اتفاقی عجیب یک مسجد در تهران!
چندی است که اتفاقاتی در «مسجد جامع نور ولایت» در جریان است که باعث ایجاد نگرانیهایی در نمازگزاران این مسجد در مورد ادامه فعالیت آن شده است.
به گزارش صدای ایران، «شبستان» با این مقدمه نوشت: «در» بسته است، انگار که خواسته باشند یک دیوار فلزی درست کنند و برای این کار از یک در استفاده کرده باشند به همین خاطر همه نقاط ممکن و ناممکن آن را جوش دادهاند تا در بشود «دیواری فلزی مقابل مسجد».
این اولین تصویر در ذهن من در زمان ورود به مسجد جامع نور ولایت شد؛ مسجدی در کنار ساختمان سابق کمیته امداد امام خمینی (ره) در منطقه سوهانک، نزدیک ایستگاه متروی قائم (عج). پس مجبور میشوم مسیر را دور بزنم و به سراغ در بالایی مسجد بروم. البته خوب شد که با ماشین بودم وگرنه با وجود سربالایی مقابل مسجد و مسیر طولانی آن شاید تا پایان نماز هم به آن یکی در نمیرسیدم. در راه به این فکر میکردم که افراد پیاده، این مسیر را چه طور طی میکنند. خدا کند نمازگزاران این مسجد دارای سن و سال بالایی نباشند وگرنه بعید میدانم به راحتی بتوانند به آن مراجعه کنند.
به جلوی در بالایی میرسم. خدا را شکر باز است، پس مسیری که در فضایی پهلو به پهلوی محیط ساختمان مرکزی کمیته امداد است را باید پیاده جلو رفت تا به در حیاط مسجد رسید.
دیوارها و فضای مسجد جامع نور ولایت آدم را به یاد محیط سالن کنفرانس سران اسلامی میاندازد. کمی جلوتر این تصور رنگ واقعیت بیشتری به خود میگیرد چون با ورود به محیط اصلی بیرونی مسجد، در فضایی قرار میگیرم که به نظر باید هزینه بسیاری برای ساخت آن شده باشد. وقتی هم به داخل مسجد میروم، تفاوتی بین رنگ و لعاب آن با بیرون وجود ندارد؛ مسجدی بزرگ با سقفی بلند، قرار گرفته بر ستونهایی عظیم و منقش به آیات و روایات با رنگ و جلایی مثالزدنی.
ابتدا به داخل شبستان آقایان میروم تا ببینم که اصلا نماز جماعت برقرار هست یا خیر که خوشبختانه دهها نفر مشغول اقامه نماز جماعت هستند. به همین خاطر سریع به وضوخانه مسجد میروم تا به اقامه نماز جماعت برسم.
برای رسیدن به وضوخانه باید از پلهها به قسمت زیرین حیاط مسجد رفت. نمونه وضوخانه این مسجد را شاید در کمتر نقطهای از تهران یا دیگر شهرستانها بتوان پیدا کرد حتی در جایی چون سالن کنفرانس اسلامی. شیرها و حتی مخازن مایع دستشویی آن هم برقی هستند. گفتم که انگار تقریبا برای ساخت این بنا سنگ تمام گذاشتهاند.
