۲۰ سال مبارزه با ماهواره؛ قانونی که شکست خورد
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی اخیرا با انتشار گزارشی با اشاره به گذشت دو دهه از پیدایش پدیده «شبکههای ماهوارهای» در جامعه ایران نوشت که تاکنون سه رویکرد در برخورد با ماهوارهها مورد توجه بوده است: منع کامل، استفاده مدیریت شده و حمایت از ماهوارههای همسو.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی اخیرا با انتشار گزارشی با اشاره به گذشت دو دهه از پیدایش پدیده «شبکههای ماهوارهای» در جامعه ایران نوشت که تاکنون سه رویکرد در برخورد با ماهوارهها مورد توجه بوده است: منع کامل، استفاده مدیریت شده و حمایت از ماهوارههای همسو. در این گزارش با اشاره به استفاده خانوادههای ایرانی و بویژه خانوادههای مرفه و ثروتمند شهرهای بزرگ از ماهوارهها در اوایل دهه ۱۳۷۰ آمده است: «در سال ۱۳۷۰ قطر آنتنهای دریافت امواج در مواردی به دو متر میرسید. به همین دلیل با توجه به اندازه بزرگ آنتنها رشد استفاده از آنها به کندی صورت میگرفت ولی تقریبا از ابتدای سال ۱۳۷۲ با ورود آنتنهای بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ سانتیمتری استقبال مردم سیر صعودی یافت... تا سال ۱۳۷۳ آنتنها یا بشقابهای گیرنده نصب شده در بام منازل برای هر عابری در خیابانهای شهرهای بزرگ قابل مشاهده بود... سرعت گسترش به گونهای بود که موج استقبال از ماهواره به محلات متوسط نشین شهر نیز سرایت کرد و مساله از انحصار طبقه مرفه و ثروتمند خارج شد... مرور منابع و جراید نشان میدهد که تا پایان سال ۱۳۷۲ هیچ اظهارنظری درباره ماهواره از طرف مسئولان نشده است. در ابتدای سال ۱۳۷۲ وزیر کشور وقت، اولین واکنش رسمی درباره ماهواره را اتخاذ کرد. او در ۱۵ اردیبهشتماه ۱۳۷۳ اعلام کرد کلیه آنتنهای ماهوارهای ظرف مدت دو ماه آینده جمعآوری و از نصب آنها جلوگیری خواهد شد.» این دوره که در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس با عنوان «سیاست منع کامل» مورد بررسی قرار گرفته به تصویب طرح ممنوعیت استفاده از تجهیزات ماهوارهای در روز ۲۳ بهمن ۱۳۷۳ در مجلس شورای اسلامی و ابلاغ آن از سوی رئیسجمهور وقت به وزارتخانههای کشور و ارشاد جهت اجرا پرداخته است.
این گزارش تصریح کرده که «در پیش نگرفتن یک رویکرد ثابت و مشخص، باعث شده که همه کارهای انجام گرفته در این حوزه به نتیجه مشخصی نرسد. از این روی، در حالی که قانون منع استفاده از تجهیزات ماهوارهای به باور بسیاری از کارشناسان کارآیی و اثربخشی خود را از دست داده، تلاشهای صورت گرفته برای تصویب قانون جدید به دلیل فقدان سیاست واحد به شکست انجامیده و در نتیجه، نخستین گام برای ساماندهی این حوزه، رویکرد مشخص و ثابت است تا در ذیل آن، قانون مدونی برای این عرصه تنظیم شود.»
حال که مرکز پژوهشهای مجلس به عدم کارآیی و اثربخشی قانون ممنوعیت استفاده از تجهیزات ماهوارهای اذعان کرده، مروری بر مباحث مطرح شده در نخستین ماههای فراگیری بشقابهای ماهوارهای در پشتبامهای منازل ایرانیان، نشاندهنده دغدغههایی است که ۲۰ سال پیش مردم و مسئولان درباره این دایره زنگی داشتند. «تاریخ ایرانی» گزارش مجله «گردون» در مرداد ۱۳۷۳ را بازنشر کرده که عنوانش «در خدمت و خیانت ماهواره» است:
ماهواره جدیدترین و مهمترین ابزار انتقال فرهنگ و دانش بشری است. ماهواره قابل لمسترین سندی است که دهکدۀ جهانی را به باور عمومی میرساند. ماهواره وارد کشور ما شده و هزاران خانوادۀ ایرانی با نصب دیش Dish امکان استفاده از برنامههای تلویزیونی دهها کشور جهان را پیدا کردهاند. اواسط فروردین ماه وزیر کشور جمهوری اسلامی ایران با اعلام اینکه «به جنگ ماهواره با هدف تهاجم فرهنگی خواهیم رفت» مسالۀ ماهواره را به صورت مسالۀ روز در آورد و بحث ماهواره بین مخالفین و موافقین فراگیر شد. این در شرایطی است که چند ماهی از حل مسالۀ ویدئو خلاص شدهایم. ویدئو، مسالۀ دیروز جامعه ما از دستور کار عمومی خارج شد و ماهواره جای آن را گرفت! گزارش این شمارۀ «گردون» از دیدگاه فرهنگی و اجتماعی به ماهواره میپردازد.
