لبه پرتگاه و بازگشت؟

کد خبر: ۱۷۹۵۶۶
تاریخ انتشار: ۰۶ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۳:۰۱
به گزارش صدای ایران، محمدمهدی مظاهری،استاد دانشگاه در شرق نوشت:

پنجاه‌وچهارمین دوره کنفرانس امنیتی مونیخ ۲۰۱۸ از جمعه گذشته ۲۷ بهمن‌ماه (۱۶ فوریه) در هتل «بایریشر هوف» مونیخ آغاز شد و با توجه به اهمیت مسئله توافق هسته‌ای ایران و کشورهای ۱+٥، انتظار می‌رفت که دفاع از برجام و مرزبندی مشخص با سیاست دولت آمریکا دراین‌باره به‌طور برجسته در کنفرانس مونیخ مطرح شود. کنفرانس مونیخ روز شنبه نیز به صحنه دفاع اروپا و روسیه از برجام برابر آمریکا تبدیل شد و «ارنست مونیز»، وزیر انرژی دولت باراک اوباما، در حضور «جان سولیوان»، معاون وزارت خارجه دولت دونالد ترامپ، با دفاع از برجام گفت: نقصی در برجام وجود ندارد که بخواهید اصلاحش کنید. اما حضور و سخنرانی محمدجواد ظریف، بنیامین نتانیاهو و عادل‌الجبیر فضای کنفرانس را به سمت پرسش داغ کنونی منطقه خاورمیانه یعنی مناسبات امنیتی و ساختار نظامی پس از داعش برد.  در یک نظرسنجی گسترده از استادان رشته روابط بین‌الملل در بیش از ١٠ کشور جهان اکثر غریب‌به‌اتفاق آنها در پاسخ به این سؤال که مهم‌ترین منطقه تهدیدزا برای صلح و امنیت جهانی کدام است، خاورمیانه را معرفی کرده بودند. البته این وضعیت  نکته تازه‌ای نیست اما به نظر می‌رسد  غربی‌ها تازه در حال دریافتن این نکته هستند که پاسخی برای این مشکل ندارند. امروز حتی تحلیلگران مستقل در خود ایالات متحده هم مشکل کانونی سیاست آمریکا در خاورمیانه را تلاشی مضحک برای نادیده‌گرفتن واقعیات عرصه پیچیده خاورمیانه می‌دانند. رویه به‌فروش‌گذاشتن سیاست خارجی و امنیتی ایالات متحده در خاورمیانه به بالاترین قیمت پیشنهادی، اگرچه در سال نخست ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ ابعاد آشکارتری پیدا کرده اما در عمل این سازوکاری است که برای بیش از دو دهه بر سیاست خاورمیانه‌ای آمریکا اگرچه با ظرافت بیشتری حاکم بوده است. در مقابل این ناشی‌گری فرامنطقه‌ای و ارتجاع منطقه‌ای، دستگاه دیپلماسی ایران در پنج سال گذشته عمده‌ترین هدف خود را مقابله با پروژه ایران‌هراسی عبری-عربی قرار داده است.

بخش میدانی این پروژه، تلاش جدی ایران به‌عنوان مهم‌ترین نیروی ثبات‌بخش در معادلات خاورمیانه برای حفظ مرزها، تداوم حاکمیت دولت‌های مشروع و مقابله با گروه‌های تروریستی بوده است. بخش نرم‌افزاری این پروژه نیز همان چیزی است که در قالب مذاکرات بین‌المللی و دیپلماسی عمومی وزارت خارجه برای پیداشدن زمینه‌های تفاهم منطقه‌ای در این سال‌ها دیده می‌شود. حضور وزیر خارجه ایران و سخنرانی شایسته او در نشست امنیتی مونیخ که فراز برجسته‌ای از همین بخش دوم به حساب می‌آید، قطعا امید جبهه فرامنطقه‌ای را برای افزایش تنش‌ها ناکام گذاشت. در مقابل شاخ‌وشانه‌کشیدن‌های نتانیاهو و عادل‌الجبیر، تأکید ظریف بر آمادگی برای مذاکره با همه کشورهای منطقه، پایان‌یافته دانستن دوره هژمونی منطقه‌ای، لزوم گسترش همکاری‌های امنیتی منطقه‌ای و تأکید دوباره بر چارچوب پیشنهادی ایران برای شکل‌گرفتن گفت‌وگوهای امنیتی خاورمیانه و پیگیری سیاست هوشمندانه، اصولی و ثبات‌بخش ایران به‌عنوان راه‌حلی نهایی برای معضل خاورمیانه است.  عنوان نشست امنیتی مونیخ به شکل گویایی «لبه پرتگاه و بازگشت؟» انتخاب شده بود. در میان شخصیت‌های منطقه‌ای حاضر در مونیخ گروه عمده‌ای با ادامه رویه جنگ‌طلبانه و کوبیدن بر کوس تهدید و ارعاب، عملا به دنبال سوق‌دادن منطقه به لبه پرتگاه بودند. در این میان فقط وزیر خارجه ایران بود که راهی منطقی برای بازگشت پیشنهاد می‌داد. در شرایطی که اروپایی‌ها توان نقش‌آفرینی در معادلات منطقه را ندارند، آمریکایی‌ها دچار فرسایش توان و اراده و سردرگمی شده‌اند و روس‌ها نیز وجاهت کافی برای پرکردن خلأ امنیتی منطقه را ندارند، زمانه برای یک معماری امنیتی جدید در منطقه خلیج فارس آماده است. به بیان رئیس دستگاه دیپلماسی ایران، «ما پیشنهاد ایجاد یک منطقه قدرتمند را داده‌ایم که در آن ملت‌های کوچک و بزرگ و حتی آنهایی که رقابت تاریخی با یکدیگر دارند، در برقراری ثبات مشارکت می‌کنند. این استراتژی منافع تمام کشورهای ذی‌نفع را دربر می‌گیرد که منجر به برقراری ثبات خواهد شد. درحالی‌که تمایلات هژمونیک از سوی هر قدرت منطقه‌ای یا جهانی نتیجه‌ای جز ناامنی ندارد». با این اوصاف باید منتظر ماند و دید که کشورهای منطقه لبه پرتگاه را انتخاب خواهند کرد یا بازگشت را؟!

پربیننده ترین ها