نابودی برجام با ادعای نجات آن
فیلیپ گوردن – رابرت ملی| بیانیه اخیر پرزیدنت ترامپ درباره توافق هسته ای ایران، با این مضمون که "کمکم کنید کار غیرمسئولانه ای انجام ندهم " می توانست از این هم بدتر باشد. اما می توانست از این بهتر هم باشد. و تقریبا به طور قطع پایانی بد خواهد داشت. خلاف هراس بسیاری از افراد، ترامپ توافق مشهور به برنامه جامع اقدام مشترک را باطل نکرد. با وجود اینکه او مجازات هایی را شامل حال مقامات ایرانی کرد، اما این تحریم ها از نوعی نبودند که بتوانند خطری فوری برای برجام ایجاد کنند. با این وجود یک بار دیگر تصمیم گرفت که به توافقی بین المللی حمله کند و آن را نادیده بگیرد. توافقی که از هر لحاظی جواب داده و دارد کار می کند و متحدان و شرکای آمریکا به آن متعهد هستند و ساقط شدن آن هم اعتبار آمریکا را زیر سوال می برد و هم باعث می شود ایران فعالیت های هسته ای که اخیرا متوقف کرده بود را از سر بگیرد. ترامپ با این تهدید که اگر اروپا و کنگره به صورت یک جانبه و غیر مسئولانه مفاد توافق را تغییر ندهند از آن خارج خواهد شد، برجام را در مسیر سقوط قرار داده است بدون آنکه هیچ طرح واقع گرایانه ای برای پس از آن داشته باشد.
ما که از نزدیک درگیر مذاکرات برجام بودیم می دانیم که توافق بی نقصی نیست، و هیچ توافقی در تاریخ نمی توانسته بی نقص باشد. همچنین اصرار بر "توافق بهتر" و هشدار نسبت به اینکه در صورت به دست نیامدن توافق بهتر از آن خارج می شویم مقدمه ای نه برای رسیدن به توافقی بهتر که مقدمه هیچ توافقی نیست.
تهدیدات اخیر ترامپ پاره ای از چیزی است که اینک الگویی آشنا است: رئیس جمهور زمزمه لغو توافق را مطرح می کند، آن را تا لبه دره می برد و بعد مهلتی تعیین می کند و طی آن اجازه می دهد حامیان برجام نفسی به راحتی بکشند که او عقب رفته است. بهار سال گذشته وقتی نخستین بار تعلیق تحریم ها را تمدید کرد همین اتفاق افتاد، در ماه ژوئن گفت که قصد اعمال سیاست بازبینی بر برجام را دارد، در ماه اکتبر توافق را تایید نکرد و از کنگره و اروپا خواست تا نقص هایی که مدعی آن است را برطرف کنند و این هفته هم دوباره همین حرف را زذ. این بار ترامپ تعلیق تحریم ها را تایید کرد اما آینده توافق را زیر سوال برد و این بار – به صورت واقعی – متعهد شد که اگر اروپا و کنگره نتوانند ایران را متقاعد کنند که با شرط های جدید ترامپ کنار بیاید تحریم های هسته ای را مجددا اعمال خواهد کرد.
قمار ترامپ از دو جهت مساله ساز است. این موضوع که با تعویق باطل کردن فاجعه بار توافق نفسی به راحتی کشیده می شود، حامیان توافق را نسبت به صدمه واقعی بی حس کرده است. بله، برجام تاکنون پا بر جا باقی مانده است. اما چیزی که چند ماه پیش فاجعه انگیز به شمار می آمد وقتی چند بار تکرار شد دیگر آن قدر فاجعه آمیز نیست. هر بار که ترامپ تردیدها را در خصوص خروج از توافق بالا می برد، سرنوشت برجام در هاله ای از ابهام قرار می گیرد و سرمایه گذاران بالقوه و شرکای تجاری ایران پای شان سست می شود. توافق بر اساس دستاوردهای دوطرفه سر راستی بنا شده بود: در عوض محدودیت های جدی و پذیرش بازرسی بدون مرز از برنامه هسته ای، ایران با تعلیق تحریم ها روبهرو می شد. اما تهران تا چه زمانی خیری در این می بیند که به تعهدات خود در برجام احترام بگذارد و از منافع اقتصادی بهره مند نشود؟ خلاصه بگوییم، هر بار که دولت ترامپ در اعمال برجام سنگ اندازی کرده، بنیان های آن را تضعیف کرده و آن را به سراشیبی سقوط سوق داده است.
مشکل دوم جدی تر هم هست. رئیس جمهور به واسطه تهدید به کناره گیری از برجام به دنبال این است که کنگره و اروپا را به سمت نجات برجام سوق دهد – اما به شیوه ای که نهایتا ممکن است به نابودی آن ختم شود. عناصر بسیاری در فهرست مطالبات ترامپ وجود دارد، برخی از آنها نسبت به بقیه راحت تر تفسیر می شوند، اما ذات ماجرا از این قرار است: او می خواهد ایران تمام محدودیت های ذکر شده در توافق را نه برای 10، 15، 20 یا 25 سال بپذیرد، بلکه می خواهد تا ابد ادامه پیدا کند. این همان چیزی است که منتقدان توافق "مقررات غروب " می خوانند و ادامه می دهند "نقصی مرگبار" است که باید برطرف شود.