در جامعه مدنی قانون حرف اول را می زند و معلوم است که برای حکومت خود، قانون را می خواستند و در حکومت های زورمدار قانونی هم اگر باشد، وسیله ای است برای آن که بر زورگویی خود سرپوش بگذارند.»
حجت الاسلام لواسانی نیز جزییات بیشتری درباره کسانی که در ایام حصر با امام ملاقات داشتند بازگفته است:
« حصر به این معنی بود که نگذارند ایشان از آنجا بیرون بیاید. معنی حصر این بود که ایشان بیرون نرود نه این که افراد نروند خدمت شان. اما حصر را دو طرفه کرده بودند و تنها افراد محدود از جمله فرزندان و خانم ایشان و مرحوم والد من ملاقات می کردند. دولتی ها و ساواک و امثال پاکروان- رییس ساواک تهران- البته می آمدند و حصر برای آنها معنی نداشت چون امام در اختیار آنها بود.» وی درباره این که چه کسی یا کدام نهاد تصمیم گرفت امام پس از آزادی یک روزه به جای قم به حصر خانگی در تهران برود توضیح داده است: « شورای امنیت چنین تصمیمی گرفت. محاکمه نکرد. چون نباید مجتهد را محاکمه می کردند.»
می توان گفت نشریه حریم امام شاید برای اولین بار موضوع حصرامام را از حبس تفکیک کرده چرا که در روایت های رسمی گاه این جدا سازی صورت نمی پذیرد و پس از حبس به تبعید اشاره می شود. حال آن که از مرداد 42 تا فروردین 43 رهبر فقید انقلاب در حصر و نه حبس به سر می برده است.
امام خود نیز گاهی خاطراتی از آن دوران گفته که پراکنده است و در تازه ترین مورد در خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی هم آمده است: « شب با سران قوا مهمان احمد آقا بودیم. امام هم در جلسه شرکت کردند. مقداری از خاطرات زمان تبعید در ترکیه و دوران مبارزات را تعریف کردند. گفتند اولین بار که ساواک در حصر ایشان را به حمام عمومی برده بود ماموران به دلاک گفته بودند این شخص دیوانه است. تا اگر چیزی گفتند باور نکنند.»
سر مقاله «حریم امام» به قلم «سید محمود صادقی» نیز خواندنی است تا جایی که می توان گفت چنانچه مجموعه این سرمقالهها در قالب یک کتاب عرضه شود نوعی نگاه روشن گرانه از منظر دین و با استناد به آرای فقهی امام خمینی را می توان از آن استنباط کرد.
هر چند این هفته نامه هنوز گستره سراسری ندارد و تمرکز انتشار آن در قم است اما «پی دی اف» شماره های گذشته در تارنمای جماران و سایت خود آستان در دسترس است وعلاقه مندان به موضوع این متن نیز به زودی می توانند این صفحات را در فضای مجازی ملاحظه کنند.
منبع: عصر ایران
گزارش خطا
آخرین اخبار