عوامل همسر آزاری چیست؟
رییس انجمن آسیبشناسی ایران عنوان کرد: مراجعه به مشاوره بهترین اقدام هنگام مشاهده همسرآزاری است.
کوروش محمدی گفت: در زندگی مشترک یکسری توقعات دوجانبه بین افراد وجود دارد که اگر عواملی مانع رسیدن افراد به این توقعات باشد مشکلاتی مانند همسرآزاری به وجود میآید، لذا میتوان علت بروز همسرآزاری را درچند مورد بررسی کرد که اولین موضوع عدم شناخت عمیق طرفین از یکدیگر قبل از ازدواج است.
وی با تاکید بر اینکه اگر شناخت زوجین در ابتدا از یکدیگر به صورت احساسی و شناخت سطحی باشد افراد در ادامه روند زندگی با مشکل مواجه میشوند، اظهار کرد: در دوران قبل از ازدواج یک سری توقعات بیپایه و اساس بین زوجین شکل میگیرد و افراد برای قانع کردن طرف مقابل گاهی وعدههایی میدهند که دستیافتنی نیست و رفتارهای نمایشی از خود نشان میدهند.
رییس انجمن آسیبشناسی ایران افزود: زمانی که این افراد در آینده وارد فضای واقعی زندگی میشوند همراه با چالشهای اصلی، به پایه ماهیت درونی خود رجوع میکنند و در این شرایط دیگر از توقعات کذایی خبری نیست و با همین اختلافنظر در پی جبران این وعدههای کذایی از افراد میشوند که این انتقام حالتهای مختلف آزار مانند آزار فیزیکی و بیتوجهی را شامل میشود تا به این طریق بتواند خود را به آرامش برساند.
این مدرس دانشگاه، خاطرنشان کرد: افراد همواره از زندگی خانوادگی والدین خود الگو میگیرند، لذا در سیستمهای زنسالار و مردسالار یکی از زوجین همواره آزار میبینند و کودکان آنان نیز با این باور وارد زندگی میشوند، بنابراین همسرآزاری در این مواقع نیز دیده میشود.
وی اظهار کرد: در موارد بسیار نادر نیز همسرآزاری به دلیل وضعیت روانی افراد انجام میشود و افرادی که دارای اختلالات سادیسم هستند با آزار دیگران به آرامش میرسند که این نوع اختلالات نه تنها باعث همسرآزاری، حتی باعث کودکآزاری نیز میشود.
این آسیبشناس اجتماعی تصریح کرد: عامل دیگر همسرآزاری میتواند برخوردهای مبتنی بر مسایل غیراساسی زندگی باشد که در آن افراد به جای رفتن به سمت عواطف و انتقال انرژی به یکدیگر به سمت رفتارهای دیگر میروند. مثلاً افراد در زندگی برای خود اقتداری متصور هستند که احساس میکنند در صورت انتقال احساسات خود اقتدار آنان را از بین میبرد، ولی این برخوردهای سرد نه تنها سبب جریحهدار شدن این اقتدار میشود، بلکه حس انتقامجویی را در فرد متقابل به وجود میآورد که باید تاکید کرد همسرآزاری مردان شدید است و حتی آزار فیزیکی نیز مشاهده میشود تا جایی که زن احساس اسارت میکند. این در حالی است که همسرآزاری زنان بیشتر از نظرعاطفی است.
وی یادآور شد: شرایط کنونی جامعه مانند بیکاری، فرزند طلاق بودن و خیانت نیز باعث افزایش همسرآزاری شده است. همچنین خیانت نیز یکی از مصادیق همسرآزاری است، زیرا افراد نمیتوانند با پرداخت هزینه سنگین مهریه از یکدیگر جدا شوند، بنابراین با عواملی مانند خیانت آشکار که نوعی آزار است، از همسر خود انتقام میگیرند.
محمدی اعتیاد را از دیگر دلایل همسرآزاری دانست و ادامه داد: افراد معتاد با وابسته شدن به مواد، پرخاشگر شده و آستانه تحمل آنان کاهش مییابد، لذا با کوچکترین موضوعی به آزار همسر خود میپردازند.
وی تاکید کرد: اگر ریشه همسرآزاری در افراد شناسایی شود میتوان در کنترل آن به کمک مشاوره گامهای درستی برداشت و مشاوره در هدایت همسرآزاری زوجها که گاهی نتیجه رفتار خود فرد است کمک میکند، لذا معتقدیم بهترین راهحل در این زمینه مشاوره است، ولی متاسفانه مشاوره بسیار مظلوم واقع شده است و افراد فقط هنگام جدایی به یک مشاوره مراجعه میکنند، این در حالی است که زوجهای جوان دقیقاً هنگامی که احساس میکنند هیچ مشکلی ندارند و اختلافات آنان بسیار کوچک است به مشاوره نیاز دارند، زیرا افراد به طور طبیعی یک سری راهحل در ذهن خود دارند، ولی مشاور میتواند راهکارهایی را که دیگران نمیبینند برای حل مشکل پیدا کند.