گردون ـ ویژۀ نوروز ۷۳
«همین حالا صدای امیرخان تکنیسین وسایل الکترونیکی را از توی کوچه میشنوم که به همسایه روبهروی خانهمان میگوید: ماهواره با نصب کامل ۱۰۵ هزار تومان، اراده کنید، نصب میشود، در همین شهرک برای ۶۰ـ۵۰ خانواده نصب کردهایم.»
سلام ـ سهشنبه بیست و سوم فروردین
مدیرکل مبارزه با قاچاق کالا در نیروی انتظامی گفت: آنتنهای ماهوارهای یک کالای قاچاق محسوب میشود. تیمسار ابوئی در خصوص آنتن ماهواره اظهار داشت: آنتنهای ماهواره در سطح کشور جزو کالای قاچاق محسوب شده و توقیف خواهد شد و در خصوص آن دسته از آنتنهایی که نصب شدهاند منتظر دستور نهایی از وزارت کشور هستیم. وی همچنین گفت: مبارزه با پدیدۀ ماهوارهها مسالهای جدی است که با برنامهریزی دقیق به مقابله با آن خواهیم پرداخت.
همشهری ـ پنجشنبه ۲۵ فروردین
وزیر ارشاد اسلامی استفاده از ماهواره را به عنوان ابزاری برای مقابله با تهاجم فرهنگی ضروری دانست. مصطفی میرسلیم گفت: چرا ما گذاشتهایم تا دیگران از این دانش علیه ما استفاده کنند؟ ما باید آن را به کار گیریم و میتوانیم از آن برای توسعۀ اسلام استفاده کنیم و با تهیه و عرضه برنامههای هنری ارزنده و زیبای اسلامی کاری کنیم که چه آنها که زبان ما را نمیدانند شیفتۀ زیبایی هنر ما شوند. شرط موفقیت در این راه، این است که از اندیشۀ خود بهره بگیریم.
قزلقلعه ـ صبح جمعه بیست و ششم فروردین
مردی با موهای سفید در صف گوشت به مرد دیگری میگوید: ما دست به ترکیب آنتنهای خود نزدهایم، در تمام مجتمع مسکونی ما همه ماهواره دارند. مگر میشود این همه آنتن را جمع کرد. هیچ یک از همسایههای مشترک ما برای جمعآوری آنتن ماهواره موافقت ندارند. میگویند بگذارید خودشان جمع کنند. این همه آنتن ماهواره از کی وارد کشور شد؟ از کدام مرز و گمرک وارد شد؟ چرا قبلا جلوی این واردات را نگرفتند؟
مرد دیگری میگوید: در سعادتآباد عدهای از مهندسین ما آنتن ماهواره میسازند و وارد بازار میکنند. مگر اینها مجوز ندارند؟ مگر نیروهای انتظامی قبلا خبر نداشتند؟
یکی دیگر میگوید: چند سالی است که ماهواره وارد کشور ما شده. مگر روی جلد گل آقا را ندیدهاید که مدیرعامل سابق صدا و سیما را پای تلویزیون ماهوارهای نشان میداد، ماهواره که یک شبه وارد کشور ما نشده. فقط در این یک سال گذشته نصب دیش (بشقاب) ماهوارهای عمومیتر شده، و حالا عده زیادتری از مردم به خاطر ارزان شدن قیمت آنتن آن را خریدهاند ….
و مردی دیگر، مسنتر از همه، چیزی حدود ۷۰ سال، با کت و کراوات، شیک و قبراق یک دفعه از کوره در میرود و با صدای بلند میگوید: آنها که بشقاب را جمع نکردهاند کارشان درست است. با این تلویزیون، با این برنامههایی که برای ما تدارک میبینند حق داریم از وقت خود برای تماشای برنامههای بهتر استفاده کنیم. شماها، شماها بگویید از برنامههای نوروزی تلویزیون، از چهارده روز تعطیلی بچهها و بزرگترها کدام برنامه توجه شما را جلب کرد و واقعا جالب بود، از کدام برنامه میتوانید اسم ببرید؟
خانمی جوان با پوزخند گفت: پسرخاله، برنامۀ پسرخاله خیلی خوب بود! جمعیت همه خندیدند و همان مرد، خیلی جدی ادامه داد: وای به حالمان به این تلویزیونمان! در ۱۴ روز تعطیلات نوروزی، دلمان فقط به یک پسرخالۀ تلویزیون خوش بود‼ «برنامهای برای بچهها» خب چرا حق نداشته باشیم ماهواره تماشا کنیم، چرا باید وقتمان را پای یک مشت برنامههای تکراری تلف کنیم؟!
و در گرماگرم همین بحث ماهوارهای، قصاب گفت: گوسفندیهاش برن فردا بیان، گاویهاش بمونند!
