کد خبر: ۱۷۰۱۶۲
تاریخ انتشار: ۰۳ آذر ۱۳۹۶ - ۲۲:۳۱
به گزارش صدای ایران، عشق ورزی و تقاضای وصال محبوب و گله از هجران یار و انتظار برای لقاء معشوق یکی از کلیدی ترین محورهای شعر پر رمز و راز پارسی است.

شاعران بلندآوازه فارسی زبان در قالب غزل، مثنوی و رباعی این حالت روحانی انسان را به زیباترین شکل به تصویر کشیده اند که هر خواننده پارسی زبان از خواندن و شنیدن چنین اشعاری غرق در شادمانی و سرور می شود.

در این میان، بررسی تفاوت نوع و چگونگی تلاش و توصیه ای که شاعران به مخاطبان خود برای دستیابی به وصال معشوق ابراز می دارند، خود از جذابیت بی نظیری برخوردار است.

در این مجال کوتاه با اشاره به دو بیت از غزل های دو شاعر معروف پارسی زبان یعنی مولوی و حافظ به مقایسه شیوه این دو شاعر در این زمینه می پردازیم.

جناب مولانا از سر اطمینان خاطر و با شکوه بسیار و وقاری وصف نشدنی درباره بازیگوش های معشوق می فرماید:

گاه سوی وفا روی، گاه سوی جفا روی
آن منی، کجا روی؟ بی تو بسر نمی شود

در حالیکه حافظ علیه الرحمه در کمال احساس و با تواضعی ستودنی و روحیه ای لطیف نسبت به دیگرخواهی های معشوق اینگونه ابراز احساس می کند:

اگر بر جای من غیری گزیند دوست، حاکم اوست
حرامم باد اگر من جای به جای دوست برگزینم

یعنی در حالیکه مولوی با تحکم به معشوق تاکید می دارد که علی رغم تمام جفاها راهی به جزی تسلیم در برابر خواست وی ندارد، حافظ ابراز می دارد که اگر ببیند که معشوق فرد دیگری را بر وی اولی قرار داده و ترجیح می دهد، نه تنها مانع نمی شود، بلکه آن دیگری را حاکم و پیروز مشروع می داند.

حال اینکه کدام یک از این دو راه و شیوه پسندیده تر است، سوالی است که پاسخی در خور به آن طویل است؛ اما کوتاه سخن اینکه هر انسان بسته به حالات درونی خود و شرایط بیرونی می تواند هر یک از این دو شیوه ی متفاوت مولوی یا حافظ را بپسندد.

* استفاده از مطلب با ذکر منبع صدای ایران مجاز است.
پربیننده ترین ها