چه روشنفکر مارکسیست و چه مسلمان فقط در زندان با یکدیگر گفتگو میکردند
هادی خانیکی گفت: جامعهای که آماده گفتگو نیست در تمام بحثها و اظهارنظرها به اختلاف میرسد به همین دلایل است که مهارت ما در سکوت و حرف نزدن بیشتر از گفتگو و بیان به چشم میآید.
به گزارش صدای ایران،هادی خانیکی (استاد دانشگاه و از فعالان اصلاحطلب) روز یکشنبه (چهاردهم آبان ماه) در چهل و پنجمین نشست از سلسله نشستهای اندیشه و عمل در موسسه امام موسی صدر که «امام موسی صدر و تجربه دیگر پذیری» نام داشت، گفت: آیا میتوان براساس چند متن از سخنرانیها و نوشتههای امام موسی صدر در دهههای شصت و اوایل هفتاد میلادی مولفههای گفتگو را در اندیشه و ملک استخراج کرد؟ پاسخ رفتاری و تجربه عملکرد امام موسی صدر رویکرد گفتگومحور را نشان میدهد ولی اینکه از این تجربهها آیا بتوان نوعی منظومه گفتاری و نوشتاری استخراج کرد که مثلا او به گفتگو چگونه میاندیشیده، شاید وظیفهای باشد که بر دوش ماست.
خانیکی ادامه داد: باید تلاش کنیم گفتگو از یک امر ذهنی به امر تجربی و عملی تبدیل شود. به اندازه کافی در آکادمی و در مراکز علمی درباره گفتگو صحبت شده است ولی باید ببینیم این صحبتها تا چه میزان امکان عملی شدن در جامعه پیدا کرده است. چیزی که امروز میبینیم این است که چندان هنر و توانایی گفتگو در جامعه دیده نمیشود و نمیتوانیم از مفهوم گفتگو در حل مسایل ریز و درشت خودمان استفاده کنیم. آیا اگر توانش ارتباطی و گفتگوی خودمان را بالا ببریم خانوادههای با ثباتتر، مدرسهای کاراتر و از میزان سیاسی و اجتماعی قویتری نخواهیم داشت؟
این استاد دانشگاه اضافه کرد: مدعی دانش مقوله گفتگو نیستم اما قائل این موضوع هستم که باید توجه ویژهای به گفتگو داشته باشیم و تک محور بودن را از ساحتهای مختلف عملکردهایمان کم کنیم و بتوانیم به تفکر، اندیشه و احساس یکدیگر نزدیک شویم. به جد معتقدم اگر ما دستکم در ذهن مان بپذیریم که گفتگو چیز بدی نیست هزینههای توسعه و پیشرفت را کاهش خواهیم داد.
او همچنین در پاسخ به این سوال که با چه مقدماتی باید بحث و گفتگو را بازخوانی کنیم، اظهار داشت: نیازمند بالا بردن مهارتهای مختلف شنیدن و تحمل هستیم و همچنین شناخت مختلف الگوهای گفتگو. اگر به چنین مرحلهای برسیم تعارضات کمتر میشود و به همدلی و حقیقت نزدیک میشویم.
وی افزود: امام موسی صدر نیز براساس آن که شنیده و خواندهایم، زندگی زیستی براساس گفتگو داشته و ما میتوانیم او را همچون الگوی در نظر گرفته و ویژگیهایش استخراج کنیم. در این مسیر رویکرد مرحوم شریعتی راهگشا خواهد بود آنجا که همیشه پیش از بیان هر بحثی سوال چه نیازی است مطرح میکرد.
خانیکی افزود: به جد نیاز داریم امام موسی را جلوی خود قرار داده و براساس اندیشه و عملکرد او مهارتهای گفتگویی خود را افزایش دهیم. خیلیها از گفت گو صحبت میکنند ولی در عمل قادر به گفتگو نیستند. اساسا یکی از نقدهایی که به جامعه روشنفکری ما وارد بوده و هست این بود که روشنفکران ما کمتر قائل و قادر به گفتگو با یکدیگر بودند. همین امروز اگر نشریات روشنفکری را ببینیم مدام در حال رد و تخطئه دیگری هستند. در زمان شاه که چه روشنفکر مارکسیست ما و چه مسلمان ما تنها در زندان با یکدیگر گفتگو میکردند و شاید بتوان آیت الله طالقانی را یکی از افرادی دانست که بعد گفتگو در وجودش پررنگ بود. اصولا گفتگو مشکل جامعه ماست که نخبگان آن را هم دربرمیگیرد.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: در همین مساله بحران آب چند نشست با حضور جامعه شناسان و مهندسان برگزار شد اما به جای گفتگو مدام مساله را به گردن یکدیگر میاندازند. همین شکاف بین دولت و جامعه و گروههای مختلف اجتماعی هم وجود دارد. به نظر میرسد نگاه گفتگومحور امام موسی صدر زیاد خریداری نداشته و ندارد و ما جز حرف سربی را برنمیتابیم. مهمترین مانع فرهنگی ما در مسیر پیشرفت همین امتداد مسیرها در جامعه گفتگو است.
