غرویان: تفکر اعتدالی در حوزه ها و مراجع زنده است

کد خبر: ۱۵۹۹۷۴
تاریخ انتشار: ۱۲ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۴:۱۶
به گزارش صدای ایران، محمود واعظی، کمتر از یک ماه از انتصاب خود به ریاست دفتر رئیس جمهوری به قم سفر و با مراجع عظام تقلید دیدار و گفت و گو کرد. محتوای گفت و گوهای این دیدار که در روزهای گذشته انجام شده، نشان دهنده پیوند عمیق دولت و مرجعیت است. این درحالی است که مخالفان دولت از هیچ تلاشی برای گسست این رابطه دریغ نکردند. درباره نوع و گستره رابطه دولت و مرجعیت و روحانیت، راه های ارتقای آن و فرجام تلاش منتقدان دولت با حجت الاسلام محسن غرویان، استاد حوزه و دانشگاه گفت و گو کردیم که می خوانید:

با توجه به محتوای دیدار رئیس دفتر رئیس جمهوری با مراجع و سفرهای دیگر اعضای دولت به قم، رابطه دولت با مرجعیت و روحانیت را در ابتدای کار دولت دوازدهم چطور ارزیابی می‌کنید؟

باید توجه داشت که دکتر روحانی یک شخصیت معمم و فارغ‌التحصیل حوزه است. طبیعتاً ایشان گرایش ذاتی به حوزه و روحانیت دارند و سعی می‌کنند در زمینه‌های مختلف نظرات مراجع را اخذ، احترام روحانیت و مرجعیت را حفظ کنند و مصوبات و تصمیم‌های قانونی را براساس نظرات فقها و عالمان دین پیش ببرند. دیگر آنکه آقای روحانی می‌خواهند کشور را براساس آخرین داده‌ها و پیشرفت‌های علمی جهان اداره کنند. بر این اساس، ایشان تلاش می‌کنند میان علم و دین پیوند ایجاد کنند. در این زمینه، تلاش می‌کنند قرائت‌هایی از دین ارائه کنند که با مقتضیات زمان و مکان هماهنگ باشد. لازمه این امر ارتباط بیشتر آقای روحانی و دولت با مجتهدان جوان، نوگرا، نواندیش و عالم و فاضلی است که هم زبان علم را می‌دانند و هم زبان دین و فقاهت را. بویژه اینکه خود آقای روحانی نیز، هم عالم دینی هستند و هم دایره تحصیلات خود را در داخل و خارج کشور به حوزه‌های دیگر هم تسری داده اند. ما برای پیشرفت کشور جز این راهی نداریم که قرائت‌هایی از دین را در کنار علم و دانش جدید ارائه کنیم تا بتوانیم کشور را با هماهنگی این دو پیش ببریم. در این مسیر قرائت‌های سنتی از دین و قرائت‌هایی که تاریخ و دوران آنها گذشته است، باید کنار زده شوند که آقای دکتر روحانی در این جهت تلاش‌های خوبی دارند. طبیعی است که در مقابل این تفکر، برخی تفکرات ارتجاعی و سنتی بسیار افراطی هم هست که مقاومت می‌کنند، اما آقای روحانی در 4 سال گذشته با طرح دیدگاه‌های خود پیشرفت خوبی در این زمینه داشتند. این روند در 4 سال پیش رو هم باید ادامه یابد. در مجموع، اصل رابطه دین و دانش، و دولت و روحانیت در اداره کشور یک ضرورت است و آقای دکتر روحانی به این مسائل توجه دارند. مهم این است که این رابطه قوی‌تر و ملموس‌تر شود. به هر رو، اکنون دکتر روحانی در میان فضلای برجسته و مجتهدان حوزه جایگاه بسیار خوبی دارند و می‌توانند از این ظرفیت استفاده بهتری داشته باشند و یک رابط قوی میان خود و حوزویان داشته باشند.

معنای سیاسی و اجتماعی چنین پیوندی چیست؟

اسلامیت نظام ما با پشتوانه حوزه و روحانیت تأمین می‌شود. گذشته از آن، اکنون عده‌ای می‌خواهند دولت را به گرایش‌های غربزدگی، سکولاریستی و لیبرالیستی منتسب بکنند که البته کاملاً غرض‌ورزانه است. به همین دلیل هرچقدر رابطه دولت با مرجعیت و حوزه قوی‌تر باشد، پشتوانه مردمی دولت هم قوی‌تر خواهد شد. هرچه این پیوند قوی‌تر شود، پشتوانه ملی، دینی و مذهبی دولت هم قوی‌تر خواهد بود. اما همان طور که گفتم، باید در میان حوزویان قرائت‌های مناسب از دین اخذ شود تا بتوان کار دولت را به سمت توسعه و پیشرفت سوق داد.

