یاسر هاشمی: پدرم این روزهای احمدی نژاد را پیش بینی میکرد/ درباره علت فوت آیتالله هاشمی، ابهاماتی وجود دارد
نگاهی که در جامعه نسبت به ایشان وجود دارد مارا آرام میکند. یاسر هاشمی درباره پیشبینی آیتالله از رفتارهای امروز احمدینژاد میگوید: «رفتارهای امروز احمدینژاد برای ما عجیب نیست زیرا آیتالله پیشبینی چنین رفتارهایی را کرده بودند.
به گزارش صدای ایران وقتی سوال میشود یک سال در نبود آیتالله چگونه سپری شد، با صدایی بغضآلود میگوید سخت گذشت. گویا با گذشت بیش از یک سال از فقدان آیتالله این زخم هنوز برای یاسر فرزند کوچک او تازه است. هنگام گفتن خاطرات، چشمانش خیس میشود و با حسرت خاطرات پدر را تعریف میکند. از نظر یاسر هاشمی شبیهترین فرزند به آیتالله، مهدی است و دلیل این تشابه را هوش زیاد برادر میداند. گلههایی نیز دارد و میگوید: «انتظار ما از دولت آن است که روز رحلت حاجآقا در تقویم رسمی کشور ثبت شود.» در کنار گلههایی که دامنه آن به دانشگاه آزاد و رفتار مدیران جدید این دانشگاه میرسد؛ از مردم قدردان است. میگوید: «نگاهی که در جامعه نسبت به ایشان وجود دارد مارا آرام میکند». یاسر هاشمی درباره پیشبینی آیتالله از رفتارهای امروز احمدینژاد در گفت و گو با روزنامه اعتماد میگوید: «رفتارهای امروز احمدینژاد برای ما عجیب نیست زیرا آیتالله پیشبینی چنین رفتارهایی را کرده بودند.»
در آغاز دولت دوازدهم از شما به عنوان گزینه وزارت ورزش و جوانان نام برده میشد. آیا در این باره صحبتی شده بود؟ آیا آمادگی برای این موضوع داشتید؟
مطرح شدن اسم من به عنوان نامزد وزارت ورزش و جوانان در آغاز به کار دولت دوازدهم، بیشتر یک موضوع رسانهای بود نه واقعیت. تیم ترکیبی که در دولت برای انتخاب وزرا کار میکرد تلاش داشت تا بررسیهای خود را محرمانه نگه دارد به همین دلیل تا روز معرفی وزرا توسط رییسجمهور به مجلس شورای اسلامی کمتر کسی از اسامی وزرای پیشنهادی اطلاع داشت. طبیعتا در این شرایط اگر اسم من مطرح شد، به عنوان یک گزینه پیشنهادی از سوی برخی دوستان در دولت بوده است و این مهم منوط به انتخاب رییسجمهور بود. صادقانه باید بگویم درباره مطرح شدن اسم من به عنوان وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان خود من نیز متوجه نشدم که این موضوع از کجا آغاز شد و کجا به پایان رسید زیرا پیگیر آن نبودم که این اتفاق رخ دهد. اما باید بگویم در مجموع آمادگی داشتم که در دولت دوازدهم اگر شرایط مهیا باشد و پیشنهادی داده شود به موضوع ورود کرده و قبول مسوولیت کنم اما تاکنون پیشنهاد مشخصی از طرف دولت به من نشده است.
پس از مطرح نشدن اسم شما به عنوان وزیر ورزش و جوانان زمزمههایی درخصوص احیای سازمان ملی جوانان شکل گرفت و مجددا اسم شما به عنوان کاندیدای ریاست این سازمان بر سر زبانها افتاد. در صورت تشکیل سازمان آیا علاقهای دارید در این سازمان مشغول شوید؟
در ابتدا قرار بود سازمان ملی جوانان به معاونت تبدیل شود. این موضوع در ابتدا باید راه پر پیچ و خم خود را طی کند که تاکنون این اتفاق رخ نداده است. من مطالعات بسیاری در حوزه جوانان داشته و برنامههایی نیز در این زمینه دارم. در مجموع سعی من بر آن است در این حوزه ارتباط خود با جوانان را حفظ کنم اما همانطور که گفتم متوجه نشدهام که اسم من از کجا مطرح و چه زمانی خط خورد.
