پسرها درباره دختران بدحجاب چه می گویند؟
صبح یا شب فرقی نمیکند. هر ساعتی که در خیابانهای تهران که قدم بزنیم و
به رهگذران نگاه کنیم. دختران و زنانی با تیپهای متفاوتی را میبینیم که
برخی از آنها توجه همه را به خودشان جلب میکنند. آنهایی که شلوارهای
کوتاه پوشیده اند یا مانتوهایشان هیچ دکمهای ندارد و جلوباز است. آنهایی
که شال و روسری شان فقط برای دکور استفاده میشود و موهای بلندشان از پشت
سرشان خودنمایی میکند. گاهی این وضعیت بدحجابی به حدی میرسد که حتی
بسیاری از خانمها نیز نسبت به آن معترض میشوند.
مثل اینکه گرمای هوای تابستان بهانه خوبی شده برای بدحجابانی که دلشان میخواهد هر طور که دوست دارند لباس بپوشند. از طرفی اما تولیدکنندگان برای اینکه فروش بیشتری داشته باشند مانتوهای جلوباز و شلوارهای ۹۰ سانتی را روانه بازار میکنند و نتیجه آن میشود همین صحنههای بدحجابی در خیابان که توجه زن و مرد را به خودش جلب کرده است. متاسفانه هیچگاه حجاب به عنوان دغدغه اصلی جامعه مطرح نشده، زیرا که برای پرداختن به آن همیشه در حد ایده صحبت شده است. در صورتی که برای ترویج حجاب باید همه ارگانها بسیج شوند و نقش موثر تری را ایفا کنند.
مانتوهای جلوباز و شلوارهای ۹۰ سانتی
ماجرای این بدحجابیها و این پوششهای عجیب و غریب از تولیدیها و لباس فروشیها شروع میشود. مانتوهای جلوباز و شلوارهای کوتاه در بازار میآید و آنهایی که هیچ حد و مرزی برای نوع پوشش خود ندارند، آن لباسها را میخرند و تنشان میکنند.
پنج شنبه هفته گذشته بود که به پاساژ رضا در خیابان ۱۵ خرداد رفته بودم. میخواستم یک مانتو و یک شلوار ساده بخرم. اما اکثر مانتوهایی که قد مناسبی داشتند جلو باز بودند و دکمهای برای آنها دوخته نشده بود. از یکی از فروشندگان سوال پرسیدم که علت اینکه چرا عمده اجناس مغازهاش، مانتوهای جلوباز است را پرسیدم و او پاسخ داد: «در این فصل از سال، هر کسی که به مغازه مان میآید سراغ مانتوهای جلوباز را میگیرد. سود کار ما در فروش محصولاتی است که مشتری بیشتری دارد. چون که اگر مانتوهای دیگری را بیاوریم روی دستمان باد میکند و کسی نیست که آنها را از ما بخرد.»
از او راجع به تولید این مانتوها و ایده طراحی آن سوال پرسیدم و گفت: «شاید فکر کنید که این مانتوها ایرانی نیست، اما همه اینها در داخل کشور تولید میشود، طراحی مانتوهای جلو باز با نمونه برداری از ماهوراه انجام شده و بعد از آن یک نمونه از مانتوها در اختیار تولید کنندگان قرار میگیرد؛ بنابراین هر یک از تولیدکنندگان با کپی برداری از طرح اولیه آن را تولید و راهی بازار فروش میکنند.»
همکار این فروشنده که پشت دخل نشسته بود در ادامه حرف دوستش گفت: «خانم میتوانید دکمه بخرید و خودتان برایش دکمه بدوزید، کاری ندارد که!» تشکر میکنم و از مغازه بیرون میآیم.
چند قدم آنطرفتر مغازهای را دیدم که شلوارهایش را حراج کرده بود و به قیمت ۳۸ تومان میفروخت. دو سه نفر از مشتریان ایستاده بودند و منتظر ماندم تا نوبت من شود. همان لحظه بود که یکی از خانمها خطاب به فروشنده گفت: «همین مدل شلوار، اما ۹۰ سانتیاش را میخواهم، دارید؟» فروشنده هم نگاهی به شلوارها انداخت و گفت: «نه متاسفانه از این مدل ندارم.»
