روابطمان با رهبری در مقاطعی ضعیف بوده اما قطع نشده/ ماجرای ۳ دیدار رسمی اصلاحطلبان با روحانی
اصلاحطلبان پس از آنکه درپی برخی محدودیتهای سیاسی ناشی از حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸ تصمیم گرفتند با بازتعریف ساختار تشکیلاتی خود بار دیگر خود را به مرکز قدرت و تصمیمگیری در کشور برسانند، با تدبیر زیرکانه حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی بهسراغ دیگر یزدی جریان اصلاحات رفتند؛ مردی با سری نقرهای و دلی محتاط که بهویژه در آن بزنگاه حساس، بیش از هر کسی میتوانست در مسیر جلب اعتماد مجدد حاکمیت و بازگرداندن جریان اصلاحات به محور تصمیمات سیاسی و سیاستگذاری در کشور مثمرثمر باشد؛ بماند که همین مشی محتاط و اعتدالی که خواهناخواه به متن جریان اصلاحات نیز تسری یافته، همزمان انتقاداتی را هم علیه آنها برانگیخته است.
محمدرضا عارف که حالا علاوه بر ریاست شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، وارد نهاد قانونگذاری شده و ریاست فراکسیون امید را برعهده دارد، در شرایطی که محمدخاتمی هر روز با محدودیتهایی تازه دست و پنجه نرم میکند، مسئول هدایت جریان اصلاحات است و واقعیت اینکه فارغ از همه آن انتقادها، لااقل در بزنگاههای انتخاباتی نسبتاً موفق بوده است؛ توفیقاتی که در یک پرش سهگام، اصلاحطلبان را حداقل روی کاغذ از حاشیه به مرکز رساند و درکنار پیروزیهای عمدتاً نمادین و نسبی در انتخابات مجالس خبرگان رهبری و شورای اسلامی، نتایجی امیدبخش در ۲ انتخابات ریاستجمهوری و یک انتخابات شوراها بههمراه آورد.
و اکنون در آستانه گام چهارم به نظر میرسد جریان اصلاحات بیش از هر زمان دیگری نیازمند اصلاحات درونی است؛ بنابراین بهمنظور بررسی این وضعیت خاص تاریخی و تحلیل آخرین موضوعات سیاسی کشور پای صحبتهای عارف نشستیم که حالا چند وقتی است، پس از آنکه چشم راستش را ـــــهمزمان با غلامعلی حدادعادل، به تیغ جراحی وزیر فعلی بهداشت سپرد، دیگر از پشت عدسی به جهان نمینگرد!
عارف در ابتدای این گفتوگوی مفصل که در آن درباره مسائلی مختلف، اعم از خطر انشعاب درونی و ملاحظات و مشقات بستن لیستهای انتخاباتی و ائتلاف با جریان اعتدال تا نحوه تعامل با دولت روحانی و حاکمیت، رابطه اصلاحطلبان با رهبری، چگونگی تعامل این جناح سیاسی با شورای نگهبان و مسائل حزبی و همچنین جزئیات عملکرد ۱۶ ماهه فراکسیون امید مجلس صحبت کرده، به بیان مقدماتی درباره برخی دشواریها و ناملایمات جریان اصلاحات در سالهای پس از انتخابات ۸۸ پرداخت که روز یکشنبه هفته جاری منتشر شد و حال در ادامه، بخش نخست این گفتوگوی مفصل را که با محوریت مسائل مربوط به شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان تنظیم شده، میخوانیم و در روزهای آتی هم قسمت دوم این مصاحبه تفصیلی با محوریت مسائل فراکسیون امید و اوضاع اصلاحطلبان در پارلمان منتشر میشود.
اخیراً در جلسهای خطر اصلی جریان اصلاحات را «انشعاب درونی» عنوان کردید. همچنین در یک مصاحبه بحثبرانگیز درباره احتمال عدمائتلاف با جریان اصولگرایان معتدل در انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ سخن گفتید. جریان اصلاحات چه برنامهای برای مدیریت این فضای پُرچالش دارد که از طرفی با خطر «انشعاب درونی» مواجه نشود و از دیگرسو، ضمن ورود غیرائتلافی به عرصه انتخابات، پیروزیاش را تضمین کند!
لزوم حفظ انسجام درونی باوجود اختلافنظرها
اصولاً جریانهای سیاسی وقتی در موضع پیروزی قرار میگیرند، با تهدید روبرو میشوند؛ چرا که در موضع شکست اساساً تهدیدی وجود ندارد. از آنجا که ما در ۳ گام گذشته پیروز صحنه سیاسی بودیم، طبیعتاً باید به این تهدیدات توجه داشته باشیم. در ۲ گام نخست و در واقع تا انتخابات ۹۶، عمده تهدیدات جریان اصلاحات از بیرون جریان بود اما به تدریج و پس از آنکه جریان رقیب واقعیت حضور موثر و فعال اصلاحات را پذیرفت، عرصه برای تهدیدات درونی بازتر شد؛ چرا که همیشه هنگامی که وارد مصادیق میشویم، اختلافنظرها خودنمایی میکنند.
به هر حال ما برای تعداد نامزدها و لیستهای انتخاباتیمان سقفی داریم و باید با سازوکاری جلو برویم که کمترین انتقادها را به همراه داشته باشد؛ حال آنکه هر سازوکار و ساختاری منتقدانی دارد. در انتخابات شورای شهر اخیر با یک سازوکار دموکراتیک، بستن لیست انتخاباتی را از طریق رایگیری در شورایعالی سیاستگذاری دنبال کردیم اما با این حال، انتقاداتی مطرح شد و برخی گفتند این رویکرد، بیتوجهی به «نخبگی سیاسی» است و اگر صرفاً به سمت نخبگان برویم، عدهای میگویند چرا این سازوکار، دموکراتیک نیست. درمجموع وقتی وارد مصادیق میشویم، اختلافنظرها خودنمایی میکند و مهم این است که علیرغم این اختلافنظرها، انسجام و اتحاد درونی را مدنظر قرار دهیم.