در همین حال و هوا، دوباره داخل شبستان آقایان میشوم با این تفاوت که این بار از آن به جای صدای تکبیر و دعا، صدای فریاد و داد میآید. چند نفر با کت و شلوار و ظاهر موجه و بعضا خیلی موجه، در مقابل نمازگزاران قرار گرفتهاند و یکی از آن کُتیها دائم فریاد میزند و حتی خانمها هم از قسمت خودشان به قسمت آقایان آمدهاند. یکی از خانمها بلند میگوید «مگر شما صهیونیست هستید»؟
نزدیکتر میشوم. انگار آن طور که آن کتیها میگویند، کارمندان کمیته امداد امام خمینی (ره) هستند. مهدی صومی مداح مسجد جامع نور ولایت است. وقتی از او در مورد چرایی این ماجرا میپرسم با انتقاد از وضعیت به وجود آمده برای این مسجد میگوید: «از زمانی که برای اقامه نماز جماعت به این مسجد میآییم با مشکلات بسیاری روبهرو شدهایم؛ از جمله اینکه مسئولان کمیته امداد این طور وانمود کردهاند که این مسجد به وزارتخانهای فروخته شده است و دیگر امکان استفاده برای عموم مردم را ندارد. این در حالی است که در این منطقه مسجدی برای اقامه نماز جماعت مردم وجود نداشت و این مسجد با همکاری این کمیته و خیرین برای کاربری عمومی ساخت شد اما اکنون گفته میشود مسئولان وزارتخانهای که ساختمان کمیته امداد را خریده است، اعلام کردهاند که این مسجد باید به عنوان نمازخانه برای استفاده کارکنان آن باشد و اجازه استفاده مردم از آن داده نمیشود. این در حالی است که مسجد نور ولایت از زمان ساخت توسط مردم اداره میشده است و بعد از این هم باید مردمی باشد و کمیته امداد امام خمینی (ره) هم باید حامی و پشتیبان مردم باشد.»
مسجد همچنان شلوغ است. یکی از خانمها هم میگوید اگر در این مسجد را ببندید این همه نمازگزار کجا بروند؟ این صداها بالا گرفته که یکی از کتیها داد میزند: «ما که نمیخواهیم اینجا را ببندیم. میخواهیم یک هیئت امنای جدید با امام جماعت جدید در اینجا منصوب شوند».
خانمها خیلی ناراحتند. در قسمت بالای مسجد هم یکی از آقایان حالش بد شده و به روی زمین افتاده که امام جماعت مسجد بالای سرش قرار دارد و در حال رسیدگی به وی است. فکر کنم فشارش افتاده است.
یک عکاس هم در میان جمع است. یکی دو نفر از کتیها جلوی عکاس را گرفتهاند و میگویند شما برای چه اینجا آمدهاید و اصلا برای چه عکس میاندازید؟ یکی از آنها هم کیف وسایل آن عکاس را برمیدارد و از مسجد خارج میشود.
میثم هادیانفر جانشین فرمانده پایگاه بسیج مسجد جامع نور ولایت هم یکی از دیگر از نمازگزاران است که در مورد علت این اتفاق میگوید: «متاسفانه هر روز که ما برای اقامه نماز جماعت به این مسجد میآییم با درهای بسته و قفلشده آن مواجه میشویم. مسئولان کمیته امداد هم این طور وانمود میکنند که ساختمان این کمیته در جوار این مسجد به فروش رسیده است و گویا خریدار شرط کرده است که این مسجد هم به اضافه ساختمان کمیته باید به آنها فروخته شود. به نظرم مسئولان کمیته امداد امام خمینی (ره) با فروش این ملک به دنبال کار تجاری و منفعت اقتصادی هستند و برای نمازگزاران و مسئولان فرهنگی این مسجد هیچ تضمینی وجود ندارد که این مسجد تا یک هفته دیگر اصلا باز باشد تا برنامهریزی برای اجرای برنامه فرهنگی در این مسجد داشته باشند. حتی مسئولان کمیته امداد برای امام جماعت این مسجد هم جانشینی انتخاب کردهاند و او را تهدید کردهاند و پروندهای در دادگاه روحانیت برای وی تشکیل دادهاند تا وی و نمازگزاران، خودشان این مسجد را ترک کنند زیرا تنها چاره به دست گرفتن این مسجد را این طور میدانند.»
آن طرفتر یکی از مسجدیها به یکی از آن کتیها میگوید: «مگر اینجا مسجد نیست؟ پس چرا میگویند کمیته امداد میخواهد اینجا را ببندد؟» که آن کتی میگوید: «ربطی ندارد. مسجد میتواند مالک داشته باشد». آن نمازگزار میگوید: «وقتی یک محلی مسجد میشود پس وقف است و صاحب آن تنها خداست».
یکی دیگر از آن کتیها هم به آن نمازگزار میگوید: «مگر شما مطمئن هستید در اینجا صیغه مسجد خوانده شده است؟» که جواب میشنود: «اگر اینجا مسجد نیست پس چرا سال گذشته در اینجا اعتکاف برگزار شد؟ اعتکاف تنها در مسجد برگزار میشود، آن هم نه هر مسجدی بلکه باید مسجد جامع باشد». آن کتی دیگر حرفی نمیزند و میرود.
