علت اصلی واقعه عاشورا چه بود؟
مراسم محرم، یکی از مهمترین آیینهای مذهبی در ایران است که هر ساله شور و حال خاصی در میان مردم به وجود میآورد. اما چه میشود که پس از روز عاشورا، فعالیت هیئتهای مذهبی کمرنگ شده و حتی داربستها و پرچمهای سیاه را جمع میکنند؟ در حالیکه عاشورا یک فرهنگ است، نه حادثه.
مراسم محرم، یکی از مهمترین آیینهای مذهبی در ایران است که هر ساله شور و حال خاصی در میان مردم به وجود میآورد. اما چه میشود که پس از روز عاشورا، فعالیت هیئتهای مذهبی کمرنگ شده و حتی داربستها و پرچمهای سیاه را جمع میکنند؟ در حالیکه عاشورا یک فرهنگ است، نه حادثه.
به گزارش صدای ایران ،مرحوم شهیدی، کمرنگ شدن مفاهیم اسلامی بین مردم و سرگرم شدن آنها به مال دنیا را علت عمده حادثه عاشورا میداند. او در ابتدای این گفتوگو تاکید کرد که جامعهی آن روز از لحاظ اعتقادات دینی و سایر عوامل اجتماعی، جامعه منحطی بوده است.
وی با اشاره به وضعیت اجتماعی صدر اسلام و در پاسخ به این سوال که «چرا چنین اجتماعی در زمان امام حسین (ع) تغییر کرد؟» گفت: علت عمدهی تغییر جامعهی آن زمانِ مسلمانان، این بود که مکه که پایگاه قدرت عربهای شمالی بود و مشرکان در آن جای داشتند، در سال ۸ هجری به وسیلهی مسلمانان فتح شد و رسول اکرم (ص) در اول سال ۱۱ هجری رحلت کردند؛ یعنی مردمِ مکه فقط ۲ سال با پیامبر ارتباط داشتند. دیگر عربها تابع مکه بودند؛ یعنی تا مکه تسلیم نشد، بقیهی ساکنان جزیرهالعرب هم تسلیم نشدند.
اگر از لحاظ زمانی فرصتی پیش آمده بود که حداقل یک نسل از مردمِ مکه با پیامبر(ص) ارتباط پیدا کنند، مسلما آن حادثه (عاشورا) اتفاق نمیافتاد و مردم تغییر میکردند
وی اظهار کرد: به همین جهت سال ۹ هجری را سال وفود نامیدند، چون تا سال ۸ هجری کسی از مردم جزیرهالعرب گمان نمیکرد اسلام بتواند پایدار بماند؛ لذا به محض این که دیدند مکه تسلیم شد و نقطهی مقاومت از بین رفت، آن وقت مسلمان شدند؛ اگر از لحاظ زمانی فرصتی پیش آمده بود که حداقل یک نسل از مردم مکه با رسول خدا (ص) ارتباط پیدا کنند، مسلما آن حادثه (عاشورا) اتفاق نمیافتاد و مردم تغییر میکردند.
شهیدی خاطرنشان کرد: اکثریت قریب به اتفاق مسلمانان که آن زمان در شبه جزیرهی عربستان زندگی میکردند، در پایان خلافت عُمَر متولد شده بودند و پیامبر را ندیده بودند. بهعلاوه، تنها چیزی که اکثر مردم - بهویژه نسل جوان که چرخ فعالیت اجتماع را به حرکت درمیآورد - از نظام اسلامی یاد گرفته بودند، این بود که به نام اسلام جنگ کنند، غنیمتی به دست آورده و آن را بین خود تقسیم کنند. همچنین بذل و بخششهای فراوانی که در زمان عثمان شد، روح اسلام را از بین برد و از اسلام جز وسیلهای که بتوانند با آن جایی را فتح کنند و مالی به دست آورند، نمانده بود. اگر این مردم دورهی پیامبر و علی (ع) را دیده بودند، شاید حادثهی عاشورا به وجود نمیآمد.