دولت دوازدهم از ابتدای کار با مشکلات و چالشهای بسیاری رو به رو بوده است. با توجه به وعدههای انتخاباتی حسن روحانی، عملکرد دولت دوازدهم را چگونه ارزیابی میکنید؟
دو شاخص عقلانیت و امید که شعار اصلی دولت در ایام انتخابات بود، در این روزها افت جدی پیدا کرده است. من هیچگاه احساس نمیکردم امید به آینده بتواند در تصمیمگیریهای کلان کشور موثر باشد اما امروز شاهد هستیم که امید، رکن اصلی جامعه است. امید همان موضوعی است که آیتالله هاشمی همواره به آن تاکید داشتند و تلاش میکردند که آن را به جامعه تزریق کنند. تا پیش از این ما این جملات را فقط شنیده بودیم اما امروز شاهد هستیم که جامعه تشنه امید است. قصد ندارم به شاخصهای اقتصادی، گرانی و موضوعاتی از این دست ورود کنم. این موضوعات وجود دارد اما کارشناسهای این حوزه باید درباره آن اظهارنظر کنند. آن چیزی که مشهود است و توقع میرود دولت به آن ورود کند، موضوع عقلانیت در تصمیمگیریها بر اساس فاکتورهای منطقی و واقعگرایانه است. امروز تنها کسی که میتواند به جامعه امید تزریق کند، رییسجمهور است. البته انتقادی هم به دولت وارد است که در این حوزه کلان، با شعارهای خود فاصله جدی پیدا کرده است و امیدواریم در سال جدید این مشکل مرتفع شود. به یاد دارم در زمان جنگ که کشور با آن مشکلات عدیده روبهرو بود آیتالله هاشمی با یک خطبه، چنان امیدی به جامعه تزریق میکردند که مردم حتی حاضر بودند مشکلات را تحمل کنند. مردم ما آمادگی مقابله با سختی هارا دارند به شرط آنکه احساس کنند در تصمیمگیریها عقلانیت به خرج رفته و همچنین امید در جامعه وجود دارد.
خبرهایی درباره کمرنگ شدن نقش اسحاق جهانگیری در دولت دوازدهم به گوش میرسد. به نظر شما آیا در واقعیت نیز نقش او کمرنگتر شده است؟
من نیز این موضوع را شنیدهام اما واقعیت ندارد. آقای جهانگیری بسیار استوار در جایگاه خود ایستاده و مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دولت را پیگیری میکند و ارتباط خوبی هم با رییسجمهور دارد. البته بعد از حضور ایشان در انتخابات ٩٦ و واضحتر شدن مواضع، توجه مردم بیش از پیش به ایشان جلب شد و همین موضوع سبب افزایش فشارها نسبت به ایشان بود. با این حال همچنان شاهد هستیم که آقای جهانگیری بر مواضع خود پافشاری کرده و عقبنشینی نکرده است. موضوعاتی از قبیل تضعیف جایگاه او یا کم شدن رابطه ایشان با دولت و مسائلی از این دست، خبرهایی است که بیشتر جنبه تضعیف دولت را دارد و نباید به آن دامن زد. بر اساس اطلاعاتی که من دارم آقای جهانگیری همچنان مانند دولت یازدهم نقش تاثیرگذاری در دولت دارند.
محمود احمدینژاد یکی از چهرههای خبرساز این روزهای کشور است. آیتالله هاشمی در زمان حیات خود تذکرهایی را درباره رفتار احتمالی احمدینژاد در آینده داده بودند که این روزها درحال وقوع است. تحلیل شما از اقدامات اخیر احمدینژاد چیست؟
اقدامات اخیر آقای احمدینژاد برای ما اتفاق تازهای نیست. ما که در طرف میز افرادی مانند آیتالله هاشمی نشسته بودیم، شاهد بودیم ایشان این روزها را پیشبینی کرده بود. در سالهای گذشته احمدینژاد با اقدامات خود نشان داد که با بخش بزرگی از نظام مشکل دارد و متاسفانه امروز او همان برخوردها را با بخش دیگری از نظام انجام میدهد. این موضوع را بزرگان پیشبینی کرده بودند به همین دلیل رفتارهای اخیر او برای ما عجیب نیست و منتظر این رفتارها بودیم. اقدامات اخیر احمدینژاد یک نکته روشن نیز دارد. اینکه ایشان با توجه به رویکرد برعکسی که نسبت به نظام و شخصیتهای نظام دارد به راحتی توانست نامه بنویسد، تریبون بگیرد و در سمتهای متفاوت مشغول شود را به فال نیک میگیرم. به فال نیک میگیرم چون نظام خط قرمز خود را تا حدی بالا برده است که اجازه میدهد فردی به این صورت در داخل کشور موضع اپوزیسیون اتخاذ کند. من این موضوع را میپسندم و آرزو دارم عمل متقابلی که در گذشته نسبت به برخی منتقدان صورت گرفت مانند محرومیت از برخی حقوق و امتیازها و همچنین حضور در دادگاه تکرار نشود. اگر این نوع نگاه نسبت به همه انتقادها وجود داشته باشد اتفاق خوبی رخ داده است. عملکرد احمدینژاد از دید کسانی که از گذشته با او مخالف بودند، جای تعجب ندارد. در جبهه اصولگرایی نیز متوجه شدهاند که حمایت از احمدینژاد اشتباه بوده است.