او سپس فقدان توانایی گفتگو در جامعه را دلیل ضعف نهادهای مدنی و اجتماعی دانست و گفت: همین نادانی و ناتوانی نسبت به گفتگو در جامعه ما به ضعف نهادهای مدنی و اجتماعی منجر شده است. کدام نهاد اجتماعی و مدنی را در کشور داریم که عمر طولانی داشته باشد؟ حتی خیریههای ما نیز بعد از مدت چندسال منشعب میشوند و مثلا در صورت فوت پدر خیر؛ فرزندان با یکدیگر اختلاف پیدا میکنند. همه اینها باعث شده ضعف تحزب دچار شویم اگر رقابت حزبی در جامعه نداریم چون جامعه مدنی ضعیف است و چون جامعه مدنی ضعیف است ضعف گفتگو داریم.
خانیکی متذکر شد: گفتگو اگرچه مفهوم دیرپاست اما مقوله جدید محسوب میشود مخصوصا برای جامعهای مثل ما اگر زیرساختهای فرهنگی جامعه با گفتگو سازگار نباشد، حتی واژه گفتگو نیز شنیده نمیشود. جامعهای که آماده گفتگو نیست در تمام بحثها و اظهارنظرها به اختلاف میرسد به همین دلایل است که مهارت ما در سکوت و حرف نزدن بیشتر از گفتگو و بیان به چشم میآید.
این فعال سیاسی اصلاحطلب سپس در بیان تفاوت واژه گفتگو با ارتباط و مذاکره گفت: اساسا مفهوم گفتگو با واژههایی مثل ارتباط، مذاکره و حتی چت کردن متفاوت است. گفتگو در حقیقت خلق یک معنای مشترک است نه صرفا منتقل کردن آنچه در ذهن من نوعی.
خانیکی سپس هفت مولفه از لوازم گفتگو را برشمرد و بیان کرد: داشتن آگاهی به پیشنیازهای گفتگو مثل موقعیت برابر و مدارا توجه به اینکه گفتگو مساله محور است، ضرورت مخاطبه و شنیدن، رد غیرتسازی اعم از تفکیک جنسیت، قومیت یا جایگاه اجتماعی، ضرورت بازنگری در شناخت از دیگری، داشتن نگاه فرهنگی به سیاست که همزیستی و تساهل را منجر میشود و نهایتا قائل بودن نسبت به اخلاق، هفت مولفه اصلی در تحقق گفتگو هستند.
خانیکی در پایان گریزی به همپوشانی نگرشهای امام موسی صدر این هفت مولفه گفتگو زد و گفت: اساسا فعالیتها به حرکت امام موسی صدر اول حرکت فرهنگی واجتماعی و بعد سیاسی او بود. جایگاه سیاسیاش را نیز از دل زندگی خردمندانه و متفکرانه و فرهنگی کسب کرده بود. با یک گشت در آثار و سخنان او مشخص میشود که تمامی این هفت مورد به نوعی در اندیشه او جای داشتهاند و ما به روشنی رد غیرتسازی و نگاه اخلاقی به سیاست و توجه به مسایل روز را در سخنرانیها و نوشتههای او میبینیم.
خانیکی ادامه داد: باید تلاش کنیم گفتگو از یک امر ذهنی به امر تجربی و عملی تبدیل شود. به اندازه کافی در آکادمی و در مراکز علمی درباره گفتگو صحبت شده است ولی باید ببینیم این صحبتها تا چه میزان امکان عملی شدن در جامعه پیدا کرده است. چیزی که امروز میبینیم این است که چندان هنر و توانایی گفتگو در جامعه دیده نمیشود و نمیتوانیم از مفهوم گفتگو در حل مسایل ریز و درشت خودمان استفاده کنیم. آیا اگر توانش ارتباطی و گفتگوی خودمان را بالا ببریم خانوادههای با ثباتتر، مدرسهای کاراتر و از میزان سیاسی و اجتماعی قویتری نخواهیم داشت؟
این استاد دانشگاه اضافه کرد: مدعی دانش مقوله گفتگو نیستم اما قائل این موضوع هستم که باید توجه ویژهای به گفتگو داشته باشیم و تک محور بودن را از ساحتهای مختلف عملکردهایمان کم کنیم و بتوانیم به تفکر، اندیشه و احساس یکدیگر نزدیک شویم. به جد معتقدم اگر ما دستکم در ذهن مان بپذیریم که گفتگو چیز بدی نیست هزینههای توسعه و پیشرفت را کاهش خواهیم داد.
او همچنین در پاسخ به این سوال که با چه مقدماتی باید بحث و گفتگو را بازخوانی کنیم، اظهار داشت: نیازمند بالا بردن مهارتهای مختلف شنیدن و تحمل هستیم و همچنین شناخت مختلف الگوهای گفتگو. اگر به چنین مرحلهای برسیم تعارضات کمتر میشود و به همدلی و حقیقت نزدیک میشویم.