و راهکارتان در بحث ائتلاف یا عدمائتلاف با جریان اعتدال در ادامه راه؟!
مشکل این بود که موتلف ما، ائتلاف را تا درب بهارستان میخواست
باتوجه به فضایی که پس از انتخابات سال ۹۲ ایجاد شده بود و از آنجا که شعار ما «اخلاق، عقلانیت و خردجمعی» بود، معتقد بودیم باید همراهی با نزدیکان دولت در ادامه راه لحاظ کنیم. البته این ائتلاف رسمی نبود اما در انتخابات مجلس دهم در سال ۹۴ بهصورت نانوشته در یک ائتلاف با جریان «اعتدال» قدم به عرصه گذاشتیم و در انتخابات هم موفق شدیم اما مشکلی که در ادامه پیش آمد، این بود که مؤتلف ما این ائتلاف را صرفاً تا درب بهارستان میخواست.
بعضی از مؤتلفان در مجلس عملاً رودررویمان قرار گرفتند
در این میان، بخشی از این افراد صرفاً خودشان را کنار کشیدند اما بعضی دیگر عملاً در مجلس رودرروی ما قرار گرفتند و به گفتمانی که آنها را به مجلس فرستاده بود، پشت کردند و بنابراین، ائتلاف دوام نیاورد.
به ائتلاف میاندیشیم اما شاید به آن عمل نکنیم
با این حال، آنچه اخیراً مطرح کردم این بود که اولاً ما در هر شرایط ابتدا به ائتلاف و شرایط آن میاندیشیم اما این احتمال نیز وجود دارد که با رویکرد ائتلافی وارد اقدام و عمل نشویم که البته برخی دوستان، بخش اول گفته بنده را نادیده گرفتند.
آنچه درمورد احتمال عدم ائتلاف در آینده مطرح کردم، در انتخابات اخیر عملی شده بود
در انتخابات مجلس دهم ما بخشی از ظرفیت خود را در ائتلافی که انجام دادیم، به غیراصلاحطلبان اختصاص دادیم و این مسئله برایمان هزینههایی بههمراه داشت. بنابراین بعد از انتخابات مجلس، باید تصمیم میگرفتیم که آیا در گام سوم نیز حفظ این ائتلاف ضرورت دارد یا خیر. در نهایت در انتخابات شورای شهر در سال ۹۶ وارد ائتلاف نشدیم و درواقع آنچه به نوعی برای آینده مطرح کردم، در انتخابات اخیر عملی شده است!
مشخصاً باید بگویم حزب اعتدال و توسعه که در انتخابات مجلس بخشی از ائتلاف بود، تقاضای پیوستن رسمی به شورایعالی را مطرح کرد و عملاً به عضویت این شورایعالی درآمد. بنابر این در گام سوم در انتخابات شورای شهر ائتلاف نکردیم و همهجا به فهرست غیرائتلافی و «لیست امید» وارد رقابت شدیم. در آن اظهارنظر هم تاکید کردم باتوجه به روندی که اصلاحات در این ۳ گام طی کرده و در گام سوم نیز بدون ائتلاف موفق بودیم، احتمال اینکه بدون ائتلاف به راهمان ادامه دهیم، وجود دارد.
تصمیمگیری نهایی درباره ائتلاف با اعتدال پس از دریافت نظرات نخبگان اصلاحات
ما هماکنون حدود ۲ سال و نیم تا انتخابات سال ۹۸ فرصت داریم و لازم است در یک زمان مناسب راهبردهای خود را مطرح کنیم و مشخص شود که در انتخابات ۹۸ با رویکرد ائتلافی مانند انتخابات ۹۴ وارد عرصه میشویم یا با رویکرد غیرائتلافیِ سال ۹۶. به هرحال بعد از جمعبندی عملکردمان در انتخابات اخیر و دریافت نظرات نخبگان و شوراهای اصلاحطلبان مواضع خود را اعلام خواهیم کرد.
تعدد نامزدهای انتخاباتی اصلاحطلب یا همان «تورم نیروها» که در گفتار اخیرتان مطرح شد، همواره مسیر بستن لیستهای انتخاباتی در جریان اصلاحات را مشکلساز کرده؛ کمااینکه «لیست امید» مجلس در تهران باوجود آنکه عملاً چند اصولگرا را درخود جای داده بود، کمتر از «لیست امید» تماماً اصلاحطلبانه شورای شهر با چالش روبرو شد. باتوجه به ۲ مبحث «نگرانی از انشعاب درونی» و «احتمال عدمائتلاف با جریان اعتدال»، راهکارتان برای حل مشکل «تورم نیروها» در انتخابات ۹۸ چیست؟!
اولاً ائتلاف در سال ۹۴ بهخاطر کمبود نیرو نبود و حتی برخی احزاب که در شورایعالی اول گلایه کرده و بهنوعی در مقطعی فاصله گرفتند، حرفشان این بود که چرا نیروهای با کیفیت اصلاحطلب تاییدصلاحیت شدهمان را کنار گذاشته و افراد غیراصلاحطلب را داخل لیست گذاشتیم که حرفشان درست هم بود.
