احتمال کشف حجاب در عربستان!
مساله عَبایه زنان از چند دهه گذشته تا کنون موضوع جدال مجامع فقهی عربستان سعودی بوده و به نظر می رسد که فتوای شیخ عبدالله المطلق، یکی از مفتی های عضو هیئت عالمان بزرگ، که در آن بر نبود الزام استفاده از عَبایه (چادر سیاه) برای زنان، تاکید کرده، بار دیگر این موضوع مطرح شده است؛ در حالی که پیش از این بحث بر سر چگونگی پوشیدن عَبایه (روی سر یا کتف) بود، اکنون مناقشه ها در مورد میزان صحّت وجوب این مساله برای زن مسلمان بوده و فتوای مذکور سوال بزرگی را بدنبال داشته است مبنی بر اینکه آیا مفهوم پوشش برای زن، منحصر به استفاده از عَبایه است؟
با وجود آنکه عقیده شیخ المطلق اولین اظهار نظر در نوع خود در مجامع فقهی سعودی نیست، اما این باره مخالفان شیخ المطلق، فتوای او را به معنای دعوت به خلع حجاب تفسیر کردند؛ آنچه که باعث شد المطلق بار دیگر بیانیه ای صادره کرده، در مورد فتوایش توضیح داده و اتهامات را از آن دور کند.
گروه مخالف با نظر المطلق این فتوا را خلاف تعالیم دین اسلام دانسته و آن را به معنای لغزش واضحی از دستورات کتاب خدا و سنت تفسیر نموده؛ علاوه بر اینکه نسبت به بازگشت وی از این فتوا، اظهار امیدواری کردند. ایشان صدور این فتوا را در زمانی که صدای لیبرال های سعودی علیه حجاب بالا گرفته است، مایه تأسف دانستند.
در مقابل، یکی از اساتید دانشگاه ام القری نظر شیخ المطلق را درست دانسته و بر این نکته تاکید کرد که خداوند «پوشش» تمام بدن زن، به جز صورت و دو کف دست را واجب کرده است. علاوه بر اینکه او شرط «سیاهی» برای پوشش زن را نادرست دانست دانست و افزود: فتواهایی که این مساله را واجب می دانند، با وجود باطل بودن، متاسفانه بر زنان تحمیل می شوند.
یکی از محققان علوم دینی در مورد شرط رنگ سیاه برای عَبایه زنان می گوید:«این کار برخی زنان صحابه بود؛ اما مهم آن است که حجاب «پوشاننده» باشد و هیچ رنگی برای ان مشخص نشده است».
عضو انجمن ملی حقوق بشر عربستان، سهیله زین العابدین نیز عَبایه را شرط تحقق حجاب نمی داند، بلکه این نوع پوشش را بیشتر متاثر از سنت و تقلید میداند، تا دین و مذهب. وی بر این مساله تاکید کرد که این نوع پوشش مخصوص زنان منطقه خلیج (فارس) و ناشی از عادات و سنن آنهاست؛ از این رو نمی توانیم تمام زنان در جهان اسلام را مجبور به استفاده از عَبایه کنیم.
یکی دیگر از محققان سعودی نیز در گفتگو با عکاظ، ضمن تاکید بر اینکه در اسلام لباس مشخصی برای زنان تعریف نشده است، تنها «پوشش» را برای زنان ضروری دانسته و آن را امری نسبی خواند که از فرهنگی به فرهنگ دیگر و از زمانی به زمان دیگر تغییر می کند.