قاضیپور: لاریجانی می تواند رییس جمهور آینده باشد
قاضیپور معتقد است: «ما در مرحله اول تلاش میکنیم مسیر حرکت دولت را برای حل مشکلات مردم مهیا کنیم و به دولت فرصت میدهیم که در طول این مسیر مشکلات مردم را حل کند. ما به مدت ششماه به آقای روحانی فرصت میدهیم که عزم جدی خود و اعضای هیات دولت را برای حل مشکلات مردم نشان دهد و سبب دلگرمی مردم شود. در غیر این صورت از ابزارهای نظارتی مانند طرح سوال از رئیسجمهور و وزرا، تذکر و در نهایت استیضاح استفاده خواهیم کرد. دولت دوازدهم باید این نکته را در نظر داشته باشد که رأی اعتماد مجلس به وزرای پیشنهادی به معنای عدم نظارت و عدم جدیت مجلس در نظارت بر دولت نیست و مجلس هر لحظه که احساس کند، باید به دولت تذکر جدی بدهد و یا وزیر کمکار را استیضاح کند در این قضیه هیچ شک و تردیدی به خود راه نخواهد داد.»
به گزارش صدای ایران روزنامه آرمان نوشت؛ نادر قاضیپور یکی از نمایندگان فعال در جریان رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی دولت دوازدهم بود.
این در حالی است که با افزایش نمایندگان اصلاحطلب در مجلس دهم نسبت به مجالس گذشته جریانهای سیاسی در مجلس دهم به یک موازنه سیاسی دست پیدا کردهاند. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی فضای درونی مجلس با نادر قاضیپور، نماینده ارومیه در سه دوره مجلس شورای اسلامی گفتوگو کردیم. قاضیپور معتقد است: «ما در مرحله اول تلاش میکنیم مسیر حرکت دولت را برای حل مشکلات مردم مهیا کنیم و به دولت فرصت میدهیم که در طول این مسیر مشکلات مردم را حل کند. ما به مدت ششماه به آقای روحانی فرصت میدهیم که عزم جدی خود و اعضای هیات دولت را برای حل مشکلات مردم نشان دهد و سبب دلگرمی مردم شود. در غیر این صورت از ابزارهای نظارتی مانند طرح سوال از رئیسجمهور و وزرا، تذکر و در نهایت استیضاح استفاده خواهیم کرد. دولت دوازدهم باید این نکته را در نظر داشته باشد که رأی اعتماد مجلس به وزرای پیشنهادی به معنای عدم نظارت و عدم جدیت مجلس در نظارت بر دولت نیست و مجلس هر لحظه که احساس کند، باید به دولت تذکر جدی بدهد و یا وزیر کمکار را استیضاح کند در این قضیه هیچ شک و تردیدی به خود راه نخواهد داد.»
آیا عملکرد مجلس دهم از مجلس نهم بهتر بوده است؟ مجلس دهم به چه میزان در راستای تحقق مطالبات مردم حرکت کرده است؟
اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دهم موفقیت بیشتری نسبت به مجالس گذشته به دست آوردند و به همین دلیل بین نیروهای اصولگرا و اصلاحطلب در مجلس دهم موازنه نزدیکتری برقرار شده است. با این وجود برخی عنوان میکند که مجلس دهم دارای رویکرد اصلاحطلبی است و کل مجلس را به نام مجلس اصلاحطلبان معرفی میکنند. به نظر من در واقع این اتفاق رخ نداده و مجلس دهم به صورت کامل دارای رویکرد اصلاحطلبی نیست. به عنوان مثال از بین دوازده کرسی هیات رئیسه مجلس تنها سه کرسی در اختیار اصلاحطلبان قرار گرفته است که این آمار میتواند نشاندهنده وضعیت کلی اصلاحطلبان در مجلس دهم باشد. در نتیجه مجلس دهم مجلسی است که در آن موازنه سیاسی بین جریانهای سیاسی حفظ شده است. به نظر من این مساله در نهایت به سود مجلس است و سبب ایجاد تعادل در تصمیمگیریهای مجلس خواهد شد. با این وجود مجلس دهم در روزهای ابتدایی خود دارای ضعفهای زیادی بود و بسیاری از نمایندگان که برای اولین بار در مجلس حضور پیدا کرده بودند، دارای عملکرد ضعیفی بودند و بیشتر تلاش میکردند به مسائل مختلف به صورت جریانی و حزبی نگاه کنند. با این وجود، هرچه از طول عمر مجلس دهم بیشتر گذشت، نمایندگان باتجربه شدند و در شرایط فعلی بیشتر به برنامهها و طرحها رأی میدهند و نقش دیدگاههای سیاسی کمرنگتر از گذشته شده است.