وقتی مشتریان از مغازه بیرون رفتند و نوبت به من رسید از فروشنده سوال پرسیدم: «فروش شلوارهای ۹۰ سانتی که این خانم میخواستند چطور است؟ مشتری زیاد دارد؟» او پاسخ داد: «بله، آنقدر زیاد است که این شلوارهای بلند روی دستمان مانده است، هر کسی که از در وارد میشود فقط میگوید شلوار ۹۰ سانتی!» این فروشنده که خودش هم دل پری از این ماجرا داشت، ادامه داد و گفت: «این دخترها یک چیزی میشنوند، میبینند و میگویند مد شده و فوری سراغ آن میآیند. یک روز شلوار پاره، یک روز شلوار وصله دار، یک روز شلوار ۹۰ سانتی! مطمئنم اگر یک روز بدتر از اینها هم مد شود، سراغش را میگیرند و آن را میپوشند.»
دیدگاه پسران راجع به دختران بدحجاب
امیرحسین پسری ۲۳ ساله و مجرد است در رابطه با پوشش برخی از دختران بدحجاب که گاهی زننده در خیابانهای شهر ظاهر میشوند، میگوید: «آنهایی که با این وضعیت حجاب در شهر رفت و آمد میکنند به خیال خودشان میخواهند که خیلی جذاب به نظر برسند، اما نمیدانند که پسری که تازه به سن بلوغ رسیده چقدر افکارش با دیدن این تیپها و قیافهها به هم میریزد. بدتر از آنکه این خانمها خودنمایی میکنند و ادای روشنفکران را هم در میآورند که چرا پسرها مزاحممان میشوند و ما در جامعه امنیت نداریم!»
حسام، اما نظر دیگری دارد، او ۳۱ ساله است و در این رابطه میگوید: «دخترانی که مانتوهای جلوباز و شلوارهای کوتاهی میپوشند انگار دارند علامت میدهند که به سمتشان برویم. انگار خودشان دوست دارند که جلب توجه کنند و همه به آنها نگاه کنند. وقتی آنها اجازه سواستفاده کردن از خودشان را میدهند، چرا سمتشان نرویم؟»
سهیل اما نظر متفاوتی دارد، او مسئولیت وضعیت بدحجابی دختران را مربوط به خانوادههایشان میداند و میگوید: وقتی مادر این دختران با دیدن لباسهای ناجورشان با آنها برخورد نمیکنند و مانعشان نمیشوند، آن وقت میشود وضعیتی که الان در جامعه با آن رو به رو شدهایم. به علاوه اینکه برخی از مادران دهه پنجاهی و دهه شصتی که ژست روشنفکری به خودشان گرفتهاند بدتر به این موضوع دامن میزنند. زیرا که خودشان نیز از وضعیت حجاب مناسبی برخوردار نیستند و یک نفر باید آنها را ارشاد کند! متاسفانه همسران این زن و پدران این دختران هم که یا غیرت ندارند یا میخواهند بگویند تفکرشان مدرن و امروزیست و به این مسئله افتخار هم میکنند. متاسفانه نتیجه این ژست روشنفکری و تفکر مدرن وضعیت امروز جامعه شده است که اکثر متاهلها در شبکههای اجتماعی به بیراهه میروند و آمار طلاق هم رو به افزایش میرود.
فرهاد که متاهل است و ۲۶ سالش است در این رابطه میگوید: هیچ جای دنیا مانند ایران بیقانون نیست، در تمام دنیا برای پوشش یک حد معینی را تعریف کردهاند، ولی در کشور ما اینطور نیست. متاسفانه وضعیت حجاب برخی از دختران به قدری زننده است که گاهی خودم دیده ام که دوستان متاهلم به آنها خیره میشوند و چشم از آنها بر نمیدارند. دیگر وای به حال جوانان مجرد و بدبخت و آنهایی که تازه به سن بلوغ رسیده اند. کاش این زنان و دختران بدانند که اگر امروز شوهر دیگران را به هوس میاندازند فردا شوهر خودشان درگیر این مسائل میشود و زندگی شان از هم خواهد پاشید. یا وقتی پسران مجرد را به بیراهه میکشانند در آینده همین موضوع را پسر خودشان تجربه خواهد کرد.
