استراتژی ترامپ: نه خروج کامل از برجام؛ نه پایبندی کامل به آن
دیاکو حسینی کارشناس مسائل امریکا در گفت و گو با خبرآنلاین به بررسی سیاست خارجی امریکا در قبال ایران پرداخت
ترامپ پس از به قدرت رسیدن به عنوان رئیس جمهور امریکا، علیرغم انتقادهای بسیار به برجام، دو بار آنرا تایید کرده است. اما پس از تایید آن در سررسید سه ماه پیش، بیان داشت که به بررسی سیاست کلی خود در قبال ایران خواهد پرداخت. اکنون در حالی به سررسید اکتبر نزدیک می شویم که هنوز سیاست امریکا و ترامپ در قبال ایران و برجام مشخص نیست. آیا برجام این بار هم به سلامت از زیر دست ترامپ خارج خواهد شد یا تصمیم دیگری در باره آن گرفته شده است.
به گزارش صدای ایران، در این باره با دیاکو حسینی کارشناس مسائل امریکا گفت و گو کرده ایم که از نظر می گذرانید
ترامپ گفته بود به بررسی کلی سیاست خارجی امریکا در قبال ایران خواهد پرداخت. به نظرتان آیا آنها در حال حاضر به نتایج خاصی رسیده اند؟
شاید در ابتدای دولت ترامپ، مهمترین انگیزه او برای مقابله با ایران و برجام، فشارهای انتخاباتی و تلاش او برای ویران کردن میراث باراک اوباما بود. در خلال رقابت های انتخاباتی لابی گسترده گروه های ضد ایرانی در حمایت از ترامپ، سرچشمه این درخواست ها و تعیین یک سیاست جدید ضد ایرانی بودند. اما امروز با گذشت ماه ها و شکست های ترامپ در سیاست خارجی به ویژه در ارتباط با چین، کره شمالی و فقدان یک استراتژی متمایز در جنگ علیه داعش بنحوی که تفاوت ترامپ و دولت اوباما را بروز دهد، تلاش دولت ترامپ در اعمال فشار بر ایران یک دلیل دیگر هم پیدا کرده است؛ یعنی حفظ آبرو برای دولت ترامپ و هشدار به کشورهایی که تاکنون نتوانسته است با قلدرمأبی در مواضع انها تغییری ایجاد کند. ترامپ در این باره کاملا اشتباه می کند که ایران در مقایسه با کره شمالی و چین، مورد آسان تری برای اعمال فشار و حفظ آبرو برای اوست اما احتمالا مدتی طول خواهد کشید که این حقیقت را درک کند. ترامپ مصمم است که ایران را تحت فشار بیشتری بگذارد چه از طریق برجام و یا برنامه های موشکی ایران ترجیج می دهم بگویم که این سیاست خارجی ترامپ است اما با در نظر گرفتن اختلاف نظرهای موجود در دولت او و در جامعه سیاسی بزرگتر آمریکا، الزاماً سیاست خارجی آمریکا نیست. دنیا هم کاملا متوجه است که اگرچه ترامپ رئیس جمهور آمریکاست اما بین آمریکا در کلیت آن و ترامپ تفاوت زیادی وجود دارد.
مواضع اخیر مقامات امریکا نوعی ابهام در قبال رد یا تایید برجام را بروز میدهد. ایا انها نسبت به خروج از برجام مردد هستند؟
شکاف، واژه مناسب تری در مقایسه با تردید است. مشخصا ترامپ و تندروهای حامی او، تردیدی در رد برجام ندارند اما تصمیم گیری در سیاست خارجی آمریکا مستلزم وجود اتفاق نظر نسبی دست کم میان کلیدی ترین مقام های دولت است. افراد دوراندیش تر در دولت ترامپ، یا پیامدهای مخرب خروج آمریکا از برجام آشنا هستند و همین ها هستند که تا امروز مانع از اعلام تصمیم عجولانه ترامپ در خروج از برجام شده اند. فکر می کنم ما در نهایت با یک راه حل بینابینی مواجه خواهیم بود یعنی نه خروج کامل از برجام و نه پایبندی کامل به آن. این راه حل ممکن است به یک سیاست متناقض منجر شود به این صورت که دولت ترامپ اعلام کند که بنا به استنباط او ایران به برجام و روح آن پایبند نبوده اما از کنگره بخواهد که تا تکمیل شواهد در اعمال تحریم های جدید و یا بازگرداندن تحریم های پیشین دست نگه دارد. شاید چنین راه حلی موقتاً طرف های موافق و مخالف برجام را در امریکا راضی کند اما تناقض حاصل از آن، نمی تواند جز سردرگمی بیشتر برای امریکا نتیجه ای داشته باشد.