در روزهای نزدیک به سالگرد رحلت آیتالله هاشمی شما موضوعی را درباره فوت ایشان مطرح کردید که بازخورد رسانهای زیادی داشت. درباره آن توضیح میدهید؟
پس از فوت آیتالله هاشمی سوالات و ابهامات زیادی درباره فوت ایشان در جامعه شکل گرفت. درباره علت فوت آیتالله هاشمی، ابهاماتی وجود دارد. این ابهام هم مربوط به جامعه و هم مربوط به خانواده ایشان است. بنا نداریم بگوییم علت فوت آیتالله هاشمی یک اتفاق ویژه و خاص بوده است اما به دلیل شخصیت آیتالله و شرایط حفاظتی ویژهای که ایشان داشتند، اینکه علت فوت ایشان در هالهای از ابهام قرار داشته باشد برای جامعه خوشایند نیست. خواستار آن هستیم که هرچه سریعتر نسبت به رفع این ابهام اقدام شود. ترجیح خانواده بر این است که این موضوع در فضایی منطقی پیگیری شود و خانواده تلاش دارد از این موضوع در یک فضای دور از احساس رفع ابهام شود. این ابهام برای نظام نیز وجود دارد ونظام هم پیگیر این موضوع است زیرا اگر این موضوع روشن بود درباره آن اطلاعرسانی لازم صورت میگرفت. آقای هاشمی بعد از فوت مظلومیت بیشتری پیدا کرده است. در بسیاری از موارد اتفاقاتی رخ داده است که مظلومیت ایشان بیشتر شده است. ما باید به رفتار ایشان تاسی کنیم و همان رویکرد صبوری که ویژگی اصلی ایشان بود را نسبت به اتفاقات پس ازرحلت داشته باشیم و نباید در بررسی این موضوع عجولانه رفتار کنیم. اعضای خانواده همان رویهای که آیتالله در مواجهه با مشکلات کشور داشتهاند را در پیش گرفته و در این موضوع نیز با صبوری و با در نظر گرفتن مصلحت نظام برخورد خواهد کرد زیرا آیتالله هاشمی هیچگاه نظام را در برابر هیچ اتفاقی نمیفروخت. اگر ایشان در قید حیات بودند، به دنبال غوغاسالاری نمیرفت؛ درست است که ایشان با مردم صادق بود و بدون تعارف موضوعات را مطرح میکرد اما همواره مصلحت را نیز مد نظر داشتند. آیتالله همواره به دنبال آن بود که یک چیزی به مردم، نظام و کشور بیفزاید نه اینکه چیزی از نظام بردارد. وقتی هم در این باره از ایشان سوال میکردیم همواره یک پاسخ میدادند و میگفتند من خیلی به این نظام بدهکار هستم.
این ویژگی اخلاقی در میان فرزندان و اعضای خانواده نیز وجود دارد؟ در فضای سیاسی امروز کشور آیا اشبهالناس به آیتالله هاشمی داریم؟
پاسخ این سوال کمی دشوار است. خود من که امروز بخشی از کارهای مراسم سالگرد را انجام داده و مطالعات بسیاری درباره شخصیت ایشان داشتهام، امروز به جاهایی رسیدهام که در دوران حیات ایشان چنین دیدگاهی نداشتم. در این مدت نقاط متفاوت و عجیبی در زندگی ایشان دیدهام که میتوان گفت شخصیت آیتالله هاشمی در تاریخ سیاسی ایران کم نظیر است. البته این موضوع را باید آیندگان بگویند اما فکر میکنم این موضوع عنوان خواهد شد و تاریخ در این باره قضاوت روشنی خواهد داشت.
کدام یک از فرزندان بیشترین شباهت را از نظر خلق و خوی به آیتالله هاشمی دارند؟
مهدی به دلیل هوش بالا و مظلومیتی که دارد.
آخرین جلسه دیدار آیتالله هاشمی با حسن روحانی در جزیره کیش که نزدیک به ٨ ساعت به طول انجامید بر سر چه موضوعاتی بود؟
٨ ساعت کمی اغراق است اما به دلیل فرصت کافی جلسه طولانی بود. بخشی از این جلسه در خاطرات آیتالله هاشمی آمده است که به زودی منتشر خواهد شد.
محسن هاشمی در گفتوگویی اعلام کرد بخشی از خاطرات آیتالله هاشمی بنابر برخی ملاحظات منتشر نخواهد شد. منظور ایشان چه ملاحظاتی است؟ چون خاطرات ایشان به عنوان معمار انقلاب میتواند بسیاری از موضوعات را روشن کند.
در بخشی از خاطرات آیتالله مسائل شخصی برخی افراد وجود دارد که انتشار آن درست نیست. ایشان نیز خاطرات را میخواند و اصلاحاتی را انجام میداد تا با آبروی اشخاص بازی نشود. هرچند این موارد کم بود و شاید به ٢درصد هم نمیرسید اما ایشان این مورد را لحاظ میکردند. در برخی موارد مسائل امنیتی وجود دارد که انتشار آن در این شرایط صلاح نیست. در زمان حیات حاجآقا ١٢ جلد از خاطرات ایشان منتشر شد و دست خط خاطرات ایشان نیز موجود است و میتوانید انطباق دهید. شاید ماکسیمم ٢ درصد از خاطرات حاجآقا صلاح نبوده که منتشر شود که آن هم به دلیل آبروی افراد بوده است. به عنوان مثال در خاطرات دهه ٦٠ حاجآقا بخشهایی است که فردی نزد ایشان آمده و گله یک نفر دیگر را میکند. ممکن بود برای آن شخص با توجه به موقعیتهایی که داشته مشکل به وجود بیاید به همین دلیل حاجآقا میگفتند آن بخشها حذف شود. کما اینکه این دلخوریها در بخشهایی از خاطرات دهه شصت به وجود آمد و پس از آنکه خاطرات آن دوران چاپ شد عدهای از حاجآقا بابت مطرح شدن برخی موضوعات گلایه کردند. ایشان بسیار رازدار بودند و به هیچ عنوان راز دل خود را عنوان نمیکردند.
