دختر 17 ساله قرباني نيت شوم قاتل مجنون
قاتل مجنون كه با انگيزه شيطاني دختر 17 ساله را به داخل خانهشان كشانده بود، وقتي با همسايهها رو به رو شد قرباني خود را با ضربه چاقو كشت.
سهيلا همانطور كه تقلا ميكرد خودش را از دست پسر همسايه نجات دهد، شروع به داد و فرياد كرد. اميدوار بود كه همسايهها با صداي او خودشان را به محل برسانند. قدرتش آنقدر نبود كه بتواند خود را از دستان پسر همسايه نجات دهد. حامد را سالها بود كه ميشناخت، او اختلال رواني داشت و علاوه بر آن ناشنوا بود. ناگهان از دور صداي چند زن را شنيد كه ميپرسيدند چي شده است؟ صداها كمي به او قوت قلب داد، همه انرژياش را جمع كرد و دوباره فرياد زد. ناگهان در خانه باز شد و همسايهها وارد حياط شدند. پسر جوان با ديدن همسايهها چاقويي از جيبش خارج و تيغه آن را در قلب سهيلا فرو كرد.
بلافاصله يكي از همسايهها با پليس و اورژانس تماس گرفت و هنوز لحظاتي نگذشته بود كه صداي آژير آمبولانس و پليس به گوش رسيد. زماني كه ماموران در محل حاضر شدند با بدن نيمه جان دختري 17 ساله روبه رو شده و سهيلا به بيمارستان انتقال داده شد اما تلاشهاي كادر درمان نيز
بي نتيجه ماند و دختر نوجوان بر اثر شدت خونريزي و جراحت وارده جان خود را از دست داد. با مرگ دختر نوجوان كارآگاهان پليس جنايي استان مازندران وارد عمل شده و بررسيها در اين خصوص ادامه يافت. كارآگاهان در نخستين گام به سراغ شاهدان ماجرا كه همسايههاي قرباني بودند، رفتند.
تحقيقات از همسايهها آغاز شد و يكي از همسايهها كه شاهد جنايت بود به پليس گفت:
«ما سالهاست كه با خانواده سهيلا (مقتول) و حامد (قاتل) آشنا هستيم. حامد 27 سال دارد و از زماني كه يادم ميآيد دچار اختلالات رواني بود. او به غير از اين بيماري كر و لال است و نميتواند صدايي بشنود يا حرفي بزند. ساعت حدود 11 صبح 31 تير امسال بود كه با سر و صداي دختر جواني به كوچه آمدم. خوب كه دقت كردم صدا را شناختم، سهيلا بود كه فرياد ميزد و كمك ميخواست. دختر نوجوان هر روز صبح اين موقع از خانه خارج ميشد تا سر كار برود. صدا از خانه حامد به گوش ميرسيد، خودم را به مقابل خانه حامد رساندم، حامد سهيلا را گرفته بود و به زور او را داخل خانه ميبرد. سهيلا هم با تقلا و داد و فرياد ميخواست خودش را از دست او نجات دهد. حامد كه ديد با سر وصداي او همسايهها جمع ميشوند با چاقويي كه به همراه داشت ضربهيي به قفسه سينه او وارد كرد و پا به فرار گذاشت.
باتوجه به اظهارات زن همسايه و در ادامه تحقيقات مشخص شد كه حامد قصد آزار و اذيت دختر نوجوان را داشته و زماني كه موفق به انجام اين كار نشده، دست به قتل او زده است.
بلافاصله مشخصات پسر جوان به تمام واحدهاي گشت اعلام و طرح مهار در شهر موردنظر آغاز شد. واحدهاي گشت كليه مناطق را زير نظر گرفته و درنهايت پس از چهار ساعت جستوجو پسر جوان دستگير شد. پسر جوان در حال حاضر تحت نظر است و هيچ اشارهيي به انگيزهاش از قتل نكرده است.