وزیر کشور و ماهواره
سه روز بعد ـ در جمعی از نخبگان جامعه بحث ماهواره گرم و داغ است. یکی از نویسندگان میگوید: این آقای وزیر کشور چرا یک دفعه همه چیز را به هم ریخته. وزیر کشور بر چه مبنایی یک دفعه اعلام کرده که آنتن ماهوارهها را جمع میکند، آن هم با آنچنان قاطعیت که دیگر عقبنشینی هم مشکل است. مگر وزیر کشورمان مشاور ندارد، دور و برش آدمهایی نیستند که طرف مشورتش باشند. مگر میشود در دنیای کنونی، در پست وزارت کشوری به مهمی و حساسیت ایران امروز چنین حرفهایی هماهنگ نشده زده شود؟ روزنامهنگاری قدیمی میگوید: چرا حساب نشده؟ و همان شخص میگوید: برای اینکه یک وزیر دیگر از همین کابینۀ ـ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ـ تلویحا با این نظر مخالفت کرده است.
یکی دیگر میگوید: نه. تلویحا نبوده، صریحا بوده. معلوم است که هیچ دستاندرکار مطلعی این چنین در شکم کار حساسی چون مبارزه با ماهواره نمیرود. وزیر کشور مجددا در یکی از روزنامههای کشور صریحا تکرار کرده که هیچگونه تغییری در نظریات وی به عنوان وزیر کشور و دولت، راجع به جمعآوری آنتنهای ماهوارهای حاصل نشده است. این یعنی که سر حرفش ایستاده و میخواهد با ماهواره مبارزه کند. این یعنی که وزیر کشور و وزیر ارشاد از داخل هیات دولت حرف نمیزنند.
مردی که قبلا استاد دانشگاه بوده میگوید: نکتۀ جالب همینجاست. سال گذشته، از طرف مقام رهبری وزارت ارشاد ماموریت داشته که طرحی برای مبارزه با تهاجم فرهنگی تهیه کند. اما حالا میبینیم که وزیر کشور کار مبارزه با تهاجم را شروع کرده و از مجموع مطالبی که در روزنامهها منتشر شده میتوان اینطور نتیجهگیری کرد که هنوز هیات دولت تصمیمی قاطع برای ماهواره نگرفته. چون گفتهاند برای دریافت مجوز قانونی مهلت تعیین میشود و بعد از پایان مدت مزبور با متخلفین به شدت برخورد خواهد شد. در مورد مجوز هم گفتهاند: از آنجا که بعضی از سازمانها و نهادها، وزارتخانهها و سفارتخانهها متقاضی این آنتنها هستند، لذا در چارچوب مصوبۀ دولت، به این قبیل متقاضیان امتیاز استفاده داده خواهد شد. در این رابطه همچنین برای برخی از افراد اهل تحقیق و ...
یکی از حاضرین حرف را قطع میکند و میگوید: مبارزه؟ چه مبارزهای، مگر میشود در خانۀ تک تک مردم مامور گذاشت. در شهر شایع است که با هلیکوپتر پشتبام خانهها را شناسایی میکنند، و بعد مامورین برای ضبط آنتن و توقیف صاحب آنتن اقدام میکنند. برای اینکه چنین کاری بشود نیروی عظیمی لازم است. دولت با این همه گرفتاریهایی که دارد، چگونه میخواهد چنان نیروی عظیمی از مامورین را به کار بگمارد. مگر نیروهای انتظامی ما چقدرند؟ موضوع برخوردها، درگیریها، سوءاستفادههای اجتماعی، رشوهگیریهای رایج و … نه آقا. امکان ندارد، نه این دولت و نه هیچ دولتی، در هیچ جای دنیا، قدرت و توان چنین کاری را ندارد. اگر یک سال پیش بود شاید. مگر قضیه ویدئو را فراموش کردهایم، مگر ویدئو تا همین چند ماه پیش کالای قاچاق نبود؟ مگر شد و مگر توانستند جلوی ویدئو را بگیرند؟ تازه جمع کردن ویدئو کار سادهای بود، ولی سؤال اینست چرا؟ چرا وزیر کشور فکر میکند با جمعآوری آنتن ماهواره میتوان به جنگ ماهواره رفت؟
مترجم صاحبنامی که در جمع حضور دارد میگوید: در مجتمع ما چند ماهی است که از ماهواره استفاده میشود، اکثر دارندگان ماهواره به دلیل اینکه زبان نمیدانند، مخصوصا زبان انگلیسی، از برنامهها هیچ لذتی نمیبرند. ما در حال حاضر میتوانیم از هشت کانال استفاده کنیم، یکی از اینها هندی و یکی دیگر پاکستانی است و یکی دیگر چینی که هیچ خاصیتی ندارد. جز مقداری رقص و برنامههای محلی کشور خودشان، فقط تصویری میآید و میرود. یک کانال مال BBC است که فقط کسانی که انگلیسی بلدند، یعنی کسانی که زبان انگلیسی را خوب میفهمند میتوانند از برنامههای آن استفاده کنند. اکثر همسایههای ما، حتی بچهها هم از ماهواره خسته شدهاند. چون چیزی نمیفهمند. بسیاری از انواع فیلمها و شوها را هم که قبلا در ویدئو دیدهاند. بنابراین در مورد ماهواره، ما اصلا هیچ مشکل اجتماعی نداریم که بخواهیم با آن مبارزه کنیم.
