جشنوارهی فیلم کوتاه از قید و بند برخی ملاکها رها شود
یک فیلمساز گفت: جشنواره فیلم کوتاه تهران هر چه خودش را از قید و بند ملاکهایی که به کیفیت فیلم بیربط هستند رها کند، قطعا میتواند بیشتر و بیشتر صاحب سلیقه و جایگاه هنری شود.
آرین وزیر دفتری که ساخت پنج فیلم کوتاه را در کارنامه دارد، سال گذشته با فیلم «هنوز نه...» از تولیدات انجمن سینمای جوانان ایران، به تهیهکنندگی مجید برزگر و بازی فرهاد اصلانی و پانتهآ پناهیها نماینده سینمای ایران در بخش بینالملل سی و سومین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران بود.
این فیلم یکی از سه فیلم ایرانی بخش بینالملل بود که با دیگر آثار از کشورهای مختلف به رقابت پرداخت.
«هنوز نه...» در بسیاری از جشنوارههای معتبر جهانی از جمله بیستمین دوره جشنواره بروکلین آمریکا، چهلمین دوره جشنواره میلولی آمریکا، شانزدهمین دوره جشنواره فیلم کوتاه میامی آمریکا و ... به نمایش درآمده و موفق به کسب جایزه بزرگ جشنواره فیلم کوتاه بوسان و جایزه جشنواره موندنس آمریکا شده است.
در ادامه گفتوگوی ایسنا را با آرین وزیر دفتری میخوانیم
نظرتان را درباره جشنواره سال گذشته بفرمایید و اگر انتقاد یا پیشنهادی دارید مطرح کنید.
من سال گذشته برای اولین بار با فیلم «هنوز نه...» در جشنواره فیلم کوتاه
تهران حضور داشتم. تقریبا اکثر فیلمها را در طول جشنواره تماشا کردم.
اصلیترین نکتهای که به نظر میرسید تفاوت فاحش کیفیت بهترین فیلم جشنواره
با فیلمهای ضعیف بود. مهم نیست که فیلمهای جشنواره با سلیقه من جور در
بیاید یا نه، اما مهم است که جشنواره صاحب سلیقه و سبک باشد. به نظرم هویت
اصلی هر جشنواره با انتخاب فیلمهایش شکل میگیرد و جشنواره فیلم کوتاه
تهران هر چه خودش را از قید و بند ملاکهایی که به کیفیت فیلم بیربط هستند
رها کند، قطعا میتواند بیشتر و بیشتر صاحب سلیقه و جایگاه هنری شود.
تعداد بیش از اندازه فیلمهای بخش مسابقه (ملی و بینالملل) نیز از مشکلات
این جشنواره است، که قطعا با کم کردن تعداد فیلمها تمرکز و دقت جشنواره
افزایشی دوچندان پیدا میکند.
آیا به هویت مستقل فیلم کوتاه اعتقاد دارید یا برای آینده کاری ساخت فیلم بلند را هدفگذاری کردهاید؟
قطعاً پاسخ مثبت است. به نظرم آسیب اصلی فیلم کوتاه در ایران، همچنان جدی گرفته نشدن این حوزه توسط تفکر مدیریتی حاکم و به خصوص اهالی سینمای بلند است، فارغ از این اگر به رویکرد جهانی در مواجهه با فیلم کوتاه نگاه کنیم، فیلم کوتاه در دنیا هویتی مستقل دارد و مدیومی جداگانه محسوب میشود. حتماً کسی که قرار است فیلم بلند بسازد نیز در ابتدای مسیر امکان و مهارت سینما را با فیلم کوتاه تجربه میکند اما این شیوه و نگرش نباید به نگرش قالب درباره فیلم کوتاه تبدیل شود.
سینمای کوتاه ایران به ویژه در چند سال اخیر هویت و مختصات جهانی پیدا کرده و بعضاً در عرصه جهانی بهتر و موثرتر از فیلمهای بلند ایرانی عمل کرده است. دنیا فیلمکوتاه ایرانی را جدی میگیرد و ما در ایران همچنان باید اهمیت این حوزه، جدیت و استقلالش را یادآور شویم!
از نظر شما جدا از زمان چه چیز فیلم کوتاه را از بلند متمایز می کند و در ساخت فیلم کوتاه چه چیزی دارای اهمیت است؟
بهنظرم فیلم کوتاه همچون عصاره و برآیند یک تفکر و یک اثر هنری عمل میکند. یعنی در یک فیلم کوتاه کامل فیلمساز فرصت اشتباه کردن و اتلاف وقت ندارد. شاید در مواجهه با فیلم بلند بسیاری از اشتباهات فیلمساز بهدلیل گستردگی و حجم بالای متریال داستانی و روایی مورد استفاده بخشودنی باشند، اما در فیلم کوتاه فیلمساز رودررو با مخاطب است و فرصت محدودی برای تثبیت جهان اثر و تکامل ساختار فیلمش در اختیار دارد.