فـــراکسیـــون امید به چه میزان در تصمیمگیریهای مجلس تاثیرگذار است؟ آیا این فراکسیون از نظم و مدیریت قابل قبولی در مجلس برخوردار است؟
بنده اصلاحطلبان مجلس دهم را به چند دسته تقسیم میکنم. به نظر من آقای عارف به عنوان رئیس فراکسیون امید همواره در صحنههای تصمیمگیری مجلس حضور فعال دارد و از تعامل و ارتباط مناسبی با سایر نمایندگان و جریانهای دیگر درون مجلس برخوردار است. آقای عارف همچنین رابطه مناسبی با هیاترئیسه مجلس دارد و در نظمدهی به فراکسیون امید عملکرد قابل قبولی داشته است. به هر حال ایشان شخصیت شناختهشدهای هستند و انتظار میرود در تصمیمگیرهای مجلس و مدیریت مجلس نقش موثری داشته باشند. از سوی دیگر برخی از نمایندگان فراکسیون امید نگاه بلندی به منافع ملی دارند و با دیدگاه کارشناسی مسائل مجلس را دنبال میکنند و بیش از آنکه به دنبال اهداف و اغراض سیاسی باشند، به دنبال پیدا کردن راهحل برای مشکلات مردم هستند. نمونه بارز این نمایندگان آقای تاجگردون و تابش هستند که از نمایندگان متعهد و دلسوز مجلس به شمار میروند. نکته قابل توجه اینکه برخی از نمایندگان اصلاحطلب فراکسیون امید از بسیاری از اصولگرایان ولایتمدارتر هستند و انسانهای ارزشی به شمار میروند. این نمایندگان از احترام ویژهای در بین نماینگان اصولگرای مجلس برخوردار هستند. با این وجود، برخی از اصلاحطلبان آتشبیار معرکه مجلس هستند و بیشتر با نگاه سیاسی به مسائل مجلس نگاه میکنند. نکته جالب توجه این است که اینگونه نمایندگان در درون فراکسیون امید دارای مخالفان جدی هستند و خود اصلاحطلبان بیش از اصولگرایان در مقابل آنها ایستادگی و مقاومت میکنند. به همین دلیل جریان اصلاحات در مجلس دهم فاقد یک جبهه واحد و منسجم است.
چه اتفاقاتی در جریان رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی دولت آقای روحانی رخ داد که 12 وزیر بالای 200 رأی آوردند؟ آیا این میزان رأی در نتیجه برنامهریزیهای فراکسیون امید به وجود آمد؟
خیر؛ به هیچ عنوان چنین وضعیتی وجود نداشته است. در رأی اعتماد به وزرای دولت دوازدهم اصولگرایان نقش پررنگی داشتند، به شکلی که از نقش اصلاحطلبان در این زمینه بیشتر بوده است. مسیر حرکت اصولگرایان همواره در راستای اهداف انقلاب و نظام بوده است. به همین دلیل نیز اصولگرایان مجلس دهم تلاش کردند با حمایت کامل از وزرای پیشنهادی دولت را در تحقق برنامههای خود همراهی و پشتیبانی کنند. بدون شک هر رئیسجمهوری که بتواند با افراد مورد دلخواه خود کار کند، شرایط بهتری برای خدمت به مردم پیدا میکند. از سوی دیگر نمایندگان مجلس از روزی که وزرای پینشهادی معرفی شدند، به صورت دقیق برنامههای آنها را بررسی کردند. به همین دلیل نیز بسیاری از وزرای پیشنهادی در کمیسیونهای مربوطه حضور پیدا کردند و به سوالات و دغدغههای نمایندگان پاسخ دادند. در نتیجه نمایندگان مجلس دهم با بررسیهای دقیق به وزرای پیشنهادی آقای روحانی رأی مثبت دادند تا دولت آینده بتواند مشکلات مردم را حل کند.