گزارش شهری
یکی از خبرنگاران گروه گزارش «گردون» پس از گشت و گذاری در شهر مینویسد: تقریبا در بسیاری از نقاط تهران بزرگ آنتن ماهواره نصب شده، هم در شمال شهر و هم در جنوب. مخصوصا در شهرکهای اطراف تهران و مجتمعهای مسکونی. تا زمستان گذشته قیمت آنتن گران بود. (چیزی حدود سیصد هزار تومان) اما حالا به هفتاد هزار تومان رسیده. در یک مجتمع آپارتمانی که در آن مثلا ۸ یا ۱۰ خانوار زندگی میکنند همسایهها با پرداخت مبلغی در حدود ۵ تا ۷ هزار تومان امکان استفاده از برنامۀ ماهواره را پیدا میکنند. خرید و نصب آن هم تا همین چند روز پیش بسیار ساده و آسان بود. کافی بود کسی به مغازههای تعمیر تلویزیون مراجعه کند و سفارش بدهد، به فاصلۀ چند ساعت آنتن نصب شده و در همان روز، همۀ ساکنین آن مجتمع حداقل هشت کانال را در اختیار میگرفتند. اما با سر و صدایی که اخیرا پیرامون قاچاق آن در روزنامهها بلند شده، حالا خواستاران نصب ماهواره خیلی کم شده و تکنیسینهای تلویزیون هم چندان میل و رغبتی به نصب آنتن ماهواره ندارند. نظر عمومی این است که تکلیف باید روشن شود.
در ادامه گزارش آمده: در یک مجتمع مسکونی یکی از همسایهها موضوع جمعآوری را مطرح میکند و چون بقیه مخالف مینمایند، خود به تنهایی اقدام کرده و میگوید: آنقدر گرفتاری دارد که دیگر حال و حوصلهای برای دردسر جدید باقی نمانده است. اقدام خودسرانۀ این یک نفر و عدم رضایت دیگران، کار اختلاف را تا آنجا بالا میکشد که مسالۀ دخالت نیروی انتظامی و ترس از عواقب کار، همگان را به سازش و تسلیم وا میدارد.
در همین گزارش خبرنگار ما، موضوع تعداد آنتنهای نصب شدۀ فعلی تهران مورد بررسی قرار گرفته و چنین آمده است: هرگز نمیتوان تعداد دقیق و حتی نزدیک به واقعی از نصب دیشهای تهران را به دست آورد، حتی نمیتوان از طریق آمار واردات به نتیجه رسید. (البته اگر آماری در دست باشد) چون در حال حاضر بعضی از اساتید علوم الکترونیک خود دستاندرکار ساخت آنتن شدهاند. آنتنهای وارداتی غالبا از ژاپن و بازار مشترک وارد ایران میشود. صحبت از نوعی آنتن پردهای و شیشهای است که برخلاف دیشهای دو متری حجم بسیار کمی دارد و هر کس میتواند آن را پشت پردۀ اتاق و یا روی شیشۀ پنجره نصب کند. در مجموع میتوان به این حقیقت اعتراف کرد که امکان جمعآوری دیشهای نصب شدۀ فعلی غیرممکن به نظر میرسد، اگر قرار باشد چنین کاری انجام گیرد نیروی بس عظیمی لازم است ولی مقاومت مردم (از همان نوع که در مورد ویدئو شده بود) کار را غیرممکن میکند.
تجربۀ ویدئو
موضوع دیشهای ماهواره وقتی در مطبوعات مطرح شده است که هنوز چند ماهی از آزاد شدن ویدئو نمیگذرد. بازار ویدئو به شدت کساد شده و با وجود اینکه صدها ویدئو کلوپ در گوشه و کنار شهر مشغول فعالیت شدهاند اما عموما بازار ساکت و راکدی دارند. مردم پس از آزاد شدن ویدئو از تب و تاب افتادهاند. حالا توجه همه به ماهواره جلب شده است. نکته همینجاست که ویدئو تا هنگامی که خرید و فروش آن قدغن بوده و حمل و نقل و نگهداری آن جرم به حساب میآمده بین مردم طرفداران پر و پا قرصی داشته، اما حالا همان تب و تاب برای دیش ماهواره پیش آمده است. دکتر حسین کنانی روانپزشک میگوید: این واکنش منفی معروف و قدیمی مردم ماست. مخصوصا آن دسته از مردمی که از دولت ناراضی هستند و راه به جایی ندارند با چنین اقدامی میکوشند ارضای خاطری برای خودشان به وجود آورند. بهترین راه برای تعادل بخشیدن مساله در جامعۀ پیچیدهای مثل جامعه ما این است که از تجربۀ آزادی ویدئو استفاده شود. اگر دولت بخواهد مردم کمتری سراغ خریدن و نصب آنتن ماهواره بروند باید مثل ویدئو آن را آزاد اعلام کند. دولت اگر بگوید آزاد، بیش از نصف مشکل خود به خود حل میشود. در غیر این صورت مساله روز به روز گرهدارتر شده و موجب اختلال روانی بسیار پیچیدهای در تمام سطوح رفتاری مردم میشود. به نظر بنده آنچنان هرج و مرجی به وجود میآید که تمام رفتار و روابط اجتماعی تحت تاثیر آن قرار میگیرد. از بازتابهای روانی اهل خانواده مخصوصا جوانها، تا اختلافاتی که ممکن است بین همسایهها به وجود آید و کارشان به جنجال و شکایات بکشد، تا تصفیه حسابهایی که از طریق خبرچینی و بزرگنمایی موضوع ممکن است به وجود آید. دیدیم ویدئو آزاد شد و هیچ اتفاقی نیفتاد!