صحبتهای نمازگزارها دیگر کمکم فروکش کرده است. انگار بین آنان و کتیها قول و قراری گذاشته میشود اما یکی از نمازگزاران میگوید اینها دوباره برمیگردند تا مسجد را ببندند.
در همین فضا به سراغ امام جماعت مسجد میروم تا او اصل ماجرا را به ما بگوید. حجتالاسلام اخروی میگوید: «علیرغم اینکه در زمان ساخت این مسجد گفته شد که این مسجد باید مردمی اداره شود اما متاسفانه از سوی کمیته امداد امام خمینی (ره) چهار نفر به عنوان هئیت امنا که تاکنون در این مسجد حضور نداشته و فعالیتی نکردهاند، انتخاب شدهاند. در چند روز اخیر هم چند مرتبه درهای مسجد به روی مردم بسته شدند اما مسئولان مسجد در دیگر این خانه خدا را برای حضور مردم در آن باز کردهاند».
وی همچنین با بیان اینکه زمانی که مسجد جامع نور ولایت در حال ساخت بود، مقام معظم رهبری متوجه شدند و فرمودند که از مسجد مجاور ساختمان کمیته امداد امام خمینی (ره) هم مردم و هم کارکنان کمیته امداد استفاده کنند، این چنین ادامه میدهد که «در زمان ساخت این مسجد، قرار بود نام آن «مصطفی خمینی» گذاشته شود اما با توجه به تاکید مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه این مسجد مردمی باشد با عنوان نور ولایت نامگذاری شد».
امام جماعت مسجد جامع نور ولایت ادامه میدهد: «بنا بر تعریف فقهی، مسجد به ارگان و نهاد خاصی تعلق ندارد و از مسجد جامع هم همه مردم میتوانند استفاده کنند اما متاسفانه مسئولان کمیته امداد امام خمینی (ره) در این مسئلهای که به وجود آمده است به این موضوع توجهی ندارند. البته رئیس کمیته امداد امام خمینی (ره) در یادواره شهدا که در این مسجد برگزار شد در سخنانی تاکید کردند که این مسجد به همت این کمیته برای کاربری مردمی ساخته شده است و همه برای رونق آن باید تلاش کنند اما نمیدانیم که چرا در حال حاضر مواضع مسئولان این کمیته در مورد مسجد جامع نور ولایت تغییر کرده است».
اخروی در ادامه میگوید: «مسئولان کمیته امداد امام خمینی (ره) هر اقدامی که برای تصاحب مسجد نور ولایت انجام دادهاند، کارساز نبوده است؛ به گونهای که برای اینجانب در دادگاه روحانیت پرونده تشکیل دادند، گفتند که میخواهم زمین مسجد را غصب کنم و هر اقدام قانونی هم که در پیش گرفتهاند نه تنها به ضرر ما نشد بلکه به خاطر آن ما مورد حمایت قرار گرفتیم و به دلیل آنکه نمازگزاران و مسئولان مسجد با هم متحد هستند، تاکنون نتوانستهاند کاری به انجام برسانند».
او اینگونه ادامه میدهد: «در جلسهای که با رئیس مرکز رسیدگی به امور مساجد در رابطه با وضعیت این مسجد داشتم، وی ابراز خرسندی کرد که مسجد جامع نور ولایت یکی از فعالترین مساجد تهران است که در سه نوبت نماز جماعت، آن هم با حضور امام جماعت راتب برگزار میکند و گفت که در تهران مساجدی همانند این مسجد انگشتشمار هستند، بنابراین آنها نیاز به حمایت دارند».
پس از مشاهده این ماجرا در حال خارج شدن از مسجد هستم که آن عکاس داخل مسجد را میبینم که انگار مجبور شده است برای گرفتن وسایلش عکسهایش را پاک کند.
«شبستان» در پایان اعلام آمادگی کرده است که توضیحات مسئولان مربوطه درباره این موضوع را منعکس کند.