هشدار پليس
سرهنگ عظيمي، رييس پليس آگاهي استان مازندران در اين باره به «اعتماد» گفت: «شهروندان بايد مراقب افرادي كه دچار اختلالات رواني هستند، باشند. ما در گذشته مواردي را داشتيم افرادي كه داراي اختلالات روحي بودند پس از رسيدن به سن بلوغ اقدام به آزار و اذيت ديگران ميكردند. خانوادهها مراقب اين افراد باشند و توجه بيشتري به آنها داشته باشند تا حادثهيي ناگوار رقم نخورد.»
تعريف بيمار خطرناك
دكتر علي ناظري، روانپزشك نيز ميگويد: وقتي راجع به بيمار خطرناك صحبت ميكنيم منظورمان بيماري است كه درمان مناسبي نداشته و به عبارت ديگر فردي است كه كنترل نشده است. بيمار خطرناك كسي است كه احتمال دارد به خود يا ساير انسانها آسيب برساند و تصميماتي ميگيرد كه منجر به خسارت مادي و معنوي ميشود.
اين بيمار افكاري را پخش ميكند يا اعمالي را مرتكب ميشود كه باعث آسيب اجتماعي خواهد شد. وي مي?افزايد: خطرات يك بيمار رواني كنترل نشده و در راس آنها بيماراني كه جنون دارند و جنون آنها مهار نشده بسيار زياد است زيرا آنها تفكراتي دارند كه آسيب رسان است. آنها به سادگي عصباني ميشوند و در اوج عصبانيت عكسالعملهاي آسيبزا خواهند داشت. به دليل نگراني و اضطراب مردم، در مورد خطرات اين افراد تا حدود زيادي اغراق شده است. واقعيت اين است چيزي خطرناكتر از اين نيست كه يك كسالت روانپزشكي هرچند كوچك مورد غفلت قرار گيرد و فرد به دنبال معالجه و درمان آن نرود. خانواده و جامعه بايد بدانند اينگونه افراد نيازمند درمان هستند و بايد به سمت درمان برده شوند تا به خود و اطرافيان آسيب نرسانند.
سهيلا همانطور كه تقلا ميكرد خودش را از دست پسر همسايه نجات دهد، شروع به داد و فرياد كرد. اميدوار بود كه همسايهها با صداي او خودشان را به محل برسانند. قدرتش آنقدر نبود كه بتواند خود را از دستان پسر همسايه نجات دهد. حامد را سالها بود كه ميشناخت، او اختلال رواني داشت و علاوه بر آن ناشنوا بود. ناگهان از دور صداي چند زن را شنيد كه ميپرسيدند چي شده است؟ صداها كمي به او قوت قلب داد، همه انرژياش را جمع كرد و دوباره فرياد زد. ناگهان در خانه باز شد و همسايهها وارد حياط شدند. پسر جوان با ديدن همسايهها چاقويي از جيبش خارج و تيغه آن را در قلب سهيلا فرو كرد.
بلافاصله يكي از همسايهها با پليس و اورژانس تماس گرفت و هنوز لحظاتي نگذشته بود كه صداي آژير آمبولانس و پليس به گوش رسيد. زماني كه ماموران در محل حاضر شدند با بدن نيمه جان دختري 17 ساله روبه رو شده و سهيلا به بيمارستان انتقال داده شد اما تلاشهاي كادر درمان نيز
بي نتيجه ماند و دختر نوجوان بر اثر شدت خونريزي و جراحت وارده جان خود را از دست داد. با مرگ دختر نوجوان كارآگاهان پليس جنايي استان مازندران وارد عمل شده و بررسيها در اين خصوص ادامه يافت. كارآگاهان در نخستين گام به سراغ شاهدان ماجرا كه همسايههاي قرباني بودند، رفتند.
