دردسر تعطيلات عيد!
روزنامه اطلاعات نوشت:
يك روز بعد از چند روز تعطيلي عيد سعيد فطر، روزنامه دولت سرمقاله خود را به «تنهايي مسافران در تعطيلات» اختصاص داده و نوشته است، «جادههاي شمال و برخي جادههاي شمال غرب و مركزي كشور با تعطيلات عيدفطر تبديل به پاركينگ عمومي شد. تجربه سفر 12 ساعته از تهران تا قزوين و سفر 24 ساعته از تهران به شمال، سالهاي سال در خاطره شهروندان خواهد ماند. جاي ترديد نيست كه چنين پديده فراگير و فزايندهاي هم جاي تحقيق و تحليل جامعه شناختي دارد و هم واكاوي مديريتي.»
رويدادي كه ايام تعطيل چند روز عيدفطر را به دردسر بيش از يك ميليون نفر، در مسافرت خانوادگي آنها مبدل كرد هشدار مهم و جدي است كه به اختصار ميتوان نكاتي را يادآوري كرد.
1ـ ميگويند سال 85 مجموعه خودرو در اختيار مردم رقم هشت ميليون و نيم بود در حاليكه اكنون در سال 93 بيش از چهارده و نيم ميليون در كشور خودرو در مالكيت مردم و در تردد در جادهها هستند اين رشد تعداد خودرو در مدت 8 سال تعجبآور است، اما نسبت آمادهسازي جادههاي درون شهري و بيرون شهري هيچ تناسبي با آن ندارد. اگرچه در داخل شهرها و در جادههاي برون شهري ساختن بزرگراهها در طول 8 سال از سوي دولت مطلوب بوده است، اما همچنان نياز مبرم در تجديد زير ساخت جادهها، به خصوص از تهران به شمال به شدت ديده ميشود.
2ـ قرارداد ايران با چين براي ساختن بزرگراه تهران ـ شمال سرنوشت تلخي پيدا كرده است و بعد از سالها زيان اين قرارداد همچنان باقي است و هنوز ابهام بسيار در پرونده آن وجود دارد. مديران محيط زيست از تخريب جنگل در مسير ساخت اين جاده بارها خبر دادهاند در حاليكه تنها چند كيلومتر، آنهم به صورت ابتدايي اين پروژه عملي شده است و معلوم نيست حجم زيان مالي آن چقدر است؟
3ـ حمل و نقل ريلي كه بسياري از دولتها در كشورهاي توسعه يافته سرمايهگذاري اصلي ارتباطات كشوري را بر آن استوار كردهاند، در كشور ما بسيار ناقص است و در برنامهريزي كلان كشوري جايگاه صحيح ندارد. فقر حمل و نقل ريلي، زيانهاي مالي، هزينههاي بالاي سوخت و اتلاف وقت براي مردم و رشد آمارهاي تصادفات را موجب شده است. الگوي كشورهاي اروپايي مانند كشور آلمان به خصوص در ايام تعطيلات براي جابجايي مردم مثال زدني است كه از هزينههاي بالاي سوخت تا زيانهاي مالي و جاني، تصادفات و خستگي رانندگي و ... جلوگيري ميكند. مردم ميپرسند، چرا از تهران مركز كشور تا كناره ساحل درياي خزر و شمال كشور در فاصله نه چندان طولاني كمترين امكان از حمل و نقل ريلي براي مسافران وجود ندارد؟ آيا جابجايي ميليوني خودروها با قيمت سوخت و مصرف آن در تعطيلات و به صورت عمده از مركز كشور (تهران) به شمال و شمال غرب در دولت به صورت پديده خسارت بار جاني و مالي بررسي شده و حساسيت مجلس براي تحول در زيرساخت براي حمل و نقل چگونه است كه كشور ما در مقايسه با كشورهايي كه پروژه ساخت حمل و نقل ريلي را جدي گرفتهاند. هنوز بسيار عقبمانده و فقير است؟
3ـ نويسنده سرمقاله روزنامه صبح تهران (ايران) اشاره قابل توجهي دارد و ميپرسد:« آيا شكست ركورد سفر به شمال و افزايش 14 درصدي آن حتي نسبت به سفرهاي نوروزي به اين معناست كه كالاي سفر در سبد خانوارها اهميت بيشتري يافته؟ اگر چنين است دليل آن چيست؟ تلاش سازماني همچون سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري؟ توليد بيرويه خودرو يا پديده شهر گريزي و فرار از مشكلات كلانشهر بيدر و پيكري همچون تهران با هر بهانه كوچكي؟ ابرشهري كه مردمش آن را شهر خود نميدانند بلكه قرارگاهي ميدانند براي كسب و كار همراه با تخريب اعصاب.