یعنی برخی موضوعات را حتی با حاجخانم نیز در میان نمیگذاشتند؟
خیر. ایشان به معنای واقعی کلمه رازدار بودند.
پس از روی کار آمدن آقای ولایتی تغییراتی در دانشگاه آزاد به وجود آمده است. شاید برخی انتظار داشتند که حداقل مراسمی برای آیتالله هاشمی که بنیانگذار دانشگاه آزاد بودند، برگزار شود که این مهم رخ نداد؛ آیا از این موضوع ناراحت شدید؟
توقع داشتیم مراسمی برگزار شود اما این اتفاق نیفتاد. به نظر من این موضوع به برکات رفتاری حاجآقا باز میگردد که تمام مراسمهای ایشان جنبه مردمی داشت و ختم و بزرگداشت دولتی برای ایشان گرفته نشد و این مهم را به فال نیک میگیرم. هرچند هنوز از این موضوع دلخور هستیم اما این موضوع را به فال نیک میگیریم زیرا این اتفاق یکی دیگر از جلوههای مظلومیت آیتالله هاشمی بود. به عنوان مثال وقتی یک هنرمند فوت میکند، تاریخ فوت او در تقویم رسمی کشور ثبت میشود اما با وجود گذشت یک سال از رحلت حاجآقا که از بنیانگذاران انقلاب بودند هنوز این اتفاق در تقویم رسمی کشور ثبت نشده و حداقل انتظار ما از دولت آن است که این رحلت را در تقویم رسمی کشور ثبت کند.
چرا دانشگاه آزاد برای جریان اصولگرا اهمیت ویژهای دارد؟
به نظر میرسد این جریان و آقای ولایتی تلاش دارند با استفاده از ظرفیتهای دانشگاه آزاد کادرسازی علمی کند. در دوران احمدینژاد ریزش اساتید و دانشجوها در دانشگاههای دولتی زیاد بود در حالی که این اتفاق در دانشگاه آزاد رخ نمیداد. هرچند فضا در دانشگاه آزاد بازتر بود اما با این اوصاف آیتالله هاشمی همواره انتقاد جدی به چک لیست اساتید داشتند. دانشگاه آزاد مجموعهای با ١ میلیون دانشجو و ٥ میلیون فارغالتحصیل از ظرفیت ویژهای برخوردار است و همین موضوع سبب شده است توجهها به سمت این دانشگاه جلب شود. ملک دانشگاه آزاد ملک شخصی خانواده ایشان نیست. این دانشگاه کاری بود که حاجآقا برای مردم کرد و وقتهای آزاد خود را صرف آن میکردند. این دانشگاه پایههای علمی کشور را ارتقا داد. توقع آن است که حرمت موسس دانشگاه آزاد حفظ شود. آقای هاشمی برنامههای بسیاری برای سالهای آتی دانشگاه آزاد داشتند و همان برنامهها میتوانست سرمنشا بسیاری از اتفاقات خوب در کشور شود. اینکه روسای دانشگاه جارو شوند یا نیروهایی که به حاجآقا نزدیک بودند از سیستم دانشگاه ازاد اخراج شوند، درست نیست.
انتظار چنین رفتاری از آقای ولایتی داشتید؟
بله، من توقع همچین برخوردی داشتم زیرا قبلا با آقای ولایتی همکاری داشتم.
این یک سال برای شما و اعضای خانواده چگونه سپری شد؟
واقعیت آن است که بسیار سخت است. این موضوع مربوط به من نیست بلکه هر فرزندی که پدر خود را از دست میدهد، سختی میکشد. برای ما شخص آیتالله استوانه جدی بود و از این منظر نبود ایشان واقعا سخت است. در تنهاییها وقتی کتابی میخوانم یا عکسی میبینم عمدتا در بغض هستم اما در واقعیت محبتی که مردم نسبت به ما از تشییع جنازه ایشان داشتند و نگاهی که در جامعه نسبت به ایشان وجود دارد ما را آرام میکند. به نظر من فوت آیتالله نقطه اوج دیگری در زندگی ایشان بود. وقتی میبینم آقای هاشمی در اوج، همراه مردم و با عزت دنیا را ترک کرده است به ما تسکین میدهد. راحتتر بگویم فقدان حاجآقا با محبت مردم برطرف میشود.