مثل اینکه گرمای هوای تابستان بهانه خوبی شده برای بدحجابانی که دلشان میخواهد هر طور که دوست دارند لباس بپوشند. از طرفی اما تولیدکنندگان برای اینکه فروش بیشتری داشته باشند مانتوهای جلوباز و شلوارهای ۹۰ سانتی را روانه بازار میکنند و نتیجه آن میشود همین صحنههای بدحجابی در خیابان که توجه زن و مرد را به خودش جلب کرده است. متاسفانه هیچگاه حجاب به عنوان دغدغه اصلی جامعه مطرح نشده، زیرا که برای پرداختن به آن همیشه در حد ایده صحبت شده است. در صورتی که برای ترویج حجاب باید همه ارگانها بسیج شوند و نقش موثر تری را ایفا کنند.
مانتوهای جلوباز و شلوارهای ۹۰ سانتی
ماجرای این بدحجابیها و این پوششهای عجیب و غریب از تولیدیها و لباس فروشیها شروع میشود. مانتوهای جلوباز و شلوارهای کوتاه در بازار میآید و آنهایی که هیچ حد و مرزی برای نوع پوشش خود ندارند، آن لباسها را میخرند و تنشان میکنند.
پنج شنبه هفته گذشته بود که به پاساژ رضا در خیابان ۱۵ خرداد رفته بودم. میخواستم یک مانتو و یک شلوار ساده بخرم. اما اکثر مانتوهایی که قد مناسبی داشتند جلو باز بودند و دکمهای برای آنها دوخته نشده بود. از یکی از فروشندگان سوال پرسیدم که علت اینکه چرا عمده اجناس مغازهاش، مانتوهای جلوباز است را پرسیدم و او پاسخ داد: «در این فصل از سال، هر کسی که به مغازه مان میآید سراغ مانتوهای جلوباز را میگیرد. سود کار ما در فروش محصولاتی است که مشتری بیشتری دارد. چون که اگر مانتوهای دیگری را بیاوریم روی دستمان باد میکند و کسی نیست که آنها را از ما بخرد.»
از او راجع به تولید این مانتوها و ایده طراحی آن سوال پرسیدم و گفت: «شاید فکر کنید که این مانتوها ایرانی نیست، اما همه اینها در داخل کشور تولید میشود، طراحی مانتوهای جلو باز با نمونه برداری از ماهوراه انجام شده و بعد از آن یک نمونه از مانتوها در اختیار تولید کنندگان قرار میگیرد؛ بنابراین هر یک از تولیدکنندگان با کپی برداری از طرح اولیه آن را تولید و راهی بازار فروش میکنند.»
همکار این فروشنده که پشت دخل نشسته بود در ادامه حرف دوستش گفت: «خانم میتوانید دکمه بخرید و خودتان برایش دکمه بدوزید، کاری ندارد که!» تشکر میکنم و از مغازه بیرون میآیم.
چند قدم آنطرفتر مغازهای را دیدم که شلوارهایش را حراج کرده بود و به قیمت ۳۸ تومان میفروخت. دو سه نفر از مشتریان ایستاده بودند و منتظر ماندم تا نوبت من شود. همان لحظه بود که یکی از خانمها خطاب به فروشنده گفت: «همین مدل شلوار، اما ۹۰ سانتیاش را میخواهم، دارید؟» فروشنده هم نگاهی به شلوارها انداخت و گفت: «نه متاسفانه از این مدل ندارم.»