سال ۹۴ بهخاطر کبمود اصلاحطلبان تایید صلاحیت شده، وارد ائتلاف نشدیم
ما پس از طی چندمرحله مقدماتی در تهیه لیست ۳۰ نفره تهران، به یک فهرست ۶۰ نفره تماماً اصلاحطلب رسیده بودیم و پس از آن بود که وارد ائتلاف شدیم. حتی بهعنوان مثال نفر بیستوششم یا بیستوهفتم همان لیست ۶۰ نفره که یکی از جوانان فعال اصلاحطلب در یکی از احزاب نیز بود، از فهرست کنار گذاشته شد. البته چندنفر دیگر هم اعتراضاتی داشتند اما آنها در ردههای بالاتر از ۳۰ و مابین ۳۱ تا ۳۵ بودند. بنابراین ما بهخاطر فقدان نیروهای تایید صلاحیت شده، وارد ائتلاف نشدیم.
بحران «تورم نیروها» در شورای شهر پنجم
با این همه، آنچه از آن بهعنوان «تورم نیروها» یاد کردم، مربوط به انتخابات شورای پنجم بود که در مرحله آخر یک فهرست ۱۶۰ تا ۱۷۰ نفره از نیروهای اصلاحطلب کاردان و توانمند روبرو بودیم که حقیقتاً همگی قابلیت قرارگرفتن در لیست نهایی را داشتند و با این حال، میدانستیم بیشتر از ۲۱ کرسی در شورای شهر تهران نداریم و انتخاب ۲۱ نفر از میان ۱۷۰ نیروی کارآمد بهمراتب مشکلتر از انتخاب ۳۰ نفر از میان یک فهرست ۶۰ نفره است. به هر حال با رای شورایعالی سیاستگذاری لیست ۲۱ نفره تهران انتخاب شدند. قطعاً در گام بعدی هم سعی خواهیم کرد، مجدداً با رویکردی دموکراتیک، و با رفع مشکلات و ایرادهایمان در گام سوم اقدام کنیم.
نفر بیستوششم یا بیستوهفتم همان لیست ۶۰ نفره که یکی از جوانان فعال اصلاحطلب در یکی از احزاب هم بود، از فهرست کنار گذاشته شد. البته چندنفر دیگر هم اعتراضاتی داشتند اما آنها در ردههای بالاتر از ۳۰ و مابین ۳۱ تا ۳۵ بودند. بنابراین ما بهخاطر فقدان نیروهای تایید صلاحیت شده، وارد ائتلاف نشدیم.
ملاحظه دومی که در رابطه با این بحث به ذهن میرسد، بحث «تایید صلاحیتها» است. باتوجه به تاکیدی که بر تغییر دیدگاه حاکمیت نسبت به جریان اصلاحات و تعامل مثبت با شورای نگهبان دارید و معتقدید احتمالاً در انتخابات سال ۹۸ حتی با «تورم نیروها» روبرو خواهید بود؛ آیا جریان اصلاحات برنامه مشخص و مدونی برای تعامل با شورای نگهبان دارد؟! آن هم در شرایطی که تجارب قبلی نشان میدهد که این شورا، ۵۲ نفر از نمایندگان مجلس اصولگرای نهم را هم در مرحله اول ردصلاحیت کرد و درنهایت نیز بسیاری از این نمایندگان و همچنین بسیاری از چهرههای خارج مجلس ردصلاحیت شدند. تکلیف اصلاحطلبان هم که روشن است. آیا برنامه مشخصی دارید که حداقل نمایندگان فعلی فراکسیون امید با خیالی آسوده وارد رقابت انتخاباتی شوند.
رویکردی که در دهه ۹۰ بر پایه شعار «اخلاق، عقلانیت و خردجمعی» دنبال کردیم، این بود که «زاویه ایجادشده» بین جریان اصلاحات و برخی نهادهای حاکمیت را کم کنیم و از بین ببریم و حقیقتاً در این مسیر نیز تاکنون موفق گام برداشتهایم.
رقبایی که زمانی از پایان اصلاحات سخن میگفتند، امروز اصالتمان را پذیرفتهاند
برخی تحلیلگران جریان رقیب که از نابودی و پایان گفتمان اصلاحات سخن میگفتند، امروز از اصالت این جریان سخن گفته و معتقدند که اصلاحات در کنار جریان اصولگرایی، ۲ جریان اصیل سیاسی کشور هستند و ما نیز معتقدیم دو طرف سازوکار رقابت در عین رفاقت در فضای سیاسی را تا حدودی پذیرفته اند . به همین دلیل هم بود که در ادامه این مسیر، بحث «گفتوگوی ملی» را مطرح کردیم. درواقع پس از آنکه زمینهای مساعد ایجاد کردیم که رقیب، اصلاحطلبان را با تعابیری بیاساس همچون «بیدینی»، «لامذهبی» و «ضدانقلابی» توصیف نکند، از «گفتوگوی ملی» سخن گفتیم.
حدود مهرماه یا آبانماه سال گذشته بحث «گفتوگوی ملی» را مطرح کردیم. برآورد ما این بود که برای تحقق و عملیاتی کردن این مهم، بهترین راه این است که موضوع را ابتدا در پارلمان مطرح کنیم و قرار شد این مسئله در نطق میاندستور آقای مازنی در صحن عنوان شود. در ادامه راه نیز کمیتهای در فراکسیون امید با این عنوان تشکیل شد و در این رابطه قدم برداشتیم.