اقدامات احمدینژاد عجیب نیست
در آغاز دولت دوازدهم از شما به عنوان گزینه وزارت ورزش و جوانان نام برده میشد. آیا در این باره صحبتی شده بود؟ آیا آمادگی برای این موضوع داشتید؟
مطرح شدن اسم من به عنوان نامزد وزارت ورزش و جوانان در آغاز به کار دولت دوازدهم، بیشتر یک موضوع رسانهای بود نه واقعیت. تیم ترکیبی که در دولت برای انتخاب وزرا کار میکرد تلاش داشت تا بررسیهای خود را محرمانه نگه دارد به همین دلیل تا روز معرفی وزرا توسط رییسجمهور به مجلس شورای اسلامی کمتر کسی از اسامی وزرای پیشنهادی اطلاع داشت. طبیعتا در این شرایط اگر اسم من مطرح شد، به عنوان یک گزینه پیشنهادی از سوی برخی دوستان در دولت بوده است و این مهم منوط به انتخاب رییسجمهور بود. صادقانه باید بگویم درباره مطرح شدن اسم من به عنوان وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان خود من نیز متوجه نشدم که این موضوع از کجا آغاز شد و کجا به پایان رسید زیرا پیگیر آن نبودم که این اتفاق رخ دهد. اما باید بگویم در مجموع آمادگی داشتم که در دولت دوازدهم اگر شرایط مهیا باشد و پیشنهادی داده شود به موضوع ورود کرده و قبول مسوولیت کنم اما تاکنون پیشنهاد مشخصی از طرف دولت به من نشده است.
پس از مطرح نشدن اسم شما به عنوان وزیر ورزش و جوانان زمزمههایی درخصوص احیای سازمان ملی جوانان شکل گرفت و مجددا اسم شما به عنوان کاندیدای ریاست این سازمان بر سر زبانها افتاد. در صورت تشکیل سازمان آیا علاقهای دارید در این سازمان مشغول شوید؟
در ابتدا قرار بود سازمان ملی جوانان به معاونت تبدیل شود. این موضوع در ابتدا باید راه پر پیچ و خم خود را طی کند که تاکنون این اتفاق رخ نداده است. من مطالعات بسیاری در حوزه جوانان داشته و برنامههایی نیز در این زمینه دارم. در مجموع سعی من بر آن است در این حوزه ارتباط خود با جوانان را حفظ کنم اما همانطور که گفتم متوجه نشدهام که اسم من از کجا مطرح و چه زمانی خط خورد.
دولت دوازدهم از ابتدای کار با مشکلات و چالشهای بسیاری رو به رو بوده است. با توجه به وعدههای انتخاباتی حسن روحانی، عملکرد دولت دوازدهم را چگونه ارزیابی میکنید؟
دو شاخص عقلانیت و امید که شعار اصلی دولت در ایام انتخابات بود، در این روزها افت جدی پیدا کرده است. من هیچگاه احساس نمیکردم امید به آینده بتواند در تصمیمگیریهای کلان کشور موثر باشد اما امروز شاهد هستیم که امید، رکن اصلی جامعه است. امید همان موضوعی است که آیتالله هاشمی همواره به آن تاکید داشتند و تلاش میکردند که آن را به جامعه تزریق کنند. تا پیش از این ما این جملات را فقط شنیده بودیم اما امروز شاهد هستیم که جامعه تشنه امید است. قصد ندارم به شاخصهای اقتصادی، گرانی و موضوعاتی از این دست ورود کنم. این موضوعات وجود دارد اما کارشناسهای این حوزه باید درباره آن اظهارنظر کنند. آن چیزی که مشهود است و توقع میرود دولت به آن ورود کند، موضوع عقلانیت در تصمیمگیریها بر اساس فاکتورهای منطقی و واقعگرایانه است. امروز تنها کسی که میتواند به جامعه امید تزریق کند، رییسجمهور است. البته انتقادی هم به دولت وارد است که در این حوزه کلان، با شعارهای خود فاصله جدی پیدا کرده است و امیدواریم در سال جدید این مشکل مرتفع شود. به یاد دارم در زمان جنگ که کشور با آن مشکلات عدیده روبهرو بود آیتالله هاشمی با یک خطبه، چنان امیدی به جامعه تزریق میکردند که مردم حتی حاضر بودند مشکلات را تحمل کنند. مردم ما آمادگی مقابله با سختی هارا دارند به شرط آنکه احساس کنند در تصمیمگیریها عقلانیت به خرج رفته و همچنین امید در جامعه وجود دارد.
خبرهایی درباره کمرنگ شدن نقش اسحاق جهانگیری در دولت دوازدهم به گوش میرسد. به نظر شما آیا در واقعیت نیز نقش او کمرنگتر شده است؟
من نیز این موضوع را شنیدهام اما واقعیت ندارد. آقای جهانگیری بسیار استوار در جایگاه خود ایستاده و مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دولت را پیگیری میکند و ارتباط خوبی هم با رییسجمهور دارد. البته بعد از حضور ایشان در انتخابات ٩٦ و واضحتر شدن مواضع، توجه مردم بیش از پیش به ایشان جلب شد و همین موضوع سبب افزایش فشارها نسبت به ایشان بود. با این حال همچنان شاهد هستیم که آقای جهانگیری بر مواضع خود پافشاری کرده و عقبنشینی نکرده است. موضوعاتی از قبیل تضعیف جایگاه او یا کم شدن رابطه ایشان با دولت و مسائلی از این دست، خبرهایی است که بیشتر جنبه تضعیف دولت را دارد و نباید به آن دامن زد. بر اساس اطلاعاتی که من دارم آقای جهانگیری همچنان مانند دولت یازدهم نقش تاثیرگذاری در دولت دارند.