به نظرتان امریکایی ها خواهان نوعی گفت و گو با ایران در مسایل غیر هسته ای مانند سوریه و برنامه موشکی هستند تا برجام را تایید کنند یا این موضوعات بهانه تراشی محسوب میشود؟
مخالفان برجام در امریکا حتی قبل از به قدرت رسیدن ترامپ عقیده داشتند که برجام توافق خوبی برای اطمینان بخشی نسبت به سیاست های هسته ای و غیرهسته ای ایران نیست. انها استدلال می کردند که این توافق نهایتاً به ایران اجازه توسعه فنی تاسیسات و تحقیقات هسته ای را می دهد و بعد از اتمام دوره توافق، ایران قادر خواهد بود با سهولت بیشتری به فعالیت های خود ادامه دهد. همینطور در بخش دیگری از این انتقادات، انها تصور می کردند که هرگونه توافقی با ایران بدون ملاحظه آنچه انها بلندپروازی های هژمونیک ایران در منطقه می نامند، ناقص و بی خاصیت است. من معتقد نیستم که این دسته از آمریکایی ها و در راس آنها دونالد ترامپ، علاقه ای به مذاکره متوازن داشته باشند. آنها البته که می خواهند برنامه های موشکی و اختلافات منطقه با ایران را به مذاکره بگذارند اما مقصود انها از مذاکره چیزی نیست که بطور متعارف سراغ داریم. انها مذاکره با ایران را معادل تحمیل دیدگاه های امریکا به ایران در نظر می گیرند و قصد دارند از موضع بالاتر ایران را وادار کنند که همه خواسته های امریکا را به اجرا بگذارد. نام این مذاکره نیست. مذاکره سیاسی به حداقلی از اعتماد نیاز دارد ولی کاری که دولت ترامپ در طول این مدت انجام داده، از بین بردن حداقل اعتمادهای شکل گرفته بعد از برجام بود. بنابراین مذاکره با این دولت آمریکا تا زمانی که ترامپ نشانه های درستی نشان نداده که حاکی از آگاهی او به آداب دیپلماسی باشد، کاملا بی فایده است.
به گزارش صدای ایران، در این باره با دیاکو حسینی کارشناس مسائل امریکا گفت و گو کرده ایم که از نظر می گذرانید
ترامپ گفته بود به بررسی کلی سیاست خارجی امریکا در قبال ایران خواهد پرداخت. به نظرتان آیا آنها در حال حاضر به نتایج خاصی رسیده اند؟
شاید در ابتدای دولت ترامپ، مهمترین انگیزه او برای مقابله با ایران و برجام، فشارهای انتخاباتی و تلاش او برای ویران کردن میراث باراک اوباما بود. در خلال رقابت های انتخاباتی لابی گسترده گروه های ضد ایرانی در حمایت از ترامپ، سرچشمه این درخواست ها و تعیین یک سیاست جدید ضد ایرانی بودند. اما امروز با گذشت ماه ها و شکست های ترامپ در سیاست خارجی به ویژه در ارتباط با چین، کره شمالی و فقدان یک استراتژی متمایز در جنگ علیه داعش بنحوی که تفاوت ترامپ و دولت اوباما را بروز دهد، تلاش دولت ترامپ در اعمال فشار بر ایران یک دلیل دیگر هم پیدا کرده است؛ یعنی حفظ آبرو برای دولت ترامپ و هشدار به کشورهایی که تاکنون نتوانسته است با قلدرمأبی در مواضع انها تغییری ایجاد کند. ترامپ در این باره کاملا اشتباه می کند که ایران در مقایسه با کره شمالی و چین، مورد آسان تری برای اعمال فشار و حفظ آبرو برای اوست اما احتمالا مدتی طول خواهد کشید که این حقیقت را درک کند. ترامپ مصمم است که ایران را تحت فشار بیشتری بگذارد چه از طریق برجام و یا برنامه های موشکی ایران ترجیج می دهم بگویم که این سیاست خارجی ترامپ است اما با در نظر گرفتن اختلاف نظرهای موجود در دولت او و در جامعه سیاسی بزرگتر آمریکا، الزاماً سیاست خارجی آمریکا نیست. دنیا هم کاملا متوجه است که اگرچه ترامپ رئیس جمهور آمریکاست اما بین آمریکا در کلیت آن و ترامپ تفاوت زیادی وجود دارد.