وی افزود: امام موسی صدر نیز براساس آن که شنیده و خواندهایم، زندگی زیستی براساس گفتگو داشته و ما میتوانیم او را همچون الگوی در نظر گرفته و ویژگیهایش استخراج کنیم. در این مسیر رویکرد مرحوم شریعتی راهگشا خواهد بود آنجا که همیشه پیش از بیان هر بحثی سوال چه نیازی است مطرح میکرد.
خانیکی افزود: به جد نیاز داریم امام موسی را جلوی خود قرار داده و براساس اندیشه و عملکرد او مهارتهای گفتگویی خود را افزایش دهیم. خیلیها از گفت گو صحبت میکنند ولی در عمل قادر به گفتگو نیستند. اساسا یکی از نقدهایی که به جامعه روشنفکری ما وارد بوده و هست این بود که روشنفکران ما کمتر قائل و قادر به گفتگو با یکدیگر بودند. همین امروز اگر نشریات روشنفکری را ببینیم مدام در حال رد و تخطئه دیگری هستند. در زمان شاه که چه روشنفکر مارکسیست ما و چه مسلمان ما تنها در زندان با یکدیگر گفتگو میکردند و شاید بتوان آیت الله طالقانی را یکی از افرادی دانست که بعد گفتگو در وجودش پررنگ بود. اصولا گفتگو مشکل جامعه ماست که نخبگان آن را هم دربرمیگیرد.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: در همین مساله بحران آب چند نشست با حضور جامعه شناسان و مهندسان برگزار شد اما به جای گفتگو مدام مساله را به گردن یکدیگر میاندازند. همین شکاف بین دولت و جامعه و گروههای مختلف اجتماعی هم وجود دارد. به نظر میرسد نگاه گفتگومحور امام موسی صدر زیاد خریداری نداشته و ندارد و ما جز حرف سربی را برنمیتابیم. مهمترین مانع فرهنگی ما در مسیر پیشرفت همین امتداد مسیرها در جامعه گفتگو است.
او سپس فقدان توانایی گفتگو در جامعه را دلیل ضعف نهادهای مدنی و اجتماعی دانست و گفت: همین نادانی و ناتوانی نسبت به گفتگو در جامعه ما به ضعف نهادهای مدنی و اجتماعی منجر شده است. کدام نهاد اجتماعی و مدنی را در کشور داریم که عمر طولانی داشته باشد؟ حتی خیریههای ما نیز بعد از مدت چندسال منشعب میشوند و مثلا در صورت فوت پدر خیر؛ فرزندان با یکدیگر اختلاف پیدا میکنند. همه اینها باعث شده ضعف تحزب دچار شویم اگر رقابت حزبی در جامعه نداریم چون جامعه مدنی ضعیف است و چون جامعه مدنی ضعیف است ضعف گفتگو داریم.
خانیکی متذکر شد: گفتگو اگرچه مفهوم دیرپاست اما مقوله جدید محسوب میشود مخصوصا برای جامعهای مثل ما اگر زیرساختهای فرهنگی جامعه با گفتگو سازگار نباشد، حتی واژه گفتگو نیز شنیده نمیشود. جامعهای که آماده گفتگو نیست در تمام بحثها و اظهارنظرها به اختلاف میرسد به همین دلایل است که مهارت ما در سکوت و حرف نزدن بیشتر از گفتگو و بیان به چشم میآید.
این فعال سیاسی اصلاحطلب سپس در بیان تفاوت واژه گفتگو با ارتباط و مذاکره گفت: اساسا مفهوم گفتگو با واژههایی مثل ارتباط، مذاکره و حتی چت کردن متفاوت است. گفتگو در حقیقت خلق یک معنای مشترک است نه صرفا منتقل کردن آنچه در ذهن من نوعی.
خانیکی سپس هفت مولفه از لوازم گفتگو را برشمرد و بیان کرد: داشتن آگاهی به پیشنیازهای گفتگو مثل موقعیت برابر و مدارا توجه به اینکه گفتگو مساله محور است، ضرورت مخاطبه و شنیدن، رد غیرتسازی اعم از تفکیک جنسیت، قومیت یا جایگاه اجتماعی، ضرورت بازنگری در شناخت از دیگری، داشتن نگاه فرهنگی به سیاست که همزیستی و تساهل را منجر میشود و نهایتا قائل بودن نسبت به اخلاق، هفت مولفه اصلی در تحقق گفتگو هستند.
خانیکی در پایان گریزی به همپوشانی نگرشهای امام موسی صدر این هفت مولفه گفتگو زد و گفت: اساسا فعالیتها به حرکت امام موسی صدر اول حرکت فرهنگی واجتماعی و بعد سیاسی او بود. جایگاه سیاسیاش را نیز از دل زندگی خردمندانه و متفکرانه و فرهنگی کسب کرده بود. با یک گشت در آثار و سخنان او مشخص میشود که تمامی این هفت مورد به نوعی در اندیشه او جای داشتهاند و ما به روشنی رد غیرتسازی و نگاه اخلاقی به سیاست و توجه به مسایل روز را در سخنرانیها و نوشتههای او میبینیم.
منبع: ایلنا
خبرهای مرتبط
گزارش خطا
آخرین اخبار