اگر اصولگرایان سبب رأی اعتماد بالای مجلس به وزرای پیشنهادی بودند، پس چرا این اتفاق در مجلس نهم رخ نداد و اصولگرایان در آن مقطع زمانی از تمام ظرفیتهای خود استفاده کردند تا در مسیر انتخاب وزرای کابینه یازدهم کارشکنی کنند؟
در آن مقطع زمانی برخی از وزرای پیشنهادی آقای روحانی در مسیر فتنه سال88 حرکت میکردند و با اینکه نمایندگان از آنها میخواستند که فاصله خود را با فتنه سال88 مشخص کنند، اما این افراد حاضر نبودند از فتنه برائت بجویند. از سوی دیگر ترکیب نمایندگان اصولگرای مجلس دهم با مجلس نهم تفاوت پیدا کرده است. در مجلس نهم برخی از اصولگرایان حضور داشتند که بیش از آنکه به کار گروهی اعتقاد داشته باشند، تلاش میکردند بهصورت فردی در صحن علنی تاثیرگذار باشند که این روند سبب به هم زدن نظم اصولگرایان و صحن علنی مجلس میشد. این در حالی است که اغلب این افراد از ورود به مجلس دهم باز ماندند و موفق نشدند دوباره در مجلس حضور داشته باشند. نکته دیگر هیچ کدام از وزرای پیشنهادی دولت دوازدهم با نظام و رهبری فاصله و موضع نداشتند و همگی خود را تابع قانون اساسی و فرمایشات رهبر معظم انقلاب میدانستند. این در حالی بود که اغلب این وزرا نیز دارای برنامههای منسجم و کاربردی بودند. در نتیجه هیچ دلیل منطقی برای عدم رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی وجود نداشت.
این مساله را قبول دارید که هنگامی که یک وزیر240یا250 رأی از مجلس میگیرد، نشاندهنده این است که ممکن است احساسات و هیجانات سیاسی و لابیهای پشت پرده در این مساله تاثیرگذار بوده باشد؟ آیا این میزان رأی بالا فاصله نظارتی مجلس با دولت را کمرنگ نمیکند؟
مجلس با بررسیهایی که انجام داده، چنین رأیی به وزرای پیشنهادی آقای روحانی داده و به هیچ عنوان احساسات و هیجانات سیاسی در آن نقش نداشته است. البته برخی لابیها در این زمینه در صحن علنی مجلس صورت گرفت که این مساله در همه جای دنیا وجود دارد و مختص به ایران نیست. در همه کشورهای جهان هنگامی که وزرا قصد دارند از مجلس رأی بگیرند، تلاش میکنند برخی از نمایندگان مجلس را با برنامههای خود همسو و هماهنگ کنند. این وضعیت درباره وزرای پیشنهادی دولت دوازدهم نیز وجود داشت. با این وجود برخی از جریانهای سیاسی نسبت به برخی از وزرای پیشنهادی حساسیت داشتند و انتظار داشتند مجلس مانع از حضور این وزرا در کابینه شوند. از سوی دیگر این حساسیت از سوی رسانههای بیگانه و معاند با نظام نیز درباره برخی از وزرا وجود داشت. رسانههای بیگانه بهخصوص روی وزرای کشور، اطلاعات و امور خارجه حساسیت داشتند و به همین دلیل تلاش میکردند فضا را برای تصمیمگیری نمایندگان مجلس سخت کنند. با این وجود نمایندگان مجلس فارغ از جنجالها و هیاهوهای صورتگرفته تلاش کردند بهترین تصمیم را درباره رأی به وزرای پیشنهادی آقای روحانی بگیرند. به نظر من رأی بالای مجلس به وزرای پیشنهادی آقای روحانی میتواند سبب دلگرمی و تقویت روحیه اعضای جدید دولت باشد تا در جهت حل مشکلات مردم تلاش بیشتری از خود نشان بدهند.