محمود احمدینژاد یکی از چهرههای خبرساز این روزهای کشور است. آیتالله هاشمی در زمان حیات خود تذکرهایی را درباره رفتار احتمالی احمدینژاد در آینده داده بودند که این روزها درحال وقوع است. تحلیل شما از اقدامات اخیر احمدینژاد چیست؟
اقدامات اخیر آقای احمدینژاد برای ما اتفاق تازهای نیست. ما که در طرف میز افرادی مانند آیتالله هاشمی نشسته بودیم، شاهد بودیم ایشان این روزها را پیشبینی کرده بود. در سالهای گذشته احمدینژاد با اقدامات خود نشان داد که با بخش بزرگی از نظام مشکل دارد و متاسفانه امروز او همان برخوردها را با بخش دیگری از نظام انجام میدهد. این موضوع را بزرگان پیشبینی کرده بودند به همین دلیل رفتارهای اخیر او برای ما عجیب نیست و منتظر این رفتارها بودیم. اقدامات اخیر احمدینژاد یک نکته روشن نیز دارد. اینکه ایشان با توجه به رویکرد برعکسی که نسبت به نظام و شخصیتهای نظام دارد به راحتی توانست نامه بنویسد، تریبون بگیرد و در سمتهای متفاوت مشغول شود را به فال نیک میگیرم. به فال نیک میگیرم چون نظام خط قرمز خود را تا حدی بالا برده است که اجازه میدهد فردی به این صورت در داخل کشور موضع اپوزیسیون اتخاذ کند. من این موضوع را میپسندم و آرزو دارم عمل متقابلی که در گذشته نسبت به برخی منتقدان صورت گرفت مانند محرومیت از برخی حقوق و امتیازها و همچنین حضور در دادگاه تکرار نشود. اگر این نوع نگاه نسبت به همه انتقادها وجود داشته باشد اتفاق خوبی رخ داده است. عملکرد احمدینژاد از دید کسانی که از گذشته با او مخالف بودند، جای تعجب ندارد. در جبهه اصولگرایی نیز متوجه شدهاند که حمایت از احمدینژاد اشتباه بوده است.
در روزهای نزدیک به سالگرد رحلت آیتالله هاشمی شما موضوعی را درباره فوت ایشان مطرح کردید که بازخورد رسانهای زیادی داشت. درباره آن توضیح میدهید؟
پس از فوت آیتالله هاشمی سوالات و ابهامات زیادی درباره فوت ایشان در جامعه شکل گرفت. درباره علت فوت آیتالله هاشمی، ابهاماتی وجود دارد. این ابهام هم مربوط به جامعه و هم مربوط به خانواده ایشان است. بنا نداریم بگوییم علت فوت آیتالله هاشمی یک اتفاق ویژه و خاص بوده است اما به دلیل شخصیت آیتالله و شرایط حفاظتی ویژهای که ایشان داشتند، اینکه علت فوت ایشان در هالهای از ابهام قرار داشته باشد برای جامعه خوشایند نیست. خواستار آن هستیم که هرچه سریعتر نسبت به رفع این ابهام اقدام شود. ترجیح خانواده بر این است که این موضوع در فضایی منطقی پیگیری شود و خانواده تلاش دارد از این موضوع در یک فضای دور از احساس رفع ابهام شود. این ابهام برای نظام نیز وجود دارد ونظام هم پیگیر این موضوع است زیرا اگر این موضوع روشن بود درباره آن اطلاعرسانی لازم صورت میگرفت. آقای هاشمی بعد از فوت مظلومیت بیشتری پیدا کرده است. در بسیاری از موارد اتفاقاتی رخ داده است که مظلومیت ایشان بیشتر شده است. ما باید به رفتار ایشان تاسی کنیم و همان رویکرد صبوری که ویژگی اصلی ایشان بود را نسبت به اتفاقات پس ازرحلت داشته باشیم و نباید در بررسی این موضوع عجولانه رفتار کنیم. اعضای خانواده همان رویهای که آیتالله در مواجهه با مشکلات کشور داشتهاند را در پیش گرفته و در این موضوع نیز با صبوری و با در نظر گرفتن مصلحت نظام برخورد خواهد کرد زیرا آیتالله هاشمی هیچگاه نظام را در برابر هیچ اتفاقی نمیفروخت. اگر ایشان در قید حیات بودند، به دنبال غوغاسالاری نمیرفت؛ درست است که ایشان با مردم صادق بود و بدون تعارف موضوعات را مطرح میکرد اما همواره مصلحت را نیز مد نظر داشتند. آیتالله همواره به دنبال آن بود که یک چیزی به مردم، نظام و کشور بیفزاید نه اینکه چیزی از نظام بردارد. وقتی هم در این باره از ایشان سوال میکردیم همواره یک پاسخ میدادند و میگفتند من خیلی به این نظام بدهکار هستم.