در خدمت و خیانت ماهواره
برای تودۀ مردم جامعۀ ما از هم اکنون این سؤال مطرح شده که چرا کشورهایی مثل پاکستان و حتی شیخنشینها، علاوه بر اینکه منع قانونی برای استفاده از ماهواره ندارند، خود برنامهساز ماهواره هم شدهاند. از میان تمامی کشورهای اسلامی تنها عربستان سعودی رسما استفاده از آن را ممنوع کرده. اینکه موفقیتی داشته یا نه بماند برای بعد. چرا که به برکت دلارهای نفتی مردم آن کشور به تمام وسایل مدرن الکترونیکی دسترسی دارند.
اما از این بحث بگذریم و به گفته وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که گفته است: «از پدیدۀ ماهواره میتوان فرهنگ ملی یک ملت را آنچنان ظریف و حساب شده در سطح جهانی مورد بهرهبرداری قرار داد» اشاره کنیم. وقتی موضوع فرهنگ مطرح میشود و تهاجم فرهنگی، (بحثی که سالهاست در کشور ما به صورت یک مسالۀ اجتماعی دربارۀ آن اظهار نظر میشود) بلافاصله این سؤال مد نظر قرار میگیرد که چگونه؟ چرا ما سعی میکنیم از قضیۀ مقابله با تهاجم فرهنگی، (همواره به صورت گرهدار شدهاش) برای خودمان غول درست کنیم. واقعیت تلخ این است که ما هرگز نکوشیدهایم راه اصولی و درست مبارزه با آن را جستجو کنیم.
یک کارشناس وسایل ارتباط جمعی میگوید: اکنون دیگر تردیدی نیست که در جهان وسایل ارتباط جمعی، ما هم عضوی از دهکدهایم، ولی هرگز نخواستهایم علمی و اصولی کاری انجام دهیم. مردم جهان امروز و جامعه انقلاب از سر گذرانده ما با تمام معیارها و ارزشهای جدیدش، در عصر مدرن ماشین و تکنولوژی و کامپیوتر به سر میبرد. مردم جوامع بزرگ و شهری شده نیاز مبرمی به ارتباط و سرگرمی دارند. بعد از ۱۵ سال که از انقلاب میگذرد رادیو تلویزیون ما هنوز نتوانسته انبوه مخاطبین خود را راضی نگه دارد. ماهواره، و یا هر پدیدۀ قبلی و بعدی وقتی میتواند به صورت تهاجم به مردم جامعۀ ما و شرایط اجتماعی که داریم ضربه بزند که خود هیچ کاری نکرده باشیم. در جهان تخصص و جاذبهای وسایل سمعی و بصری، روز به روز و ساعت به ساعت کار میشود، اما در وسایل ارتباط جمعی کشور ما رکود کُشنده و کشدارش تمامی ندارد. در همین امروز، در این سرزمین صدها و هزارها هنرمند و کارشناس هنر و وسایل ارتباط جمعی هنوز که هنوز است خانهنشین و دور از امکانات نشو و نمای خود قرار دارند. صدها هنرمند درجۀ یک تئاتر و سینما و رادیو تلویزیون و مطبوعات از بازار کار رانده شده و ارتباطشان با مردم قطع شده. ما همۀ این امکانات بالقوۀ موجود را به عمد نادیده گرفتهایم. کسانی که در جامعه صاحب شهرت و توانمندیهای قابل قبول بوده و هستند، ولی هنوز برای دعوت به کار و استفاده از آنان تردید داریم. رادیو تلویزیون ما و مطبوعات ما و موسیقی ما و تئاتر ما و سینمای ما که همه و همۀشان نیاز به این سرمایهها دارند در را به روی اینان بستهاند. هیچ کس نمیپرسد اگر همۀ این آدمهای باتجربه اگر سر کارشان بودند آیا باز هم تهاجمی در کار خواهد بود؟ اگر فرض را بر این بگیریم که دشمنان جامعۀ اسلامی در کمین نشستهاند که از لحاظ فرهنگی به ما ضربه بزنند، آیا جز این است که متوجه ضعفهای ما شدهاند. دشمن ـ اگر دشمنی در کار باشد ـ فقط از ضعفهاست که میتواند استفاده کند. اگر استفاده از ابزار تبادل فرهنگی از شکل تخصصی و پاکیزه خود خارج میشود مگر غیر از این است که خودمان ناخواسته به آنها امکان دادهایم که از نقطه ضعف ما استفاده کنند.