آیا عملکرد چهارساله دولت یازدهم نیز در رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی دولت دوازدهم تاثیر داشت؟
به صورت مستقیم این وضعیت وجود نداشت، اما به صورت غیرمستقیم عملکرد موفق برخی از وزرا در چهار سال گذشته در تصمیم مجلس تاثیرگذار بود. به هر حال برخی از وزرای دولت یازدهم که برای کابینه دوازدهم نیز انتخاب شده بودند، بهرغم ناملایمتیهای صورتگرفته عملکرد قابل قبولی داشتند و نمایندگان مجلس نمیتوانستند چشم خود را روی کارنامه این وزرا ببندند. نمونه بارز این وزرا آقایان ظریف، علوی، قاضیزاده هاشمی و رحمانی فضلی بودند. از سوی دیگر تغییر برخی از وزرا نیز با مطالبات نمایندگان مجلس همخوانی داشت و دولت در برخی زمینهها تغییرات مثبتی داده بود که مورد رضایت مجلس قرار داشت. با این وجود مجلس دهم تلاش کرد با بررسی دقیق برنامههای وزرای پیشنهادی و بدون اغراض سیاسی وضعیت وزرا را بررسی و درباره آنها قضاوت کند.
آیا این مساله صحت دارد که اصولگرایان مجلس از قبل برنامهریزی کرده بودند که مانع از حضور آقای بیطرف به عنوان یک اصلاحطلب شناسنامهدار در کابینه دوازدهم شوند؟
مهمترین دلیل عدم رأی اعتماد نمایندگان مجلس به آقای بیطرف کارنامه غیرقابل قبول ایشان در دوران هشتساله وزارت خود در گذشته بوده است. بسیاری از نمایندگان نسبت به مدیریت ایشان در وزارت نیرو انتقاد داشتند و عنوان میکردند که ایشان نمیتواند در راستای مطالبات مردم بهخصوص درموضوع بحران آب راهحل دقیق و کاربردی پیدا کنند. به همین دلیل نیز نمایندگان برخی از استانها مانند خوزستان، آذربایجان شرقی و غربی و اصفهان که با بحران آب مواجه هستند، از آقای بیطرف حمایت نکردند. با این وجود، اکثریت آرایی که آقای بیطرف از مجلس دریافت کرد، از جانب اصولگرایان بود و اتفاقا این اصلاحطلبان بودند که به آقای بیطرف رأی ندادند. اصولگرایان هیچ برنامهریزی قبلی برای عدم رأی اعتماد به آقای بیطرف نداشتند و تنها به بررسی برنامههای ایشان پرداختند. البته این وضعیت تنها برای آقای بیطرف وجود نداشت؛ درباره همه وزرا وجود داشت.