نظرتان درباره برگزاری جشنواره فیلم کوتاه تهران چیست و جشنواره
فیلم کوتاه با چه راهکارهای بیشتری میتواند به فیلمسازان فیلم کوتاه و
جایگاه فیلم کوتاه کمک کند؟
به هرحال باسابقهترین اتفاق مربوط به فیلم کوتاه، جشنواره فیلم کوتاه تهران است و از این نظر در کنار جشن مستقل فیلم کوتاه، دو ایستگاه اصلی فیلمهای کوتاه ایرانی در طول سال هستند. جشنواره فیلم کوتاه تهران هرچه بتواند معیارهای زیباییشناسانه فیلم کوتاه را با معیارهای معنایی و مفهومی و گاهاً سفارشی مدنظرش جایگزین کند، به رشد و اعتلای فیلم کوتاه ایران کمک کرده است.
حضور در جشنواره فیلم کوتاه تهران چه تغییراتی در مسیر حرفهای شما داشت؟
شروع موفقیتها و نمایشهای «هنوز نه...» با سی و سومین جشنواره فیلم کوتاه تهران بود و برای من تبدیل به خاطره دوست داشتنی و ثمربخش در ادامه روند جشنوارهای فیلم و روند حرفهای فیلمسازیام شده است. متعلق بودن این جایزه به بخش بین الملل جشنواره فیلم کوتاه تهران در ثبت نام جشنوارههای خارجی و واکنش آن ها به فیلم نیز مثبت و مفید بوده است.
به نظر شما جشنواره چه میزان به ارتقا جایگاه فیلم کوتاه کمک کرده است؟
برگزاری منظم و بدون انقطاع جشنواره فیلم کوتاه منجر به تبدیل شدن آن به
یکی از نقاط کلیدی نمایش فیلمهای کوتاه در ایران بوده است. البته ضمن
ارزیابی اتفاقات مثبتی که جشنواره در فضای فیلم کوتاه رقم زده و کمک به
ارتقا و رشد فیلم کوتاه ایران، باید توجه داشت که جایگاه مهم جشنواره فیلم
کوتاه تهران باعث شده تا متر و معیارهای سلیقهای که عمدتاً با تغییر و
تحولات نامتناسب مدیریتی وضع میشوند، آسیبهایی را به روند تولید فیلمهای
کوتاه ایرانی نیز وارد کند. امیدوارم مسیر پیش روی جشنواره فیلم کوتاه
تهران توجه هرچه بیشتر به کیفیت آثار و برگزاری منظم و برنامهریزی دقیق
جشنواره باشد.
نظرتان را درباره جایگاه بین المللی جشنواره فیلم کوتاه تهران بفرمایید.
این جشنواره، تنها جشنوارای است که عموم فیلمسازان کوتاه خارجی در ایران
میشناسند و میتوان از این فرصت به شکلی ویژه برای تقویت برنامه و برگزاری
بخش بین الملل استفاده کرد. ارسال نمایندگی از جشنواره فیلم کوتاه تهران به
جشنوارههای سرشناس فیلم کوتاه در جهان و ارزیابی روند برگزاری و
سیاستگذاری جشنوارههای مهم و همچنین معرفی جشنواره فیلم کوتاه به فضای
جشنوارههای بینالمللی می تواند در این راستا کمک کننده باشد.
فیلم کوتاه ایران را در رقابت با آثار خارجی چگونه ارزیابی میکنید؟
بیشترین مشکل یا مانع فیلمسازان کوتاه ما برای ارتقا کیفی آثارشان چیست؟
به نظرم در یک ارزیابی بلندمدت از کیفیت فیلمهای کوتاه ایرانی، در حال
حاضر در یکی از درخشانترین و جدیترین دورههای فیلم کوتاه ایران قرار
داریم. چه از منظر افتخارات فیلم کوتاه و چه از منظر زیباییشناسی آثار
قابل توجه و ویژهای در طول سالهای اخیر تولید شده و مورد توجه قرار
گرفتهاند اما مشکل اصلی همچنان جدی نگرفتن فضای فیلم کوتاه ایران توسط
مدیران دولتی است.