بذل و بخششهای فراوانی که در زمان عثمان شد، روح اسلام را از بین برد. اگر این مردم دورهی پیامبر و علی (ع) را دیده بودند، شاید حادثهی عاشورا به وجود نمیآمد
وی درباره فلسفهی قیام حضرت امام حسین (ع) خاطرنشان کرد: امام (ع) خود در این زمینه فرمودند که «من نیامدم که بخواهم بر شما حکومت کنم و قدرتی به دست آورم، بلکه سنت پیامبر (ص) از بین رفته و بدعت جای آن را گرفته است، من قیام کردم برای این که سنت نبوی را زنده کنم و بدعت را بمیرانم.»
استاد شهیدی با اشاره به این که بین امام و پیغمبر تفاوت وجود دارد، به ایسنا گفت: وقتی از طرف خدا حکمی به پیامبر داده شود، او باید با مردم روبهرو شود و حکم خدا را برساند. اما یک امام، زمانی قیام میکند که مردم بگویند ما حاضریم تو را یاری کنیم؛ بنابراین زمانی تکلیف برای امام مشخص میشود که مردم بگویند ما ایستادهایم و از او استمداد بطلبند؛ به همین جهت سیدالشهدا (ع) اولبار که به ایشان نامه دادند، اقدام نکرد تا نامههای متعدد آمد. نامههای متعدد که آمد، باز هم اطمینان نکرد. مُسلم را فرستاد. وقتی مسلم به امام نوشت، آنوقت تکلیف بر عهده امام است که قیام کند و قیام او نیز قیامی نه برای ریاست عموم، بلکه برای ولایت بوده است؛ ولایتی که حیطهی عملش نهی از منکر و امر به معروف باشد.
این استاد دانشگاه درباره توجه هماهنگ به صورت و سیرت قیام امام حسین (ع) عنوان کرد: آن چه تا به امروز تشیّع را گسترش داده و حفظ کرده، مساله شهادت امام حسین (ع) و عزاداری برای ایشان است.
وی ادامه داد: در سال ۳۶۲ هجری، "معزالدوله دیلمی" که حاکم بغداد بود، دستور داد که زنها چهره خود را سیاه و عزاداری کنند. تا آن زمان چنین چیزی سابقه نداشت. به همین جهت اهل سنت آن سال را سال بدعت نام نهادند، اما همان چیزی که آنها اسمش را بدعت گذاشتند، سبب شد که شیعه گسترش یابد.
شهیدی گفت: گریه کردن بر سیدالشهدا (ع) پس از کشته شدن امام حسین (ع) انجام گرفت و این سنتی موروثی در خانواده ائمه(ع) شد. پس از آن شیعیان در مساجد بغداد مینشستند و عزاداری میکردند. در ایران از زمانی که "الجایتو" میگوید مذهب شیعه هم مانند سایر مذاهب آزاد است، ایرانیان شروع میکنند به گریه کردن برای امام حسین (ع) و قبل از این مساله گریه کردن در ایران نبود.
گریه کردن بر سیدالشهدا (ع) پس از کشته شدن امامحسین (ع) انجام گرفت و این سنتی موروثی در خانواده ائمه شد. پس از آن شیعیان در مساجد بغداد مینشستند و عزاداری میکردند
وی گریه کردن بر سیدالشهدا (ع) و عزاداری برای ایشان را یکی از سنتها معروف بین شیعه خواند و بیان کرد: این عزاداری قبلا گاهی به صورتهایی درمیآمد که با فقه اسلامی تطبیق نمیکرد؛ به عنوان مثال در گذشته دستهای به نام «قفل به سینه» راه میافتاد که روز عاشورا از سینههای خود قفل رد میکردند و یا به دست سیخ میکردند که این درست نیست.
این پژوهشگر و محقق گفت: شعرها و عزاداریهایی که مردم را برای قیام به امر به معروف و نهی از منکر تهییج میکرد، در دوران قاجار به وقتگذرانی تبدیل شد. مفهوم عزاداری این بود که قیام امام حسین (ع) را زنده نگه دارد که هدف امام (ع) امر به معروف و نهی از منکر بود و اگر از این طریق خارج شود لطفی ندارد.
شهیدی درباره مظلوم جلوه دادن امام حسین (ع) در مراسم عزاداری ایشان افزود: مظلوم بودن با انظلام فرق دارد. مظلوم بودن یعنی کسی تمام قدرت خود را برای پیشرفت صرف کند، منتهی طرف مقابل از نظر نیروی نظامی قویتر است اما انظلام این است که کسی دست روی دست بگذارد تا بیایند و او را بکشند، اینها برای گریه کردن و مجلس گرم کردن خوب است ولی هدف اصلی سیدالشهدا (ع) این نبوده است.