این ویژگی اخلاقی در میان فرزندان و اعضای خانواده نیز وجود دارد؟ در فضای سیاسی امروز کشور آیا اشبهالناس به آیتالله هاشمی داریم؟
پاسخ این سوال کمی دشوار است. خود من که امروز بخشی از کارهای مراسم سالگرد را انجام داده و مطالعات بسیاری درباره شخصیت ایشان داشتهام، امروز به جاهایی رسیدهام که در دوران حیات ایشان چنین دیدگاهی نداشتم. در این مدت نقاط متفاوت و عجیبی در زندگی ایشان دیدهام که میتوان گفت شخصیت آیتالله هاشمی در تاریخ سیاسی ایران کم نظیر است. البته این موضوع را باید آیندگان بگویند اما فکر میکنم این موضوع عنوان خواهد شد و تاریخ در این باره قضاوت روشنی خواهد داشت.
کدام یک از فرزندان بیشترین شباهت را از نظر خلق و خوی به آیتالله هاشمی دارند؟
مهدی به دلیل هوش بالا و مظلومیتی که دارد.
آخرین جلسه دیدار آیتالله هاشمی با حسن روحانی در جزیره کیش که نزدیک به ٨ ساعت به طول انجامید بر سر چه موضوعاتی بود؟
٨ ساعت کمی اغراق است اما به دلیل فرصت کافی جلسه طولانی بود. بخشی از این جلسه در خاطرات آیتالله هاشمی آمده است که به زودی منتشر خواهد شد.
محسن هاشمی در گفتوگویی اعلام کرد بخشی از خاطرات آیتالله هاشمی بنابر برخی ملاحظات منتشر نخواهد شد. منظور ایشان چه ملاحظاتی است؟ چون خاطرات ایشان به عنوان معمار انقلاب میتواند بسیاری از موضوعات را روشن کند.
در بخشی از خاطرات آیتالله مسائل شخصی برخی افراد وجود دارد که انتشار آن درست نیست. ایشان نیز خاطرات را میخواند و اصلاحاتی را انجام میداد تا با آبروی اشخاص بازی نشود. هرچند این موارد کم بود و شاید به ٢درصد هم نمیرسید اما ایشان این مورد را لحاظ میکردند. در برخی موارد مسائل امنیتی وجود دارد که انتشار آن در این شرایط صلاح نیست. در زمان حیات حاجآقا ١٢ جلد از خاطرات ایشان منتشر شد و دست خط خاطرات ایشان نیز موجود است و میتوانید انطباق دهید. شاید ماکسیمم ٢ درصد از خاطرات حاجآقا صلاح نبوده که منتشر شود که آن هم به دلیل آبروی افراد بوده است. به عنوان مثال در خاطرات دهه ٦٠ حاجآقا بخشهایی است که فردی نزد ایشان آمده و گله یک نفر دیگر را میکند. ممکن بود برای آن شخص با توجه به موقعیتهایی که داشته مشکل به وجود بیاید به همین دلیل حاجآقا میگفتند آن بخشها حذف شود. کما اینکه این دلخوریها در بخشهایی از خاطرات دهه شصت به وجود آمد و پس از آنکه خاطرات آن دوران چاپ شد عدهای از حاجآقا بابت مطرح شدن برخی موضوعات گلایه کردند. ایشان بسیار رازدار بودند و به هیچ عنوان راز دل خود را عنوان نمیکردند.
یعنی برخی موضوعات را حتی با حاجخانم نیز در میان نمیگذاشتند؟
خیر. ایشان به معنای واقعی کلمه رازدار بودند.
پس از روی کار آمدن آقای ولایتی تغییراتی در دانشگاه آزاد به وجود آمده است. شاید برخی انتظار داشتند که حداقل مراسمی برای آیتالله هاشمی که بنیانگذار دانشگاه آزاد بودند، برگزار شود که این مهم رخ نداد؛ آیا از این موضوع ناراحت شدید؟
توقع داشتیم مراسمی برگزار شود اما این اتفاق نیفتاد. به نظر من این موضوع به برکات رفتاری حاجآقا باز میگردد که تمام مراسمهای ایشان جنبه مردمی داشت و ختم و بزرگداشت دولتی برای ایشان گرفته نشد و این مهم را به فال نیک میگیرم. هرچند هنوز از این موضوع دلخور هستیم اما این موضوع را به فال نیک میگیریم زیرا این اتفاق یکی دیگر از جلوههای مظلومیت آیتالله هاشمی بود. به عنوان مثال وقتی یک هنرمند فوت میکند، تاریخ فوت او در تقویم رسمی کشور ثبت میشود اما با وجود گذشت یک سال از رحلت حاجآقا که از بنیانگذاران انقلاب بودند هنوز این اتفاق در تقویم رسمی کشور ثبت نشده و حداقل انتظار ما از دولت آن است که این رحلت را در تقویم رسمی کشور ثبت کند.