تعامل با شورای نگهبان در چارچوب «گفتوگوی ملی»
یکی از برنامههای ما در این راستا، بحث تعامل و گفتوگو با شورای نگهبان در جریان تایید صلاحیتهاست و انشاءالله سعی خواهیم کرد فضا را بهسمتی ببریم که شورای نگهبان بهطور کامل در چارچوب قانون عمل کند و از اقدامات و رویکرد سلیقهای و جناحی در این رابطه پرهیز کند. هماکنون هم تعامل بسیار خوبی را آغاز کردیم و فرصت خوبی نیز در آینده داریم.
استفاده از فرصت نظارت بر انتخابات شوراها برای جلب اعتماد شورای نگهبان
این مسئله همچنین در انتخابات شوراها که نظارت برعهده مجلس بود، انجام شد و سعی کردیم از این فرصت نیز برای جلب اعتماد حاکمیت استفاده کنیم. باتوجه به اینکه اکثریت نمایندگان هیات نظارت بر انتخابات شوراها را اعضای فراکسیون امید تشکیل میدانند و روند تایید صلاحیتها را بهشکلی پیش بردیم که کاملاً در چارچوب قانون عمل شود و از دوستان خواهش کردیم، دغدغهها و مسائل جناحی را بهطور کامل کنار بگذارند تا فردا کسی خرده نگیرد که وقتی نظارت به دست اصلاحطلبان افتاد، اجازه ورود نیروهای دستراستی به رقابت را سلب کردند. بنابرین با تعامل حداکثری با همه نهادهای دستاندکار انتخابات، امیدواریم انتخاباتی پرشور و رقابتی و با حضور حداکثری مردم را در سال ۹۸ داشته باشیم.
پس از آنکه زمینهای مساعد ایجاد کردیم که رقیب، اصلاحطلبان را با تعابیری بیاساس همچون «بیدینی»، «لامذهبی» و «ضدانقلابی» توصیف نکند، از «گفتوگوی ملی» سخن گفتیم.
آیا جلسهای با شورای نگهبان داشتید؟
هنوز برای اظهارنظر بسیار زود است اما همینقدر بگویم که در این مدت تعامل خوبی با شورای نگهبان داشتیم.
و اما ملاحظه سوم در رابطه با مباحث مربوط به «ائتلاف یا عدمائتلاف با جریان اعتدال» این است که آیا روند تصمیمات و نوع بازیسازی مؤتلفتان را پیشبینی میکنید؟! واقعیت این است که پس از پیروزی «لیست امید» در مجلس دهم، بدعهدیهای متعددی درمقاطع مختلف از سوی مؤتلف جریان اصلاحات در انتخابات مجلس سر زده و در مواردی آنها حتی بهتعبیر خودتان روبروی فراکسیون امید نیز ایستادند. پیشبینی شما از نوع ورود مؤتلف سابقتان در انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ چیست؟!
ورود به رقابت سیاسی با تاکید بر «هویت اصلاحطلبی»
ما تاکید ویژهای بر «هویت سیاسی» داریم و در این سالهای اخیر همواره بر «هویت اصلاحطلبی» خود پافشاری کردهایم و معتقدیم باید با حفظ این هویت سیاسی، درمقاطع حساس و بزنگاههای مختلف تصمیمگیری کنیم.
ما عملاً در ۲ دوره گذشته انتخابات ریاستجمهوری با رویکرد ائتلافی وارد عرصه شدیم و در دوره اخیر در شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، از آقای روحانی بهعنوان کاندیدای اصلی جریان اصلاحات حمایت کردیم. این ظرفیت جریان اصلاحات را نشان میدهد که هنگامی که بحث منافع ملی به میان میآید، با حفظ هویت اصلاحات حاضر به گذشتن از منافع گروهی و شخصی هستیم و در همین انتخابات اخیر نیز این اصلاحطلبان بودند که اکثر ستادهای آقای روحانی را در سراسر کشور مدیریت کردند. بنابر این در سال ۹۸ نیز بنابه شرایط آن زمان و با بررسی رویکرد جریان مؤتلفمان تصمیم میگیریم و معتقدیم باید با تمامی جریانات داخل نظام، تعامل حداکثری داشته باشیم اما گاهی این تعامل به ائتلاف میانجامد و گاهی نیز مستقل وارد انتخابات میشویم و حتی اگر لازم باشد، در ادامه راه و پس از انتخابات، ائتلاف میکنیم. ما در انتخابات مجلس دهم عملاً بهصورت ائتلافی وارد رقابت شدیم ولی در انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا پنجم ائتلافی انجام ندادیم.
احتمال ائتلاف پس از انتخابات
متاسفانه بحث ائتلاف هنوز در فضای سیاسی کشور جا نیافتاده است. ما میتوانیم پس از انتخابات و بعد از ورود به مجلس هم ائتلاف کنیم. ائتلاف برخلاف توقع عدهای از دوستان صرفاً تا زمان پیروزی در انتخابات نیست. بلکه اتفاقاً مربوط به دوران پس از پیروزی است. هنگامی که شما وارد یک نهاد تصمیمساز میشوید، آنجاست که باید به ائتلافتان پایبند باشید.
مهمترین حاشیه «لیست امید مجلس» عدم پایبندی عدهای پس از ورود به بهارستان بود و مهمترین انتقاد به «لیست امید شوراها» حضور یا عدمحضور برخی چهرهها در این فهرست. تا چه میزان از تجارب شورایعالی دوم و سوم در شورایعالی چهارم استفاده خواهید کرد؟
قطعاً ما از گذشته درس میگیریم به جلو میرویم. ما از تجربهمان در انتخابات مجلس در شوراها استفاده کردیم. میثاقنامه لیست امید مجلس بهزعم برخی ناظران نیمبند بود؛ بنابر این در جریان بستن لیست امید شوراها این میثاقنامه را محکمتر کردیم و یکی از راهبردهایمان این بود که هیچیک از منتخبان حق ندارد برای پذیرفتن مناصب دیگر انصراف بدهد. بر این مسئله اصرار داشته و داریم و بر آن نظارت خواهیم کرد.