وقتی مشتریان از مغازه بیرون رفتند و نوبت به من رسید از فروشنده سوال پرسیدم: «فروش شلوارهای ۹۰ سانتی که این خانم میخواستند چطور است؟ مشتری زیاد دارد؟» او پاسخ داد: «بله، آنقدر زیاد است که این شلوارهای بلند روی دستمان مانده است، هر کسی که از در وارد میشود فقط میگوید شلوار ۹۰ سانتی!» این فروشنده که خودش هم دل پری از این ماجرا داشت، ادامه داد و گفت: «این دخترها یک چیزی میشنوند، میبینند و میگویند مد شده و فوری سراغ آن میآیند. یک روز شلوار پاره، یک روز شلوار وصله دار، یک روز شلوار ۹۰ سانتی! مطمئنم اگر یک روز بدتر از اینها هم مد شود، سراغش را میگیرند و آن را میپوشند.»
دیدگاه پسران راجع به دختران بدحجاب
امیرحسین پسری ۲۳ ساله و مجرد است در رابطه با پوشش برخی از دختران بدحجاب که گاهی زننده در خیابانهای شهر ظاهر میشوند، میگوید: «آنهایی که با این وضعیت حجاب در شهر رفت و آمد میکنند به خیال خودشان میخواهند که خیلی جذاب به نظر برسند، اما نمیدانند که پسری که تازه به سن بلوغ رسیده چقدر افکارش با دیدن این تیپها و قیافهها به هم میریزد. بدتر از آنکه این خانمها خودنمایی میکنند و ادای روشنفکران را هم در میآورند که چرا پسرها مزاحممان میشوند و ما در جامعه امنیت نداریم!»
حسام، اما نظر دیگری دارد، او ۳۱ ساله است و در این رابطه میگوید: «دخترانی که مانتوهای جلوباز و شلوارهای کوتاهی میپوشند انگار دارند علامت میدهند که به سمتشان برویم. انگار خودشان دوست دارند که جلب توجه کنند و همه به آنها نگاه کنند. وقتی آنها اجازه سواستفاده کردن از خودشان را میدهند، چرا سمتشان نرویم؟»
سهیل اما نظر متفاوتی دارد، او مسئولیت وضعیت بدحجابی دختران را مربوط به خانوادههایشان میداند و میگوید: وقتی مادر این دختران با دیدن لباسهای ناجورشان با آنها برخورد نمیکنند و مانعشان نمیشوند، آن وقت میشود وضعیتی که الان در جامعه با آن رو به رو شدهایم. به علاوه اینکه برخی از مادران دهه پنجاهی و دهه شصتی که ژست روشنفکری به خودشان گرفتهاند بدتر به این موضوع دامن میزنند. زیرا که خودشان نیز از وضعیت حجاب مناسبی برخوردار نیستند و یک نفر باید آنها را ارشاد کند! متاسفانه همسران این زن و پدران این دختران هم که یا غیرت ندارند یا میخواهند بگویند تفکرشان مدرن و امروزیست و به این مسئله افتخار هم میکنند. متاسفانه نتیجه این ژست روشنفکری و تفکر مدرن وضعیت امروز جامعه شده است که اکثر متاهلها در شبکههای اجتماعی به بیراهه میروند و آمار طلاق هم رو به افزایش میرود.
فرهاد که متاهل است و ۲۶ سالش است در این رابطه میگوید: هیچ جای دنیا مانند ایران بیقانون نیست، در تمام دنیا برای پوشش یک حد معینی را تعریف کردهاند، ولی در کشور ما اینطور نیست. متاسفانه وضعیت حجاب برخی از دختران به قدری زننده است که گاهی خودم دیده ام که دوستان متاهلم به آنها خیره میشوند و چشم از آنها بر نمیدارند. دیگر وای به حال جوانان مجرد و بدبخت و آنهایی که تازه به سن بلوغ رسیده اند. کاش این زنان و دختران بدانند که اگر امروز شوهر دیگران را به هوس میاندازند فردا شوهر خودشان درگیر این مسائل میشود و زندگی شان از هم خواهد پاشید. یا وقتی پسران مجرد را به بیراهه میکشانند در آینده همین موضوع را پسر خودشان تجربه خواهد کرد.
گزارش خطا
آخرین اخبار