چرا دانشگاه آزاد برای جریان اصولگرا اهمیت ویژهای دارد؟
به نظر میرسد این جریان و آقای ولایتی تلاش دارند با استفاده از ظرفیتهای دانشگاه آزاد کادرسازی علمی کند. در دوران احمدینژاد ریزش اساتید و دانشجوها در دانشگاههای دولتی زیاد بود در حالی که این اتفاق در دانشگاه آزاد رخ نمیداد. هرچند فضا در دانشگاه آزاد بازتر بود اما با این اوصاف آیتالله هاشمی همواره انتقاد جدی به چک لیست اساتید داشتند. دانشگاه آزاد مجموعهای با ١ میلیون دانشجو و ٥ میلیون فارغالتحصیل از ظرفیت ویژهای برخوردار است و همین موضوع سبب شده است توجهها به سمت این دانشگاه جلب شود. ملک دانشگاه آزاد ملک شخصی خانواده ایشان نیست. این دانشگاه کاری بود که حاجآقا برای مردم کرد و وقتهای آزاد خود را صرف آن میکردند. این دانشگاه پایههای علمی کشور را ارتقا داد. توقع آن است که حرمت موسس دانشگاه آزاد حفظ شود. آقای هاشمی برنامههای بسیاری برای سالهای آتی دانشگاه آزاد داشتند و همان برنامهها میتوانست سرمنشا بسیاری از اتفاقات خوب در کشور شود. اینکه روسای دانشگاه جارو شوند یا نیروهایی که به حاجآقا نزدیک بودند از سیستم دانشگاه ازاد اخراج شوند، درست نیست.
انتظار چنین رفتاری از آقای ولایتی داشتید؟
بله، من توقع همچین برخوردی داشتم زیرا قبلا با آقای ولایتی همکاری داشتم.
این یک سال برای شما و اعضای خانواده چگونه سپری شد؟
واقعیت آن است که بسیار سخت است. این موضوع مربوط به من نیست بلکه هر فرزندی که پدر خود را از دست میدهد، سختی میکشد. برای ما شخص آیتالله استوانه جدی بود و از این منظر نبود ایشان واقعا سخت است. در تنهاییها وقتی کتابی میخوانم یا عکسی میبینم عمدتا در بغض هستم اما در واقعیت محبتی که مردم نسبت به ما از تشییع جنازه ایشان داشتند و نگاهی که در جامعه نسبت به ایشان وجود دارد ما را آرام میکند. به نظر من فوت آیتالله نقطه اوج دیگری در زندگی ایشان بود. وقتی میبینم آقای هاشمی در اوج، همراه مردم و با عزت دنیا را ترک کرده است به ما تسکین میدهد. راحتتر بگویم فقدان حاجآقا با محبت مردم برطرف میشود.
اقدامات احمدینژاد عجیب نیست
اقدامات اخیر آقای احمدینژاد برای ما اتفاق تازهای نیست. ما که در طرف میز افرادی مانند آیتالله هاشمی نشسته بودیم، شاهد بودیم ایشان این روزها را پیشبینی کرده بود. در سالهای گذشته احمدینژاد با اقدامات خود نشان داد که با بخش بزرگی از نظام مشکل دارد و متاسفانه امروز او همان برخوردها را با بخش دیگری از نظام انجام میدهد. این موضوع را بزرگان پیشبینی کرده بودند به همین دلیل رفتارهای اخیر او برای ما عجیب نیست و منتظر این رفتارها بودیم.
علت فوت اتفاقی خاص نبوده است
پس از فوت آیتالله هاشمی سوالات و ابهامات زیادی درباره فوت ایشان در جامعه شکل گرفت. درباره علت فوت آیتالله هاشمی، ابهاماتی وجود دارد. این ابهام هم مربوط به جامعه و هم مربوط به خانواده ایشان است. بنا نداریم بگوییم علت فوت آیتالله هاشمی یک اتفاق ویژه و خاص بوده است اما به دلیل شخصیت آیتالله و شرایط حفاظتی ویژهای که ایشان داشتند، اینکه علت فوت ایشان در هالهای از ابهام قرار داشته باشد برای جامعه خوشایند نیست.
تلاش برای کادرسازی علمی
جریان اصولگرا و آقای ولایتی تلاش دارند با استفاده از ظرفیتهای دانشگاه آزاد کادرسازی علمی کنند. در دوران احمدینژاد ریزش اساتید و دانشجوها در دانشگاههای دولتی زیاد بود در حالی که این اتفاق در دانشگاه آزاد رخ نمیداد. هرچند فضا در دانشگاه آزاد بازتر بود اما با این اوصاف آیتالله هاشمی همواره انتقاد جدی به چک لیست اساتید داشتند. این دانشگاه کاری بود که حاجآقا برای مردم کرد و وقتهای آزاد خود را صرف آن میکردند. توقع آن است که حرمت موسس دانشگاه آزاد حفظ شود.
تزریق امید به وسیله رییسجمهور
دو شاخص عقلانیت و امید که شعار اصلی دولت در ایام انتخابات بود، در این روزها افت جدی پیدا کرده است. من هیچگاه احساس نمیکردم امید به آینده بتواند در تصمیمگیریهای کلان کشور موثر باشد. این موضوعات وجود دارد اما کارشناسهای این حوزه باید درباره آن اظهارنظر کنند. آن چیزی که مشهود است و توقع میرود دولت به آن ورود کند، موضوع عقلانیت در تصمیمگیریها بر اساس فاکتورهای منطقی و واقعگرایانه است. امروز تنها کسی که میتواند به جامعه امید تزریق کند، رییسجمهور است.
خبرهای مرتبط
گزارش خطا
آخرین اخبار