رفتارمان در شورایعالی سوم، نسبت به شورایعالی اول و دوم تشکیلاتیتر بود
البته باید بپذیریم که ما یک حزب نیستیم؛ بلکه یک جبهه هستیم و با این حال معتقدیم رفتارمان در شورایعالی سوم، نسبت به شورایعالی اول و دوم تشکیلاتیتر بوده و حتماً معتقدیم در گامهای بعدی باید از این هم فراتر برویم. به همین دلیل است که هماکنون بهدقت مشغول آسیبشناسی عملکرد شورایعالی سوم هستیم تا در ادوار بعد از این تجارب استفاده کنیم.
تصاحب اکثریت شوراها در ۲۱ مرکز استان
ما در حدود ۲۱ مرکز استانها اکثریت کرسیهای شوراها را بهدست آوردیم و هماکنون در حال آسیبشناسی عملکردمان در تهیه لیست و در ادامه، عملکرد شوراها هستیم.
در این راستا نسبت به تشکیل کارگروهی در شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان برای ارزیابی عملکرد و نظارت بر منتخبان لیست امید شوراها اقدام کردیم که طی روزهای آینده رسماً فعالیت خود را آغاز میکند تا با تعامل، نظارت و ارزیابی عملکرد منتخبان، کارآیی این شوراها را ارتقا بخشیم و در عین حال از تجارب بهدست آمده در انتخابات ۹۸ استفاده کنیم. بنابراین قطعاً با آسیب شناسی عملکرد شورایعالی دوم و سوم و استفاده از پیشنهادها و نقطهنظرات نخبگان و احزاب و علاقمندان به این گفتمان، دور بعدی شورایعالی با سازوکار مناسبتری شکل خواهد گرفت.
بگذارید کمی به جزئیات انتقادات به این دو لیست انتخاباتی هم بپردازیم. یکی از انتقادها به عملکرد شورایعالی سوم، مسائلی بود که در مورد دریافت مبالغ نقدی از برخی اعضای لیست امید مطرح شد؛ در این رابطه توضیح میدهید؟!
دریافت پول از اعضای لیست امید شوراها صحت ندارد
این مسئله صحت ندارد درخواستم این است که اگر موردی بهصورت مستند وجود دارد، در اختیارمان قرار دهند تا پیگیری کنیم. آنچه مطرح شد نیز ارتباطی به شورایعالی نداشت و صرفاً بحثی مربوط به مسائل داخلی یکی از احزاب بود. خواهشم این است که اگر یک نفر اعم از کاندیداهایی که در لیست قرار گرفتند یا بیرون لیست ماندند، مدعی است که به یکی از اعضای شورایعالی یک ریال پرداخت کرده، موضوع را مستند در اختیار ما قرار دهد و ما قطعاً پیگیری کرده و به مردم نیز گزارش خواهیم داد.
سقف ۱۰۰ میلیون برای هر یک از اعضای لیست امید ازسوی خود اعضاء مطرح شد
البته فراموش نکنیم که انتخابات هزینه دارد. ما هزینه حداقلی که برآورد شده بود را چند قسمت کردیم و گفتیم یک قسمت از این مبالغ باید توسط کسانی که در لیست قرار میگیرند، پرداخت شود که این مسئله مربوط به ۲۱ نفر لیست تهران بود و قرار بود این ۲۱ نفر در مجموع یک میلیارد تومان برای هزینههای مربوط به تبلیغات پرداخت کنند؛ بنابر این کف ۵۰ میلیون را برای هر یک از این ۲۱ نفر در نظر گرفتیم که در جلسهای که خود اعضای لیست برگزار کردند، این مبلغ را تا ۱۰۰ میلیون برای هر نفر افزایش دادند اما فکر میکنم تا امروز بسیاری از این ۲۱ نفر هنوز این مبلغ را پرداخت نکردند؛ ستاد انتخاباتی هنوز بدهیهای بسیاری دارد. بنابر این دریافت وجه از فردی برای اینکه در لیست قرار گیرد را بهشدت تکذیب می کنم.
اگر یک نفر اعم از کاندیداهایی که در لیست قرار گرفتند یا بیرون لیست ماندند، مدعی است که به یکی از اعضای شورایعالی یک ریال پرداخت کرده، موضوع را مستند در اختیار ما قرار دهد و ما قطعاً پیگیری کرده و به مردم هم گزارش خواهیم داد.
باقی هزینههای لیست امید از کجا تامین شد؟!
ستاد انتخابات تهران هنوز هم بدهی دارد!
باقی هزینه نیز بنا بود بخشی توسط احزاب و بخشی نیز توسط علاقمندان تامین شود که هنوز هم برخی از این مبالغ پرداخت نشده و ستاد انتخابات تهران هنوز هم بدهیهایی دارد.