وی در توضیح سخن حضرت امام حسین(ع) که میفرمایند «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید» تصریح کرد: وقتی عدهای به خیمه زنها حمله کردند، امام فرمودند: اسیر گرفتن معنی ندارد. شما با من جنگ میکنید. من هم مقابل شما ایستادهام که اگر آزاد مُردید، کار خلاف مروت و جوانمردی نکنید.
شهیدی ادامه داد: در فقه اسلامی، کشتن انسانهای بالغ و اسیر گرفتن زن و بچه، خاصّ کافران است؛ یعنی وقتی لشکر مسلمانان به جایی که مردمِ آن کافر هستند میرود، آنجا باید تبلیغ کرد و اگر تبلیغ اثر نکرد و مردم مقاومت کردند، باید حمله کنند؛ یعنی مردم کوفه در آن روز، نوه و خاندان پیامبر را کافر حربی فرض کردند که واقعا خلاف آزادگی است.
اگر زمانی دیدیم سنت پیامبر از بین میرود، باید مقابلش بایستیم و در مقابل هر خطری که متوجه دین و سنت رسولالله (ص) است باید بایستیم و جلوی بدعت را بگیریم.
رییس وقتِ موسسه لغت نامه دهخدا درباره تاثیرپذیری از قیام امام حسین (ع) خاطرنشان کرد: قیام امامحسین (ع) مخصوص یک دوره نیست؛ البته دیگر امامی نیست و شمری هم مقابل او نخواهد بود؛ ولی رویارویی حق و باطل همیشه بوده و هست. بنابراین اگر زمانی دیدیم، سنت پیامبر از بین میرود باید مقابلش بایستیم و در هر موقعیتی باید در مقابل هر خطری که متوجه دین و سنت رسولالله (ص) است، بایستیم و جلوی بدعت را بگیریم.
شهیدی حرکت حضرت زینب (س) را متمم نهضت و حرکت عاشورا دانست و افزود: اگر حضرت زینب و امام سجاد (ع) این مسیر را طی نمیکردند و حضرت امام سجاد (ع) آن خطبهها را در کوفه نمیخواند و حضرت زینب(س) در مجلس یزید آن فرمایشات را نمیفرمود، شاید حادثه عاشورا فراموش میشد.
به گزارش صدای ایران ،مرحوم شهیدی، کمرنگ شدن مفاهیم اسلامی بین مردم و سرگرم شدن آنها به مال دنیا را علت عمده حادثه عاشورا میداند. او در ابتدای این گفتوگو تاکید کرد که جامعهی آن روز از لحاظ اعتقادات دینی و سایر عوامل اجتماعی، جامعه منحطی بوده است.
وی با اشاره به وضعیت اجتماعی صدر اسلام و در پاسخ به این سوال که «چرا چنین اجتماعی در زمان امام حسین (ع) تغییر کرد؟» گفت: علت عمدهی تغییر جامعهی آن زمانِ مسلمانان، این بود که مکه که پایگاه قدرت عربهای شمالی بود و مشرکان در آن جای داشتند، در سال ۸ هجری به وسیلهی مسلمانان فتح شد و رسول اکرم (ص) در اول سال ۱۱ هجری رحلت کردند؛ یعنی مردمِ مکه فقط ۲ سال با پیامبر ارتباط داشتند. دیگر عربها تابع مکه بودند؛ یعنی تا مکه تسلیم نشد، بقیهی ساکنان جزیرهالعرب هم تسلیم نشدند.
اگر از لحاظ زمانی فرصتی پیش آمده بود که حداقل یک نسل از مردمِ مکه با پیامبر(ص) ارتباط پیدا کنند، مسلما آن حادثه (عاشورا) اتفاق نمیافتاد و مردم تغییر میکردند
وی اظهار کرد: به همین جهت سال ۹ هجری را سال وفود نامیدند، چون تا سال ۸ هجری کسی از مردم جزیرهالعرب گمان نمیکرد اسلام بتواند پایدار بماند؛ لذا به محض این که دیدند مکه تسلیم شد و نقطهی مقاومت از بین رفت، آن وقت مسلمان شدند؛ اگر از لحاظ زمانی فرصتی پیش آمده بود که حداقل یک نسل از مردم مکه با رسول خدا (ص) ارتباط پیدا کنند، مسلما آن حادثه (عاشورا) اتفاق نمیافتاد و مردم تغییر میکردند.