مواضع اخیر مقامات امریکا نوعی ابهام در قبال رد یا تایید برجام را بروز میدهد. ایا انها نسبت به خروج از برجام مردد هستند؟
شکاف، واژه مناسب تری در مقایسه با تردید است. مشخصا ترامپ و تندروهای حامی او، تردیدی در رد برجام ندارند اما تصمیم گیری در سیاست خارجی آمریکا مستلزم وجود اتفاق نظر نسبی دست کم میان کلیدی ترین مقام های دولت است. افراد دوراندیش تر در دولت ترامپ، یا پیامدهای مخرب خروج آمریکا از برجام آشنا هستند و همین ها هستند که تا امروز مانع از اعلام تصمیم عجولانه ترامپ در خروج از برجام شده اند. فکر می کنم ما در نهایت با یک راه حل بینابینی مواجه خواهیم بود یعنی نه خروج کامل از برجام و نه پایبندی کامل به آن. این راه حل ممکن است به یک سیاست متناقض منجر شود به این صورت که دولت ترامپ اعلام کند که بنا به استنباط او ایران به برجام و روح آن پایبند نبوده اما از کنگره بخواهد که تا تکمیل شواهد در اعمال تحریم های جدید و یا بازگرداندن تحریم های پیشین دست نگه دارد. شاید چنین راه حلی موقتاً طرف های موافق و مخالف برجام را در امریکا راضی کند اما تناقض حاصل از آن، نمی تواند جز سردرگمی بیشتر برای امریکا نتیجه ای داشته باشد.
به نظرتان امریکایی ها خواهان نوعی گفت و گو با ایران در مسایل غیر هسته ای مانند سوریه و برنامه موشکی هستند تا برجام را تایید کنند یا این موضوعات بهانه تراشی محسوب میشود؟
مخالفان برجام در امریکا حتی قبل از به قدرت رسیدن ترامپ عقیده داشتند که برجام توافق خوبی برای اطمینان بخشی نسبت به سیاست های هسته ای و غیرهسته ای ایران نیست. انها استدلال می کردند که این توافق نهایتاً به ایران اجازه توسعه فنی تاسیسات و تحقیقات هسته ای را می دهد و بعد از اتمام دوره توافق، ایران قادر خواهد بود با سهولت بیشتری به فعالیت های خود ادامه دهد. همینطور در بخش دیگری از این انتقادات، انها تصور می کردند که هرگونه توافقی با ایران بدون ملاحظه آنچه انها بلندپروازی های هژمونیک ایران در منطقه می نامند، ناقص و بی خاصیت است. من معتقد نیستم که این دسته از آمریکایی ها و در راس آنها دونالد ترامپ، علاقه ای به مذاکره متوازن داشته باشند. آنها البته که می خواهند برنامه های موشکی و اختلافات منطقه با ایران را به مذاکره بگذارند اما مقصود انها از مذاکره چیزی نیست که بطور متعارف سراغ داریم. انها مذاکره با ایران را معادل تحمیل دیدگاه های امریکا به ایران در نظر می گیرند و قصد دارند از موضع بالاتر ایران را وادار کنند که همه خواسته های امریکا را به اجرا بگذارد. نام این مذاکره نیست. مذاکره سیاسی به حداقلی از اعتماد نیاز دارد ولی کاری که دولت ترامپ در طول این مدت انجام داده، از بین بردن حداقل اعتمادهای شکل گرفته بعد از برجام بود. بنابراین مذاکره با این دولت آمریکا تا زمانی که ترامپ نشانه های درستی نشان نداده که حاکی از آگاهی او به آداب دیپلماسی باشد، کاملا بی فایده است.
منبع: خبرآنلاین
خبرهای مرتبط
گزارش خطا
آخرین اخبار