شهري كه بايد از آن گريخت. شايد به همين دليل ساده باشد كه هرجاي ديگر دنيا روز تعطيل روز جان گرفتن شهر و در تهران روز تعطيل، روز بيرونقي و سكوت و سكون است.»
4ـ مسافري كه با خانواده خود نيمه شب بعد از 17 ساعت ماندن در جاده از تهران به آمل رسيده بود. ميگفت: هرجاي شهر رفتم خبري از هتل نبود تا سرانجام رهگذري گفت، در آمل يك هتل، آنهم متعلق به وزارت ارشاد اسلامي (سازمان گردشگري) است. به هتل مراجعه كردم با پاسخ مسئول آن مواجه شدم كه «جا نداريم!» شب را تا صبح در خودرو با خانواده بسر آوردم. روز چهارشنبه يك روز بعد از اعلام عيد فطر، از ساعت 8 صبح تا 11 ظهر به دنبال يك نانوايي بودم كه ناني و پنيري براي صبحانه تهيه كنم عاقبت يك شهروند آملي با ديدن من و خانوادهام و پرسش نانوايي در شهر باز است گفت، در «آمل» دنبال نان نگرد، پيدا نميكني، آدرس يك نانوايي در بيرون شهر را داد تا چند تايي نان تهيه كردم. بماند كه اثري از مأموران شهرداري آمل و مسئولان گردشگري نديدم و بايد هر پرسشي را براي تهيه امكانات از عابران درحال عبور در شهر ميپرسيدم. حالا تبعات رنجآور يك سفر 24 ساعته مردم از تهران به شهرهاي شمال كشور و به هم ريختگي وضعيت روحي و رواني خانوادهها را ارزيابي كنيد و هزينههاي غيرقابل كنترل و پيشبيني بيماري يا نيازهاي اضطراري و يا تصادف و ... تا رسيدن به شهري كوچك كه يكباره جمعيت آن در يك يا چند روز دوبرابر و چند برابر ميشود و بايد مسافران ميليوني را پذيرا باشد!
5ـ از سال 85 كه آمار مجموعه خودروهاي در اختيار مردم حدود هشت و نيم ميليون بود و امروز به چهارده و نيم ميليون رسيده است. تناسب ضريب رشد امكانات عمومي چگونه بوده است؟ چه كسي و يا مركزي و نهادي تا 5 سال آينده با اين رشد فزاينده توليد و فروش خودرو كه رقم آن به بالاي بيست ميليون خواهد رسيد، براي آيندهنگريهاي ضروري و لازم مسئوليت دارد و يا مسئوليت ميپذيرد!
آنچه كه در چند روز گذشته اتفاق افتاد، زنگ خطر بزرگي براي دولت و همه نهادهاي مسئول است. بايد اين ناهنجاري را جدي گرفت و در حد يك حادثه گذرا نديد و فراموش كرد. افزايش روزشمار جمعيت كشور و افزايش سريعتر نسبت افرادي كه صاحب خودروي شخصي ميشوند، در آينده نزديك بحرانهاي ترافيكي بدتري ايجاد خواهد كرد. بايد كاري كرد تا كام مردم از اين تلختر نشود.
گزارش خطا
آخرین اخبار