تحقيقات از همسايهها آغاز شد و يكي از همسايهها كه شاهد جنايت بود به پليس گفت:
«ما سالهاست كه با خانواده سهيلا (مقتول) و حامد (قاتل) آشنا هستيم. حامد 27 سال دارد و از زماني كه يادم ميآيد دچار اختلالات رواني بود. او به غير از اين بيماري كر و لال است و نميتواند صدايي بشنود يا حرفي بزند. ساعت حدود 11 صبح 31 تير امسال بود كه با سر و صداي دختر جواني به كوچه آمدم. خوب كه دقت كردم صدا را شناختم، سهيلا بود كه فرياد ميزد و كمك ميخواست. دختر نوجوان هر روز صبح اين موقع از خانه خارج ميشد تا سر كار برود. صدا از خانه حامد به گوش ميرسيد، خودم را به مقابل خانه حامد رساندم، حامد سهيلا را گرفته بود و به زور او را داخل خانه ميبرد. سهيلا هم با تقلا و داد و فرياد ميخواست خودش را از دست او نجات دهد. حامد كه ديد با سر وصداي او همسايهها جمع ميشوند با چاقويي كه به همراه داشت ضربهيي به قفسه سينه او وارد كرد و پا به فرار گذاشت.
باتوجه به اظهارات زن همسايه و در ادامه تحقيقات مشخص شد كه حامد قصد آزار و اذيت دختر نوجوان را داشته و زماني كه موفق به انجام اين كار نشده، دست به قتل او زده است.
بلافاصله مشخصات پسر جوان به تمام واحدهاي گشت اعلام و طرح مهار در شهر موردنظر آغاز شد. واحدهاي گشت كليه مناطق را زير نظر گرفته و درنهايت پس از چهار ساعت جستوجو پسر جوان دستگير شد. پسر جوان در حال حاضر تحت نظر است و هيچ اشارهيي به انگيزهاش از قتل نكرده است.
هشدار پليس
سرهنگ عظيمي، رييس پليس آگاهي استان مازندران در اين باره به «اعتماد» گفت: «شهروندان بايد مراقب افرادي كه دچار اختلالات رواني هستند، باشند. ما در گذشته مواردي را داشتيم افرادي كه داراي اختلالات روحي بودند پس از رسيدن به سن بلوغ اقدام به آزار و اذيت ديگران ميكردند. خانوادهها مراقب اين افراد باشند و توجه بيشتري به آنها داشته باشند تا حادثهيي ناگوار رقم نخورد.»
تعريف بيمار خطرناك
دكتر علي ناظري، روانپزشك نيز ميگويد: وقتي راجع به بيمار خطرناك صحبت ميكنيم منظورمان بيماري است كه درمان مناسبي نداشته و به عبارت ديگر فردي است كه كنترل نشده است. بيمار خطرناك كسي است كه احتمال دارد به خود يا ساير انسانها آسيب برساند و تصميماتي ميگيرد كه منجر به خسارت مادي و معنوي ميشود.
اين بيمار افكاري را پخش ميكند يا اعمالي را مرتكب ميشود كه باعث آسيب اجتماعي خواهد شد. وي مي?افزايد: خطرات يك بيمار رواني كنترل نشده و در راس آنها بيماراني كه جنون دارند و جنون آنها مهار نشده بسيار زياد است زيرا آنها تفكراتي دارند كه آسيب رسان است. آنها به سادگي عصباني ميشوند و در اوج عصبانيت عكسالعملهاي آسيبزا خواهند داشت. به دليل نگراني و اضطراب مردم، در مورد خطرات اين افراد تا حدود زيادي اغراق شده است. واقعيت اين است چيزي خطرناكتر از اين نيست كه يك كسالت روانپزشكي هرچند كوچك مورد غفلت قرار گيرد و فرد به دنبال معالجه و درمان آن نرود. خانواده و جامعه بايد بدانند اينگونه افراد نيازمند درمان هستند و بايد به سمت درمان برده شوند تا به خود و اطرافيان آسيب نرسانند.
منبع: روزنامه اعتماد
آخرین اخبار