بحث دیگر درباره عملکرد شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان این است که به هر حال این شورایعالی در جریان انتخابات اخیر ستادهای مختلفی در سراسر کشور راهاندازی کرد که اکنون شاهدیم برخی از این ستادها بهصورت مستقل به کار خود ادامه داده و بعضاً بیانیههایی را درباره مسائل مختلف منتشر میکنند و در ادامه نیز حواشی دیگری ایجاد میشود؛ بهعنوان مثال ستادی در فلان استان با انتشار بیانیه، از انتصاب استاندار جدید حمایت میکند و در ادامه چند حزب در بیانیهای دیگر میگویند که بیانیه ستاد استان را قبول نداریم. سوالم این است که شورایعالی سیاستگذاری قرار است به چه سمتی برود؟! آیا قرار است این شورایعالی با گسترش حوزه فعالیتهای خود تبدیل به پارلمان اصلاحات شود؟
لزوم تصمیمگیری و موضعگیری شوراهای استانی باتوجه به ضرورت حفظ انسجام
برای ما حفظ وحدت و انسجام یک اصل است و از شوراهای استانی هم همواره خواستهایم باتوجه به ضرورت حفظ انسجام و ارتقاء آن و در چارچوب ضوابط و مقررات و دستورالعملهای ابلاغی تصمیمگیری یا موضعگیری کنند. نباید اختلافنظرهای طبیعی در امور اجرایی و دیگر مسائل، باعث بههم خوردن انسجام شود.
اینکه شورایعالی سیاستگذاری تبدیل به پارلمان اصلاحات شود، نیاز به زمان دارد
در مورد سمتگیری آینده شورایعالی بهطور طبیعی بحثهایی مطرح است و اینکه به پارلمان اصلاحات تبدیل شود یا نه نیاز به زمان دارد و قطعاً نظر احزاب اصلاحطلب در این مورد بسیار موثر و مهم است.
اخیراً آقای موسوی لاری از تشکیل یک اتفاق فکر در شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان خبر داده است. این درحالی است که هر یک از احزاب نیز اتاقفکرهای جداگانهای دارند و آقای خاتمی نیز یک جمع مشورتی دارد. سوال این است که آیا برنامهای برای ایجاد انسجام دارید که برآیند نظرات تمامی این اتاقهای فکر یکجا تجمیع شود؟
اتاقهای فکر جریان اصلاحات بهصورت اجماعی عمل میکنند
اتاقهای فکر متعددی در جریان اصلاحات فعال است که در مسائل کلان و مهم گفتمانی بهطور طبیعی به سمت همافزایی میروند. هماکنون بنیاد باران، بنیاد امید و احزاب مختلف اتاقهای فکر خود را دارند و طبیعتاً آنچنان که در این سالها شاهد بودیم، برآیند نظرات این اتاقهای فکر در کلیت جریان اصلاحات صورت گرفته و این جریان بهصورت اجماعی عمل میکند.
خاتمی نه تمایلی به تصمیمگیری فردی دارد و نه قرار است چنین باشد
قطعاً آقای خاتمی نقش محوری و کلیدی دارند. اما نه ایشان تمایلی دارند که فردی تصمیم بگیرند و نه قرار است اینچنین باشد. ما بارها تاکید کردهایم که جریان اصلاحات بر اساس خرد جمعی تصمیمگیری میکند و در این ارتباط وجود اتاقهای فکر متعدد کمککننده است.
کمیته تعامل در شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان تشکیل شد و اعلام کردید که دیداری با آقای روحانی نیز داشتید؛ آیا دیدارهای دیگری نیز در دستورکار این کمیته بوده است؟ اساساً این کمیته در این مدت چه اقداماتی داشته است؟!
فعالیت کمیته تعامل شورایعالی فراتر از یک دیدار با روحانی بود
فعالیت کمیته تعامل که از شورایعالی اول تشکیل شد، فراتر از یک دیدار با آقای روحانی بود. هدف اصلی این کمیته در وهله نخست، تعامل با احزاب و گروههای مختلف بود و اتفاقاً صرفاً منظور تعامل درونگفتمانی نبود و حتی با احزاب و گروههای جریان رقیب نیز تعامل داشتیم. در شورایعالی دوم نیز این کمیته فعالیت کرد و اگر بهخاطر داشته باشید، پس از پایان کار شورایعالی اول، حدود ۴، ۵ حزب اصلاحطلب از ادامه همکاری با شورایعالی کنار کشیدند که با رایزنیهایی که از طریق این کمیته انجام شد، اکثر این احزاب دوباره به جمع ما پیوستند. با برخی احزاب هم مسائلی داریم که امیدوارم حل و فصل شود.این کمیته فعال است و در صورت لزوم، دیدارهایی را با بزرگان و چهرههای تاثیرگذار در مسائل کلان کشور خواهد داشت.
پس از پایان کار شورایعالی اول، حدود ۴، ۵ حزب اصلاحطلب از ادامه همکاری با شورایعالی کنار کشیدند که با رایزنیهایی که از طریق این کمیته انجام شد، اکثر این احزاب دوباره به جمع ما پیوستند.
مشکل و بحث امروز این احزاب چیست؟!
به هر حال برخی دوستان درباره آینده مدیریت جریان اصلاحات مسائلی را مطرح میکنند. نکته حائز اهمیت این است که بحثی که از ماههای نخست آغاز به کار شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان مطرح شد، این بود که چند حزب اصلاحطلب معتقد بودند تشکیل شورایعالی منجر به تضعیف احزاب شده است که حقیقتاً بنده هنوز هم متوجه استدلالشان نشدهام و معتقدم اتفاقاً تشکیل این شورا عملاً منجر به تقویت احزاب میشود و شده است.
یکی از اهداف شورایعالی تقویت احزاب و رسیدن به چند حزب فراگیر است
چند حزب اصلاحطلب از این فرصت بهرهبرداری کرده و تعداد اعضایشان را افزایش دادند. در این راستا نیز لازم است نخبگان به ما کمک کنند تا مشخص شود کدام رویکرد در شورایعالی منجر به تضعیف احزاب شده تا ما این مشکلات را مرتفع کنیم؛ چرا که مطمئنا یکی از اهداف تشکیل شورایعالی تقویت احزاب اصلاحطلب و در نهایت رسیدن به چند حزب فراگیر است.