شما به قرائت‌های مناسب از دین توجه دارید. چرا چنین تأکیدی دارید؟ آیا دیدگاه شما ناظر بر برخی علماست که تنها به وجوه ارزشی توجه دارند و به مسائل حکومتی کمتر توجه دارند؟

قرائت‌های مختلفی از ارزش‌های دینی وجود دارد. برخی اسلام و ارزش‌ها را فقط در مسأله پوشش خلاصه می‌کنند. اما در کنار این مسائل، کشور درگیر مسائل اقتصادی و سیاسی همچون بانکداری اسلامی است که شاید اهمیت و اولویت آنها بیشتر از مسائل عبادی و فردی باشد. در حوزه باید به این قرائت‌ها یعنی به مشکلات کشور درباره موضوعاتی چون بحران آب، محیط زیست بیشتر توجه شده و به کسانی که دغدغه مسائل حکومتی و اجتماعی را دارند، بیشتر توجه شود. فقه که فقط در عبادیات و فردیات خلاصه نمی‌شود. می‌توان با طرح مباحثی در حوزه فقه سیاسی، رأی مردم و مشروعیت و مقبولیت نظام، زمینه‌ای را فراهم کرد تا فقها و مجتهدان جامعه‌گرا کنار هم جمع شوند و به دولت کمک کنند.

در ایام انتخابات برخی به دروغ نکاتی درباره سند 2030 مطرح و سعی کردند در میان متدینان این طور مطرح کنند که دولت به دنبال کمرنگ کردن ارزش‌های دینی است. اما استقبال مراجع از رئیس دفتر رئیس جمهوری نشان داد که مخالفان در دستیابی به این هدف ناکام ماندند. معنای این دیدارها برای جامعه متدینین ما چیست؟

معمولاً افرادی هستند که دنبال هیجانات سیاسی هستند تا از این آب گل آلود ماهی خود را بگیرند. در مسأله 2030 هم بسیاری از افراطیون خواستند از این حربه علیه دولت استفاده کنند و مسأله را هیجانی و احساسی کنند. آنان تاحدودی نتایجی هم گرفتند، اما مثمرثمر واقع نشد و دکتر روحانی پیروز انتخابات شد. این هیجانات سطحی و کم عمق است، اما رابطه روحانی و دولت با حوزه و مرجعیت عمیق است و هر چه این رابطه منطقی‌تر و عالمانه‌تر باشد، اثر هیجانات سیاسی نیز بیشتر خنثی خواهد شد. مسأله این است که این پیوند باید علمی باشد. پیشنهاد من این است که دولت با مشخص کردن موضوعات مورد نیاز دولت و کشور، به صورت ماهانه همایش‌ها و نشست‌هایی را در قم برگزار کند و از فضلا، دانشمندان و مجتهدان حوزه بخواهد که درباره این موضوعات نظر و مشورت بدهند.

در گفت‌وگوی اخیر تلویزیونی رئیس جمهوری، آقای روحانی گفت که وظیفه دولت فرستادن مردم به بهشت نیست. برخلاف ادوار گذشته، این بار تنها برخی با این سخنان مخالفت کردند و حوزه، مراجع و فضلا، نکته‌ای را بیان نکردند. آیا این، ناشی از نزدیک شدن مواضع دولت و مرجعیت در این زمینه‌هاست؟

روشن است که آقای روحانی هم می‌خواهد مردم را به بهشت ببرد. اما مسأله این است که تعریف مسیر هدایت مردم به بهشت از دیدگاه آقای روحانی و منتقدان ایشان متفاوت است. بحث بر سر قرائت‌هاست، یعنی بهشت رفتن یک ضرورت است، اما تعریف یک جامعه خوب و بهشتی کدام است؟ آیا جامعه‌ای که در آن خشونت، توهین، غم، اندوه و فقر باشد، ما را به بهشت هدایت می‌کند؟ آیا جامعه فقیر و مصیبت‌زده به بهشت خواهد رفت یا جامعه ثروتمند؟ مسأله این است که می‌خواهیم چه جامعه‌ای بسازیم، جامعه‌ای که می‌خواهد در انزوا و تحریم باشد، یا اینکه براحتی با جهان در مراوده باشد؟

سخنان مراجع در دیدار آقای واعظی مثلاً درباره سیاست خارجی یا مسائل کاربردی دیگر، آیا می‌تواند نشانه نزدیک‌تر شدن دیدگاه‌های دولت و مرجعیت باشد؟

من دیدگاه آیت‌الله وحید را خواندم که برای من بسیار جالب بود. ایشان تأکید دارند که نباید با زبان تند با دنیا صحبت کرد. این همان مواضع دکتر روحانی است که سال‌هاست مطرح می‌شود یا همان برجام و تأیید تلاش‌های آقای ظریف مبنی بر مراوده با دنیا است. به همین دلیل معتقدم باید از این دیدگاه‌ها در کشورداری استفاده شود.

باتوجه به هم‌نظری و هم‌رأیی دولت و مرجعیت، مخالفان امروز نیز دولت را با همان ادبیات و رویکردی نقد می‌کنند که در ابتدای دولت یازدهم. چرا رویکرد آنان تغییر نکرد؟

تجربه چند انتخابات اخیر نشان داد که مردم از اینان تبعیت نمی‌کنند و انتخاب‌های مردم نشان داد که عمر قرائت‌های افراطی مخالفان دولت به پایان رسیده است. نباید به آنان توجه کرد، چنان که مراجع هم به این گرایش‌های افراطی توجه ندارند. تاریخ مصرف این گرایش‌ها تمام شده و تفکر اعتدالی میان حوزه و مرجعیت زنده است.


پربیننده ترین ها