الاهرام نوشت: تقسیم سوریه بین 4 کشور
یک نگاه سریع به صحنه امروزی سوریه برای شناخت میزان نفوذ قدرت های منطقه ای و بین المللی کافی است، با این نگاه در می یابیم که حد و مرزهای جنگ همچنان در جبهه های مختلف بعد از گذشت نزدیک به 7 سال از شعله ور شدن آن، ممتد است.
یک نگاه سریع به صحنه امروزی سوریه برای شناخت میزان نفوذ قدرت های منطقه ای و بین المللی کافی است، با این نگاه در می یابیم که حد و مرزهای جنگ همچنان در جبهه های مختلف بعد از گذشت نزدیک به 7 سال از شعله ور شدن آن، ممتد است.
به گزارش صدای ایران دیپلماسی ایرانی نوشت؛ با وجود این که احتمال تجزیه جغرافیایی سوریه کاهش یافته، اما اکنون صحبت از نوع دیگری از تجزیه می شود، تقسیم مناطق نفوذ از طریق قدرت های بین المللی و منطقه ای موجود در سوریه که همان روسیه و ایالات متحده امریکا و ایران و ترکیه است. نفوذ در این جا فقط سیاسی و نظامی نیست، بلکه بر میزان تسلط میدانی بر اراضی گوناگون سوریه استناد می شود. به نظر می رسد مناطق تحت نفوذ مشخصی به وجود آمده که هنوز ویژگی ها و خطوط آن کامل نشده است، برای این که هر کدام از قدرت های موجود تلاش می کند مساحت های بیشتری از مناطق تحت نفوذ خود را گسترش دهد.
جنگ عفرین که حکومت اردوغان در ترکیه آغاز کرده است، یکی از این درگیری هاست که هدف آنکارا از آن توسعه منطقه تحت نفوذ خود در شمال سوریه است. این فقط ترکیه نیست که پناهگاهی محلی برای جمع کردن گروه های «ارتش آزاد» فراهم کرده است. نیروهای بین المللی و منطقه ای همگی بر ابزارهای محلی برای حمایت از نفوذ و تحقق منافع خود تکیه کرده اند.
برای همین دیگر پرسشی درباره انگیزه های این قدرت ها و سیاست هایی که آنها در خاورمیانه دنبال می کنند برای درک آن چه در سوریه می گذرد، مطرح نیست. سوالی که سال ها مطرح است و در مناسبت های مختلف دوباره خود را مطرح می کند، این است که این جدل ها و مناقشه ها کی تمام می شود و قرار است چه وقت همه چیز به پایان برسد و دیگر جنگی در کار نباشد.
سوال دیگری که ضروری به نظر می رسد و امروزه بیش از هر زمانی خود را نمایان می کند این است که به چه دلیل سوری ها با تمامی طایفه ها و نگرش های مختلفشان و با همه مواضع متناقضشان خود را درگیر قدرت های بین المللی و منطقه ای کردند، و آماده شدند هر کدام با دیگری بجنگد به صرف این که از حوزه نفوذ آن قدرت ها در برابر دیگری پشتیبانی کند، تا آن جا که سوری ها به کشتن یکدیگر پرداختند و کشورشان را ویران کردند.
شاید پاسخی که می توان به این سوال داد به شدت تقسیم بندی اجتماعی سوریه باز می گردد که سوری ها را بر آن می دارد به این سمت بروند. این حرف اگر هم صحیح باشد، اما سوال مهمتری را به دنبال خود می آورد و آن این که کیفیت رسیدن به این تقسیم بندی تا این سطح که هر طرف بخواهد قدرت خارجی دیگری را دفع کند، و بعد در خدمت قدرت حامی خود باشد، چگونه بوده که این جنگ را به وضعیت فعلی رسانده است.
سوال دیگری که مطرح می شود این است که چه بر سر سوری ها آمد که وضعیتشان به این جا رسید، این مساله ای است که جای بحث و توجه و مطالعه بیشتر، بیش از هر زمان دیگری دارد.
*وحید عبدالمجید
به گزارش صدای ایران دیپلماسی ایرانی نوشت؛ با وجود این که احتمال تجزیه جغرافیایی سوریه کاهش یافته، اما اکنون صحبت از نوع دیگری از تجزیه می شود، تقسیم مناطق نفوذ از طریق قدرت های بین المللی و منطقه ای موجود در سوریه که همان روسیه و ایالات متحده امریکا و ایران و ترکیه است. نفوذ در این جا فقط سیاسی و نظامی نیست، بلکه بر میزان تسلط میدانی بر اراضی گوناگون سوریه استناد می شود. به نظر می رسد مناطق تحت نفوذ مشخصی به وجود آمده که هنوز ویژگی ها و خطوط آن کامل نشده است، برای این که هر کدام از قدرت های موجود تلاش می کند مساحت های بیشتری از مناطق تحت نفوذ خود را گسترش دهد.
جنگ عفرین که حکومت اردوغان در ترکیه آغاز کرده است، یکی از این درگیری هاست که هدف آنکارا از آن توسعه منطقه تحت نفوذ خود در شمال سوریه است. این فقط ترکیه نیست که پناهگاهی محلی برای جمع کردن گروه های «ارتش آزاد» فراهم کرده است. نیروهای بین المللی و منطقه ای همگی بر ابزارهای محلی برای حمایت از نفوذ و تحقق منافع خود تکیه کرده اند.
برای همین دیگر پرسشی درباره انگیزه های این قدرت ها و سیاست هایی که آنها در خاورمیانه دنبال می کنند برای درک آن چه در سوریه می گذرد، مطرح نیست. سوالی که سال ها مطرح است و در مناسبت های مختلف دوباره خود را مطرح می کند، این است که این جدل ها و مناقشه ها کی تمام می شود و قرار است چه وقت همه چیز به پایان برسد و دیگر جنگی در کار نباشد.
سوال دیگری که ضروری به نظر می رسد و امروزه بیش از هر زمانی خود را نمایان می کند این است که به چه دلیل سوری ها با تمامی طایفه ها و نگرش های مختلفشان و با همه مواضع متناقضشان خود را درگیر قدرت های بین المللی و منطقه ای کردند، و آماده شدند هر کدام با دیگری بجنگد به صرف این که از حوزه نفوذ آن قدرت ها در برابر دیگری پشتیبانی کند، تا آن جا که سوری ها به کشتن یکدیگر پرداختند و کشورشان را ویران کردند.
شاید پاسخی که می توان به این سوال داد به شدت تقسیم بندی اجتماعی سوریه باز می گردد که سوری ها را بر آن می دارد به این سمت بروند. این حرف اگر هم صحیح باشد، اما سوال مهمتری را به دنبال خود می آورد و آن این که کیفیت رسیدن به این تقسیم بندی تا این سطح که هر طرف بخواهد قدرت خارجی دیگری را دفع کند، و بعد در خدمت قدرت حامی خود باشد، چگونه بوده که این جنگ را به وضعیت فعلی رسانده است.
سوال دیگری که مطرح می شود این است که چه بر سر سوری ها آمد که وضعیتشان به این جا رسید، این مساله ای است که جای بحث و توجه و مطالعه بیشتر، بیش از هر زمان دیگری دارد.
*وحید عبدالمجید
خبرهای مرتبط
گزارش خطا
آخرین اخبار