و اینکه در جلسه کمیته تعامل با آقای روحانی درباره تشکیل کابینه چه گذشت؟!
ماجرای ۳ دیدار رسمی اصلاحطلبان با روحانی
ما با آقای روحانی جلساتی داشتیم که یکی از این دیدارها ازطریق کمیته تعامل شورایعالی انجام شد. و البته کمیته تعامل فراکسیون امید نیز جلسه دیگری با رییسجمهوری داشت. ما درمجموع ۳ جلسه رسمی با آقای روحانی داشتیم. اولین جلسه همان دیدار شخص بنده با آقای روحانی بود که درباره کلیات عملکرد دولت گفتوگو کردیم. جلسه دوم، جلسه کمیته تعامل شورایعالی بههمراه هیات رییسه این شورا بود که این بار هم به ابعاد دیگری از کلیات فعالیتهای دولت پرداختیم و درباره مطالبات و توقعات مردم و اولویتهای کاری دولت بحث کردیم. همچنین یک جلسه دیگر نیز ازطریق کمیته تعامل فراکسیون امید و هیات رییسه این فراکسیون برگزار شد که هر ۳ جلسه خروجی قابلقبولی داشت.
ما در هیچکدام از این جلسات وارد مصادیق نشدیم که البته ممکن است دوستان ما بهصورت شخصی برخی مصادیق را نیز مطرح کرده باشند که این هم طبیعی است. به هر حال، قطعاً این کمیته یا کارگروه تعامل به کار خود ادامه خواهد داد. هماکنون شورایعالی سیاستگذاری با اضافه کردن چند نفر به اعضای این کمیته در راستای تقویت آن نیز اقدام کرد و در ادامه راه از این ظرفیت بهره میبریم.
اخیراً صحبتهایی درباره تشکیل کمیتههای دیگری نیز در شورایعالی مطرح شده. لطفاً در این رابطه نیز توضیح بدهید؟!
تشکیل کارگروه پیگیری مسائل شوراها و ارتقای تعامل با فراکسیون امید مجلس
هماکنون کارگروهی در هیات رییسه شورایعالی درحال شکلگیری است که قرار است بهطور متمرکز مسائل شوراهای شهر را پیگیری کند. قرار است این کارگروه مرکب از روسای شورای کلانشهرها، شهرداران کلانشهرها، چند نفر از فراکسیون امید و هیاترییسه شورایعالی باشد. از طرفی باتوجه به اینکه در این مدت اخیر شورایعالی آنچنان به عملکرد فراکسیون امید نپرداخته، قرار است تعامل با فراکسیون امید را ارتقاء دهیم. همچنین علاوه بر تعامل با فراکسیون امید مجلس و شورای شهر، قرار است برای تعامل با دولت هم امور را با جدیت بیشتر دنبال کنیم.
هیچگاه ارتباط جریان اصلاحات با رهبری قطع نشده اما در مقاطعی این ارتباط کمی ضعیف شده که باید انشاءالله با تعامل بیشتر با دفتر مقام معظم رهبری این ارتباط را تقویت کنیم.
آیا کمیته تعامل برنامهای برای دیدار با رهبری ندارد؟!
فعلا خیر!
چندی پیش مباحثی درمورد اینکه آقای جهانگیری بهعنوان نماینده جریان اصلاحات جهت تعامل با رهبری وارد شود، مطرح شده بود.
دیدارهای جهانگیری با رهبری جنبه شخصی دارد، نه بهنمایندگی از اصلاحطلبان
آقای جهانگیری هیچگاه بهعنوان نماینده شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان دیداری نداشته است و دیدارشان جنبه شخصی دارد. کما اینکه اصلاحطلبان دیگر هم بر حسب مورد و ضرورت خدمت مقام معظم رهبری می رسند.
به هر حال آیا برنامهای برای تقویت ارتباط اصلاحطلبان با رهبری دارید؟ یکی از انتقادات به جریان اصلاحات همواره همین مسئله بوده است.
تلاش برای ارتقای سطح روابط اصلاحطلبان با رهبری
ارتباط اصلاحطلبان با رهبری همواره وجود داشته است. اصلاحطلبان نیز همچون اصولگرایان اگر نیاز به دیدار و ملاقات حضوری با رهبری داشته باشند، تقاضای وقت میکنند و با مکانیزیمهایی که وجود دارد، این دیدارها انجام میشود. البته معتقدم باید ارتباط این جریان اصیل انقلاب با بزرگان نظام بیشتر باشد و سعی خواهیم کرد، انشالله ارتباط بیشتری داشته باشیم.
آقای عارف! به هر حال بعضاً اینطور احساس میشود آنچنان که جریان اصولگرا با رهبری ارتباط دارد، اصلاحطلبان نتوانستهاند ارتباط خود را تقویت کنند.
روابطمان با رهبری در مقاطعی ضعیف بوده اما قطع نشده
میتوانم بگوییم ارتباطمان با رهبری در مقاطعی ضعیف بوده است، نه اینکه ارتباط نداشتهایم. هیچگاه ارتباط جریان اصلاحات با رهبری قطع نشده اما در مقاطعی این ارتباط کمی ضعیف شده که باید انشاءالله با تعامل بیشتر با دفتر مقام معظم رهبری این ارتباط را تقویت کنیم.