آیا به فرهنگ سازی تماشای فیلم کوتاه میان عموم مردم اعتقاد دارید؟ فیلم کوتاه چه تاثیرات فرهنگی میتواند داشته باشد؟
بله. گرچه به نظرم نباید کیفیت فیلم را به توان اثرگذاری فرهنگی تقلیل داد،
اما قطعاً فیلم هنرمندانه اثربخش است. به نظرم بخش زیادی از اثربخشی فیلم
کوتاه و تماشای آن در جهان امروز علاوه بر جشنوارهها و اکران فیلمها از
طریق وسایل ارتباطی به ویژه شبکههای تلویزیونی صورت میگیرد و در نبود
امکان پخش تلویزیونی فیلمها رونق جشنوارههایی نظیر فیلم کوتاه تهران و
نمایش فیلمهای کوتاه تنها فرصت آشنایی عموم مردم با فیلمهای کوتاه است.
پیشنهادتان برای فرهنگسازی فیلم کوتاه چیست؟
پخش تلویزیونی فیلم کوتاه ، راه اندازی جشنوارههای مستقل و ایجاد پاتوق های مستمر نمایش فیلمهای کوتاه که در حال حاضر انجمن سینمای جوانان ایران این کار را آغاز کرده است، قطعا میتوانند تاثیرگذار باشند.
به نظر شما اقتصاد فیلم کوتاه چگونه باید باشد؟یعنی فیلمساز چه
راههایی برای تامین هزینههای فیلم دارد؟ آیا باید به فروش فیلم و اکران
عمومی فکر کند و یا اسپانسر میتواند نقشی در فیلم کوتاه داشت باشد؟ آیا
جذب اسپانسر از مستقل بودن فیلمساز فیلم کوتاه کم نمی کند و فیلم کوتاه به
سمت فیلمهای صنعتی و تبلیغاتی نمی رود؟ یا اینکه صرفن کمکهای دولتی باید
وجود داشته باشد؟
فیلم کوتاه در اکثر نقاط جهان نوعی سرمایهگذاری فرهنگی است که همواره
از جانب سازمانهای خصوصی و دولتی که در جهت ارتقا فرهنگ اجتماعی و تولید
هنری مسئولیت دارند، حمایت میشود. قطعاً مستقل شدن چرخه مالی فیلمهای
کوتاه اتفاقی خجسته است. اما عملاً نمیتواند به الگوی فیلمسازی کوتاه تبدیل
شود. فیلم کوتاه فرصت کشف استعداد و تجربه را از یک سو و افتخار و اعتبار
فرهنگی و بینالمللی را از سوی دیگر برای سرمایهگذار به همراه میآورد.
معتقدم استقلال مالی فیلم کوتاه باید از طریق جوایز جشنوارهها و یافتن
راهکارهای بهینه برای پخش جهانی و فروش حقوق پخش فیلم فراهم شود و رویکرد
فعلی اسپانسرها که تفاوتی میان فیلم کوتاه و به قول شما فیلمهای صنعتی و
تجاری قائل نیستند، در درازمدت آسیبهای جدی به فیلم کوتاه وارد میکند.
جالب است که به نظر میرسد مدیران سینما و تصمیم گیرندگان فرهنگی گاهی عکس
این فکر میکنند و نتیجه این شده که معتقدند باید برای فیلم کوتاه که باید
حمایت بیشتری از آن انجام شود و به جای استقلال مالی آن، استقلال فکری آن
سیاستگذاری شود به دنبال اسپانسر بگردیم و از سینمای بلند و تجاری که
اصولاً مبنایش صنعت و چرخه اقتصادی مستقل است حمایت و پشتیبانی سازمانی و
دولتی میکنند.
بسیاری از هنرمندان، فیلم کوتاه ساختنشان و یا بازی کردنشان مربوط
به دوران هنرجویی و تحصیلیشان میشود، چرا اساسا جریان ساخت فیلم کوتاه در
سیستم رسمی سینمای کشور جدی گرفته نمیشود، آیا علتش عدم حمایت درست
دولتیست که باعث شده مخاطبی برای این فیلمها وجود نداشته باشد؟
علتش تفکری است که سینمای بدنه و تجاری را به دولت و یا خصوصی سازی که عملاً با امکان و رانت دولتی همراه است، متصل کرده و سینمای هنری و مستقل که فیلم کوتاه هم زیرمجموعه آن است باید همواره بر سر جدی گرفته شدنش بجنگند. جالب اینکه افتخارات و جوایز فیلم کوتاه به شکل معکوس بار اصلی را در همه آمارها و کارنامههای مدیران به دوش میکشد. آنها هر سال میخواهند سیمرغ فیلم کوتاه را از جشنواره فیلم فجر حذف کنند، در حالی که یادشان رفته در همان سال چه قدر به جوایز و حضورهای بینالمللی فیلمهای کوتاه ایرانی بالیدهاند.
