مِلودیهای دم دستی که مردم را عصبی میکند
رضا مهدوی- منتقد و پژوهشگر موسیقی - درباره نفوذ سبکهای جدید به نوحه سرایی بیان کرد: شرایط نوحه خوانی از ابتدای دههی ۸۰ متحول شد و امروزه همزمان با پیشرفت تکنولوژی و گسترش فضای مجازی آزمون و خطاهایی شکل میگیرد که چندان به صلاح نیست. کارشناسان مذهبی، موسیقی و جامعه شناسان بعد از بررسی دو دهه به این نتیجه میرسند که ورود عرصه آواخوانی و موسیقی پاپ در اشعار مذهبی به صلاح توسعه فرهنگ عاشورایی نیست.
او ادامه داد: فرهنگ عاشورایی از قداست و شئون بالایی برخوردار است که قرنها در سلامت حفظ شده است و امروزه جوانان درصدد هستند برای آنکه همنوعان خود و طیفهای مختلف را حتی در عرصه جهانی متوجه یک موضوع کنند، به آزمون و خطاهایی دست بزنند که به لحاظ علمی، جامعه شناختی و حرمتهای دینی شایسته این مناسبات نیست. البته میدانیم که قصد عمدی از سوی این افراد برای آلوده کردن فضا در کار نیست.
این پژوهشگر بیان کرد: استاد ابوالحسن صبا با فرا رسیدن ماه محرم و صفر کلاسهایش را تعطیل میکرد و به شاگردان خود میگفت: «بروید پای منبرها بنشینید و از سخنورها، مداحان، روضه خوانان و ذاکران یاد بگیرید و بعد آن را به ملودی موسیقی تبدیل کنید و اشعار تغزلی روی آن بگذارید.»
مهدوی با بیان اینکه امروزه موسیقیدانان آن راه را ادامه نمیدهند، افزود: امروزه دست نوحه خوانان ما خالی است و نسل جدید نیز حاضر نیست اشعار و مِلودیهای مذهبی قدیمی را کار کند. امروز خوانندگان پاپ به وسیله کاور کردن موسیقیهای مختلف ازجمله موسیقی عربی، ترکی، مجارستانی، رومانی حتی یونانی استفاده و اشعار تغزلی سطح پایین روی آن میگذارند و به نظر میرسد جوانان هم از این موضوع در کنسرتها استقبال میکنند.
او اضافه کرد: اشعار شبه پاپی که مداحان از آن اقتباس میکنند به روح حاکم قدسیِ معنوی فرهنگ عاشورا لطمه میزند. فرهنگ عاشورا از مراتب بسیار بالای تاریخی و سرزمینی برخوردار است. از طرفی ما مقاتل نابی داریم که هنوز به دست نیامدند و محققان باید آن را به دست بیاورند. مداحان امروزی به جای آنکه از مقتلهای ناب استفاده کنند، از مِلودیهای دم دستی استفاده میکنند که به روح موسیقی و اشعار مذهبی لطمه وارد میکند و مردم را دچار عصبیت و سردرگمی میکند.
این منتقد اظهار کرد: متاسفانه، حاکمیت نیز به شکل منفعل نشسته و نگاه میکند، ما نیز هرچند وقت یکبار انتقاداتی در این باره میشنویم. ما انتظار داشتیم در حرکتهایی که سالیانه صورت میگیرد و از پیرغلامان تجلیل میشود، بیانیههایی نیز صادر و راهکارهایی در این زمینه ارائه شود. سازمان تبلیغات اسلامی نیز در ۱۰ سال گذشته برای هر جوانی که میخواهد عَلَم و هیئت برپا کند، هزینه میپردازد و متاسفانه وقتی تعداد این هیئتها زیاد شود به خوراک و رقابت نیز احتیاج میشود.
مهدوی گفت: در زمان گذشته یک هیئت در هر محل برپا بود اما امروزه چون تعداد هیئتها افزایش پیدا کرده است و ساماندهی و نظارت نمیشوند، جوانان نیز به شکل خودجوش عمل میکنند و چون نمیدانند چه امری درست و چه چیزی نادرست است، بیرون هیئت یک ضبط صوت میگذارند و برای آنکه بگویند هیات آنها با بقیه متفاوت است، هر کاری برای جلب نظر مخاطب انجام میدهند.
او با بیان اینکه هیچکدام از این اقدامات در فرهنگ مذهبی و هیئت داری نمیگنجد، افزود: این موارد در گذشته نهادینه و الگوسازی شده بود اما امروزه حالت دینی، شان فرهنگی و سیاسی آن نیز حفظ نشده است گرچه هر روز هجمه مردم برای استفاده از فرهنگ عاشورا بیشتر میشود اما مضامینی که ارائه میشود، پیش پا افتاده و سخیف است و به نوعی شاید در آیندهی نزدیک شاهد اشعار و مِلودیهای ناب و جدی که این فرهنگ را متعالی نگه دارد، نباشیم.
این پژوهشگر همچنین درباره برنامهای که جهت استعداد یابی نسل جدید برای مداحی صورت گرفته و از رسانه ملی پخش میشود، نیز توضیح داد: به عقیده من این برنامه سازیها کار درستی نیست و فضا را پیش از پیش آشفته میکند زیرا الگوبرداری از برنامههایی است که غربیها داشتهاند و اینکه بخواهیم محتوای برنامههای آنها را در ایران تغییر دهیم،الگو سازی خوبی نیست. ما نمونهای از این برنامه را در شبکههای تلویزیونی دیگر، برای انتخاب خوانندگان پاپ هم دیدهایم که هیچکدام موفق نبودند و منجر به شکست شدهاند چون نتوانستند بینندگان را جذب کنند.
مهدوی بیان کرد: در صدا و سیما خط قرمزها و محدودیتهایی وجود دارد که نمیتوان آن طور که شایسته است تمام مطالب را به سمع و نظر مردم رساند به همین دلیل این برنامهها عموما منجر به شکست میشوند. باید دانشگاهها و صدا و سیما از کارشناسان، جامعهشناسان، پیرغلامان این رشتهها استفاده و برنامههایی به صورت سمینار و همایش که شاکله هنری دارند و جذاب هستند برگزار کرد تا الگو درستی به مداحان و جوانانی که میخواهند وارد این حوزه شوند، ارائه دهند.
این منتقد گفت: آزمون گرفتن از چند جوان در تلویزیون مثل کارهایی میماند که شبکه قرآن در تلویزیون و رادیو انجام میدهد و در نهایت نیز موجب گسترش فرهنگ قرائت قرآن نمیشود. در این برنامهها نمونههایی معرفی میشوند که ببینده کمی هم آن را تماشا و در نهایت از آن عبور میکند و برنامهای که به جان دل بنشیند و مردم آن را ضبط کنند و پیگیر باشند وجود ندارد. قطعا برنامههای قویتر نیاز به بودجههای بیشتر و اتاق فکرهای قویتری دارد که تاکنون شاهد آن نبودیم.