سیاستگذاران فرهنگی ما کوشیدند اکثر هنرمندان را حذف کنند بیآنکه جایگزینی برای آنان به وجود آورند. بیش از شش ماه است که تلویزیون این ارزانترین و عمومیترین و در دسترسترین جعبۀ جادویی فرهنگی سه کاناله شده ولی هنوز کانال سه آن نتوانسته به عنوان تنوعآفرین برنامههای سیما به کمک دو کانال دیگر بیابد و مورد استفادۀ عمومی مردم سراسر کشور قرار گیرد. در واقع عمدهترین مشکل ما، همین رادیو و تلویزیون است که کارش را درست انجام نداده. تلویزیون که میتواند در تمامی ساعات شبانه روز میلیونها نفر از اقشار مختلف را زیر پوشش خود قرار دهد، ضعفها و ناتوانیهای غیرقابل انکاری دارد. گاه هر سه کانال در مورد یک موضوع (ورزش) برنامه پخش میکنند. تهاجم ماهواره وقتی واقعا تهاجم است که تلویزیون ما ضعیف باشد، موسیقی ما یکنواخت و خستهکننده باشد. آنها که نگران تهاجم ماهوارهاند قبلا باید از طریق تقویت برنامههای تلویزیونی اقداماتی میکردند. اگر ماهواره خطری به عنوان تخریب فرهنگ ما و اخلاقیات ما باشد، علت فقط و فقط در همین ضعف خود خواستۀ ماست. فوریترین سؤال این است که دنیا، و دولتهای مسئول هر کشوری نهایت تلاش را دارند که با کمک همین سفیران فرهنگی نه تنها در مقابل تهاجم مقابله کنند بلکه اشاعهدهندۀ فرهنگ خودشان هم باشند. وقتی هزاران هنرمند باتجربه و کارکرده، کسانی که توانایی این را دارند، با نوشتن و ساختن برنامههای مردمپسند انبوه مردم را جذب خود کنند ممنوع از کار کردن باشند، طبیعی است که دیگری میتواند از این ضعف ما استفاده کند و ضربهاش را بزند. بافت عمومی فرهنگ جامعۀ ما طوری است که غالبا خارجی را دفع میکند. اگر حالا قضیه به این صورت درآمده که، مردمی به جای اینکه پای تصویر فرستندههای تلویزیونی خود ما بنشینند و با زبان خودمان و با چهرههای آشنای خودمان، خودشان را سرگرم کنند و یا آموزشی ببینند، سراغ ماهواره میروند، که زبانشان را نمیفهمند و نگران و مضطرب برنامههای غیراخلاقی (برای اعضای خانواده) خود هم میشوند، راه چاره کجاست؟ مقابلۀ سطحی ـ مثل قدغن کردن ـ یا کاری عمیق و ریشهای؟
جدیترین موضوع اینست، بسیاری از خانوادهها که به ماهواره روی میآورند از بابت بدآموزی و تاثیرگذاری تخریبی برنامههای ماهواره روی افراد خانوادۀ خود، زن، فرزند، دختر و پسر جوانشان نگرانیهایی دارند. خانمی خانهدار میگوید: ماهواره نه تنها مشکل خانوادۀ ما را حل نکرده بلکه مشکلی دیگر بر مشکلات ما افزوده، من حالا مدتی است که میترسم از خانه خارج شوم. برای اینکه دختر جوان، پسر جوان دارم. نمیدانم در این فرستندههای مختلف چی پخش میشود و چه تاثیری روی بچههای ما میگذارد. گرچه این هشت کانالهها، خوشبختانه برنامههای سکسی و بدآموزی ندارند، ولی چندان مطمئن نیستم که فرستندۀ بیبیسی و یا آن یکی که از هنگکنگ برنامه پخش میکند برنامهای نشان ندهد که تمام افکار و آرزوهای فرزندان ما را بر باد ندهد. من به عنوان مادر خانواده با ماهواره مشکل دارم. مشکل من در خود پدیدۀ ماهواره نیست، مشکل من در این است که تلویزیون ما شور و حالی ندارد. برنامهای ندارد که بچههای ما را جذب خود کند. بچهها جوان هستند، تنوعطلب و نوجویند، حال و حوصلۀ دیدن برنامههای سنگین، خستهکننده، تکراری و یکنواخت تلویزیون را ندارند. پس باید در کوچه و خیابان ویلان بشوند یا به معاشرتهای نامطمئن بروند. یا اینکه اگر بخواهیم آنها را بیشتر در خانه نگه داریم، و بخواهیم که اوقات فراغتشان را در جمع بگذرانند باید یک سرگرمی داشته باشند. در مجموع ماهواره بد نیست، با فرهنگ و آداب و رسوم مردم خیلی از کشورها آشنا میشویم، بیآنکه امکان سفر به آن کشورها را داشته باشیم. ولی سؤال من اینست که چرا وقتی بچههای ما هنوز با موسیقی کشورمان، انواع رقصهای فولکلوریک و محلی گوشه و کنار این سرزمین پهناور آشنا نشدهاند و اصلا نمیدانند چی به چی هست حالا باید از طریق ماهواره با انواع موسیقی چینی و کرهای و هندی و پاکستانی آشنا شوند و احساس کنند که ما هیچی نداریم و آنها همه چیز دارند. من که یک زن خانهدار هستم این را فهمیدهام. تجربۀ منوچهر نوذری که یک هنرپیشۀ درجۀ سه رژیم سابق بوده برای رادیو تلویزیون ما بسیار موفقیت داشته، هر وقت برنامۀ نوذری پخش میشود بچههای ما نه سراغ ویدئو میروند و نه ماهواره، پس چرا مسئولین ما از این تجربهها استفاده نمیکنند، این همه هنرپیشۀ سینما و تئاتر قدیمی داریم، این همه آهنگساز و موسیقیدان داریم چرا باید از هنرشان محروم باشیم. تهیهکنندههای باتجربه، فیلمسازان با ذوق و سریالسازان خوب زیاد داریم، آیا واقعا کار کردن با آنها غیرمقدور است؟ آنها که همهشان سواد و تجربه دارند توانایی این را هم دارند که بفهمند انقلاب شده و ارزشهای تازهای جای ارزشهای گذشته را گرفته و با نگاه و توجه به این دگرگونی باید کار کنند. پس مشکل کجاست؟ چرا آقای تجویدی باید برای دو سه شاگرد درس بدهد. چرا نباید بیاید تلویزیون و یا رادیو و برنامه بسازد؟ جدیدیها هم که هنوز نتوانستهاند جای قدیمیها را پر کنند. هنوز به ندرت از میان جدیدیها یک نفر میتواند چهرهای بشود و قابل قبول …
در خدمت ماهواره
آقای مدبری، یکی از فرهنگیان قدیمی و باسابقه میگوید: ما برای اینکه در خدمت ماهواره نباشیم و این تکنیک را در خدمت خود بگیریم فوریترین کار این است که تمام هزینههای در نظر گرفته شده برای مقابله با تهاجم فرهنگی، مخصوصا این هزینه عظیم و سرسامانگیز نیروهای انتظامی که قرار است با کمک آنها به جنگ آنتنهای ماهواره برویم، همۀ این بودجه را صرف کار تولید کنیم. برنامههای متنوع بسازیم. ما از صرف هزینه برای مقابله با تهاجم ماهواره و جمعآوری آنتن که هیچ موفقیتی برای آن پیشبینی نمیشود و جز بلبشو و تخریب روحیۀ عمومی مردمی که هزاران گرفتاری روزمره دارند و فراهم کردن زمینهای برای رشوهگری و فسادهای ناگزیر نتیجهای نخواهیم گرفت. پس بیاییم همۀ بودجهمان را صرف برنامهسازی ماهوارهای بکنیم. تمام نویسندگان، روزنامهنگاران، هنرمندان تئاتر و موسیقی، آهنگسازان و مخصوصا کارگردانهای قدیمی فیلمساز که بیکارند و تهیهکنندگان برنامههای پر جاذبۀ رادیو و تلویزیون را دعوت به کار کنیم، حتی برویم در خانهشان و از آنها دلجویی کنیم، به آنها روحیه بدهیم. آنها که در این کشور، در خانهشان ماندهاند و غم خانه را دارند، از آنها بخواهیم برنامه بسازند. تجربه دارند، تخصص دارند. اگر ضروری نبود که در گذشته به فلسفۀ اسلامی توجه کنند، حالا ضرورت است که این مهم را در نظر گیرند. ما در یک کشور اسلامی زندگی میکنیم، اینها میتوانند بدون انحراف از خط و مرز اسلامی، فرهنگ غنی ما را هم روی ماهواره ببرند. چرا ابوظبی و بنگلادش برنامۀ ماهوارهای داشته باشند و کشور بزرگی مثل ایران در ماهواره نباشد. ما میتوانیم با تولید برنامههای جذاب، مردم کشورهای دیگر را تحت تاثیر قرار دهیم. ما میتوانیم زیباییهای طبیعی و هنر متنوع کشورمان را به مردم دنیا نشان بدهیم. ما میتوانیم از این طریق صنعت توریسم را (که متاسفانه بر اثر تبلیغات دشمنان کارکردش به صفر رسیده) دوباره رونق بدهیم. در کشور ما زیباییهای طبیعی آنقدر زیاد است که باید به کمک آن، مردم هنردوست و بشردوست دنیا را به طرف خود بکشیم. ما میتوانیم آداب و رسوم خوب کشورمان را به آنها نشان بدهیم. این کارها شدنی است، عملی است. اصفهان، شیراز و حتی کوههای ما و دریاهای ما، شمال و جنوب و رودخانههای ما، تماشایش از نزدیک جاذبه دارد. ما تا امروز خیلی بد عمل کردهایم، ضعیف عمل کردهایم، این کارها میشود. عملی است اگر که سیاست فرهنگی درست علمی داشته باشیم، حتی پوششهای محلی و متنوع مردم کشورمان را میتوانیم نشان بدهیم و دیگران را تحت تاثیر قرار دهیم، ما نباید بترسیم. این ترس است که ما را مرعوب میکند. فولکلور ما بسیار غنی است. فرهنگ فولکلوریک ما، افسانهها و داستانها و باورهای فولکلوریک ما آنچنان غنی است که به آسانی خیلیها را کنار میزند. امکانات ماهواره به ما اجازه میدهد که خودمان را، آنچنان که هستیم، و آن چیزهایی که داریم به مردم دنیا عرضه کنیم.