برخی از کارشناسان سیاسی عنوان میکنند که آقای لاریجانی به عنوان رئیس مجلس نقش پررنگی در رأی اعتماد مجلس به وزرای پیشنهادی آقای روحانی داشته است. آقای لاریجانی چه نقشی در این زمینه داشتند و به چه میزان رویکرد حمایتی نسبت به کابینه جدید اتخاذ کرده بودند؟
آقای لاریجانی همواره نسبت به دولتها رویکرد حمایتی داشتهاند. این وضعیت در دولت احمدینژاد نیز وجود داشت و در دولت کنونی نیز وجود دارد. آقای لاریجانی معتقد هستند مجلس و دولت به عنوان دو بازوی نظام باید در کنار هم و بدون هرگونه تنش و درگیری در راستای تحقق مطالبات مردم حرکت کنند. ایشان حتی درجهت حمایت از دولتها چندین بار خودکشی سیاسی کرده است. نمونه بارز این مساله در جلسه استیضاح وزیر اقتصاد دولت احمدینژاد بود که آقای لاریجانی به عنوان موافق وزیر سخنرانی کردند. در شرایط کنونی نیز آقای لاریجانی حامی دولت آقای روحانی است و به دنبال تعامل مثبت با دولت دوازدهم هستند. بنده در طول مدت رأی اعتماد نمایندگان به وزرای پیشنهادی حتی یک بار نیز از آقای لاریجانی نشنیدم که در جایی عنوان کنند به فلان وزیر رأی ندهید. رویکرد ایشان همواره نسبت به دولت جنبه حمایتی داشته و نمایندگان را نیز به این رویکرد دعوت میکنند.
به نظر شما آقای روحانی با کابینهای که انتخاب کرده است، میتواند در چهار سال آینده مشکلات مردم را حل کند و در جهت تحقق وعدههایی که به مردم داده، حرکت کند؟
ما باید جنبههای مثبت رویکرد دولت آقای روحانی را در نظر بگیریم و تلاش کنیم دولت را جهت تحقق مطالبات مردم همراهی کنیم. به همین دلیل نیز ما در مرحله اول تلاش میکنیم مسیر حرکت دولت را برای حل مشکلات مردم مهیا کنیم و به دولت فرصت میدهیم که در طول این مسیر مشکلات مردم را حل کند. ما به مدت شش ماه به آقای روحانی فرصت میدهیم که عزم جدی خود و اعضای هیات دولت را برای حل مشکلات مردم نشان دهد و سبب دلگرمی مردم شود. در غیر این صورت از ابزارهای نظارتی مانند طرح سوال از رئیس جمهور و وزرا، تذکر و در نهایت استیضاح استفاده خواهیم کرد. دولت دوازدهم باید این نکته را در نظر داشته باشد که رأی اعتماد مجلس به وزرای پیشنهادی به معنای عدم نظارت و عدم جدیت مجلس در نظارت بر دولت نیست و مجلس هر لحظه که احساس کند، باید به دولت تذکر جدی بدهد و یا وزیر کمکار را استیضاح کند؛ در این قضیه هیچ شک و تردیدی به خود راه نخواهد داد. آقای روحانی نیز مانند هر انسان دیگری جایزالخطاست و معصوم نیست. قرار نیست همه رفتارها و اقدامات ایشان صحیح باشد. آقای روحانی تلاش کرده از افراد حاشیهدار در دولت خود استفاده نکند و بیشتر از افراد متعهد و کاربلد استفاده کند که به نظر من رویکرد مناسبی است.
آیا رویکرد تعاملی آقای لاریجانی و روحانی و نزدیکی دوطیف اصولگرایان معتدل و اصلاحطلبان سبب نمیشود که آقای لاریجانی قصد داشته باشد در1400 مسیر آقای روحانی را در مدیریت کشور ادامه بدهد؟
آقای لاریجانی مدیر باتجربه و امتحانپسدادهای است و از بسیاری از جهات مورد تایید جریانهای سیاسی کشور است. به همین دلیل بنده معتقدم که ایشان میتوانند رئیسجمهور آینده کشور باشند. بدون شک هرچه تندرویها در فضای سیاسی کشور کمتر شود، به سود مردم و نظام است و آقای لاریجانی با رویکرد معتدلی که دارند، میتوانند به ثبات، آرامش و پیشرفت جامعه کمک کنند.
خبرهای مرتبط
گزارش خطا
آخرین اخبار