چقدر مهم است که یک هنرمند سینما بخواهد جریانی را در فیلم کوتاه
شروع کند و در فیلمهای بلندش آن را کامل کند؟ آیا این دو به هم متصل هستند
یا آرتیستهای هرکدام مسیر خاص خودشان را دارند؟
به نظرم هر دو مسیر درست است، چه فیلمسازی که برای ساختن فیلم بلند فیلم های کوتاهی میسازد تا چگونگی فیلمسازی را یاد بگیرد و چه جریان دیگری که اصولاً به شکل یک مدیوم مستقل جهت خلق و تولید آثار هنری فیلم کوتاه میسازد. نیازی به نفی هیچکدام نیست، اما به نظر میرسد جریان دوم که جریان جدیتر و مهمتری است باید اولویت تولیدی و سرمایهگذاری خاصی نسبت به جریان اول داشته باشد، که در بسیاری از مواقع اینگونه نیست.
جایگاه جریان فیلم کوتاه ایران را در قیاس با اروپا و آمریکا چگونه ارزیابی میکنید؟
برآیند سالانه فیلمهای کوتاه ایرانی، ایران را به یکی از کشورهای ویژه و صاحبان جریان هنری فیلم کوتاه مبدل کرده است.
چرا معمولا چهرههای سینما از بازی در فیلم کوتاه استقبال
نمیکنند؟ آیا حضور پانته آهاپناهیها و فرهاد اصلانی به دلیل تهیهکننده
کار آقای برزگر بود؟
بخشی از این عدم اعتماد چهرههای سینمای بلند به فیلم کوتاه به دلیل
ناآگاهی آن ها از جریان فیلم کوتاه ایران و جدیت امروزه آن است و مسبب بخشی
دیگر از آن فیلمسازان کوتاهی هستند که بدون نیازسنجی درست و کسب مهارت و
اعتمادبه نفس کافی تجربیات پیشین این بازیگران در فیلم کوتاه را به
تجربیاتی ناخوشایند تبدیل کردهاند.
از این نظر من در مرحله فیلمنامه میدانستم که برای اجرا دو سکانس پلان 15
دقیقهای همزمان در فیلم کوتاه «هنوز نه...» به دو بازیگر مسلط میانسال
احتیاج دارم و تقریباً همه بازیگران میانسال سینما و تیاتر ایران چهره و
شناخته شده هستند. از همین رو با مشورت تهیهکننده فیلم، آقای مجید برزگر و
معرفی ایشان، فیلمنامه را به دست بازیگران مذکور رساندم و آنها بر مبنای
فیلمنامه برای بازی در فیلم به من اعتماد کردند.
چه قدر حضور بازیگران چهره میتواند به موفقیت فیلم کوتاه کمک کند؟
در درجه اول تفاوت زیادی بین تعریف بازیگر چهره با بازیگر خوب است و لزوماً
هر بازیگر چهرهای خوب نیست. در «هنوز نه...» به دلیل پلان سکانس بودن آن و
حضور همزمان دو دوربین در فضا من احتیاج به بازیگران درجه یکی داشتم که
بتوانند با تسلطشان در بازیگری تمام فشار تولید و فیلمبرداری را کنترل
کنند. به نظرم حضور بازیگر خوب در فیلمی که تمامی اجزای آن به درستی در
کنار هم قرار گرفته باشند کامل کننده یک فیلم خوب است و در صورت وجود
اشکالات اساسی در فیلمنامه و کارگردانی و سایر اجزا، زمینه لازم برای آزاد
شدن پتانسیل بازیگر خوب ایجاد نمیشود.
اساسا چه چیزی باعث میشود که یک بازیگر مطرح برای بازی در فیلم کوتاه تمایل داشته باشد؟
مهارت کارگردان، تسلط او به فیلمسازی، مدیریت گروه و درک متقابل بازیگر و
کارگردان از جمله مواردی هستند که یک بازیگر را برای حضور در فیلم کوتاه
ترغیب میکند.
سیوچهارمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران ۲۵ تا ۳۰ مهرماه سالجاری
برابر با ۱۷ تا ۲۲ اکتبر ۲۰۱۷ به دبیری سیدصادق موسوی در پردیس سینمایی
ملت برگزار خواهد شد.