کوروش محمدی گفت: در زندگی مشترک یکسری توقعات دوجانبه بین افراد وجود دارد که اگر عواملی مانع رسیدن افراد به این توقعات باشد مشکلاتی مانند همسرآزاری به وجود میآید، لذا میتوان علت بروز همسرآزاری را درچند مورد بررسی کرد که اولین موضوع عدم شناخت عمیق طرفین از یکدیگر قبل از ازدواج است.
وی با تاکید بر اینکه اگر شناخت زوجین در ابتدا از یکدیگر به صورت احساسی و شناخت سطحی باشد افراد در ادامه روند زندگی با مشکل مواجه میشوند، اظهار کرد: در دوران قبل از ازدواج یک سری توقعات بیپایه و اساس بین زوجین شکل میگیرد و افراد برای قانع کردن طرف مقابل گاهی وعدههایی میدهند که دستیافتنی نیست و رفتارهای نمایشی از خود نشان میدهند.
رییس انجمن آسیبشناسی ایران افزود: زمانی که این افراد در آینده وارد فضای واقعی زندگی میشوند همراه با چالشهای اصلی، به پایه ماهیت درونی خود رجوع میکنند و در این شرایط دیگر از توقعات کذایی خبری نیست و با همین اختلافنظر در پی جبران این وعدههای کذایی از افراد میشوند که این انتقام حالتهای مختلف آزار مانند آزار فیزیکی و بیتوجهی را شامل میشود تا به این طریق بتواند خود را به آرامش برساند.
این مدرس دانشگاه، خاطرنشان کرد: افراد همواره از زندگی خانوادگی والدین خود الگو میگیرند، لذا در سیستمهای زنسالار و مردسالار یکی از زوجین همواره آزار میبینند و کودکان آنان نیز با این باور وارد زندگی میشوند، بنابراین همسرآزاری در این مواقع نیز دیده میشود.
وی اظهار کرد: در موارد بسیار نادر نیز همسرآزاری به دلیل وضعیت روانی افراد انجام میشود و افرادی که دارای اختلالات سادیسم هستند با آزار دیگران به آرامش میرسند که این نوع اختلالات نه تنها باعث همسرآزاری، حتی باعث کودکآزاری نیز میشود.
این آسیبشناس اجتماعی تصریح کرد: عامل دیگر همسرآزاری میتواند برخوردهای مبتنی بر مسایل غیراساسی زندگی باشد که در آن افراد به جای رفتن به سمت عواطف و انتقال انرژی به یکدیگر به سمت رفتارهای دیگر میروند. مثلاً افراد در زندگی برای خود اقتداری متصور هستند که احساس میکنند در صورت انتقال احساسات خود اقتدار آنان را از بین میبرد، ولی این برخوردهای سرد نه تنها سبب جریحهدار شدن این اقتدار میشود، بلکه حس انتقامجویی را در فرد متقابل به وجود میآورد که باید تاکید کرد همسرآزاری مردان شدید است و حتی آزار فیزیکی نیز مشاهده میشود تا جایی که زن احساس اسارت میکند. این در حالی است که همسرآزاری زنان بیشتر از نظرعاطفی است.
وی یادآور شد: شرایط کنونی جامعه مانند بیکاری، فرزند طلاق بودن و خیانت نیز باعث افزایش همسرآزاری شده است. همچنین خیانت نیز یکی از مصادیق همسرآزاری است، زیرا افراد نمیتوانند با پرداخت هزینه سنگین مهریه از یکدیگر جدا شوند، بنابراین با عواملی مانند خیانت آشکار که نوعی آزار است، از همسر خود انتقام میگیرند.
محمدی اعتیاد را از دیگر دلایل همسرآزاری دانست و ادامه داد: افراد معتاد با وابسته شدن به مواد، پرخاشگر شده و آستانه تحمل آنان کاهش مییابد، لذا با کوچکترین موضوعی به آزار همسر خود میپردازند.
وی تاکید کرد: اگر ریشه همسرآزاری در افراد شناسایی شود میتوان در کنترل آن به کمک مشاوره گامهای درستی برداشت و مشاوره در هدایت همسرآزاری زوجها که گاهی نتیجه رفتار خود فرد است کمک میکند، لذا معتقدیم بهترین راهحل در این زمینه مشاوره است، ولی متاسفانه مشاوره بسیار مظلوم واقع شده است و افراد فقط هنگام جدایی به یک مشاوره مراجعه میکنند، این در حالی است که زوجهای جوان دقیقاً هنگامی که احساس میکنند هیچ مشکلی ندارند و اختلافات آنان بسیار کوچک است به مشاوره نیاز دارند، زیرا افراد به طور طبیعی یک سری راهحل در ذهن خود دارند، ولی مشاور میتواند راهکارهایی را که دیگران نمیبینند برای حل مشکل پیدا کند.
منبع: ایسنا
گزارش خطا
آخرین اخبار