شهیدی خاطرنشان کرد: اکثریت قریب به اتفاق مسلمانان که آن زمان در شبه جزیرهی عربستان زندگی میکردند، در پایان خلافت عُمَر متولد شده بودند و پیامبر را ندیده بودند. بهعلاوه، تنها چیزی که اکثر مردم - بهویژه نسل جوان که چرخ فعالیت اجتماع را به حرکت درمیآورد - از نظام اسلامی یاد گرفته بودند، این بود که به نام اسلام جنگ کنند، غنیمتی به دست آورده و آن را بین خود تقسیم کنند. همچنین بذل و بخششهای فراوانی که در زمان عثمان شد، روح اسلام را از بین برد و از اسلام جز وسیلهای که بتوانند با آن جایی را فتح کنند و مالی به دست آورند، نمانده بود. اگر این مردم دورهی پیامبر و علی (ع) را دیده بودند، شاید حادثهی عاشورا به وجود نمیآمد.
بذل و بخششهای فراوانی که در زمان عثمان شد، روح اسلام را از بین برد. اگر این مردم دورهی پیامبر و علی (ع) را دیده بودند، شاید حادثهی عاشورا به وجود نمیآمد
وی درباره فلسفهی قیام حضرت امام حسین (ع) خاطرنشان کرد: امام (ع) خود در این زمینه فرمودند که «من نیامدم که بخواهم بر شما حکومت کنم و قدرتی به دست آورم، بلکه سنت پیامبر (ص) از بین رفته و بدعت جای آن را گرفته است، من قیام کردم برای این که سنت نبوی را زنده کنم و بدعت را بمیرانم.»
استاد شهیدی با اشاره به این که بین امام و پیغمبر تفاوت وجود دارد، به ایسنا گفت: وقتی از طرف خدا حکمی به پیامبر داده شود، او باید با مردم روبهرو شود و حکم خدا را برساند. اما یک امام، زمانی قیام میکند که مردم بگویند ما حاضریم تو را یاری کنیم؛ بنابراین زمانی تکلیف برای امام مشخص میشود که مردم بگویند ما ایستادهایم و از او استمداد بطلبند؛ به همین جهت سیدالشهدا (ع) اولبار که به ایشان نامه دادند، اقدام نکرد تا نامههای متعدد آمد. نامههای متعدد که آمد، باز هم اطمینان نکرد. مُسلم را فرستاد. وقتی مسلم به امام نوشت، آنوقت تکلیف بر عهده امام است که قیام کند و قیام او نیز قیامی نه برای ریاست عموم، بلکه برای ولایت بوده است؛ ولایتی که حیطهی عملش نهی از منکر و امر به معروف باشد.
این استاد دانشگاه درباره توجه هماهنگ به صورت و سیرت قیام امام حسین (ع) عنوان کرد: آن چه تا به امروز تشیّع را گسترش داده و حفظ کرده، مساله شهادت امام حسین (ع) و عزاداری برای ایشان است.
وی ادامه داد: در سال ۳۶۲ هجری، "معزالدوله دیلمی" که حاکم بغداد بود، دستور داد که زنها چهره خود را سیاه و عزاداری کنند. تا آن زمان چنین چیزی سابقه نداشت. به همین جهت اهل سنت آن سال را سال بدعت نام نهادند، اما همان چیزی که آنها اسمش را بدعت گذاشتند، سبب شد که شیعه گسترش یابد.
شهیدی گفت: گریه کردن بر سیدالشهدا (ع) پس از کشته شدن امام حسین (ع) انجام گرفت و این سنتی موروثی در خانواده ائمه(ع) شد. پس از آن شیعیان در مساجد بغداد مینشستند و عزاداری میکردند. در ایران از زمانی که "الجایتو" میگوید مذهب شیعه هم مانند سایر مذاهب آزاد است، ایرانیان شروع میکنند به گریه کردن برای امام حسین (ع) و قبل از این مساله گریه کردن در ایران نبود.