بحث دیگر اینکه در مدت اخیر یکی از احزاب ریشهدار اصلاحطلب در ارگان رسانهای خود موضوع «تقدم استراتژی بر ایدئولوژی» را مطرح کرده و با محوریت مسائل انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ بهنوعی بر لزوم حرکت به سمت جریان اعتدال و جریان نزدیک به رییس مجلس و احتمال حمایت از علی لاریجانی در این انتخابات تاکید کرده است.
هیچکدام از ساختارها و تصمیمات جریان اصلاحات وحی مُنزل نیست
آنچنان که در مقدمه هم نیز اشاره کردم، گفتمان اصلاحات از هر نوع نقد و بحثی که ازسوی نخبگان مطرح شود، استقبال میکند. معتقدم هیچکدام از ساختارها و سازوکارها اعم از ساختار شورایعالی بهعنوان محور تصمیمگیری جریان اصلاحات وحی مُنزل نبوده و طبیعتاً قابلتغییر است اما آنچه برای ما قطعی است، وحدت و انسجام است.
امیدوارم تحلیلهای دوستان بهمعنای عبور از هویت اصلاحطلبی نباشد
ما از هر بحثی استقبال میکنیم اما در نهایت باید تصمیمات جریانی بهصورت خرد جمعی و اجماعی باشد. باید فضا را برای هر نوع اظهارنظر و تحلیل باز بگذاریم اما در هر مورد اجماع نهایی باید در جریان اصلاحات انجام شود و نکته مهمتر آنکه هیچگاه از هویت اصلاحطلبی خود عبور نخواهیم کرد و امیدوارم اظهارات و تحلیلهای برخی دوستان به معنای عبور از هویت اصلاحطلبی نباشد.
برای انتخابات ۱۴۰۰ وقت کافی برای تحلیلهای گوناگون است (با خنده) ولی معتقدم نباید مراسم عزاداری را سیاسی کنیم.
اگر این تحلیلها به این سمت برود که چهرههای محوری اصلاحطلب همچون جنابعالی کنار رفته و چهرههای اصولگرایی مثل علی لاریجانی جایگزین شوند، چه واکنشی خواهید داشت؟ اخیراً انتشار تصویر رییس مجلس درکنار حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی در یک مراسم مذهبی تحلیلهایی بسیاری درباره احتمال کاندیداتوری لاریجانی در انتخابات ۱۴۰۰ بهعنوان کاندیدای مدنظر جریان اصلاحات برانگیخت.
واکنش به انتشار عکس لاریجانی درکنار خاتمی!
برای انتخابات ۱۴۰۰ وقت کافی برای تحلیلهای گوناگون است (با خنده) ولی معتقدم نباید مراسم عزاداری را سیاسی کنیم. به هر حال این مراسم برگزار میشود و چهرههای مختلف سیاسی نیز فارغ از گرایششان دعوت میشوند و اینکه بخواهیم تحلیل کنیم چه کسی کجا و درکنار چه کسی نشسته، درست نیست. نکته دیگر این است که باید در هر مقطع بنابه شرایط اما با حفظ هویت اصلاحطلبی و تعصب هویتی تصمیم بگیریم؛ ضمناً توجه داشته باشید که اولویت فعلی ما انتخابات مجلس یازدهم در سال ۹۸ است، نه ریاستجمهوری ۱۴۰۰.
قطعاً اینگونه خواهد بود اما آیا ما در انتخابات ۱۴۰۰ قطعاً کاندیدای اصلاحطلب داریم که لازم نباشد به سمت آقای لاریجانی برویم؟! به هر حال در جریان بحث تشکیل کابینه، مباحثی مطرح شد که برخی از وزرای دولت دوازدهم از هماکنون به فکر دولت احتمالی لاریجانی باشند و بخواهند برای او کار کنند.
قطعاً در انتخابات ۱۴۰۰ با کاندیدای اصلاحطلب وارد میشویم
قطعاً ما کاندیدای اصلاحطلب خواهیم داشت. ما در شرایطی که رقیب حذف کامل ما را امضاء کرده بود، مشخصاً در سال ۹۲ حدود ۴ تا ۵ کاندیدا داشتیم. بنابر این درشرایطی که در گامهای دهه ۹۰ موفق بودیم، آیا میتوانیم در ۱۴۰۰ کاندیدا نداشته باشیم؟! این امکان ندارد!
خاستگاه سیاسی افراد با برخی همنشینیها تغییر نخواهد کرد!
قطعاً نخبگان و جوانان جریان اصلاحات اجازه نمیدهند که این جریان بدون کاندیدای اصلاحطلب وارد رقابت انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ شود. با این حال اینکه چه کسی کاندیدای ما خواهد بود و با چه مکانیزمی جلو میرویم، هنوز مشخص نیست.این را مطمئن باشید خاستگاه سیاسی افراد با برخی همنشینیها تغییر نخواهد کرد؛ افکار عمومی بسیار هوشمند است.
اما آیا رفتار جریان اعتدال را پیشبینی میکنید؟ آیا این احتمال وجود دارد که از جریان اصلاحات دور شود یا اساساً خود جریان اصلاحات به سمت آقای لاریجانی برود؟!
باید منتظر بمانیم و ببینیم. هنوز برای این بحث زود است. باید در آینده تصمیمگیری کنیم. اما آنچه با قطعیت میتوان گفت این است که جریان اصلاحات در تمامی انتخابات آینده به اندازه کافی کاندیدای اصلاحطلب خواهد داشت و با هویت اصلاح طلبی وارد صحنه خواهد شد.
گفتوگو : علیرضا کیانپور