فرق عشق و دوست داشتن
تفاوت میان دو فعل دوست داشتن و عشق که هر دو از سوی انسان ها عموما نسبت به همنوعان خود ابراز می شوند، همواره محل مجادله و بحث فراوان بوده است.
به گزارش صدای ایران، تفاوت میان دو فعل دوست داشتن و عشق که هر دو از سوی انسان ها عموما نسبت به همنوعان خود ابراز می شوند، همواره محل مجادله و بحث فراوان بوده است.
اولا درباره اینکه این دو چه معنای متفاوتی دارند و ثانیا اینکه کدام یک بر دیگری برتری دارد.
دکتر علی شریعتی در متن بلند بالایی عشق را نوعی خواستن کورکورانه قلمداد می کند که فاعل دلیل کنش خود را نمی داند و معتقد است که دوست داشتن نوعی خواستن آگاهانه است که خواهان دلیل خواست خود و ابراز علاقه اش را می داند.
اگر معنا و تعبیری که دکتر شریعتی به این واژه ها نسبت داده بپذیریم، بی شک هر کسی همچون او حکم خواهد داد که دوست داشتن بهتر از عشق است.
اما موضوع این است که این توصیف و تعریفی که شریعتی به این واژه ها نسبت داده، لزوما معنای واقعی و یا حداقل متعارف آنها نیست.
چرا که در نزد عامه مردم، معنای متعارف عشق ابراز علاقه ای شدیدتر، عمیق تر و ریشه دارتر نسبت به دوست داشتن است و هر فرد ممکن است در زندگی خودش افراد زیادی را دوست داشته باشد ولی عشق را نسبت به تعداد افراد بسیار اندکی ابراز می دارد. چرا که مردم معتقد هستند عشق آنها والا و با اهمیت است که فقط تعداد کمی از نزدیکانشان لایق چنین خواستن عمیقی هستند.
از سوی دیگر در معنای متعارف و یعنی در معنایی که بین عامه مردم وجود دارد اگر حتی افراد نتوانند علت عشق ورزی خود را بیان کنند ولی باز معتقدند علت عشق ورزی هر چه که هست نسبت به علت دوست داشتن برتری دارد.
در زبان و ادبیات فارسی نیز عشق امری مقدس و ستودنی است. در جای جای شعر کهن پارسی از عشق که می تواند آسمانی یا زمینی باشد به عنوان یک عمل ناب و در خور ستایش یاد شده است.
و سخنوران پارسی انسان را به عشق ورزی ترغیب می کنند چنان که حافظ علیه الرحمه می فرماید:
عاشق شو ار نه روزی کار جهان سرآید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی
شاعران بلندآوازه فارسی همچنین تاکید دارند که آنچه که از پی هوس و به تعبیری بی خبری و ناآگاهی بوجود می آیند، عشق نیستند، چنان که جناب مولانا می فرمایند:
عشق هایی کز پی رنگی بود
عشق نبود عاقبت ننگی بود
دکتر علی شریعتی خود نیز در متن زیبایی درباره عشق - که اتفاقا در اینجا نزدیکی بیشتری با معنای متعارف زبان و ادبیات پارسی درباره عشق دارد- می گوید:
بگذار تا شیطنت عشق چشمان تو را به روی عریانی خویش بگشاید
هر چند آنجا جز رنج و پریشانی نباشد
اما کوری را بخاطر آرامش تحمل نکن.
* استفاده از مطلب با ذکر منبع صدای ایران مجاز است.
اولا درباره اینکه این دو چه معنای متفاوتی دارند و ثانیا اینکه کدام یک بر دیگری برتری دارد.
دکتر علی شریعتی در متن بلند بالایی عشق را نوعی خواستن کورکورانه قلمداد می کند که فاعل دلیل کنش خود را نمی داند و معتقد است که دوست داشتن نوعی خواستن آگاهانه است که خواهان دلیل خواست خود و ابراز علاقه اش را می داند.
اگر معنا و تعبیری که دکتر شریعتی به این واژه ها نسبت داده بپذیریم، بی شک هر کسی همچون او حکم خواهد داد که دوست داشتن بهتر از عشق است.
اما موضوع این است که این توصیف و تعریفی که شریعتی به این واژه ها نسبت داده، لزوما معنای واقعی و یا حداقل متعارف آنها نیست.
چرا که در نزد عامه مردم، معنای متعارف عشق ابراز علاقه ای شدیدتر، عمیق تر و ریشه دارتر نسبت به دوست داشتن است و هر فرد ممکن است در زندگی خودش افراد زیادی را دوست داشته باشد ولی عشق را نسبت به تعداد افراد بسیار اندکی ابراز می دارد. چرا که مردم معتقد هستند عشق آنها والا و با اهمیت است که فقط تعداد کمی از نزدیکانشان لایق چنین خواستن عمیقی هستند.
از سوی دیگر در معنای متعارف و یعنی در معنایی که بین عامه مردم وجود دارد اگر حتی افراد نتوانند علت عشق ورزی خود را بیان کنند ولی باز معتقدند علت عشق ورزی هر چه که هست نسبت به علت دوست داشتن برتری دارد.
در زبان و ادبیات فارسی نیز عشق امری مقدس و ستودنی است. در جای جای شعر کهن پارسی از عشق که می تواند آسمانی یا زمینی باشد به عنوان یک عمل ناب و در خور ستایش یاد شده است.
و سخنوران پارسی انسان را به عشق ورزی ترغیب می کنند چنان که حافظ علیه الرحمه می فرماید:
عاشق شو ار نه روزی کار جهان سرآید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی
شاعران بلندآوازه فارسی همچنین تاکید دارند که آنچه که از پی هوس و به تعبیری بی خبری و ناآگاهی بوجود می آیند، عشق نیستند، چنان که جناب مولانا می فرمایند:
عشق هایی کز پی رنگی بود
عشق نبود عاقبت ننگی بود
دکتر علی شریعتی خود نیز در متن زیبایی درباره عشق - که اتفاقا در اینجا نزدیکی بیشتری با معنای متعارف زبان و ادبیات پارسی درباره عشق دارد- می گوید:
بگذار تا شیطنت عشق چشمان تو را به روی عریانی خویش بگشاید
هر چند آنجا جز رنج و پریشانی نباشد
اما کوری را بخاطر آرامش تحمل نکن.
* استفاده از مطلب با ذکر منبع صدای ایران مجاز است.
خبرهای مرتبط
گزارش خطا
آخرین اخبار