گریه کردن بر سیدالشهدا (ع) پس از کشته شدن امامحسین (ع) انجام گرفت و این سنتی موروثی در خانواده ائمه شد. پس از آن شیعیان در مساجد بغداد مینشستند و عزاداری میکردند
وی گریه کردن بر سیدالشهدا (ع) و عزاداری برای ایشان را یکی از سنتها معروف بین شیعه خواند و بیان کرد: این عزاداری قبلا گاهی به صورتهایی درمیآمد که با فقه اسلامی تطبیق نمیکرد؛ به عنوان مثال در گذشته دستهای به نام «قفل به سینه» راه میافتاد که روز عاشورا از سینههای خود قفل رد میکردند و یا به دست سیخ میکردند که این درست نیست.
این پژوهشگر و محقق گفت: شعرها و عزاداریهایی که مردم را برای قیام به امر به معروف و نهی از منکر تهییج میکرد، در دوران قاجار به وقتگذرانی تبدیل شد. مفهوم عزاداری این بود که قیام امام حسین (ع) را زنده نگه دارد که هدف امام (ع) امر به معروف و نهی از منکر بود و اگر از این طریق خارج شود لطفی ندارد.
شهیدی درباره مظلوم جلوه دادن امام حسین (ع) در مراسم عزاداری ایشان افزود: مظلوم بودن با انظلام فرق دارد. مظلوم بودن یعنی کسی تمام قدرت خود را برای پیشرفت صرف کند، منتهی طرف مقابل از نظر نیروی نظامی قویتر است اما انظلام این است که کسی دست روی دست بگذارد تا بیایند و او را بکشند، اینها برای گریه کردن و مجلس گرم کردن خوب است ولی هدف اصلی سیدالشهدا (ع) این نبوده است.
وی در توضیح سخن حضرت امام حسین(ع) که میفرمایند «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید» تصریح کرد: وقتی عدهای به خیمه زنها حمله کردند، امام فرمودند: اسیر گرفتن معنی ندارد. شما با من جنگ میکنید. من هم مقابل شما ایستادهام که اگر آزاد مُردید، کار خلاف مروت و جوانمردی نکنید.
شهیدی ادامه داد: در فقه اسلامی، کشتن انسانهای بالغ و اسیر گرفتن زن و بچه، خاصّ کافران است؛ یعنی وقتی لشکر مسلمانان به جایی که مردمِ آن کافر هستند میرود، آنجا باید تبلیغ کرد و اگر تبلیغ اثر نکرد و مردم مقاومت کردند، باید حمله کنند؛ یعنی مردم کوفه در آن روز، نوه و خاندان پیامبر را کافر حربی فرض کردند که واقعا خلاف آزادگی است.
اگر زمانی دیدیم سنت پیامبر از بین میرود، باید مقابلش بایستیم و در مقابل هر خطری که متوجه دین و سنت رسولالله (ص) است باید بایستیم و جلوی بدعت را بگیریم.
رییس وقتِ موسسه لغت نامه دهخدا درباره تاثیرپذیری از قیام امام حسین (ع) خاطرنشان کرد: قیام امامحسین (ع) مخصوص یک دوره نیست؛ البته دیگر امامی نیست و شمری هم مقابل او نخواهد بود؛ ولی رویارویی حق و باطل همیشه بوده و هست. بنابراین اگر زمانی دیدیم، سنت پیامبر از بین میرود باید مقابلش بایستیم و در هر موقعیتی باید در مقابل هر خطری که متوجه دین و سنت رسولالله (ص) است، بایستیم و جلوی بدعت را بگیریم.
شهیدی حرکت حضرت زینب (س) را متمم نهضت و حرکت عاشورا دانست و افزود: اگر حضرت زینب و امام سجاد (ع) این مسیر را طی نمیکردند و حضرت امام سجاد (ع) آن خطبهها را در کوفه نمیخواند و حضرت زینب(س) در مجلس یزید آن فرمایشات را نمیفرمود، شاید حادثه عاشورا فراموش میشد.
منبع: ایسنا
گزارش خطا
آخرین اخبار