در خیانت ماهواره
در خیانت ماهواره یکیش این است که نئوکولونیالیسم ـ استعمار جدید ـ بینقشه نیست، با پدیدۀ ماهواره دولتهای استبدادی، حکومتهای خودکامه زیر شدیدترین و سختترین ضربهها قرار دارند. ماهواره یک پدیده ارتباط جمعی بسیار وسیع و گسترده است. حالا دیگر استعمار جدید برای ضربه زدن به حکومتها نیازی به لشکرکشی و دخالت نظامی ندارد. نیازی به کودتا ندارد. از همین وسیلۀ سهل و ساده استفاده میکند. با ماهواره میشود خلق و خوی مردم را تغییر داد. افکارشان را عوض کرد. سطح توقعاتشان را بالا برد، یا حتی دچار تردید کرد. با ماهواره میتوان حکومتهای متزلزل را ترساند و باج گرفت. اما با ماهواره هرگز نمیشود حکومتهای مردمی را، دولتهایی که از مردمند و با مردمند ترساند. دولتهای سست را میشود تلنگر زد و اوضاع کشوری را به هم ریخت، اما حکومتهای مردمی ترسی ندارند. با ماهواره میتوان به ملتی اطلاعات غلط دربارۀ خودشان داد. این وقتی است که ملتی بین خود و دولتمردانش فاصله احساس کند. با ماهواره میتوان خبر و اطلاعات دروغین داد. اگر مردم بیدار و هوشیار نباشند، با ماهواره میتوان کودتاچیانی مثل پینوشه را ترساند، سر کار آورد و یا برداشت. میتوان تا حدودی چهرههای ملی را ضد ملی و ضد ملی را ملی نشان داد. همۀ اینها مربوط به زمانی است که استعمار جدید بخواهد برای اهداف خود از این ابزار استفاده کند. اما رهبر حکومتی که میلیونها طرفدار و فدایی دارد از این جوسازیها باکی ندارد. خیانت ماهواره مربوط به وقتی است که ملتی از همه چیز بیخبر بماند و زحمت و تلاش دولتمردان خود را باور نکند. مشکلاتشان را بفهمد. فراگیرترین برنامههایی که در حال حاضر در کشور ما استفاده میشود، هشت کانال است. اما در جهان ماهواره امروز این تعداد به ۱۰۰ کانال و بیشتر رسیده. تردیدی نیست که روزی و روزگاری، همۀ این صد کانال فراگیر میشود. تکنولوژی با سرعت کار میکند تا امکان استفاده از این صد کانال برای همۀ مردم جهان فراهم شود … ماهواره زلزلهای است که به دست بشر ساخته شده و برای مقابله با آن از بشر هم کاری ساخته نیست. موضوع به تربیت و فهم انسان بر میگردد. جامعهای که اخلاق دارد و باورهایی دارد، جامعهای که اعتقادات سخت و محکم دارد، نباید از ماهواره بترسد. خطر ماهواره برای ملتی است که به فرهنگ شفاهی عادت دارد، همۀ فعل و انفعالاتش با پخش شایعه قوت میگیرد، جدی است … آنتنهای دو متری و مشخص را میتوان جمع کرد، اما آنتنهای جیبی و شیشهای را چطور؟
تشخیص بد و خوب
در یک گفتوگوی عمومی با گروهی از مردمی که در حال حاضر ساعاتی از وقت روزانۀ خود را مصروف تماشای ماهواره میکنند دربارۀ بد و خوب ماهواره صحبت کردیم. خلاصهای از حاصل این گفتوگو را از زبان یک دختر جوان شنیدیم: همانطور که پدر و مادر ما سعی میکنند با بد و خوب اعمال و رفتار و کردار خود آشنا شویم و میکوشند که راهنمای ما باشند از بد پرهیز و به خوب گرایش داشته باشیم، در مورد ماهواره هم، وضع میتواند به همین ترتیب باشد. مهم اینست که مردم یک جامعهای بدانند چه چیزی خوب و چه چیزی بد است. مگر اینکه عقل و درک و فهم عمومی مردم جامعه را باور نکنیم. ما ماهواره داریم، ولی من فقط روزی یک ساعت و اگر گزارشهای ملی از آداب و رسوم و وضعیت زندگی مردم خاور دور باشد نگاه میکنم.
منبع: تاریخ ایرانی
گزارش خطا
آخرین اخبار